تاریخ انتشار : یکشنبه 21 دی 1399 - 5:58
کد خبر : 83937

سلیمان مظلومین / نگاهی به جهاد و شخصیت بین‌المللی حاج قاسم

سلیمان مظلومین / نگاهی به جهاد و شخصیت بین‌المللی حاج قاسم

گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو، معین ناظمی، در فرهنگ عامه شاید مفهوم ظلم آن قدر روشن و بدیهی باشد که نیازی به تفکر و تبیین نداشته باشد. ولی با مراجعه به کتب لغت و بررسی موارد کاربرد این واژه به ویژه در ادبیات دینی، مشخص می‌شود که مفهوم این واژه چندان هم روشن و بدیهی نیست.  

سلیمانِ مظلومین/ نگاهی به جهاد و شخصیت بین‌المللی حاج قاسم

گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو، معین ناظمی، در فرهنگ عامه شاید مفهوم ظلم آن قدر روشن و بدیهی باشد که نیازی به تفکر و تبیین نداشته باشد. ولی با مراجعه به کتب لغت و بررسی موارد کاربرد این واژه به ویژه در ادبیات دینی، مشخص می‌شود که مفهوم این واژه چندان هم روشن و بدیهی نیست.

 

در حقیقت هر چیز جایگاه و حد ویژه‌ای دارد. اگر در آن حد و جای‌گاه قرار گرفت، عدل، و اگر قرار نگرفت ظلم تحقق یافته است. اگر از اندازه‌ای که باید باشد کم‌تر یا بیش‌تر شد و یا اگر در زمانی و مکانی که باید انجام شود انجام نشد، ظلم رخ داده است.

 

بنابراین، ظالم کسی است که جایگاه و حد واقعی کارهای خود را رعایت نمی‌کند و متقابلاً عادل به کسی گفته می‌شود که جایگاه و حد واقعی کارهای خود را مراعات می‌کند. آن چه در عامه مردم از مفهوم ظلم معروف است، عبارت است از تجاوز به حقوق دیگران؛ و آن چه از مفهوم عدل معروف است، عبارت است از تجاوز نکردن به حقوق دیگران و بدین جهت در فرهنگ جوامع مختلف و مکتب‌های گوناگون، ظلم و عدل یک نوع بیش‌تر ندارند و آن ظلم اجتماعی و عدل اجتماعی است. ولی با توجه به مفهوم ظلم در ادبیات دینی، گستردگی عمیقی در مورد انواع ظلم می‌توان متصور شد.

 

هنگامی که ظلم به همان معنای رایج در جوامع انسانی رخ می‌دهد، فاجعه تنها به درد و رنج جسمی و روانی انسان‌ها محدود نمی‌شود. اغلب معیار ما برای تشخیص عمق فاجعه‌ای، تنها خسارات جانی و مالی‌ست و تأثیرات ماندگار آن در ادامه زندگی انسان‌های مورد ستم واقع شده در نظر گرفته نمی‌شود. فردی که از ابتدائیات زندگی انسانی توسط حاکمی ظالم یا گروهی متجاوز دائماً محروم شده است و خانه و زندگی‌اش را به زور متصرف شده‌اند، ممکن است فرصت‌های رشد شخصیتی و تعالی روحی را نیز از دست بدهد.

 

موضوع زمانی روشن‌تر می‌شود که علاوه بر تجاوز و سلطه ظالم به جان و مال مظلوم، به سلطه ظالم بر عقاید و آزادی انسان‌ها نیز توجه کنیم. خداوند انسان را فطرتاً آزاد آفریده، و انسان با توجه به این آزادی مسیر سعادت را تشخیص می‌دهد و حق را انتخاب می‌کند. لذا سلب این آزادی و انتخاب، خود از بزرگ‌ترین ظلم‌هاست. بنابراین ظلم‌های اجتماعی ابعاد گسترده و پنهانی دارد که هر انسان آزاده‌ای این کشش فطری در او ایجاد می‌شود که به یاری مظلوم و مبارزه با ظالم برخیزد.

سلیمانِ مظلومین/ نگاهی به جهاد و شخصیت بین‌المللی حاج قاسم

حاج قاسم سلیمانی نامی‌ست که تمام مظلومان، از سرزمین‌های اشغالی فلسطین تا مناطق تحت سلطه داعش و دیگر تروریست‌های دولتی، با آن امید را تجربه کردند.

فرماندهی سپاه قدس فرصتی را برای حاج قاسم فراهم نمود تا مظلومان را فراتر از مرزها یاری دهد. او در این دوران نه تنها با زوایای مختلف جریان مقاومت در منطقه آشنا گردید، بلکه به لحاظ هوشمندی و توان فرماندهی و مدیریتی که از آن برخوردار بود به سرعت توانست در این عرصه کارساز و تأثیرگذار گردد. جنگ ۳۳ روزه در لبنان و آشنایی با جریان مقاومت در فلسطین، او را فرماندهی لایق‌تر کرد. و آن گاه وقتی جریان ضد انسانی داعش – که بنا به اعتراف سردمداران جنایتکار آمریکا ساخته و پرداخته دست آن‌ها بود – چهره پلید خود را در عراق و سوریه نشان داد، اوج درخشش سردار ما نیز در مقابله میدانی با این جریان سراسر پلیدی و سرانجام برچیده شدن آن نشان داده شد.

 

وقتی به سال­های قبل باز می­‌گردیم، به آن زمان که رعب و وحشت بر مردم بی‌گناه منطقه حاکم شده بود، و داعش با پشتیبانی مالی و تسلیحاتی و رسانه‌­ای استکبار و صهیونیسم و هم‌کاران منطقه­‌ای آنان از هیچ جنایتی دریغ نمی‌کرد، و به جان و مال و ناموس مردمان بی‌دفاع سرزمین عراق و شام بی­رحمانه تجاوز می‌کرد، و به سرعت پیش‌روی می‌­­نمود و در فکر استقرار همیشگی و سیطره دائمی در این سرزمین­‌ها بود، به خوبی می­‌بینیم که در آن زمان همه مدعیان، صحنه را خالی نمودند و تا مدت­‌ها این تنها ایران اسلامی بود که با دور­اندیشی و درایت و هوش‌مندی رهبر معظم انقلاب، افسران رشید خویش را روانه میدان جنگ می‌­نمود تا امنیت و آرامش را به مردم مظلوم و بی‌دفاع منطقه بازگرداند.

سلیمانِ مظلومین/ نگاهی به جهاد و شخصیت بین‌المللی حاج قاسم

سرانجام در کمال بهت و ناباوری تحلیل­گران نظامی و سیاسی جهان، سردار سلیمانی که عزم خویش را برای پاک کردن منطقه از وجود خبیث داعش جزم کرده بود، خبر از نابودی حکومت داعش و پایان یافتن سیطره آن بر منطقه داد. امروز نه تنها امنیت منطقه، بلکه امنیت جهان مرهون مجاهدت­‌ها و تلاش‌­های خستگی‌­ناپذیر آن استراتژیست بزرگ جهانی یعنی سردار سلیمانی است. او در هر نقطه‌­ای که جنگید، برای استقرار امنیت و آرامش و بازگرداندن زندگی جاری و طبیعی مظلومان به آنان جنگید.

 

حاج قاسم حقیقت زندگی دنیوی را عمیقاً شناخته بود و از سطح به عمق رفته بود و دنیا را از ورای ظواهرش می­‌دید. او دریافته بود که دنیا با همه جاذبه­‌هایش، با همه زرق و برقش، با همه لذت­‌هایش، ناپایدار و گذراست. او به خوبی متوجه این حقیقت شده بود که دنیا گذرگاه است و آخرت منزل‌گاه. نگاه او به دنیا از بالا به پایین بود. اما درک این معنا باعث نگردید که راه تفریط پیش گیرد و گوشه­ انزوا اختیار کند و صرفاً به عبادت رهبانیت­گونه بپردازد.

 

ورود در معرکه‌­های پرخوف و خطر و سنگین جهاد در راه خدا، برای او حکم عبادت داشت. نگاه او به دنیا و فانی بودن آن، رفتار او را به گونه‌­ای شکل داده بود که گویی از اهل دنیا نبود. او پیوسته احساس می­‌کرد که در این دنیا مسافری است که دیر یا زود بایستی به جهان آخرت بشتابد. او دنیا را ناپایدار و آخرت را به عنوان حقیقتی ماندگار یافته بود. او عمیقاً به این آیه باور داشت که: «وَ لَلْآخِرَهُ خَیْرٌ لَکَ مِنَ الْأُولَىٰ» و بدین طریق عبد صالح خدا و بنده خاص او گردید.

سلیمانِ مظلومین/ نگاهی به جهاد و شخصیت بین‌المللی حاج قاسم

حاج قاسم همواره تلاش می­‌کرد در باورهای الهی خویش عمیق شود و رفتارهای سازنده خویش را به حد اعلی برساند. او در این مسیر دچار تزلزل و غفلت نگردید. بر صراط مستقیم حق پایدار بود و از پلکان کمال آرام ­آرام بالا می‌­رفت. او ره‌روی بود که آهسته و پیوسته می­‌رفت، هم‌چون کوه‌نوردی که گام­‌های استوار خویش را شمرده­ شمرده برای رسیدن به قله برمی­‌دارد. صفات و ویژگی­‌های فراوان دیگر، شخصیت بزرگی را نشان می­‌دهند. صفاتی که وقتی گرد هم می­‌آیند جامعیت یک شخصیت را به تصویر می­‌کشند و او را به عنوان یک مکتب و یک چراغ راه معرفی می‌­کنند. منظومه‌­ای که همه اجزای آن با یک‌دیگر هماهنگند. ما در این شاکله شخصیتی، تضاد و شک و تردید و … نمی­‌بینیم. او یک اسطوره است اما نه اسطوره­­ای از عهد باستان؛ بلکه اسطوره­ای پیش چشم، ملموس و مربوط به جامعه کنونی ما.

 

حاج قاسم شیفته شهادت بود. او در داغ فراق یاران هم‌رزمش می‌سوخت و در نجواهای شبانه‌­اش پیوسته از حضرت حق طلب شهادت می‌­نمود. او از مغز استخوان و بن دندان و با ذره‌­­ذره­ وجودش خواهان شهادت بود. او با شهدا سخن می­‌گفت و از آنان ملتمسانه می­‌خواست که او را به بزم معنوی خود فراخوانند. بزرگ­‌ترین آرزوی او که هیچ گاه در آن سستی و کاستی پدید نیامد، شهادت بود؛ و سرانجام به دست شقی‌­ترین انسان روزگار به شهادت رسید. دشمن گمان می­کرد که با به شهادت رساندن سردار سلیمانی و حذف ظاهری او به اهداف خویش دست می­‌یابد. در حالی که باید گفت که «شهید سلیمانی از سردار سلیمانی کارسازتر است.»

نشریه حیات، دانشگاه صنعتی شریف، ویژه نامه سالگرد شهادت حاج قاسم سلیمانی

ثبت نام در مجمع

برچسب ها :

ناموجود
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.

مساجد