خـارجیها چگـونه از کــالای داخــلی حمایت میکنند؟
علی رضایی۱۰ماه از سال «حمایت از کالای ایرانی» میگذرد؛سالی که رهبرمعظم انقلاب در پیام نوروزی شان از ملت و دولت خواستند تا حمایت از تولیدات داخلی را سرلوحه امور خویش قرار دهند.متاسفانه شنیدهها حاکی است آنچه که در عمل در این ۱۰ماه از سال۹۷ اتفاق افتاده اینکه دولت توجه ویژهای به الزامات تحقق شعار سال
علی رضایی
۱۰ماه از سال «حمایت از کالای ایرانی» میگذرد؛سالی که رهبرمعظم انقلاب در پیام نوروزی شان از ملت و دولت خواستند تا حمایت از تولیدات داخلی را سرلوحه امور خویش قرار دهند.
متاسفانه شنیدهها حاکی است آنچه که در عمل در این ۱۰ماه از سال۹۷ اتفاق افتاده اینکه دولت توجه ویژهای به الزامات تحقق شعار سال نداشته است و بسیاری از کالاهایی که مشابه داخلی دارند به وفور وارد کشور شدند. درحالی که اگر شعار حمایت از کالای ایرانی که یقینا مختص یک سال نخواهد بود جدی گرفته شود به خوبی میتواند نقشی راهگشا برای تحقق هرچه بیشتر اقتصاد مقاومتی و مقابله با تحریمها در شرایط کنونی کشور ایفا نماید. برای اثبات این ادعا کافی است نگاهی به تجربیات موفق کشورهای جهان در حمایت از تولیداتشان آنهم در شرایط ویژه بیندازیم.
انگلیس، سردمدار نخست حمایت از کالای داخلی
در یک دوره تاریخی و اثرگذار؛ انگلیس بدون توجه به قضاوت کشورهای دیگر در مورد سیاستهای اتخاذی خود، با وضع تعرفههای بالای وارداتی بر محصولات کشاورزی، اجازه رقابت محصولات کشاورزی خارجی با تولیدات داخلی خود را نداد و از تقویت تولید داخلی حمایت کرد. درواقع روباه پیر به نفع اقتصاد ملی و تولید داخلی خود از ابتداییترین اصول علم اقتصاد سرمایهداری عدول کرده، آنها را با بیاعتنایی کنار گذاشت؛ زیرا واقعیت آن بود که علم اقتصاد سرمایهداری بسیاری از پیچیدگیهای فرهنگی- اجتماعی موجود در جوامع انسانی را نادیده انگاشته یا با ثابت فرض کردن آنها، برنامهریزان اقتصادی را دچاراشتباهات مهلکی میکند. برهمین اساس مردم انگلیس نیز با تعصبی خاص به دنبال خرید کالاهای کشورشان بودند. انگلیسیها شکوفایی اقتصادی و رشد صنایع داخلی خود در دهههای بعد را تا حد زیادی مدیون حمایت همهجانبه و ملی از تولیدات انگلیسی در مقطع زمانی مذکور میدانند.
اقدام غرورآفرین گاندی و موج ملی
حمایت از کالای داخلی
دیگر نمونۀ مشهور کمپینهای حمایت از تولیدات داخلی؛ نوع رفتار مهاتما گاندی رهبر انقلابی هند میباشد. گاندی در قامت رهبری که مبارزۀ آرام و بدون خونریزی را در دستور کار خود قرار داده بود؛ تصمیم گرفت تا بهجای استفاده از پارچههای انگلیسی، پارچۀ دستباف از محصولات هندی را بر تن کند. اقدام ساده گاندی تبدیل به موجی ملی شد و بهزودی صنایع نساجی انگلیسی واقع در هند به سمت و سوی ورشکستگی رفتند. این ابتکار گاندی برای حمایت از تولیدات ملی هند آنچنان مؤثر افتاد که پس از گذشت سالهای بسیار، تصویر چرخ ریسندگی وی بهعنوان یکی از نمادهای انقلاب هند شناخته شده و در همه جای هند مورد احترام است.
شعاع تأثیر مبارزۀ منفی گاندی تا آنجا پیش رفت که هندیها در بسیاری از شهرهای بزرگ، مثل روزگار ساوونارولا، جشنهای بزرگ پارچهسوزی ترتیب دادند که در آن هندیان و بازرگانان ثروتمند، از خانهها و انبارهایشان، تمام پارچههای خارجی را بیرون آورده، به آتش انداختند. آنگونه که فقط در یک روز، در بمبئی۱۵۰۰۰۰ طاقه پارچه را به شعلههای آتش سپردند!
تجربه فرانسه در حمایت از خرید کالای فرانسوی
در جریان جنگ دوم جهانی، فرانسه بهشدت تخریب شد و اقتصاد آن در وضعیت فلاکتباری قرار گرفت. بخش زیادی از شهرها، پلها، جادهها و راهآهن این کشور ویران شد. حدود ۱/۲ میلیون واحد مسکونی تخریب شد یا بهشدت آسیب دید. دولت آلمان پس از تصرف فرانسه بخش زیادی از نیروی کار این کشور را به بیگاری گرفت و همزمان بهعنوان غرامت، فرانسویها را مجبور به تأمین بخشی از نیازمندیهای آن کشور کرد؛ بهنحویکه فرانسه حدود ۲۰ درصد از محصولات کشاورزی خود را به آلمان ارسال میکرد. تولیدات کشاورزی این کشور نیز به سبب نبود انرژی و سایر نهادههای تولید پنجاه درصد کاهش یافت. چنین وضعیتی علاوهبر ویرانیهای جنگ، کمبود غذا و شکلگیری بازار سیاه (همزمان با شکلگیری یک نظام توزیع کوپنی ناکامل) سبب ریاضت شدید مردم فرانسه شد اما در همین شرایط فرانسویها جریان نوین پیشرفت اقتصادی خود را آغاز کردند. اقتصاد فرانسه با اتخاذ راهبردهایی در حمایت از تولید داخلی و ضد جهانی شدن، امروز به سومین قدرت اقتصادی اروپا تبدیل شده تا جایی که این کشور هماکنون بدون نفت به غول نفتی جهان بدل گشته است؛ مهمترین این راهبردها عبارت است از:
کمپین حمایت از تولید با حضور دولتمردان
نکته مهم آن است که رفتار مردم فرانسه مبنی بر حمایت از محصولات ساخت کشورشان ناشی از اجرای سیاستهای درست دولت این کشور در زمینه حمایت از تولیدات است که تا همین سالهای اخیر نیز دنبال شده است. در این خصوص میتوان به نقش بارز آرنود مونتبرگ، وزیر بازسازی صنعتی فرانسه اشاره کرد که در سال ۲۰۱۲ کمک کرد تا کمپین حمایت از تولیدات داخلی این کشور نفوذ بالایی پیدا کند. این کمپین قصد داشت مردم فرانسه را متقاعد کند تا محصولاتی را مصرف کنند که ۱۰۰ درصد فرانسوی هستند. وزیر بازسازی صنعتی فرانسه از زمان تولد این کمپین کوشید با اجرای سیاستهای حمایتی دامنه نفوذ این کمپین را گسترش دهد.
تلاش دیگر او این بود که میخواست مصرف تولیدات صددرصد فرانسوی برای مردم به یک الگو تبدیل شود. برای تحقق این امر حتی وی شخصاً لباس راهراه سفید و مشکی (نماد فرانسه) را به تن کرده و کالاهای تولید فرانسه را تبلیغ میکرد. او همچنین مردم را به حمایت از تولیدات فرانسوی دعوت میکرد و میگفت: تنها در صورتی میتوان صنعت یک کشور را بازسازی کرد که همه مردم از آن صنایع حمایت کنند.
اقدامات و صحبتهای مونتبرگ باعث شد نگاه رسانهها به سمت او جلب شود بهطوریکه تصویر و صحبتهایش بهعنوان یک مقام دولتی که کالای فرانسوی مصرف میکند مورد توجه رسانهها قرار گرفت. در یکی از همین موارد یک مجله فرانسوی، مونتبرگ را با تیشرتی فرانسوی بهتصویر کشید. این مجله برای توضیح این تصویر نوشت: مونتبرگ به تولیدات فرانسوی اعتماد دارد و از آنها استفاده میکند.
لغو تعهدات و قوانین مخل تولید داخلی
شاید بتوان گفت اصلیترین کاری که مونتبرگ انجام داد اصرار بر توقف اجرای تعهدات فرانسه به سازمان تجارت جهانی (W.T.O) بود، چراکه او میپنداشت تعهد به این سازمان باعث شده است تا تولیدکنندههای کشورش در رقابتی غیرمنصفانه با چین قرار بگیرند، به همین دلیل میخواست تا در مکتبی حمایتی به اجرای سیاستهای میهندوستی بپردازد.
سیاستگذاران فرانسوی دریافتند که برای پیشرفت صنایع و تولیدات داخلی در دنیای امروز نباید دروازههای کشور را بهطور کامل و حسابنشده برای ورود کالا از سایر کشورها گشود.
کمپینهای حمایت از کالای داخلی
همچنین بخشی از آنها دریافتند که جهانیشدن راهحل خروج از بحرانهای اقتصادی نیست بلکه منشأ و تولیدکننده آن است، به همین دلیل آنها میکوشند تا مردم فرانسه را با اجرای سیاستی که منجر به حمایت از تولید داخلی میشود، همراه کنند، در این خصوص ساخت مستندی با عنوان «من با محصولات ۱۰۰ درصد فرانسوی زندگی میکنم» نمونه موفقی از اجرای چنین فرهنگسازیهایی است.
در مستند یادشده سازنده فیلم با بیان مشکلات جامعه فرانسه که بهواسطه جهانی شدن دامنگیر آنها شده است، سعی دارد شهروندان فرانسه را برای برونرفت از این بحران بسیج کند، راهکاری را هم که برای دست یافتن ارائه میکند حمایت یکپارچه دولت و مردم از تولیدات داخلی فرانسه است.
کارگردان فیلم در طول یک سال استفاده از لوازم صد درصد فرانسوی تلاش میکند رفتار تولیدکنندهها و بازارهای داخلی کشورش را نیز تحت نظر بگیرد و آن را برای مردم گزارش کند، در همین خصوص او هر بار که برای تأمین یکی از لوازم خانگیاش به بازار میرفت متوجه میشد کارخانههای فراوانی تولیدات خود را گسترش دادند، کارخانههایی که پیش از آن بهشدت آسیب دیده بودند. او گزارش کرده که بسیاری از کالاهایی که پیش از این وضع خوبی نداشتند اکنون تولید میشوند، کالاهای بادوامی همچون تلویزیون، اتو، یخچال.
یکی از سازندگان این مستند به نام بنجامین بعد از ساخت این فیلم به همراه همسرش تصمیم میگیرند تا بهمدت یک سال از هیچ محصول خارجی استفاده نکنند. تمام این اقدامات هم در راستای گسترش نفوذ کمپین حمایت از تولیدات فرانسوی انجام میشود تا مخاطبان آن در جامعه حس همراهی بیشتری پیدا کنند و سیاست دولت درخصوص حمایت از تولید داخلی در مقابل رقبای خارجی بیشتر شانس پیروزی داشته باشد.
اصلیترین حرف در فیلم را از زبان مونتبرگ میشنویم، هنگامیکه میگوید «اگر ما از کالاهای تولید خودمان حمایت نکنیم بهمرور تبدیل به برده اقتصادی چین میشویم». در ادامه هم بهصراحت از نقش کارمندان دولتی که کشورشان را قربانی میکنند حرف زده است. وزیر بازسازی صنعت میگوید: کارمندان دولتی در فرانسه حس وطندوستی ندارند، و دور از انتظار نیست که ما هم برده اقتصادی دنیا شویم.
سیاستگذاری جدی
برای پشتیبانی از صنایع کوچک و متوسّط
فرانسه بهمنظور تقویت تولید خود بعد از جنگ جهانی برنامههایی را مدون کرد تا بتواند بهصورت جدی از صنایع کوچک و متوسط خویش پشتیبانی کند. اجرای این سیاستها اغلب در سالهای اخیر نیز دنبال میشود، به همین خاطر در این کشور ۷۰ تا ۸۰ درصد مشاغل از طریق صنایع کوچک و متوسط تأمین میشود و ۶۵ درصد اقتصاد این کشور به چنین صنایعی وابسته است. فرانسه در سه دهه ۱۹۵۰، ۱۹۶۰ و ۱۹۷۰ از صنایع داخلی کوچک و متوسط خود حمایت کرد.
افزایش بهرهوری نیروی کار
رویکرد دیگری که دولت فرانسه بعد از جنگ جهانی دوم بهکار گرفت تا از تولید داخلیاش حمایت کند ارتقای بهرهوری نیروی کار بود. این سیاست هم از جمله سیاستهایی است که از نیمه دوم قرن بیستم در فرانسه اجرا میشود و تا به امروز ادامه دارد بهطوریکه در این مدت شاخص بهرهوری نیروی کار از عدد ۲۰ در سال ۱۹۵۰ به ۱۱۲ در سال ۲۰۱۵ رسید. نکته مهم در رشد این شاخص تداوم آن در بستر زمان است. امروز بهرهوری نیروی کار در فرانسه حتی از انگلیس هم بیشتر است. فرهنگ کار در این کشور و بهخصوص نپرداختن به امور غیرمرتبط با فعالیت کاری در زمان کار بهعنوان یکی از عوامل اصلی بالا بودن بهرهوری نیروی کار در این کشور قلمداد میشود.
تمرکز بر روی صنایع دانشبنیان کلیدی
سهم عمده شکوفایی امروز فرانسه ناشی از توجه به اقتصاد دانشبنیان است. چنین جایگاهی هم برای این کشور بهوجود نیامده است مگر از طریق توجه به فعالیتهای پژوهشمحور. تحقیق و توسعه امروز ۳ درصد از سهم کل بودجه این کشور را دریافت میکند. مهمترین عرصههای تحقیقاتی این کشور هم شامل صنایع الکترونیکی و الکتریکی، خودروسازی، داروسازی، سرویسهای آنالیز دادهها، صنایع هوا – فضا و انرژی میشود.
بهعنوان مثال میتوان به ایجاد شرکت توتال اشاره کرد. با اینکه هیچ منابع نفتی و گازی در فرانسه وجود ندارد، اما با توجه به اینکه انرژی یکی از مسائل کلیدی این کشور و تمام کشورهای جهان است، تمرکز ویژهای بر این مسئله شد. این شرکت فرانسوی در حالی امروز بهعنوان چهارمین شرکت نفتی دنیا شناخته میشود که داخل فرانسه هیچ نفتی برای استخراج وجود ندارد؛ اما با گسترش این شرکت فعالیت استخراج و کشف میادین نفتی در سایر کشورها برای فرانسه تبدیل به یک مزیت شده است. این هشتمین شرکت بزرگ جهان امروز در ۳۰ کشور شعبه دارد و کارمندانش اگر در استادیوم آزادی دور هم جمع شوند صندلی خالی باقی نمیماند.
نتیجه شیرین حمایتها؛
خرید کالای داخلی با وجود گرانتر بودن آن
حمایت از تولیدات داخلی بهحدی برای مردم فرانسه جا افتاده است که در نظرسنجیهای کلان این کشور قابل شک و تردید نیست. در یک مورد نشریه فرانسوی بلومبرگ از این موضوع گزارش میدهد پنجاه درصد مردم فرانسه حاضرند در حدود پنج تا ده درصد پول بیشتری بپردازند، اما کالاهای ساخت کشور خودشان را بخرند.
بلومبرگ تصریح میکند: این در حالی است که کالاهای تولیدشده در فرانسه بین ۱۵ تا ۲۰ درصد گرانتر از کالاهای مشابه تولیدشده در کشوری مانند چین است؛ اما مردم فرانسه میدانند برای حفظ اشتغال در کشورشان باید از تولیدات داخلی و ملی خود حمایت کنند و مصرفکننده آنها باشند.
تارنمای روزنامه لیبراسیون نیز بر اساس یک نظرسنجی رادیویی -تلویزیونی، گزارشی مشابه بلومبرگ منتشر میکند. نتایج این نظرسنجی که از شبکه تلویزیونی فرانس۲ و رادیو بینالمللی فرانسه بهدست آمده است، تصریح میکند ۶۸ درصد فرانسویها آمادهاند ۵۰۰ یورو بیش از قیمت واقعی یک خودرو ۲۰۸ یا رنو C3 که ارزش تقریبی آن ۱۲ هزار و ۷۰۰ یورو است، بپردازند بهشرطی که این خودرو در فرانسه تولید شده باشد.
پویش نماد تولید داخل در استرالیا
استرالیا ششمین کشور بزرگ دنیا است که توانسته است با اتکا به حمایت همهجانبه از تولیدات داخلی، جایگاه خوبی در اقتصاد جهانی به دست آورد. این اقدامات نخستین بار از سوی دولت این کشور رخ داد.. در سال ۱۹۹۹ میلادی، اتاق صنعت و تجارت استرالیا با همکاری دولت پویش «ساخت استرالیا» را به راه انداختند. این پویش تا آنجا جلو رفته که تمامی کالاهای ساخت استرالیا باید این نشان را داشته باشند.
بنا به اظهارات وبسایت رسمی این پویش در جولای ۲۰۱۱، اقدام دولت استرالیا در الزام درج لوگویی که حاوی نماد کشور استرالیا (کانگورو) است، نقش قابلتوجهی در حمایت از کالاهای استرالیایی داشته است. نتایج تحقیق آژانس جهانی اطلاعات بازار در استرالیا نشان میدهد ۷۲ درصد مصرفکنندگان استرالیایی تمایل دارند از کالاهایی استفاده کنند که دارای لوگوی ساخت استرالیا باشد.
جالبتر آنکه این نماد حتی میزان داخلی بودن یک کالا را نیز با درجهای در زیر آن نشان میدهد تا مردم بتوانند بر این اساس میزان حمایت خود از آن کالا را تنظیم نمایند.
اقدامات ژاپن برای تقویت کالای داخلی
ژاپن در شرایطی جایگاه خود را بهعنوان یکی از قدرتهای اقتصادی جهان تثبیت کرده است که به لحاظ منابع طبیعی و نیز سرگذشت سیاسی شرایط بسیار نامطلوبی دارد. به لحاظ طبیعی این کشور منابع بسیار محدودی دارد و اکثر جزایر و خاک آن کوهستانی و آتشفشانی است. به لحاظ سیاسی نیز شکست در جنگ دوم جهانی وضعیت اسفباری را برای این کشور رقم زد. پس از شکست در این جنگ، ژاپن با داشتن ۱۳ میلیون نفر بیکار، شرایط بسیار سخت اقتصادی را تجربه کرد. کمبود مواد غذایی، تورم بسیار شدید تا حدی که حقوق افراد کفاف سیر کردن شکمشان را نمیداد و شکلگیری بازار سیاه تنها بخشی از مشکلات این کشور بود.
این مسائل بهعلاوه ضرورت بازسازی کشور ناشی از خرابیهای جنگ که منجر به ویرانی ۲۵ درصد از داراییهای غیرنظامی و نابودی ۴۱/۵ درصد از ثروت ملی این کشور شده بود و نیز مسئولیت پرداخت غرامت به متفقین باعث بروز فشار بیشتری بر این مردم و دولت ژاپن شده بود؛ اما مردم و دولت ژاپن با رویکردی منطقی و پیگیری همهجانبه حمایت از کالای داخلی توانستند شگفتی بیافرینند، تا جایی که این کشور در سال ۲۰۱۴ با نزدیک به ۵ تریلیون دلار در جایگاه سوم جهان پس از چین و آمریکا قرار گرفت؛ اما چه چیزی ژاپن ویران و فقیر را به ژاپن ثروتمند و غنی تبدیل کرد؟
فرهنگ تولیدگری در ژاپن
یکی از عوامل پیشرفت شگفتانگیز تولید ملی اقتصاد ژاپن فرهنگ بالای تولید در مردم این کشور است. در این دههها مردم ژاپن نهتنها برای سود تولید میکردند، بلکه تولید و کار را امری مقدس و ارزشمند میدانستند. درواقع انگیزه نیروی کار ژاپنی برای بهبود کارآیی خود، فراتر از آنکه تحت تأثیر نظام انگیزشی اقتصادی باشد بهصورت درونزا و با انگیزههای شخصی صورت میگرفت. ارزش قائل شدن برای کار و تولید، تلاش مضاعف و نیز تلاش برای ارتقاء دانش و مهارت سه ویژگی مهم نیروی کار ژاپنی هستند
مردم ژاپن همچنین طی این سالها به قناعت مشهور بودهاند و مصرف خود را متناسب با شرایط اقتصاد ملی تنظیم و کنترل کردهاند. همین قناعت که معنای دیگر آن خودداری از اسراف و تجملگراییهای زائد است باعث انباشت سرمایه بیشتر و در نتیجه تأمین منابع مالی برای تقویت تولید ملی در این کشور شده است.
اصرار به مصرف کالاهای داخلی
تأکید مردم ژاپن بر مصرف کالاهای ساخت داخل طی دهههای اولیه پس از جنگ با هدف تقویت صنایع داخلی موضوعی مهم در پیشرفت اقتصادی این کشور محسوب میشود. این زمینه فرهنگی باعث شد دولت سیاست کاهش واردات از کشورهای دیگر را بهمنظور تقویت صنایع داخلی در ژاپن با موفقیت اجرا کند، سیاستی که گاهی چنان افراطی محسوب میشد که با عنوان سیاست انزواطلبی از آن یاد شده است. تأمین بازار داخل از تولیدات و محصولات ژاپنی نقطه اتکایی مهم برای تقویت تولید ملی در ژاپن محسوب میشود.
جالب است بدانیم که در سالهای اولیه پس از پایان جنگ جهانی دوم، کالاهای ژاپنی به کیفیت پایین اما قیمت ارزان مشهور بودند؛ اما ژاپنیها نمیتوانستند این نگاه را به محصولات خود تحمل کنند. از طرف دیگر افزایش رشد تولیدات، رقابت را در صحنه جهانی شدت بخشیده بود. لذا تمام هموغم ژاپنیها بر کاهش ضایعات تولید در حد صفر قرار گرفت، نظام کاملاً سر وقت و نظام کنترل کیفیت جامع برپا شد. فقط کالاهایی که مطابق با استانداردها بودند اجازه صدور مییافتند و از این زمان، ارزشگذاری توانایی شرکتها، بر اساس «تحقق بهترین کیفیت» انجام میشد.
سیاستهای اقتصادی دولت ژاپن
برای حمایت از کالای داخلی
اما بهترین مکمل برای فرهنگ اقتصادی قوی مردم ژاپن سیاستهای دولتی این کشور طی دههها پیشرفت بوده، سیاستهایی که منجر به ارتقای دانش و فناوری و در نهایت رشد بالای تولید ملی در این کشور شده است. دولت ژاپن با سیاستهای مناسب علاوهبر تشویق صادرات، واردات کالا را محدود کرد تا زمینه برای تقویت تولیدکنندگان ژاپنی فراهم شود. این دولت برای افزایش مزیتهای صادراتی خود حتی بارها اقدام به کاهش ارزش پول ملی خود (ین در مقابل دلار آمریکا) کرد تا کالای ژاپنی برای خریداران خارجی ارزانتر تمام شود و صادرات ژاپن افزایش یابد. در مقابل توسعه صادرات، دولتمردان ژاپنی بهخوبی واقف بودند که نیازمند فناوریهای موجود در سایر کشورهای پیشرفته هستند. از سوی دیگر به هیچ عنوان قصد نداشتند با آزادسازی واردات بازار مصرف تولیدات داخلی خود را دچار خطر کنند. به همین جهت بر واردات کالاهایی تمرکز کردند که همزمان با ورود آنها انتقال فناوری نیز ممکن میشد. این کشور طی دهههای شکوفایی خود هرگز در صنایعی که قدرت رقابت جهانی نداشتند، اجازه واردات آزاد را نداد و دائماً تا تحقق قدرت رقابتی بالا از صنایع خود حمایت کرد.
آمریکا هم کشوری است که هماکنون با تولیدی معادل یکچهارم کل تولید جهان، رتبه اول اقتصاد جهانی را در اختیار دارد. این کشور برای تقویت تولید ملی خود طی چند ده سال گذشته تمام اقدامات لازم را انجام داده است. بهعنوان مثال این کشور در دو دوره پیش از جنگ جهانی اول و بین جنگ جهانی اول و دوم تا حد زیادی بهصورت برنامهریزی شده به انزوا رفت تا قدرت اقتصاد ملی خود را با اتکا به منابع داخلی تولید افزایش دهد. همین بهاصطلاح انزوا که با هدف تقویت تولید ملی و خودداری از واردات کالاهای خارجی صورت میگرفت، بازار مصرف مناسبی را برای تقویت تولیدات آمریکایی فراهم کرد. بازار مصرف بزرگ و مناسب داخلی به همراه سایر اقدامات این کشور در راستای تقویت تولید ملی، زمینه پیشرفت و قدرت اقتصادی این کشور را فراهم آورد.
برچسب ها :
ناموجود- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰