عبدالملکی: سبک مدیریتی حاج قاسم گمشده اقتصاد ماست
به گزارش مجمع رهروان امر به معروف ونهی از منکر استان اصفهان به نقل از گروه دیگر رسانههای خبرگزاری فارس، حجت الله عبدالملکی، استاد اقتصاد دانشگاه امام صادق(ع) و معاون اشتغال و خودکفایی کمیته امداد امام خمینی(ره) با روزنامه کیهان به گفتگو نشسته است. مهمترین بخشهای این مصاحبه در ادامه آمده است. – باید گفت که
به گزارش مجمع رهروان امر به معروف ونهی از منکر استان اصفهان به نقل از گروه دیگر رسانههای خبرگزاری فارس، حجت الله عبدالملکی، استاد اقتصاد دانشگاه امام صادق(ع) و معاون اشتغال و خودکفایی کمیته امداد امام خمینی(ره) با روزنامه کیهان به گفتگو نشسته است. مهمترین بخشهای این مصاحبه در ادامه آمده است.
– باید گفت که حاج قاسم سلیمانی در یک نبرد تمدنی به شهادت رسید، نبردی که ابعاد مختلفی از جمله سیاسی، امنیتی، علمی، فرهنگی، فناوری و اقتصادی را در بر داشته و از ابتدای انقلاب اسلامی تا کنون ادامه دارد و هر روز به شدتش افزوده شده است.
– طرف مقابل یعنی دشمن که در رأسش آمریکاست در تلاش است تا از همه این ابعاد برای فشار به جمهوری اسلامی استفاده کند تا فرآیند تمدنساز جمهوری اسلامی را متوقف کند و این یعنی جنگ هیبریدی، در این نوع جنگ مهمترین اهرم فشار از بُعد اقتصادی است و در واقع سایر ابعاد جنگ برقرار است تا مکمل فشار اقتصادی باشد.
– در شرایط جنگ هیبریدی، هر بعدی از ابعاد جنگ را که دشمن در آن احساس ضعف کند یا به نوعی مقاومت زیادی در برابر خودش احساس کند وارد عمل میشود.
– در این شرایط حاج قاسم در بعد سیاسی و امنیتی نقشههای دشمن را کاملاً به هم ریخته بود، با این توضیح که به اعتراف خود آمریکاییها، شهید سلیمانی هفت هزار میلیارد دلار هزینه آنها در منطقه را پودر کرده بود.
– باید گفت بدون شک اگر تفکر مدیری، انقلابی باشد، بدون شک موفقیتش نزدیک است و دشمن از همین میترسد. مهمترین ویژگی حاج قاسم این بود که اخلاص و خلاقیت انقلابی که مسلک خودش بود را در عرصه نبرد تمدنی به سایر همرزمان و مبارزان منتقل میکرد.
– حاج قاسم در شرایطی موفق بود که نه همراه خود ارتش چندهزار نفری داشت، نه بودجهای داشت و نه حتی پشتیبانی کامل دولتی، ولی تفکر، خلاقیت و اخلاص وی تمام معادلات غربیها را به هم ریخته بود و این همان ویژگیهایی است که خدا هم اگر در بندهای ببیند خودش به کمک او میآید.
– مشکلات امروز ما در کشور این است که در مباحث اقتصادی دودوتا چهارتای مادی به سبک عقلانیت غربی که خودشان هم عمل نمیکنند را برای مدیریت کشور در نظر گرفتهایم و خروجی این نوع تفکر این است که مثلاً باید هزینه مبادلات بینالمللی را کاهش بدهیم و با پذیرش قواعد بینالمللی مانند صندوق جهانی پول، FATF و… مشکلات اقتصادی کشور را حل نمائیم.
– اگر امثال سردار سلیمانی هم قرار بود با این تفکر پیش بروند دیگر نیازی به مبارزه با غرب و تفکرات آمریکایی تا آخرین قطره خون نبود.
– متأسفانه در دوران کنونی مجاهدت اقتصادی اصلا دیده نمیشود که نتیجهاش همین مشکلات اقتصادی است. اصلا معنا ندارد در شرایط کنونی نظام اقتصادی به نحوی باشد که دائماً قلههای ثروت بالاتر برود و درههای فقر عمیقتر شود.
– تفکر غربی برای مسلط شدن به دنیا نیازمند ضعیف کردن تودههای مردم از منظر اقتصادی و کاهش قدرت خرید آنها و ایجاد درصد بسیار کمی از ثروتمندان با منافع گره خورده به منافع غربیها برای تبدیل شدن به ایادی آنها در داخل کشور است.
بسیاری از مسئولان ارشد در حوزه اقتصادی خودشان متعلق به جریان به اصطلاح چپاول و فساد نیستند بلکه مرعوب جریان امالفساد (که تعدادشان در کل کشور هم بسیار کم است) هستند.
عملکرد ما در عرصههایی همچون اقتصاد با عملکرد امثال سردار سلیمانی و شهید فخریزادهها تفاوتی از زمین تا به آسمان دارد.
حاج قاسم در یکی از دیدارهایی که با رهبر معظم انقلاب داشتند در توضیح همین پیگیریها، خدمت حضرت آقا عرض میکند که «ما روستازاده و کشاورز هستیم و این را یاد گرفتهایم که وقتی زمین را میخواهیم آب بدهیم باید بیل را برداریم و همراه آب برویم تا اگر جایی مشکلی در سر راه جریان آب بود، آن را درست کنیم تا به مزرعه برسد.»
این تعبیر هوشمندانه ایشان اگر امروز برای بسیاری از مدیران ترجمه شود معنیاش این است که اگر تصمیمی میگیرند چه در بعد اجتماعی و چه در بعد اقتصادی و… باید بهگونهای باشد که مطمئن باشند نتیجهاش مطلوب است و بهگونهای باشد که آن راهحل برای خود آن مدیر قابل پیگیری تا مرحله رسیدن به نتیجه نهایی باشد.
برچسب ها :
ناموجود- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰