آب، ابزار چانهزنی سیاسی و کالای تجاری برای ترکیه شده است
به گزارش مجمع رهروان امر به معروف ونهی از منکر استان اصفهان به نقل از ایسنا، در یک سال گذشته موضوع سدسازی های ترکیه روی رودخانههای دجله و فرات و تاثیرات منفی آن در تشدید طوفانهای گرد و غبار در کشورهای منطقه به ویژه ایران، سهمِ به نسبت قابل توجهی را در اخبار محیط زیست
به گزارش مجمع رهروان امر به معروف ونهی از منکر استان اصفهان به نقل از ایسنا، در یک سال گذشته موضوع سدسازی های ترکیه روی رودخانههای دجله و فرات و تاثیرات منفی آن در تشدید طوفانهای گرد و غبار در کشورهای منطقه به ویژه ایران، سهمِ به نسبت قابل توجهی را در اخبار محیط زیست کشور به خود اختصاص داده است.
شاید مهمترین اخبار پیرامون این موضوع به تیرماه سال گذشته و برگزاری کنفرانس بینالمللی مقابله با گرد و غبار برمیگردد که علاوه بر موضعگیری محکم «حسن روحانی» – رئیس جمهوری ایران – در این مورد و هشدار او به ترکیه درباره سدسازیهای گسترده، شاهد آن بودیم که نمایندگان دولت ترکیه منکر تاثیر منفی این سدسازیهای معروف به پروژه گاپ (GAP) در تشدید گرد و غبار شدند.
اگرچه مقامات ایران و فعالان حوزه محیط زیست در چند ماه گذشته در این باره واکنشهایی داشتند اما بررسی اهداف داخلی و خارجی ترکیه از اجرای پروژه گاپ موضوع قابل توجهی است. به نظر میرسد برای اتخاذ تصمیم و موضعگیری درست در برابر اجرای این پروژه عظیم و پیچیده باید از این اهداف مطلع باشیم. برای پاسخدادن به این پرسش و ابهاماتی دیگری چون تاثیرات سیاسی و اجتماعی این سدسازیها، کیفیت اقدامات دیپلماتیک ایران در قبال پروژه گاپ، احتمال فرو آب توسط ترکیه در آینده و حرکتهای مدنی در مخالفت با سدسازیها با «سید اسدالله اطهری» – پژوهشگر ارشد و مدیر گروه ترکیهشناسی در پژوهشکده مطالعات استراتژیک خاورمیانه – به گفتوگو نشستیم.
متن گفتوگوی تفصیلی ایسنا با این متخصص روابط ایران و ترکیه به شرح زیر است:
آقای اطهری واژه “گاپ” مخفف یک عبارت ترکی است؟ این عبارت چه معنایی دارد؟ ترکیه چه هدف یا اهدافی را از اجرای این پروژه دنبال میکند؟ و از چه سالی اجرای آن را شروع کرد؟
پروژه گاپ در زبان ترکی مخفف Guneydogu Anadolu Projesi و معروف به پروژه آناتولی است که اجرای آن از سال ۱۹۹۸ شروع شد و طی آن ساخت ۲۲ سد، ۱۹ نیروگاه برق و صدها کیلومتر کانال آبیاری در بخشهای بالایی دجله و فرات با هدف توسعه اقتصادی منطقه آناتولی مد نظر قرار گرفته است.
نکته مهم این است که برای دستیابی به اهداف این پروژه باید به گروههای قدرت در ترکیه و رویکرد آنها در برابر کردها دقت کنیم. در درون دولت ترکیه دو نوع تفکر برای مقابله با کردها و آنچه رادیکالیسم کردی میدانند وجود دارد. یک دسته به نگاه امنیتی قائل است و سرکوب و خشونت را در برابر کردها دنبال میکند اما دسته دوم نگاه اقتصادی را مد نظر دارد و به همین علت ایده اجرای پروژه گاپ و تقویت وضعیت اقتصادی کردها را مطرح کردهاند. در این رویکرد به گاپ به عنوان پروژهای برای ادغام ملی و یکیکردن ترکها با کردها نگاه میشود؛ چون منطقهای که در آن پروژه گاپ اجرا میشود شامل شهرهای آدییامان، باتمان، دیاربکر، قاضیانتپ، کریس، ماردین، اورفا، شرناخ است که بیشتر کردنشین هستند.
چرا به اجرای پروژه گاپ اعتراض میشود؟
رودخانههای دجله و فرات از کوههای آناتولی مرکزی در ترکیه سرچشمه میگیرند و به سمت کشورهای سوریه و عراق سرازیر میشوند و از آنجا که اجرای پروژه گاپ سهم آبی این دو کشور تحتالشعاع قرار داده موجب اعتراض کشورهای عراق، سوریه و ایران شده است.
برای همین هم بود که در سال ۲۰۰۹ یکی از نمایندگان عراق به سیاست سدسازی ترکیه اعتراض و اعلام کرد که با وجود تغییرنکردن میزان بارشها در حوضه آبریز دجله و فرات، این سدسازیها میزان آب دریافتی عراق را از ۴۰ میلیون مترمکعب در سال به ۱۱ میلیون مترمکعب رسانده است. حتی این اقدام ترکیه باعث شده در عراق ۶۷۰ هزار هکتار از اراضی کشاورزی به دلیل نبود آب رها شوند.
به بحث طرح ادغام ملی ترکها و کردهای ترکیه از طریق اجرای پروژه گاپ اشاره کردید، کردها چه نگاهی به پروژه گاپ دارند؟
کردهایی که اعتقادی به دولت مرکزی ندارند، معتقد بودند پروژه گاپ اقدامی سیاسی-امنیتی برای تسلط دولت ترکیه بر کردهاست و دولت این هدف را از طریق نابودکردن شهر باستانی حصن کیف در استان باتمان در جنوب ترکیه دنبال میکند؛ چون با ساخت و تکمیل سد ایلیسیو (Ilisu) آثار باستانی و زیستگاههای ارزشمند این شهر تخریب میشود. به همین علت زمانی که پروژه شروع شد کردها نسبت به آن بدبین بودند اما بهتدریج این نگاه کمی تعدیل شد . به نظر من اگر کردها تاثیر اقتصادی گاپ را لمس کنند با آن موافق خواهند بود؛ چون مجبور نمیشوند برای فرار از بیکاری، شهرها و روستاهای خود را رها کنند و دست به مهاجرت به آنکارا و استانبول بزنند؛ همانطور که تا کنون بسیاری از کردها برای پیدا کردن شغل بهتر و فرار از نابرابری به استانبول مهاجرت کردهاند.
پس معتقدید کردها نگاه مثبتی نسبت به پروژه گاپ دارند؟
بله. باید توجه کنیم که با روی کار آمدن حزب عدالت و توسعه، در میان کردهای ترکیه بهتدریج این روحیه تقویت شد که به جای تلاش برای ایجاد دولت مستقل، استقرار جامعه خودگردان را مطالبه کنند که این مهم تنها با رشد جامعه از پایین به بالا و تقویت جامعه مدنی محقق میشود. ضمن اینکه ممکن است با این روند وضعیت خشونت در جامعه نیز اصلاح شود؛ البته تا زمانی که طرح آچیلما (گشایش) – ایدهای که از سوی حزب صلح و دموکراسی به رهبری صلاحالدین دمیرتاش مطرح شد – شکست نخورده بود، وضعیت مشارکتها هم خوب پیش میرفت و کردها توانستند برای اولین بار وارد مجلس شوند و حتی نامزد ریاستجمهوری داشته باشند. به طور کلی کردها نشان دادهاند که با گامهای مثبت دولت مرکزی ترکیه همکاری میکنند.
قطعا مطلع هستید که بیشتر از ابعاد داخلی اجرای پروژه گاپ، تاثیرات این پروژه بر کشورهای همسایه مورد توجه قرار گرفته و در بین رسانههای ایرانی اهمیت پیدا کرده است. برخی در ایران نگران این هستند که ترکیه از آب به عنوان ابزار سیاسی برای قدرتگیری در منطقه استفاده کند.
بله. این نگرانیها بجاست؛ چون من هم فکر میکنم ترکها قصد دارند از آب به عنوان ابزار چانهزنی استفاده کنند. واضح است که اجرای پروژه گاپ و کاهش سهم آبی عراق و سوریه از رودخانههای دجله و فرات، روابط ترکیه را با این دو کشور و همچنین با ایران به دردسر انداخته است.
ترکیه قصد دارد در سالهای آینده آب را به کشورهای همسایه بفروشد؟
این نکته مهمی است. ببینید! واقعیت این است که ترکیه در حال حاضر هم با اسرائیل در زمینه فروش آب قرارداد دارد و حتی مقرراتی برای فروش آب وضع کرده است. اینها طرحهایی است که از زمان سلیمان دمیرل (رئیسجمهور ترکیه از سال ۱۹۹۳ تا سال ۲۰۰۰) مطرح شد که آب را به کشورهای خلیج فارس بفروشند. شما فکر میکنید اسرائیلیها چرا جولان (منطقهای کوهستانی در جنوب غربی خاک سوریه) را به سوریه نمیدهند؟ به خاطر آب. خوب است بدانید که دلیل اشغال جنوب لبنان نیز دستیابی به منابع آب و واقعیت این است که بیشتر اشغالهای اسرائیل با یک تفکر استراتژیک با هدف دستیابی به آب صورت میگیرد.
به نظر من تحلیل واقعی این است که اجرای پروژه گاپ برای ترکیه دو سر سود است؛ چون ضمن رفع اختلافات داخلی از آب به عنوان ابزار قدرت در منطقه استفاده میکند.
بله. ترکیه از آب هم به عنوان ابزار چانهزنی سیاسی و هم به عنوان یک کالای تجاری استفاده میکند و آن را میفروشد. ترکیه در رابطه با سوریه و عراق از آب به عنوان ابزار سیاسی و هژمونیک (سلطهگری و فرادستی) بهره میبرد. حتی در ارتباط با گروههای داخلی مثل پ.ک.ک (حزب کارگران ترکیه) که آنها را برانداز میداند، هم از آب به برای چانهزنی استفاده میکند؛ به طوری که دمیرل خطاب به عراق و سوریه اعلام کرد «تا زمانی که با پ.ک.ک همکاری میکنید من با شما در مورد آب توافق نخواهم کرد.» در همین راستا ترکیه با افزایش میزان همکاریها در زمینه پ.ک.ک، سهم آبی عراق و سوریه را بیشتر کرد. واقعیت این است که ترکیه اهداف اقتصادی، سیاسی و امنیتی خود را با هم ربط داده است و اینها را با هم جلو میبرد. ترکیه با اینکه از منابع نفت و گاز محروم است اما از منابع آب برای جبران آن استفاده کرده است.
گویا با اینکه در سطح بینالملل مخالفتهایی با تاسیس سدهای بزرگ توسط دولت ترکیه وجود دارد اما ترکیه از طریق کمکهای مالی خارجی موفق به پیشبرد پروژه گاپ شده است؟
بله. بانک جهانی و صندوق بینالمللی پول ضمن ارزیابی شرایط، به درخواست ترکیه برای اعطای وام پاسخ مثبت داده و در این سالها بیشتر سدها با تسهیلات مالی این دو موسسه ساخته شده است. جالب اینکه فعالان محیط زیست در سطح منطقه، از صندوق بینالمللی پول و بانک جهانی به خاطر این حمایت مالی انتقاد و اعلام کردند که حمایت شما از سدسازیهای ترکیه یک «قتل عام منطقهای» است و محیط زیست کشورهای همسایه ترکیه را نابود میکند؛ اما توجیهی که این موسسات مالی برای حمایت خود از سدسازی ترکیه دارند این است که کلیه مناطق توسعهیافته در ترکیه محدود به مناطق ترکنشین است و از آنجا که دلایل شکلگیری تروریسم، خشونت و ظهور گروههایی مانند پ.ک.ک (Partiya Karkerên Kurdistanê) یا همان حزب کارگران کردستان، بیکاری، فقر و نابرابری است بنابراین قصد داریم نابرابری را از بین ببریم و به همین علت هم میخواهیم کشاورزی را توسعه دهیم.
با این وجود طی سالهای گذشته، پروژه گاپ واکنش کشورهای منطقه به ویژه ایران را برانگیخته است. این واکنشها را چطور ارزیابی میکنید؟
طبیعی است که این موضوع روابط ترکیه را با ایران، سوریه و عراق به دردسر انداخته است. تا کنون ایران از لحاظ دیپلماتیک اعتراضاتی نسبت به ترکها داشته و مهمترین واکنشش هم مربوط به تیرماه سال گذشته است که رئیس جمهوری در جریان کنفرانس بینالمللی مقابله با گرد و غبار – که در تهران برگزار شد – به سیاست سدسازی ترکیه و خسارتهای زیست محیطی ناشی از آن برای منطقه اعتراض و تاکید کرد که محیط زیست یک موضوع فرامرزی است. در این همایش پیشنهادی برای همکاری جهانی در زمینه مقابله با گرد و غبار و ایجاد کمیتهای برای بررسی مناسبات مربوط به این موضوع ارایه و قرار شد پیشبینی مکانیزم مالی، چارچوب حقوقی و همکاری فنی و تخصصی در زمینه مقابله با گرد و غبار در سطح جهانی مورد توجه قرار گیرد.
جدا از این همایش اعتراضات مقامات ایرانی به ترکیه در مورد گرد و غبارهای ناشی از اجرای پروژه گاپ پررنگ نبوده است. با این موضوع موافقید؟
این کمرنگی اعتراضات ایران به ترکیه در مورد توسعه پروژه گاپ به دلیل شرایطی سیاسی و ارتباط ایران با ترکیه است. واقعیت این است که در بخش نرم قدرت در ایران که دولت حسن روحانی نماینده آن است، سعی شده به دلیل شرایط خاص فعلی، از برانگیختن همسایهها جلوگیری شود؛ چون در شرایط حاضر شاهد اجماع منطقهای اتحادیه عرب به رهبری عربستان علیه ایران هم هستیم، همچنین این کشور طی سفرهای متعدد به فرانسه، آمریکا و انگلیس سعی کرد ائتلافی جهانی را علیه ایران شکل دهد. به همین ایران در روابط خود با ترکیه احتیاط دارد. ایران با ترکیه در آستانه، سوچی و آنکارا روابط اقتصادی، امنیتی و سیاسی دارد.
فکر نمیکنید همین شرایط باعث شده که ایران بیش از حد ملاحظه ترکیه را بکند و به شکل درخور به سدسازیهای این کشور اعتراض نکند؟
درست است که ترکها برای کشور ما همسایهای بهتر از عربها هستند اما این به معنای برخورد انفعالی ایران در برابر ترکیه نیست؛ همانطور که ایرانیها اعتراضات شدیدی نسبت به سدسازیها داشتند و به ترکها هشدار دادند که فکر نکنید چون در بالادست دجله و فرات قرار دارید، میتوانید از آب به عنوان یک حربه سیاسی علیه کشورهای دیگر در منطقه استفاده کنید.
اخیرا هم آقای عباس عراقچی – رئیس کارگروههای دیپلماسی آب وزارت امور خارجه – اعلام کرد که سدسازیها موضوع مورد مذاکره بین ایران، ترکیه، کشورهای همسایه شامل سوریه و عراق همچنین سازمان ملل است. به طور کلی ایران در این زمینه فعال است و علاوه بر موضوع سدسازی ترکیه بحث گرد و غبار را هم به طور عام از طریق مجامع بینالمللی پیگیری میکند. همان طور که قبل از کنفرانس مقابله با گرد و غبار توانست چهار قطعنامه را در کمیته دوم مجمع عمومی سازمان ملل متحد به تصویب برساند.
به طور کلی اینها اقدامات مثبتی است که از سوی مقامات جمهوری اسلامی ایران انجام شده اما کافی نیست؛ ما همان اندازه که برای مقابله با تروریسم وقت میگذاریم و در این زمینه جدی هستیم باید در مورد بحران آب، محیط زیست و خطرات ناشی از این مشکلات برای فرهنگ و تمدن ایران دغدغه داشته باشیم؛ چون وزن تهدیدات ناشی از کمبود آب کمتر از تروریسم نیست.
به هر حال واضح است که علیرغم پافشاری ایران، ترکیه اصلا زیر بار تاثیرات منفی سدسازی بر تشدید گرد و غبار در منطقه نرفته است.
بله. ترکها در برابر اعتراضات ایران کوتاه نیامدند. همانطور که بعد از اعتراض حسن روحانی به سدسازیهای ترکیه و تشدید گرد و غبار ناشی از آن، ترکها این طور پاسخ دادند که «اطلاعات رئیس جمهوری ایران نادرست است و آنکارا از سدسازی روی دجله و فرات صرف نظر نمیکند.»
باید ببینیم برای مقابله با این موضوع ابزارهای ما چیست؟ ایران همکاری امنیتی، نظامی، سیاسی و اقتصادی با ترکیه دارد که از موراد آن میتوان به تلاش برای شکستن قطعنامههای آمریکا علیه ایران، ایجاد شهرکهای صنعتی مشترک و ….اشاره کرد، همچنین حرکتهای مشترک ایران و ترکیه در منطقه امری طبیعی است. که با در نظر گرفتن همه این جوانب و مسائل، ایران باید سیاست مشخصی را در مورد سدسازیهای گسترده ترکیه اتخاذ کند.
همان طور که گفتید ترکیه معتقد است ادعای ایران در مورد تاثیر منفی سدسازیها درست نیست و مستندی برای اثبات این ادعا ندارد. چه پاسخی برای این ابهام میتوان داشت؟
مقامات ایران معتقدند از گرد و غبارهای کشور ۲۰ درصد منشاء داخلی و ۸۰ درصد منشاء خارجی دارد. در برابر این گزاره اگر ترکها معتقد باشند گرد و غبارهای ایران منشاء داخلی دارد نه منشاء خارجی، پاسخ چیست؟ بنابراین واضح است برای ادعایمان باید سند ارائه کنیم و کارهای تحقیقاتی گستردهای روی این موضوع بشود. برای همین هم میتوانیم کمیتهای تشکیل دهیم که به شکل آکادمیک، فنی و تخصصی روی این موضوع کار کند.
دولت ترکیه با احداث سدهای متعدد مخالف کنوانسیونهای بینالمللی از جمله کنوانسیون مقابله با بیابانزایی عمل میکند. این ابزارها نمیتواند بازدارندگی داشته باشد؟
نگاه واقعبینانه این را میگوید که همه کنوانسیونهای بینالمللی ابزاری برای دستیابی به منافع ملی کشورهاست. حضور در کنوانسیونها هرگز نباید به قیمت کنارگذاشتن منافع ملی باشد. برای همین هم ترکیه منافع خود را قربانی پایبندی به کنوانسیونهای بینالمللی نمیکند. طبیعی است که اگر کشورها احساس کنند کنوانسیونی با منافع ملی آنها ناسازگار است از آن خارج میشوند. قطبنما، ستاره و راهنما، منافع ملی است و ترکها منافع ملی را ایدئولوژیک تعریف نمیکنند، بلکه اقتصادی تعریف میکنند.
وضعیت الحاق ترکیه به اتحادیه اروپا چه میشود؟ گویا توقف پروژه گاپ به عنوان یکی از شروط اتحادیه اروپا معرفی میشود؟
هویتگراها در ترکیه معتقدند دلیل عدم پذیرش ترکیه در اتحادیه اروپا هویت مسلمان این کشور است؛ چون کشورهایی مثل قبرس که وضعیت اقتصادی چندان مناسبی در مقایسه با ترکیه ندارند، امکان حضور در اتحادیه را پیدا کردهاند؛ البته عوامل نرم مثل محیط زیست، وضعیت آزادی بیان، شرایط اجتماعی زنان، و… نیز برای اتحادیه اروپا مهم است و نمیتوان این مسائل را نادیده گرفت؛ بنابراین نمیتوانیم ادعا کنیم تنها متغیر برای عدم پذیرش ترکیه در اتحادیه اروپا پروژه گاپ است؛ در واقع متغیرهای متعددی برای این شرایط وجود دارد که محیط زیست هم بخشی از آن است و نمیتوان ادعا کرد که با توقف پروژه گاپ حتما مشکل ترکیه برای ورود به اتحادیه اروپا حل میشود؛ اما حقیقت این است که سختگیری خاصی در مورد ترکیه از سوی اتحادیه اروپا وجود دارد و شاید واقعا مشکل ترکیه از نظر اتحادیه اروپا بیشتر هویتی باشد تا مشکل آب و محیط زیست.
آقای دکتر برای آخرین بحث میخواهم به حرکتهای مدنی پیرامون سدسازی ترکیه بپردازیم. طی یک سال گذشته فعالان محیط زیست ایران دادخواستی را برای رسیدگی سازمان ملل به اجرای پروژه گاپ تنظیم کرده و تعداد نسبتا قابل توجهی از ایرانیها آن را امضا کردند. نظر شما در مورد چنین حرکتهای مدنی در حوزه سدسازیهای ترکیه چیست؟
طبیعی است که شروع جنبشهای مدنی محیط زیست در ایران را به فال نیک میگیرم و معتقدم این حرکتها در کشور ما که در مرحله گذار از سنت قرار دارد، خیلی دیر آغاز شده اما نکته مثبت و امیدوارکننده این است که در بین انواع جنبشها اعم از زنان، دانشجویی، دموکراسیخواهی، اصلاحطلبی و … جنبشی که زنده است و در سالهای اخیر پررنگ شده، جنبش محیط زیست است.
ضمن اینکه در سالهای گذشته مشکلات محیط زیستی متعدد مثل آلودگی هوا و گرد و غبار اکثر مناطق کشور را تهدید میکند و حیات و تمدن ایران را تحت تاثیر قرار داده که همین باعث افزایش آگاهی عمومی و حساسیتزایی در بین شهروندان ایرانی نسبت به محیط زیست شده است. همین گستردگی دامنه مشکلات محیط زیست در کشور باعث جدیشدن جنبش محیط زیست در ایران شده.
اما مسئله این است که حرکتهای مدنی در حوزه محیط زیست نیاز به علم و اطلاعات دقیق دارد. کارهای تخصصی بسیاری باید در این زمینه شود. ارتباط با کارشناسان و نخبگان این حوزه باید بیش از اینها باشد و فعالیت فعالان مدنی حوزه محیط زیست باید با حضور پررنگ متخصصان باشد. در این صورت است که فعالان مدنی محیط زیست میتوانند به گروههای ذینفوذ در جامعه تبدیل شوند و حتی در قدرت تاثیرگذار باشند.
به عنوان متخصص حوزه ترکیه برای فعالان محیط زیست که به پروژه گاپ معترض هستند، چه توصیهای دارید؟
یکی از دلایلی که در کشورهای خاورمیانه همکاریها به سختی شکل میگیرد و کشورها در حل مشکلات با دشواریهای متعدد مواجه هستند، این است که در خاورمیانه روابط کشورها محدود به دولتها و منحصر به مقامات کشورهاست، درحالیکه اگر میخواهیم با کشوری در حوزههای آموزشی، سیاسی، نظامی، اقتصادی و … کار کنیم باید بدنه دو جامعه با هم ارتباط داشته باشند.
من معتقدم فعالان مدنی و دانشگاهیان ایران و ترکیه باید رفت و آمد و ارتباط بیشتری با هم داشته باشند و افزون بر این، متخصصان آبی خارج از حوزه قدرت در کشورهای ایران، ترکیه، عراق و سوریه باید با هم ارتباط تنگاتنگ و مبادله فکری داشته باشند. در موضوع سدسازیهای ترکیه حتما باید نهادهای مدنی، دانشگاهیان و حتی روزنامهنگاران دو کشور با هم رابطه داشته باشند و روابط غیررسمی بین دو کشور گسترش یابد. در قدم اول یک گروه از فعالان، دانشگاهیان، طرفداران محیط زیست ایران و … میتوانند با فعالان و متخصصان ترکیه دیدار و کار مشترک داشته باشند. ضمن اینکه نباید نگاه امنیتی نسبت به این گروهها و فعالیتها وجود داشته باشد.
ایسنا- زینب رحیمی
انتهای پیام
برچسب ها :
ناموجود- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰