لبخند حاج قاسم؛ شریک شادی زندانیان رهاشده از بند
به گزارش مجمع رهروان امر به معروف ونهی از منکر استان اصفهان به نقل از مهر، گروه استانها – ابراهیم نوروزیفر*: این روزها باید برای از دست دادن مردی گریه میکردیم که نامش لرزه بر اندام دشمن میانداخت اما انگار خودش هم نمیخواهد چشمان دوستدارانش را گریان ببیند؛ گویی خدا هم شرایط را بهگونهای فراهم
به گزارش مجمع رهروان امر به معروف ونهی از منکر استان اصفهان به نقل از مهر، گروه استانها – ابراهیم نوروزیفر*: این روزها باید برای از دست دادن مردی گریه میکردیم که نامش لرزه بر اندام دشمن میانداخت اما انگار خودش هم نمیخواهد چشمان دوستدارانش را گریان ببیند؛ گویی خدا هم شرایط را بهگونهای فراهم کرد تا به جای اشک، با بازگشتن ۵۲ زندانی به آغوش خانواده لبخند مهمان صورتمان باشد.
تا به حال به چوبخطهای روی دیوار زندان فکر کردهای؟ انتظار یعنی نگاه زندانی به در تا شاید اتفاقی بیفتد و در باز شود؛ زندان یعنی حسرت، دلتنگی، ندیدن و در آغوش نگرفتن فرزندان و در یک کلام زندان یعنی انتظار.
فرقی نمیکند چه مدت را در زندان گذراندهاند، مهم انتظاری است که میکشند، به خصوص اگر به دلایل غیرعمد پایشان به محبس باز شده باشد. اینجاست که زمان دیر میگذرد، لحظهها دیر سپری میشود و دلتنگی به اوج میرسد.
هرساله در اقدامی خداپسندانه خیرین و نیکوکاران دست در دست هم میدهند و به یاری زندانیانی میشتابند که به دلیل جرایم مالی و غیرعمد زندانی شدهاند و با جمعآوری کمکهای نقدی اقدام به آزادی این زندانیان میکنند و خانوادههایی را از چشمانتظاری در میآورند.
امسال نیز در آستانه سالگرد شهادت سردار حاج قاسم سلیمانی که نه تنها ملت ایران بلکه ملتهای مسلمان منطقه، آزادی و امنیت خود را مدیون حاج قاسم و حاج قاسمها هستند، سازمان بسیج مداحان استان البرز با همکاری ستاد دیه، سازمان زندانها، بسیج حقوقدانان، اصناف و مرکز نیکوکاری زندانیان اقدام به آزادسازی زندانیان جرایم غیرعمد کردند.
روز موعود فرا رسید و مسئولینی که قرار بود در این مراسم حضور داشته باشند، به ندامتگاه مرکزی فردیس آمدند تا در مرحله اول در مراسم آزادسازی ۷۶ زندانی، شریک شادی خانوادههایی باشند که با نبود عزیزانشان شادی از خانههایشان پر کشیده بود.
در مرحله دوم این آزادسازی و در آستانه سالگرد شهادت سردار دلها، سازمان بسیج مداحان استان البرز نیز با همکاری و مشارکت مداحان پس از راهاندازی پویشی تحت عنوان نذر مهربانی در فضای مجازی موفق به آزادسازی ۱۴ نفر از این مددجویان شد.
نام سردار دلها در پوستر طراحیشده پویش نذر مهربانی چشمنوازی میکرد و میل و رغبت مردم برای کمکهای نقدی را بیشتر و بیشتر میکرد و با وجود شرایط کرونایی در کشور و عدم فعالیت برخی صنوف و در پی آن بروز مشکلات مالی در خانوادهها، باز هم در مسیر آزادی همنوع قدم برمیداشتند.
برخی توان پرداخت مبالغ بالا را نداشتند و با کمکهای اندک به یاری زندانیانی شتافتند که چشمانتظار مدد و یاری همنوعان خود بودند اما از آنجا که اندکاندک جمع گردد … همان مبالغ کم نیز گرههای بزرگی را باز کرد و مادران و پدرانی را به آغوش خانواده بازگرداند البته نقش بیبدیل اصحاب رسانه در بازنشر و انتشار پوستر و دعوت برای شرکت در پویش نذر مهربانی را نمیتوان نادیده گرفت.
امروز قرار بود مراسم بزرگداشت سردار دلها در زندان و در جمع چشمانتظاران آزادی برگزار شود؛ گامها به سمت زندان برداشته میشد، صدای تپش قلبها به گوش میرسید، همسر، مادر، فرزند، پدر، خواهر و برادر همه چشمانتظار دیدار عزیزشان بودند.
آقای میانسالی در حال امضای چکهایی بود که هر یک قرار بود سند آزادی یکی از این عزیزان باشد و دل خانوادهای را شاد کند. حس و حال عجیبی بر مراسم حاکم بود. مجلس بوی حاج قاسم میداد؛ بوی معرفت، مردانگی و از خود گذشتگی. کجایی حاجی؟ کجایی که ببینی حتی نامت نیز باعث حرکت و برکت است؟
به اسامی روی کاغذ نگاه کردم، نام چند خانم بین اسامیزندانیان، توجهم را به خود جلب کرد؛ تصور اینکه مادری ماهها یا سالها از همسر و فرزندانش دور باشد خیلی سخت بود. با اینکه شناختی از آنها نداشتم اما دلم میخواست هر چه زودتر این دقایق و ساعتها بگذرد و انتظار به سر برسد.
به سمت حسینیه دعوت شدیم. گامهایم آهستهتر و نفس در سینه حبس شد. تصاویر حاج قاسم را نگاه کردم. او هم خوشحال بود و میخندید. مدیرکل زندانهای استان البرز از طریق تریبونی که در اختیارش قرار گرفت از رشادتها و مکتب سردار میگفت و توصیههای لازم را به زندانیان میکرد.
دادستان عمومی و انقلاب شهرستان کرج نیز با بیان موضوعاتی در وصف شهید سلیمانی مجلس را معطر کرد و او را مرد میدان نامید و از همه خواست مرد واقعی میدان باشند. دلها به تپش افتاده بود و هر کس منتظر بود نامش قرائت شود و سند آزادی خود را در روز شهادت حاج قاسم بگیرد.
نخستین زندانی، خانمی بود که ۹ سال از بهترین روزهای عمرش را در زندان سپری کرده بود. نفر بعدی بانوی میانسالی بود که زمان گرفتن برگه آزادی دستانش میلرزید؛ نمیدانم از شدت استرس بود یا شادی؟ اما دلیلش هر چه بود چشمانم را خیس کردم تا لرزش دستانش را نبینم.
با شنیدن نام آقایان، همبندیها با قرائت صلوات شادی خود را ابراز میکردند و با در آغوش گرفتن آنان، خود را در شادی آنها سهیم میکردند. حاج قاسم همچنان لبخند میزند و تصویرش در مراسم چشمنوازی میکند.
امروز باید برای از دست دادن مردی گریه میکردیم که نامش لرزه بر اندام دشمن میانداخت اما انگار خودش هم نمیخواهد چشمان دوستدارانش را گریان ببیند؛ گویی خدا هم شرایط را بهگونهای فراهم کرد تا به جای اشک، لبخند مهمان صورتمان باشد.
حاج قاسم، همانی است که جسمش را فدا کرد، اما روحش را نه و امروز نامش همچنان تأثیرگذار است و شاهد و ناظر است که چگونه در آستانه سالگرد پروازش، دل خانوادههای چشمانتظار شاد میشود. به راستی آزادی از زندان، طعمی فراموشنشدنی دارد.
*رئیس سازمان بسیج رسانه استان البرز
برچسب ها :
ناموجود- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰