تاریخ انتشار : سه شنبه 26 مرداد 1400 - 16:05
کد خبر : 126659

زخمی کاری بر پیکره‌ خانواده ایرانی با ولنگاری در شبکه ‌نمایش خانگی

زخمی کاری بر پیکره‌ خانواده ایرانی با ولنگاری در شبکه ‌نمایش خانگی

به گزارش مجمع رهروان امر به معروف ونهی از منکر استان اصفهان به نقل از خبرنگار تشکل‌های دانشگاهی خبرگزاری فارس، نیلوفر رضایی دبیر فرهنگی انجمن اسلامی دانشجویان مستقل دانشگاه علامه طی یادداشتی نوشت: «تماشاگر تلویزیون در خانه‌ خویش دل‌مشغولی‌هایی دارد که او را باز می‌دارد از اینکه با تمام حواس ظاهری و باطنی خود در پای

به گزارش مجمع رهروان امر به معروف ونهی از منکر استان اصفهان به نقل از خبرنگار تشکل‌های دانشگاهی خبرگزاری فارس، نیلوفر رضایی دبیر فرهنگی انجمن اسلامی دانشجویان مستقل دانشگاه علامه طی یادداشتی نوشت: «تماشاگر تلویزیون در خانه‌ خویش دل‌مشغولی‌هایی دارد که او را باز می‌دارد از اینکه با تمام حواس ظاهری و باطنی خود در پای تلویزیون حاضر باشد؛ این است که جذب او پای فیلم بسیار مشکل‌تر است. اما به هر تقدیر، جذب تماشاگر لمی دارد که خیلی از فیلم‌سازها می‌دانند. همه‌ آن‌ها که فیلم پرفروش می‌سازند این ِلم را بلدند، اما چه جواب خواهید داد اگر از شما بپرسند: «آیا فیلم خوب یعنی پرفروش؟»

بی تردید می‌گویید خیر. از این جواب روشن است که «فیلم و سینما عین جذابیت نیست». جذابیت داشتن شرط لازم است، اما کافی نیست. حتی می‌توان گفت اگر جذابیت وجود نداشته باشد، مفهوم فیلم محقق نمی‌شود.

آیا جذابیت در فیلم هرچه که باشد مقبول و مشکور است؟

آیا تماشگر باید خود را به هر جاذبه‌ای در فیلم تسلیم کند؟!»

این جملات، بخشی از مقاله “جذابیت در سینما” شهید آوینی است که حکایت این‌روزهای ما و سریال‌های شبکه نمایش خانگی را روایت می‌کند؛ کالایی فرهنگی  که تازگی به  سبد فرهنگی خانواده‌ها اضافه شده است. اگر نظارت درست و دقیقی نسبت به این کالا صورت نگیرد، حکم تیشه‌ای را دارد که ریشه و بنیان خانواد‌ه ایرانی را بر می‌کند.

در ایامی که کرونا بر زندگی‌هایمان سایه انداخت و خیلی‌ها را خانه نشین کرد، تلویزیون نتوانست به تنهایی با برنامه‌ها و سریال‌های مناسب شرایط سرگرمی خانواده را فراهم کند. در اینجا نوبت بخت‌آزمایی پلتفرم‌هایی بود که تا پیش از آن صرفاً به پخش فیلم‌های سینمایی می‌پرداختند اما حالا وارد مرحله جدیدی شدند.

بسترهای پخش فیلم و سریال با اکران آنلاین فیلم‌های اکران نشده در سینما و ساخت سریال‌های جدید انحصاری، توانستند مخاطبان خود را افزایش بدهند.

طبق گزارشی که پلتفرم فیلیمو در آذر ماه ۹۹ ارائه داد، بیش از یک میلیون و صد هزار کاربر فعال در این پلتفرم وجود داشتند که به نسبت سال گذشته‌ رشد ۲.۵ برابری داشته است.  اما نکته‌ای که در اینجا حائز اهمیت است بحث چگونگی جذب مخاطب این شبکه است؛ چراکه جلب توجه مخاطبان به تماشای سریال‌ در پلتفرم‌هایی که باید حق اشتراک پرداخت شود، کار آسانی نیست. در اینجا ساده‌ترین شیوه جذب انتخاب می‌شود؛ نمایش ابتذال و قبح شکنی.

شهید آوینی در همان مقاله جذابیت در سینما به این نکته اشاره می‌کنند که فیلم‌سازان برای جذب مخاطب و پرفروش شدن فیلم‌هایشان از ضعف‌های بشری استفاده می‌کنند. این نکته‌ای است که علاوه بر سینما می‌توان به سریال‌ها و برنامه‌های امروز شبکه نمایش خانگی نیز تعمیم داد.

استفاده ابزاری از زنان و جاذبه‌های جنسیتی آنان، دیالوگ‌ها و شوخی‌های جنسی، روابط خارج از عرف و ایجاد موقعیت‌های اروتیک متعدد بخشی از نمایش ابتذالی است که توسط این سریال‌ها به نمایش گذاشته می‌شود.

* زنان، کالایی برای جذب مخاطب

منطق سرمایه‌داری که سوغات مدرنیته است، همه چیز را به مثابه ابزاری برای کسب سود و قدرت بیشتر خود می‌داند. تفاوتی نمی‌کند که سود و قدرت در بخش سیاسی است، اقتصادی یا فرهنگی. او یک هدف دارد؛ کسب سود و منافع بیشتر.

امروز ما متاسفانه شاهد این مسئله در بین اهالی فرهنگ کشور نیز هستیم. کارگردانان و تهیه کنندگانی که برای کسب سود بیشتر با یک نگاه ابزاری به زنان، آنان را با جذابیت‌های فطری و ذاتی که دارند در آثارشان به نمایش می‌گذارند. استفاده از بازیگران زن و  نمایش جذابیت‌هایشان فارغ از نقش‌هایی که ایفا می‌کنند، تبدیل به ابزاری برای جذب مخاطب و فروش بیشتر آثار آن‌ها شده‌ است.

* زن ایرانی، قربانی بازنمایی غربی نمایش خانگی

نوع بازنمایی زنان در این سریال‌ها مسئله مهم دیگری است که باید به آن توجه شود. ما در این سریال‌ها با فقدان یک زن موفق، فارغ از ویژگی‌های منفی مواجه هستیم. در این بین نکته‌ای که بیشتر از باقی موارد قابل مشاهده است، بازنمایی غربی از زن در این سریال‌ها است.

در فرهنگ غربی، زن به مثابه ابزار جنسی و کالای تبلیغاتی تلقی می‌شود که در صنعت مدلینگ و فشن متبلور شده‌است. این ایام نمونه‌هایی از آن را در قالب سریال‌های نمایش خانگی شاهد هستیم. این مسئله در سریال «دراکولا» مهران مدیری بیشتر نمایان است. این بازنمایی چنان فاجعه‌بار صورت گرفت که مرضیه شفاپور، دبیر کارگروه ساماندهی مد و لباس وزارت ارشاد، در نامه‌ای به ساترا نسبت به این سریال اعتراض کرد و خواهان حذف برخی سکانس‌ها شد.

همچنین در سریال «زخم کاری» که مدتی‌ است به صورت اختصاصی از بستر فیلیمو منتشر می‌شود، به وضوح شاهد بازنمایی نگاه کالایی به زن برای رسیدن به اهداف شخصیت‌های اصلی هستیم.

در بخشی از این سریال، سمیرا (رعنا آزادی‌ور) متاهل، با حاج عمو (سیاوش طهمورث) رابطه دارد. طی همین ارتباط که همسرش نیز مطلع است، نقشه کشتن حاج عمو را برای رسیدن به اهدافش عملی می‌کند. در جای دیگر از این سریال، منصوره (هانیه توسلی) برای بازپس گرفتن دارایی پدرش از شیوه اغواگری زنانه استفاده می‌کند تا مالک (جوادعزتی) را راضی به برگرداندن شرایط به حالت اولیه بکند.

امثال این روابط آزاد و خارج از عرف و شریعت در اغلب سریال‌های این شبکه به راحتی بازنمایی می‌شود که می‌تواند باعث ایجاد معضل‌های اجتماعی و شکستن قبح این رفتارها در جامعه شود.

* یک بازنمایی توهین آمیز!

ویژگی مشترکی که در بین اغلب آثار مهران مدیری چه تلویزیون و چه شبکه نمایش خانگی دیده می‌شود، نوع بازنمایی زنان در سریال‌های اوست. با این تفاوت که در سریال‌های تلویزیون این بازنمایی در نوع رفتار شخصیت‌های زن به نمایش گذاشته می‌شد اما در سریال‌های شبکه نمایش خانگی علاوه بر رفتار زنان، در کلام و صحبت‌هایی که خطاب به آنان می‌شود نیز به طور مستقیم مشهود است.

بازنمایی مدیری از زن، یک بازنمایی توهین آمیز است. زن در شخصیت‌های سریال‌ مدیری، موجودی خنگ، با درک و شعور پایین و اغلب به همسرش وابسته است. او این بازنمایی را در قالب طنز به نمایش می‌گذارد تا به این وسیله مردم را وادار به خندیدن کند. اما آیا واقعاً به هرچیزی که سعی دارد ما را بخنداند، باید بخندیم؟! از همه مهم‌تر، آیا درست است که از هرچیزی برای خنداندن مردم استفاده کنیم؟!
او در آخرین اثر خودش به نام «دراکولا»، در اغلب‌سکانس‌هایی که چمچاره (محمد بحرانی) به همراه سه شخصیت زن حضور دارد دیالوگ‌ها و الفاظی خطاب به زنان به کار می‌برد که بسیار زشت و توهین آمیز است که تاکید بر فهم و شعور پایین خانم‌ها دارد.

* برجسته‌سازی و عادی‌سازی به بهانه نمایش واقعیت

رسانه‌ها فقط وسیله سرگرمی نیستند، بلکه در بسیاری از جنبه‌های زندگی شخصی و اجتماعی نقش دارند و می‌توانند بر روی ابعاد مختلف زندگی ما تاثیر گذار باشند. سریال‌ها هم یک قالب رسانه‌ای هستند. به همین علت بازنمایی‌هایی که در این سریال‌ها به بهانه واقعیت‎های زندگی جامعه کنونی ما ارائه می‌شود، می‌توانند آثار مثبت و منفی بسیاری داشته باشند.

یکی از این بازنمایی‌ها نشان دادن روابط آزاد بین زنان و مردان است. برای مثال در بخش‌هایی از سریال «قورباغه»، صابر ابر و سحر دولتشاهی که تاکید بر رابطه‌ی صرفاً رفاقتی خود دارند، در یک خانه زندگی می‌کنند. از این دست موارد درسریال‌ «کرگدن»، «ممنوعه» و «همگناه» نیز دیده می‌شد. تعدادی از دختران و پسران در یک خانه بدون داشتن هیچ ارتباط سببی و نسبی زندگی می‌کردند. این روابط به این مرحله ختم نمی‌شود، در برخی از محتوای این سریال‌ها شاهد روابط دوستی و عاشقانه خارج از چهارچوب ازدواج نوجوانان نیز هستیم.

در سریال «زخم کاری» این مسئله بیشتر نمایان است. رابطه‌ای که بین میثم پسر مالک و مائده دختر ناصر است، روابط عاشقانه خارج از چهارچوب در بین نوجوانان را به‌ نمایش می‌گذارد. نکته منفی ماجرا در اینجاست که خانواده‌های طرفین به این ارتباط مطلع هستند و با بیان این دست جملات که “بذاریم جوونی کنن” باعث شکستن قبح این روابط در بین خانواد‌ه‌های ایرانی می‌شوند. در پی این برخوردها و عادی‌سازی آن، معضلات اجتماعی فراوانی در جامعه بوجود می‌آید.

شاید این صحبت پیش بیاید که فیلم و سریال‌ها واقعیت‌های زندگی‌های امروز جامعه را به نمایش می‌گذارند و نباید از کارگردان بخواهیم تا واقعیت‌های جامعه را سانسور کند. اما آیا به تصویر کشیدن این حقایق آن‌هم به شکلی کاملا نمایان و درحالیکه تنها برای پیش‌بُرد اتفاقات داستان از آن استفاده می‌شود، کمک کننده است؟ این نمایش گاه عریان روابط خارج از عرف بیشتر از آن‌که آسیب‌شناسی باشد، باعث عادی‌سازی این موارد در جامعه می‌شود.

تکرار فراوان این مسائل در سریال‌های مختلف و در بین نقش‌های با گروه سنی متفاوت، بیانگر «برجسته‌سازی» این موضوعات است. این سریال‌ها با تکرار این عوامل به صورت خوداگاه یا ناخودآگاه در صدد گسترش و ترویج بیشتر این عناصر، استیضاح باورهای پیشین و نهادینه شدن این مسائل در جامعه هستند. به نوعی می‌توان گفت امنیت حریم خانواده هر روز قربانی سود بالای وی‌او‌دی‌ها می‌شود.

* ولنگاری در شبکه ‌نمایش خانگی

علاوه بر سود بالای تولیدات شبکه نمایش خانگی، عامل مهم دیگری که باعث اقبال فیلم‌سازان و بازیگران به این سمت شد، بحث ولنگاری موجود در این شبکه است.

کارگردان‌ها و تهیه‌کنندگان هر چیزی که در تلویزیون ممنوع است را آزادانه و بی‌پروا در این شبکه به نمایش می‌گذارند.

حتی گاهی مواردی که ممیزی می‌خورد توسط عوامل سریال منتشر و با ایجاد حواشی‌ وقت و بی‌وقت بدنبال جذب مخاطب بیشتر می‌روند. در اینجا ضرورت بررسی با دقت پیش از صدور پروانه نمایش و سخت‌گیری‌هایی برای اضافه نشدن موارد خارج از چهارچوب در صحنه فیلم‌برداری اهمیت پیدا می‌کند.

این روند باعث می‌شود تا حد امکان در حین توزیع فیلم سانسور صورت نگیرد که هم به داستان لطمه وارد کند و هم مجال برای ایجاد حواشی بوجود بیاید. در این بین مسئله‌ای که وجود دارد، بحث تناقضات در معیارهای مورد بررسی آثار تلویزیون و شبکه نمایش‌ خانگی است.

تناقضاتی که مصداق ساده‌اش نوع پوشش خانم‌ها در سریال‌های تلویزیون و آثار این شبکه است. پیش از آنکه حق صدور مجوز از وزارت ارشاد به ساترا منتقل شود، بخشی از نظارت بر محتوا به عهده‌ی ساترا و بخشی دیگر به عهده‌ی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی بود.

وزارت ارشاد تا پیش از واگذار کردن حق صدور مجوز به ساترا، تمام قامت مدعی بود تنها نهاد مرجع صالح برای نظارت و صدور مجوز آثار شبکه نمایش خانگی خودش است. این در حالی بود که نسبت به محتوای سریال‌های مورد تأییدش پاسخگو نبود. اکنون هم با استناد به اینکه دیگر مسئولیت این بخش به عهده او نیست از زیر بار پاسخگویی، شانه خالی می‌کند.

بر اساس بندهای ۱ و ۲ و ۴ ماده ۱ قانون اهداف و وظایف وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، برخی از اهداف تاسیس این وزارتخانه را رشد فضائل اخلاقی، مصونیت جامعه از نفوذ فرهنگ اجانب و رواج فرهنگ اسلامی می‌داند. اما به نوعی می‌توان گفت وزارت ارشاد با تایید محتواهای غیراخلاقی برخی سریال‌های این شبکه، به اهدافی که برای تحقق آن، تأسیس شده بود خیانت کرده است.

به نظر می‌رسد، هم اکنون که ساترا صفر تا صد نظارت بر شبکه نمایش خانگی را به عهده دارد از افتادن به دام فضای غالب پلتفرم‌ها اجتناب کند و در عین حال شاخص‌های ارزیابی یکسان و به دور از افراط و تفریط برای میدان‌های فعالیتی در نظر گرفته شود. همچنین باید توجه داشت بعد از تعیین شاخص‌های یکسان، برای مشخص کردن مصادیق که کار سختی هم است دچار افراط و تفریط نشده و سلیقه‌ای عمل نکند. با به کارگیری متخصص‌های حوزه جامعه شناسی و روانشناسی تمام فضای داستان یا فیلم‌ها بررسی شود.

در نهایت مصادیقی بر اساس یکسری اصول کلی مشخص شود و معیار بررسی سریال‌ها قرار بگیرد.

ساترا برای اینکه بتواند نظارتی درست و در عین حال منطقی داشته باشد، باید از نگاه صرفاً ظاهری به این آثار اجتناب کند و بیشتر به محتوای پیام‌هایی که در این آثار به مخاطب منتقل می‌شود تمرکز داشته باشد تا از ایجاد پیامدهای منفی اجتماعی این سریال‌ها و برنامه‌ها در بطن جامعه پیشگیری شود.

ثبت نام در مجمع

برچسب ها :

ناموجود
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.

مساجد