تاریخ انتشار : پنجشنبه 11 دی 1399 - 20:41
کد خبر : 80418

سیدافقهی: نام سردار سلیمانی برای دشمنان رعب‌انگیز بود/ پاک‌آیین: آمریکایی‌ها مجبورند از عراق بروند

سیدافقهی: نام سردار سلیمانی برای دشمنان رعب‌انگیز بود/ پاک‌آیین: آمریکایی‌ها مجبورند از عراق بروند

به گزارش مجمع رهروان امر به معروف ونهی از منکر استان اصفهان به نقل از گروه سیاست خارجی خبرگزاری فارس، بامداد روز جمعه سیزدهم دی ماه ۱۳۹۸  (سوم ژانویه ۲۰۲۰) ساعاتی پس از انتشار اخباری مبنی بر انفجار و اصابت موشک به دو خودرو در نزدیکی فرودگاه بغداد، الحشد الشعبی عراق از شهادت سردار سپهبد

به گزارش مجمع رهروان امر به معروف ونهی از منکر استان اصفهان به نقل از گروه سیاست خارجی خبرگزاری فارس، بامداد روز جمعه سیزدهم دی ماه ۱۳۹۸  (سوم ژانویه ۲۰۲۰) ساعاتی پس از انتشار اخباری مبنی بر انفجار و اصابت موشک به دو خودرو در نزدیکی فرودگاه بغداد، الحشد الشعبی عراق از شهادت سردار سپهبد قاسم سلیمانی و «ابومهدی المهندس» معاون رئیس سازمان الحشد الشعبی عراق در حمله هوایی آمریکا خبر داد و ساعتی بعد سپاه پاسداران انقلاب اسلامی این خبر را تأیید کرد.

در پی این خبر، وزارت دفاع آمریکا (پنتاگون) مسئولیت ترور شهید سلیمانی و شهید المهندس را بر عهده گرفت و در بیانیه‌ای اذعان کرد که این ترور به دستور رئیس جمهور آمریکا صورت گرفته است. 

«دونالد ترامپ» رئیس جمهور آمریکا هم پس از این اقدام تروریستی مدعی شد که سردار سلیمانی در حال برنامه‌ریزی برای حملات علیه دیپلمات‌ها و نظامیان آمریکایی بوده و خودش دستور ترور سردار سلیمانی را صادر کرده است. 

این اقدام تروریستی دو بار کاردار سوئیس (حافظ منافع آمریکا) در تهران را در روز جمعه ۱۳ دی ماه ۱۳۹۸ به وزارت امور خارجه جمهوری اسلامی ایران کشاند و ضمن اعتراض شدید ایران به وی اعلام شد که این اقدام آمریکا مصداق بارز تروریسم دولتی است و رژیم آمریکا مسئول کلیه عواقب آن خواهد بود. (جزییات بیشتر)

رهبر معظم انقلاب همان روز و پس از شهادت سردار سلیمانی در پیام تسلیتی فرمودند: او نمونه‌ی برجسته‌ای از تربیت‌شدگان اسلام و مکتب امام خمینی بود، او همه‌ی عمر خود را به جهاد در راه خدا گذرانید. شهادت پاداش تلاش بی‌وقفه‌ی او در همه‌ی این سالیان بود، با رفتن او به حول و قوه‌ی الهی کار او و راه او متوقف و بسته نخواهد شد، ولی انتقام سختی در انتظار جنایتکارانی است که دست پلید خود را به خون او و دیگر شهدای حادثه‌ دیشب آلودند.

شورای عالی امنیت ملی (+) در جلسه فوق العاده روز جمعه خود با بررسی ابعاد مختلف ترور شهید سلیمانی، تصمیمات مقتضی را اتخاذ و اعلام کرد: رژیم ایالات متحده آمریکا مسئول عواقب کلیه تبعات این ماجراجویی جنایتکارانه خواهد بود.

محمدجواد ظریف وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی ایران نیز در گفت‌وگویی تلویزیونی درباره ترور شهید سلیمانی با بیان اینکه گرفتار جوسازی و شانتاژ آمریکایی ها نمی شویم، گفت: هر زمان و به هر شکلی که صلاح بدانیم، پاسخ مناسب آمریکا را خواهیم داد. (اینجا بخوانید)

در پی این اقدام تروریستی آمریکا و در پاسخ به آن، جمهوری اسلامی ایران پایگاه نظامیان تروریست آمریکایی در عین‌الاسد واقع در استان الانبار عراق را هدف حملات موشکی قرار داد.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای رهبر معظم انقلاب اسلامی همچنین صبح چهارشنبه ۲۶ آذر ماه سال جاری (۱۳۹۹) در دیدار اعضای ستاد بزرگداشت سالگرد سپهبد شهید سردار سلیمانی و خانواده آن شهید والامقام، شهید سلیمانی را قهرمان ملت ایران و قهرمان امت اسلامی خواندند و گفتند: تشییع میلیونی شهید سلیمانی و شهید ابومهدی المهندس در عراق و ایران، اولین سیلی سخت به آمریکایی‌ها بود، اما سیلی سخت‌تر «غلبه نرم افزاری بر هیمنه پوچ استکبار» و «اخراج آمریکا از منطقه» است، البته آمران و قاتلان سردار سلیمانی نیز باید انتقام پس دهند و این انتقام در هر زمانی که ممکن باشد، قطعی است.

 

 

رهبر انقلاب اسلامی «شجاعت و مقاومت» «درایت، تیزهوشی، فداکاری و نوع‌دوستی» را از ویژگی‌های شهید سلیمانی برشمردند و خاطرنشان کردند: آن شهید والامقام همچنین اهل معنویت، اخلاص و آخرت بود و هیچ‌گاه اهل تظاهر نبود.

ایشان تأکید کردند: البته این سیلی سخت غیر از انتقام است زیرا آمران و قاتلان سردار سلیمانی باید انتقام پس دهند و این انتقام در هر زمانی که ممکن باشد قطعی است، اگرچه به گفته آن عزیز، کفش پای سلیمانی بر سر قاتل او شرف دارد. (جزییات بیشتر)

خبرگزاری فارس، در آستانه نخستین سالگرد شهادت سپهبد شهید و همرزمانش، در میزگردی که بدین منظور با حضور «سیدهادی سیدافقهی» تحلیلگر مسائل غرب آسیا و «محسن پاک آیین» دیپلمات کهنه کار و سفیر اسبق ایران در جمهوری آذربایجان برگزار شد، به ابعاد شخصیتی این شهید بزرگوار و اهداف آمریکا از این اقدام تروریستی و بازتاب‌های آن پرداخت که مشروح آن را در سطور زیر می‌خوانید.

سیدافقهی در این گفت‌وگو سردار سلیمانی را نخ تسبیح دانه‌های تسبیح محور مقاومت و یک شخصیت چند بعدی توصیف کرد و گفت‌: آمریکایی‌ها هدف بزرگ‌تری از حذف یک شخص را در نظر داشتند.

این تحلیلگر مسائل غرب آسیا بر این باور است که سردار سلیمانی یک تهور عقلانی داشت و مرگ را تحقیر کرده بود.

پاک آیین نیز در این میزگرد سردار سلیمانی را یک آینده‌پژوه برشمرد و بیان کرد: مصداق مبارزه سردار سلیمانی و همرزمان ایشان با کفر، مصداق جهاد فی سبیل الله بود و ایشان خودش را سرباز ولی فقیه و سرباز امام زمان (عج) می‌دانست.

 

 

فارس: چه شد که رژیم ترامپ به این نتیجه رسید و اقدام به ترور شهید سلیمانی کرد و در حقیقت اهدافی که دولت ایالات متحده از ترور شهید سلیمانی دنبال می‌کرد، چه بود؟

* سردار سلیمانی نخ تسبیح دانه‌های تسبیح محور مقاومت 

سیدافقهی: در تحلیل و برآورد مراکز راهبردی، امنیتی و نظامی و حتی سیاسی آمریکایی و همدستان شریک آنها چه اروپایی‌ها و چه کشورهای منطقه مخصوصا کشورهای حوزه جنوب خلیج فارس، به این جمع بندی رسیدند که چرا برنامه‌ها و پروژه‌هایی که در سطح غرب آسیا هزینه و خرج می‌کنیم با بن بست و مشکلات عدیده روبرو می‌شود و موانع آن چیست؟ 

موانع متعددی را برآورد کردند، منتها از نقطه مرکزی و پرگار این موانع تا داویر متحد المرکز آن به این نتیجه رسیدند که مانع اصلی، بحث نفوذ و اقتدار جمهوری اسلامی ایران است و این نفوذ و اقتدار روز به روز در قالب محور مقاومت، هم جغرافیا و هم توان بازدارندگی‌اش در حال گسترش است. متولی این نفوذ در جمهوری اسلامی ایران، سپاه است و محور و قلب این حضور و سازوکار نیروی قدس سپاه و فرمانده آن شخصیتی فرامرزی است. همانطور که مقام معظم رهبری در شهادت سردار سلیمانی فرمودند امروز نیروی قدس، نیروی بدون مرز است. پس لازم شد این شخصیت و نیروی فرامرزی را از میان بردارند، چون نقش نخ تسبیح برای دانه‌های تسبیح یا همان پازل‌های محور مقاومت شمرده می‌شود و باید از هم بگسلد.

 

 

در برآوردشان این بود که اگر سردار سلیمانی را از میان ببرند، هم حضور فیزیکی و هم حضور اندیشه‌ای و تاکتیکی و امنیتی و نظامی آن مختل خواهد شد و هم اینکه ایران قدرت جایگزینی سریع را نخواهد داشت.  متاسفانه با این تصور، این عملیات تروریستی را انجام دادند، به زعم اینکه اگر سردار سلیمانی از میان برداشته شود، حداقل تا مدتی توان بازدارندگی و توازن بازدارندگی آمریکا و ایران که در رأس محور مقاومت است، به نفع آمریکا میل پیدا خواهد کرد.

نکته حائز اهمیت این است که آمریکایی‌ها برای اولین بار مسؤولیت این اقدام را به عهده گرفتند و علنی کردند. این جای توقف دارد، آمریکایی‌ها که می‌دانند انجام این عملیات تروریستی برای آنها هزینه سنگینی در بر خواهد داشت، چرا اعلام کردند و خودشان را برای چه هزینه‌هایی آماده کردند؟ چون آمریکایی‌ها طراحی‌های مختلفی برای هر عملیات دارند و خودشان را برای دفاع از هر اقدامی آماده‌ می‌کنند و حتی خودشان را دو، سه و چهار لایه برای مقابله احتمالی آماده می‌کنند، اما اینجا آمریکا رسما نشان داد که این اقدام نه صرفا تروریستی بلکه یک اقدام هنجارشکن حقوقی، قانونی و بین‌المللی و بر خلاف تمام معاهدات و کنوانسیون‌های بین‌المللی بود.

* آمریکایی‌ها یک هدف بزرگ‌تر از حذف یک شخص را در نظر داشتند

پس آمریکایی‌ها یک هدف بزرگ‌تر از حذف یک شخص را در نظر داشتند که حالا باید تحولاتی که بعد از این اقدام تروریستی چه در عراق و چه در سطح منطقه و چه در سطح بین‌المللی رخ داد، آنها به این نتیجه رسیدند یا نرسیدند را بررسی کنیم. مخصوصا خود ترامپ تاکنون چندین بار هم در مناسبت‌های رسمی و هم در توئیترش عنوان کرده که ما تا سقف هفت تریلیون دلار خرج کرده‌ایم، ولی نتوانسته‌ایم به نتایج مطلوب و انجام پروژه‌های خودمان برسیم.

هدف این بود که هم این شخصیت بزرگوار را که نقش محوری و اساسی در توسعه نفوذ ایران داشت، حذف کنند و هم تفکر و اندیشه آن را، که البته شاهد بودیم مقام معظم رهبری خیلی سریع با موضع‌گیری‌هایشان و با ترسیم نقشه راه و مشخص شدن هدفگذاری و قطب‌نمای حرکت بعدی ما، هم در بعد فیزیکی سردار حاج اسماعیل قاآنی را منصوب کردند و هم در بعد اندیشه‌ای فرمودند که قاسم سلیمانی یک راه و مکتب بود و امروز برخلاف آنچه در محاسبات و برآوردهای دشمنان بود، مقام معظم رهبری با هوشمندی کامل این مسئله را جبران کردند.

*مرعوب کردن سایر فرماندهان و شخصیت‌های در رأس محور مقاومت

مسئله دوم؛ مرعوب کردن سایر فرماندهان و شخصیت‌هایی بود که در رأس محور مقاومت بودند. مثل آقای عبدالملک الحوثی، آقای حسن نصرالله و زیاد نخاله و دیگر شخصیت‌هایی که در رأس الحشد الشعبی در عراق هستند که بگویند ببینید وقتی ما شخصیتی مثل ابومهدی المهندس را می‌زنیم، بقیه دیگر باید حساب خود را بکنند و در حقیقت یک عملیات و جنگ روانی بود.

 

 

مسئله سوم؛ ایجاد یأس و ناامیدی در سطح محور مقاومت بود بدین معنا که وقتی آمریکا قاسم سلیمانی را می‌زند، خودش را آماده کرده یک تهاجم وسیع‌تری را علیه محور مقامت، فرماندهان محور مقاومت و لجستیک محور مقاومت انجام دهد. کما اینکه شاهد بودیم آمریکا چند بار هم مناطق مرزی سوریه و عراق را هدف حمله قرار داد که تمرکز الحشد الشعبی است و هم داخل عراق را هدف قرار داد.

*برآورد آمریکایی‌ها خطا از آب درآمد

بنابراین برآورد آمریکایی‌ها خطا از آب درآمد. با عکس العمل به موقع جمهوری اسلامی ایران و همچنین عکس العمل انقلابی پارلمان عراق که توافقنامه چارچوب همکاری‌های راهبردی بین آمریکا و عراق را لغو کردند؛ آمریکا عملا دچار شوک شد. درست است که الان با قلدری اصرار بر بقای نیروهایش می‌‌کند، ولی وضع آمریکا براساس اطلاعات دقیقی که از درون عراق داریم، واقعا متزلزل است و این تحرکات و هارت و پورت‌هایی که گاهی آقای «کنت مکنزی» رئیس ستاد فرماندهی مرکزی آمریکا می‌کند و اقدام به اعزام ناو هواپیمابر، زیردریایی اتمی خود و بمب افکن استراتژیک بی -۵۲ می‌کنند و حتی در نزدیکی‌های آسمان ما مانور انجام  می‌دهند، ناشی از ترس و وحشت آنهاست.

مخصوصا با نزدیک شدن ایام سالگرد شهید سلیمانی، هم نیروهای آمریکایی و هم نیروهای اسرائیلی مخصوصا بعد از شهادت شهید فخری‌زاده و در واقع کل منطقه در حالت آماده باش است. ما هم در حالت آماده باش هستیم، چون احساس می‌کنیم ممکن است ترامپ در وقت اضافه، دست به یک ماجراجویی سنگینی بزند و کل قواعد درگیری را عوض کرده و منطقه را به آتش بکشد. 

*سردار سلیمانی یک آینده‌پژوه بود/ سردار به غربی‌ها بدل زد

پاک آیین: غربی‌ها بعد از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی به دنبال این بودند که در جهت تامین منافع رژیم صهیونیستی، منطقه غرب آسیا را بازمهندسی کنند. در چارچوب بازمهندسی کشورهای غرب آسیا می‌بایست کشورهای اسلامی مخصوصا کشورهای اسلامی ضدصهیونیسم تحلیل بروند و تضعیف شوند و دارای دولت‌های متفرق و مردم غیرمتحد باشند و همچنین بی‌ثبات و دارای محیطی ناآرام باشند و با تجزیه کشورهای اسلامی، جغرافیای این منطقه تغییر کند. این برنامه‌ای بود که غربی‌ها برای بازمهندسی غرب آسیا در نظر داشتند. برای اینکه این هدفشان اتفاق بیفتد، به دنبال ابزار بودند که ابزارشان، ایجاد گروه‌های ترویستی مثل القاعده و داعش بود که با طراحی پیچیده و با کمک عربستان سعودی و رژیم صهیونیستی این گروه‌ها را تشکیل داده و جنگ‌های نیابتی را در جهت بازمهندسی منطقه غرب آسیا در منطقه ایجاد کردند و سعی‌شان این بود که اسلام را در مقابل اسلام قرار دهند.

 

 

یعنی قبل از این بازمهندسی، جبهه اسلام علیه صهیونیسم بود، ولی اینها خواستند داعش را به عنوان اسلام معرفی کنند و در مقابل اسلام ضد صهیونیستی قرار دهند و در واقع جنگ اسلام بین اسلام و مسلمانان با مسلمانان را ایجاد کرده و منطقه را ناامن و کشورها را به چند کشور کوچک‌تر، تجزیه کرده و در مجموع کشورهای اسلامی را تضعیف کنند.

سردار سلیمانی یک آینده‌پژوه بود و یکی از مشخصه‌های ایشان این بود که خیلی خوب آینده را می‌دید و تحولات را بررسی و تحلیل می‌کرد و دست غربی‌ها را خواند و چند اقدام انجام داد که باعث خشم غربی‌ها و مخصوصا آمریکا و رژیم صهیونیستی شد.

در واقع سردار سلیمانی به غربی‌ها بدل زد. غربی‌ها و آمریکا به دنبال ایجاد تفرقه در منطقه بودند، ولی سردار سلیمانی متحد کردن کشورها و مردم با یکدیگر را تعقیب می‌کرد. با نوعی دیپلماسی انقلابی و فن مذاکره با کشورها مذاکره کرد و کشورهای ضد صهیونیستی را در کنار هم آورد و گروه‌های درونی کشورهای ضد صهیونیستی را متحد کرده و تلاش کرد به این کشورها قوامی بدهد و در بعد ملی نیز سعی کرد مسلمانان این منطقه در محور حمایت از آرمان فلسطین و مقابله با صهیونیسم، واحد شوند و در نتیجه، محور مقاومت از شش، هفت کشور و گروه تشکیل شد که در حال حاضر هم به اتحاد مقاومت تبدیل شده است.

 

 

سردار سلیمانی این اقدامات را با نسخه برداری از وضعیت بومی کشورها مورد توجه قرار دارد. به عنوان نمونه در لبنان حزب الله که یک نیروی بومی بود و مردم نیز این حزب را می‌شناختند و حزب الله هم مردم را می‌شناخت، براساس قواعد ملی لبنان به یک قدرت و حزب سیاسی تبدیل شد، یک حزب سیاسی مقاوم با یک بازوی نظامی قدرتمند و بسیار تاثیرگذار و هیچ قدرتی امروز در لبنان توانایی حذف حزب الله را ندارد به دلیل اینکه یک حزب و گروه بومی است و هیچ قدرتی منکر تاثیرگذاری حزب الله نیست. سردار همین این اقدام را در عراق انجام داد با ایجاد الحشد الشعبی به عنوان یک قدرت بومی حزب اللهی طرفدار استقلال عراق و با مشخصه‌های بومی و آماده فداکاری برای دفاع از کشور در مقابل آمریکا و صهیونیسم و ایضا مجاهدین سوری به همین شکل متحد شدند و بقیه محورهای مقاومت.

*نگاه سردار سلیمانی به محور مقاومت یک نگاه ارزشی بود

البته کشورهای غربی هم علاقه‌مند بودند محور شرارتی در مقابل این محور مقاومت ایجاد و کشورها را متحد کنند. به عنوان مثال در دوران اوباما در ژنو جلسه‌ای علیه سوریه تشکیل شد که ۱۴۰ کشور و سازمان بین‌المللی در آن شرکت داشتند، یعنی همه جهان آمده بودند، ولی به دلیل روحیه سلطه گری و استکباری آمریکا که به دنبال تحمیل نظرات خودش بر این کشورها بود، موفق نشدند که این اتحاد را ایجاد کنند؛ اما نگاه سردار سلیمانی به محور مقاومت یک نگاه ارزشی بود، یک نگاه مبتنی بر تحمیل اندیشه نبود. برای همین فرماندهان کشورهایی که نام برده شد و یا مردم، سردار سلیمانی را می‌پرستیدند و هیچ احساس نمی‌کردند که سردار سلیمانی قصد دخالت در امور داخلی کشورشان را دارد، بلکه احساس می‌کردند یک انسان شجاع، فهیم، قوی و فداکار آمده و می‌خواهد برای آنها فداکاری کند و آنها را از وضعیتی که تروریست‌ها و آمریکا برایشان  پیش آورده بودند، نجات دهد.

به همین دلیل بود که غربی‌ها و آمریکا که منافع خودشان و منافع رژیم صهیونیستی را به خاطر وجود سردار سلیمانی در خطر می‌دیدند، بارها به دنبال ترور و به شهادت رساندن ایشان بودند که نهایتا این اتفاق سال گذشته رخ داد.

فارس: شهید سلیمانی چه مشخصه‌های راهبردی به کار بست که توانست به موفقیت‌هایی دست یابد که اوج آن را در جنگ ۳۳ روزه لبنان شاهد بودیم؟

*سردار سلیمانی یک شخصیت چند ضلعی و یک منشور بود

سیدافقهی: با آمدن سردار سلیمانی نیروی قدس وارد یک مرحله بسیار گسترده و کیفی شد، چون سردار سلیمانی یک شخصیت چند ضلعی و یک منشور بود. یک شخص تک بعدی نبود. سخت است شخصیت او را آنالیز کنیم. یک شخصیت خودساخته و به تمام معنا خداباور بود. همه کارهایش برای خدا بود، حتی یک بار خودش هم عنوان کرد من نه پست داشتم نه آقازاده بودم. کسی که برای خدا کاری کند، خدا او را رفیع الدرجه می‌کند.

 

 

سردار سلیمانی گرایش‌های عرفانی خاصی داشت و خلوتگاه‌هایی برای خودسازی خودش داشت از همان اوان جوانی  به شدت تحت تاثیر «شهید یوسف الهی» بود و در وصیتنامه‌اش هم می‌گوید من را در کنار این عارف بزرگوار دفن کنید. در آخرین مصاحبه‌ شهید سلیمانی که پارسال منتشر شد و خاطرات خودش را از شرایط عراق، لبنان، ایران و سوریه تعریف می‌کرد، باز به شخصیت یوسف الهی اشاره کرد. ایامی که در جبهه بودند و یوسف الهی شهید می‌شود باز آنجا نامی از یوسف الهی می‌برد. گرایش عرفانی از همان اوایل ورود به جبهه و بعد فرماندهی نیروی قدس و طی مدارج عالی داشت و این روحیه روز به روز تقویت می‌شد و همواره به رزمندگان در جبهه و در نیروی قدس توصیه می‌کرد که روی این بعد کار کنید. 

* سردار سلیمانی یک تهور عقلانی داشت و مرگ را تحقیر کرده بود/ به دنبال سازوکار تحقق تمدن اسلامی بود

کلمه شجاع برای سردار سلیمانی کم است؛ یک تهور عقلانی داشت. «آمرلی» که دو بار مقام معظم رهبری به آن اشاره کردند، یک شهر محاصره شده کردنشین شیعه است. ۳۶۰ درجه این شهر محاصره بود و سردار سلیمانی با هلیکوپتر وسط حلقه محاصره فرود آمد و حلقه محاصره را شکست. یا در مسئله اربیل، بارزانی آماده بود که بیاید ایران و داعش هم به چند کیلومتری اربیل نزدیک می‌شد. بارزانی به سردار می‌گوید که بیایید اینجا و سردار عنوان می‌کند تا صبح صبر کنید، بارزانی می‌گوید اگر نیایید اربیل از بین می‌رود. بارزانی در گفت‌وگو با بی.بی.سی عربی گفت که ما با آمریکایی‌ها و انگلیسی‌ها تماس گرفتیم ولی جواب ندادند.

شجاعت و یا تهور عقلانی از ویژگی‌های جنگاوری ایشان است. سردار سلیمانی مرگ را تحقیر کرده بود. وقتی فرمانده از مسئله مرگ عبور کند، معجزه می‌کند. معجزه  برای کسی است که دیگران از انجام آن عاجز هستند. شهید سلیمانی معجزه‌گر بود، کسی که در جبهه جنوب لبنان بود. این حضور روحیه را عوض می‌کند و اشراف بر صحنه را ایجاد کرده و دشمن را نیز مرعوب می‌کرد.

 

 

نام ایشان یک نام بلندآوازه است و پتانسیل و انرژی بسیار بالایی داشت. وقتی داعشی‌ها می‌فهمیدند که سردار سلیمانی در جبهه حضور دارد، به شدت تحت تاثیر قرار می‌گرفتند. سردار یک شخصیت کثیرالمطالعه بود. در یک سفر یک یا دو ساعته در حال مطالعه کتاب بود. اهل مطالعه بود و این مطالعات دید او و بینش بین‌المللی او، فعل و انفعال‌های امنیتی، اقتصادی، نظامی، اجتماعی و جنگ روانی را به شدت تقویت می‌کرد، وقتی می‌خواست تعامل کند، با اشرف کاملی در صحنه تصمیم می‌گرفت. یک شخصیت آینده‌نگر بود، فقط به فکر الان نبود. مقام معظم رهبری بارها و بارها از تمدن اسلامی سخن گفتند، سردار سلیمانی دنبال سازوکار تحقق این تمدن اسلامی بود. سردار سلیمانی می‌دانست که تحقق این امر دشوار است، اما ناممکن نیست. وسعت و بلندنگری و قدرت طراحی و سازماندهی و حتی عملیاتی ایشان قابل توجه بود.

سردار سلیمانی هم فرصت‌شناس و هم فرصت‌ساز بود. برای دشمن همواره فضای تهدیدآمیز ایجاد می‌کرد و نامش برای دشمنان مخصوصا اسرائیلی‌ها رعب‌انگیز بود.

نیروی قدس به خصوص بعد از آمدن سردار سلیمانی هم آرزو و آرمان حضرت امام (ره) را محقق کرد و هم به دنبال تحقق فلسفه تمدن اسلامی بود و بحمدالله در حیات حدود ۲۰ سال ایشان در نیرو یک تحول کمی،  کیفی و بین‌المللی ایجاد شد. ایشان به شدت معتقد بود همانطور که دشمن در منطقه قدرت نفوذ و هم‌پیمان و حضور فیزیکی دارد، ما باید بتوانیم با دشمن مقابله کنیم و این نیاز به سازوکار دارد. مقام معظم رهبری هم فرمودند انتقام حقیقی خون سردار سلیمانی اخراج آمریکا از منطقه است. این باید محقق شود و بحمدالله الان سازوکار این مسئله در حال شکل‌گیری است.

*بحث ما با آمریکا بحث جدی، طولانی و بسیار سختی خواهد بود

دشمن می‌داند کجا را زد و ما می‌دانیم چه خوردیم و چگونه باید پاسخ دهیم، مخصوصا بعد از ترور شهید فخری‌زاده که مقام معظم رهبری فرمودند باید پاسخ هوشمند و دردناک بدهیم. اولین بار مقام معظم رهبری این واژه را در مقابل دشمن به کار بردند. پاسخ هوشمند ناظر بر چیست؟ حضرت آقا نظرش بر چه سازوکار و چه زمانبندی بوده است؟ پاسخ هوشمند قطعا نیاز به اتاق فکر دارد و با اشرافی که مقام معظم رهبری و با بازوان نیرومند، مطمئن و منسجمی که در نیروهای مسلح و در اطلاعات نظامی و راهبردی داریم، این امر باید محقق شود. 

هسته‌های اولیه و بارقه‌های امید اولیه اخراج آمریکا از منطقه را در عراق می‌بینیم، الان در شمال غرب سوریه عملیات چریکی و مقاومت مسلحانه به سبک عراق در بادیه الشام را شاهدیم.

 

 

نیروی قدس خیلی ماموریت داخلی ندارد و ماموریت آن بدون مرز است، چون ماموریت آمریکا بدون مرز است. آمریکا هر جا دلش خواسته خودش را رسانده و عمل کرده است. لذا بحث ما با آمریکا بحث جدی، طولانی و بسیار سختی خواهد بود. باید ماموریتی که سردار سلیمانی شروع کرده، در قالب مکتب و ترویج فرهنگ و اندیشه خودش و مخصوصا قشر جوانانی که به شدت متاثر از شخصیت‌ آن بزرگوار هستند، مورد توجه قرار بگیرد.

* راهبردهایی که سردار سلیمانی دنبال می‌کرد

پاک آیین: سردار سلیمانی چند راهبرد را به عنوان اصولش دنبال می‌کرد. راهبرد اتحاد اسلامی بسیار راهبرد مهمی بود که ایشان به آن توجه داشت. ایشان یک فرمانده مسلمان فرامذهبی بود، هم با اهل سنت و هم با شیعیان فعالیت می‌کرد و اگر کسی حرفی از تفرقه می‌زد، عصبانی و برخورد جدی می‌کرد. در مقام عمل ایشان ۵۱ روز در جنگ غزه در کنار رزمندگان فلسطینی بود که اکثریت قریب به اتفاق آنها اهل سنت بودند و با آنها همراهی کرد تا در این جنگ، پیروز شدند و رژیم صهیونیستی آتش بس را پذیرفت. علاوه بر آن، در جنگ ۳۳ روزه سردار سلیمانی در کنار حزب الله و شیعیان بود. همانطور که در کنار حزب الله فرماندهی و هدایت می‌کرد به همان شکل در کنار حماس و جهاد اسلامی و در غزه بود.

 

 

لذا همه مذاهب سردار سلیمانی را از خودشان می‌دانستند و احساس نمی‌کردند یک افتراق مذهبی بین آنها وجود دارد. به همین دلیل خیلی تاثیرگذار بود، در اسنادی که آمریکایی‌ها گاهی مطرح می‌کنند می‌گویند تعجب می‌کنیم وقتی اختلافاتی در عراق بین گروه‌ها و حتی مقامات عراقی ایجاد می‌شود، عراقی‌ها می‌گویند منتظریم سردار سلیمانی بیاید و بنشینیم و این اختلافات را حل کنیم. یعنی شخصیت ایشان نقش تاثیرگذاری داشته است، چون به دنبال محور مقاومت بود، چه سنی و چه شیعه و اینکه اسلام تقویت شود و در مسیر تمدن نوین اسلامی که مدنظر مقام معظم رهبری است، حرکت کنند.

راهبرد بعدی ایشان؛ دفاع از حاکمیت ملی کشورها بود. بعد از فروپاشی شوروی حاکمیت ملی کشورها اصالت یافت و کوچک‌ترین کشور نسبت به حاکمیت ملی خود تعصب پیدا کرد و علاقه‌مند تجزیه کشورش نبود و سردار سلیمانی در منطقه دفاع از حاکمیت ملی را به عنوان راهبرد در سوریه، افغانستان، عراق، لبنان و یمن دنبال می‌کرد. برعکس غربی‌ها و آمریکایی‌ها که به دنبال نقض حاکمیت ملی کشورها بودند. برای مثال در سوریه دولت قانونی این کشور که برآمده از آرای مردم به صورت دموکراتیک بود را نمی‌پذیرفتند، بر عکس سردار سلیمانی از حاکمیت ملی سوریه دفاع می‌کرد، همین طور از حاکمیت ملی عراق و از وجود مردمسالاری و دموکراسی در فلسطین که منجر به روی کار آمدن حماس بود، در حالی که غربی‌ها اینها را نمی‌پذیرفتند.

 

 

دفاع از حاکمیت ملی راهبردی بود که باعث محبوبیت سردار سلیمانی در منطقه شد.

راهبرد بعدی؛ حمایت از تمامیت ارضی کشورها بود. تمامیت ارضی برای همه کشورها بسیار مهم است و غربی‌ها برای بازمهندسی منطقه به دنبال این بودند که تمامیت ارضی کشورها را نقض کنند. دنبال این بودند عراق به سه بخش سنی نشین، شیعه نشین و کردنشین تجزیه و به سه کشور تبدیل شود. به دنبال این بودند که  سوریه به بخش‌های کردنشین و عرب نشین تبدیل شود. در پی نقض تمامیت ارضی کشورها بودند، برعکس سردار سلیمانی از تمامیت ارضی کشورهای اسلامی دفاع می‌کرد. 

*سردار سلیمانی همواره به دنبال تامین امنیت منطقه بود

راهبرد بعدی سردار سلیمانی امنیت منطقه‌ای بود که به اعتقاد من باید به دنبال احیای نظرات سردار برویم و با توجه به اینکه مقام معظم رهبری بحث مکتب سردار سلیمانی را مطرح کردند، باید نظرات ایشان را دنبال کنیم. سردار سلیمانی به عنوان نظریه و راهبرد، معتقد به امنیت منطقه‌ای بود.

سردار سلیمانی بر این باور بود که اگر عراق ناامن باشد، سوریه و لبنان و ایران هم ناامن می‌شود و بالعکس. معتقد بود کشورهای منطقه باید تنها به فکر امنیت کشور خودشان نباشند، بلکه به دنبال ایجاد یک امنیت منطقه‌ای باشند که چون کشورهای متعددی حامی آن هستند و در آن مشارکت می‌کنند، با ثبات و پایا می‌ماند. وقتی عراق، سوریه، ایران و لبنان به دنبال امنیت منطقه‌ای باشند، بالطبع امنیت قوی‌تر می‌شود. همین نگاه ایران به منطقه و همسایگان خلیج فارس که ما به دنبال امنیت منطقه هستیم، برگرفته از دیدگاه‌های سردار سلیمانی است.

 

 

اگر می‌خواهیم قوی و قدرت برتر در منطقه شویم، به خاطر ایجاد هژمونی و توسعه طلبی نیستیم، بلکه به دنبال ایجاد امنیت در منطقه هستیم که کشورهای فرامنطقه‌ای و آنهایی که مطامعی در منطقه دارند، نتوانند کاری صورت بدهند. سردار سلیمانی همواره به دنبال تامین امنیت منطقه بود. در همین خصوص به مقابله جدی ایشان با تروریسم می‌رسیم. هدف اصلی تروریسم تکفیری، از بین رفتن امنیت در منطقه و تضعیف آن بود. به اعتقاد من تا داعش را نشناسیم، نمی‌توانیم به عظمت سردار سلیمانی پی ببریم که داعش قدرتی به آن شکل که هم بسیار رعب آور بود و هم از طرف کشورهای متعدد، تجهیز و تقویت و آموزش داده می‌شد، شکست داده شد و حاج قاسم با اتکال به خدا و بدون ترس می‌جنگید. به اربیل رفت و کردها را نجات داد. بشار اسد را تقویت کرد، به عراق رفت، در حالی که داعش در چند کیلومتری عراق بود و این کشور را نجات داد. 

راهبردهای چندگانه‌ای که عرض کردم، یعنی راهبرد اتحاد اسلامی، حمایت از امنیت منطقه، حاکمیت ملی و تمامیت ارضی کشورها همه به اعتقاد من علتی است که مقام معظم رهبری ایشان را قهرمان امت اسلامی می‌نامند. شما باید این سؤال را بپرسید که چرا حضرت آقا فرمودند ایشان قهرمان ملی و قهرمان امت اسلامی است؟

چون سردار سلیمانی با تمام وجود برای اتحاد امت اسلامی و ترقی و تعالی این امت تلاش کرد و جان خودش را به خطر می‌انداخت و فداکاری می‌کرد. به همین خاطر هم محبوب شده بود و وقتی به شهادت رسید، نه فقط ایران، بلکه امت اسلامی و به خصوص کشورهایی که سردار سلیمانی برای آن کشورها فعالیت می‌کرد و برای مردم آن کشورها دل می‌سوزاند، سوختند و از سردار سلیمانی و ایده مقاومت حمایت ‌کردند.

فارس: قطعا نمی‌شود از نقش سردار سلیمانی در مبارزه با داعش چشم پوشید. نقش ایشان را چگونه ارزیابی می‌کنید در مقایسه با دیگرانی که ادعای مبارزه با داعش را داشتند و می‌گویند ما داعش را از بین بردیم؛  ترامپی که می‌گفت دولت قبلی آمریکا داعش را ایجاد کرده و بعدا مدعی شد که او داعش را از بین برده است!

* اگر اقدام سردار سلیمانی و بسیج تمام امکانات داخل و خارج کشور نبود، فتوای حضرت آیت الله سیستانی روی زمین می‌ماند

سیدافقهی: عملکرد سردار سلیمانی تناقضات پرگویی ترامپ را آشکار کرد، هم در نظریه‌پردازی و هم در میدان عمل. داعش در نظریه پردازی خلافت اسلامی را یدک می‌کشید و اول از عراق شروع و بعد توسعه داد به «دوله خلافه اسلامیه فی العراق و الشام» که بعد شعار و نقشه‌هایی که منتشر ‌کردند تا شمال آفریقا را نیز در برمی‌گرفت که خلافت اسلامی به سرقت رفته و شیعیان نقش اصلی این سرقت را ایفا می‌کنند، لذا ما با زدن شیعه و شکستن اقتدار شیعه، می‌توانیم حق اهل سنتی که بعد از ۲۰۰۳ و سقوط صدام مستضعف واقع شدند را بازستانیم.

سردار سلیمانی حرکت بسیار هوشمندانه‌ای انجام داد، وقتی الحشدالشعبی در پاسخ به فتوای تاریخی حضرت آیت الله سیستانی تشکیل شد، علت موجده فتوا بود و علت تحقق آن سردار سلیمانی بود و این را خود فرماندهان الحشد الشعبی می‌گویند اگر اقدام سردار سلیمانی و بسیج تمام امکانات داخل و خارج کشور نبود، فتوای حضرت آیت الله سیستانی روی زمین می‌ماند. بنابراین اینها مکمل هم بودند، یعنی هم فتوا از داخل عراق و هم الحشد و حمایت و دستور حضرت آقا و حرکت محوری سردار سلیمانی باعث تشکیل الحشد الشعبی شد. سازه و ساختار الحشد فقط شیعه نیست و سردار سلیمانی تعمد داشت که در این سازه هم از عرب و هم از کرد و هم از شیعی و هم سنی و  حتی مسیحی حضور داشته باشند. ما الحشد بابلیون داریم که در طرف‌های موصل و مناطق شمال عراق هستند که از نزدیک رفتم و با فرمانده آنها صحبت کردم و بر نگاه فرامرزی و فرادینی سردار سلیمانی تأکید می‌کرد.

ادعا و اباطیل داعش مبنی بر اینکه می‌خواهیم از خلال تأسیس خلافت اسلامی، عدل و مساوات را در بین ملت‌ها بگسترانیم، با این ترکیبی که ایجاد شد و ادبیاتی که الحشد و خود سردار سلیمانی در سخنرانی‌ها، مصاحبه‌ها و تاکتیک‌هایشان داشتند نشان داد آن چیزی که داعش ادعا می‌کند و آن چیزی که ترامپ می‌گوید مبنی بر اینکه می‌خواهم با داعش بجنگم، خلاف آن چیزی است که در نظریه‌پردازی‌هایشان می‌گویند.

*گفتمان داعش، همان گفتمان وهابیت است

بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، گفتمان انقلاب اسلامی بسیاری از مکاتب و مسالک فلسفی و حتی اجتماعی را به چالش کشید. هر دو گروه و جبهه شرق و غرب را به چالش کشید، گفتمان انقلاب اسلامی و نه شرقی و نه غربی، جمهوری اسلامی، باعث شد هم شرق و هم غرب به لحاظ نظامی و امنیتی در جنگ صدام و الان به لحاظ شبیخون فرهنگی و اقتصادی، حمله‌ور شوند. وقتی داعش آمد چهره مغلوط، خشن و نفرت انگیز از اسلام ایجاد کرد و در واقع گفتمان انقلاب اسلامی را به چالش کشاند. چون گفتمان داعش، همان گفتمان وهابیت است. گفتمان وهابیت مخصوصا مورد حمایت غرب است که چهره اسلام را مشوه (زشت) نشان دهد، یک چهره خشک، انعطاف ناپذیر و بسته از اسلام در غرب معرفی کند، در حالی که گفتمان انقلاب اسلامی، گفت‌وگوی تمدن‌ها بود.

 

 

در بعد میدانی، تناقضات آمریکایی‌ها و ادعاهای ترامپ قمارباز به قول سردار سلیمانی خیلی واضح تر و آشکارتر بود. به حد وفور الان اسناد، مدارک، فیلم‌ها، گزارش‌ها، شنودها و تحرکات میدانی وجود دارد و آرشیو بسیار غنی از حمایت‌های بی چون و چرا و وقیحانه آمریکایی‌ها و حضور نیروهای آمریکایی چه در عراق و چه در منطقه و اینکه در اردن آموزش می‌دیدند و حتی در فلسطین اشغالی بیمارستان‌های صحرایی آنها در ارتفاعات جولان بوده و همچنین حضورشان در شمال شرق سوریه و دیگر مناطق وجود دارد.

*ادعای ترامپ که ما آمدیم با داعش بجنگیم، یک توجیه برای حضور بود/ ترامپ تلاش دارد داعش را باز تولید کند

بنابراین ادعای ترامپ که ما آمدیم با داعش بجنگیم، یک توجیه برای حضور بود و بزرگ‌ترین دلیل کذب این ادعا و تناقض در ادعا و رفتار، حمله چندباره به مراکز الحشدالشعبی و کشتن فرماندهان الحشدالشعبی بود و الان در حرکت نرم «جوکری» عراق که به آن تظاهرات «تشرینی» هم می‌گویند شاهدیم که تظاهرکنندگان در ناصریه، دیوانیه، بغداد و حله به کدام سمت می‌روند. کدام مکاتب را به آتش می‌کشند و کدام تابلوها را پایین می‌آورند؛ همه آن چیزهایی که مربوط به الحشدالعشبی و مؤسسات منتسب به جمهوری اسلامی ایران یا طرفداران جمهوری اسلامی و انقلاب اسلامی است.

ترامپ تلاش دارد داعش را بازتولید کند. در مناطق غربی ما و مرز شرقی عراق، دیاله تا کرکوک و موصل و مناطق دیگر داعش در حال باز تولید است. همین ایام اخیر، خبر داشتیم که آمریکایی‌ها هواپیماهای سی-۱۳۰ مملو از سلاح را در اختیار داعش قرار دادند. مراوده‌های فرماندهان داعش بین سوریه و عراق، مخصوصا منطقه در «تنف» هنوز ادامه دارد؛ زدن مراکز الحشدالشعبی در مناطق دیرالزور و دیگر مناطق توسط پهپادهای صهیونیستی دلالت از این دارد که الحشدالشعبی که افتخار شکست داعش را در کنار دیگر نیروهای مسلح عراق اعم از ارتش و نیروهای امنیتی دارد، امروز مورد هدف است. تمام تبلیغات و نوک تیز پیکان حملات سیاسی، عملیات روانی و جنگ تبلیغاتی و مخدوش جلوه دادن چهره الحشدالشعبی برای این است که مانع اصلی تجزیه عراق و مانع اصلی استقرار آمریکا در منطقه و مخصوصا در عراق، همین الحشدالشعبی است.

امروز امتداد الحشدالشعبی در سوریه هم هست، منتها با نام‌های «علویون» و «نجبا» و … هم در عمل و هم در نظریه‌پردازی تلاش‌های شخص سردار حاج قاسم سلیمانی کاملا مشهود بود و واقعا چهره ماسک کشیده آمریکا را به خوبی و با هوشمندی بسیار دقیق حتی در داخل آمریکا لخت کرد.

بعد از شهادت سردار سلیمانی، یکی از اعضای کنگره آمریکا می‌گفت ما نشنیدیم قاسم سلیمانی علیه منافع آمریکا تعرضی داشته باشد، چرا ترامپ چنین کرد و برای ما دردسر درست کرد و حتی یکی دیگر از اعضای کنگره بعد از عملیات تروریستی نطنز و انفجار ناوجنگی آمریکا در سواحل آمریکا گفت ما با قاسم سلیمانی در خاورمیانه می‌جنگیدیم، الان در زمان قاآنی در داخل آمریکا می‌جنگیم و این کار ترامپ بود.

*سردار دشمن سرسخت تروریسم در منطقه بود

منطق سلیم و اقدامات عقلانی و هدفمند سردار سلیمانی گواهی و شهادت دوست و دشمن بود که سردار دشمن سرسخت تروریسم در منطقه بود و خوشبختانه یکی از آرمان‌های ایشان، نابودی داعش سرزمینی بود و وعده‌ای که ایشان بعد از آزادسازی موصل داده بود که یک پیروزی تاریخی بود و ایشان فاتح این آزادسازی بود رخ داد و گفت دولت داعش را از بین بردیم.

البته داعشی که الان وجود دارد، داعش سرزمینی و حاکم و دادگاه و ضرب سکه و مدرسه و … نیست،  الان داعش به صورت گرگ‌های ولگرد و منفرد چهار پنج نفره در خانه‌های تیمی، غارها و زیرزمین‌ها پنهان هستند و این داعش دیگر ارزش راهبردی ندارد و ارزش ایذایی و امنیتی دارد که به حضور آمریکایی‌ها پوشش بدهد تا با طرح این بهانه که ما آمده‌ایم با داعش بجنگیم، هم حالت ناامنی و عدم ثبات و استقرار عراق را برای جلوگیری از پیشرفت و توسعه عراق ایجاد ‌کرده و هم نیاز به حضور آمریکایی‌ها را تقویت ‌کند.

* مصداق مبارزه سردار سلیمانی و همرزمان ایشان با کفر، مصداق جهاد فی سبیل الله بود/ خودش را سرباز ولی فقیه و سرباز امام زمان (عج) می‌دانست

پاک آیین: سردار سلیمانی سرباز اسلام بود و خودش را سرباز اسلام می‌دانست و مصداق مبارزه سردار سلیمانی و همرزمان ایشان با کفر، مصداق جهاد فی سبیل الله بود. با توکل بر خدا و اعتقاد به وعده‌های الهی و با اعتقاد به اینکه خدا خلف وعده نمی‌کند، در میدان نبرد ظاهر می‌شد. ایشان بارها گفته بود ما به اذن خدا داعش را شکست می‌دهیم.

بعد از شهادت شهید حججی در سخنرانی خود گفت تا یک ماه آینده، داعش را دیگر نخواهیم داشت، اینقدر قوی و با توکل به خدا، این مطلب را می‌گفت و به آن اعتقاد داشت. آن طرف کسانی بودند که برای طاغوت می‌جنگیدند، داعش مزدور بود و بخش زیادی از آنها پول و حقوق می‌گرفتند، اعتقادی نداشتند، گرچه تظاهر می‌کردند مسلمان هستند و برای بهشت می‌جنگند، ولی واقعا تظاهر بود و بخشی از آنها را شستشوی مغزی داده بودند، آنها را باید مصداق جهاد برای طاغوت بنامیم. به همین خاطر، علیرغم فضای تبلیغاتی که در جهان به نفع داعش ایجاد می‌شد و سعی می‌کردند همه دنیا از داعش بترسند و حرکت‌های شنیع سر زدن‌های مردم و جوان‌ها و پخش آنها در فضای مجازی برای ایجاد رعب و وحشت صورت می‌گرفت، هم طبل‌های توخالی بود، چون به منبع الهی متصل نبود.

سردار سلیمانی بدون تبلیغات در صحنه‌های مختلف حاضر شده و می‌جنگید و ما بعد از شهادت ایشان فهمیدیم سردار سلیمانی در کجاها بوده و چه کرده است و قبل از آن، این موارد خیلی کم مطرح می‌شد. بی سر و صدا و فقط برای رضای خدا به عنوان یک سرباز می‌جنگید، ایشان خودش را سرباز ولی فقیه می‌دانست و در وصیتنامه ایشان هست که خدا را شاکرم  قرنی از قرنی گذشت و ما به این مرحله رسیدیم که در زمان شخصیتی مثل امام خمینی (ره) زندگی و سرباز او بودیم و بعد از آن در خدمت ولی فقیه حکیم آیت الله خامنه‌ای بودیم و در رکاب ایشان جنگیدیم و من خدا را شکر می‌کنم در این عصر و قرن متولد شدم.

اینها  معارف دینی و همان مکتب سردار سلیمانی است. ایشان خودش را سرباز امام زمان (عج) می‌دانست که در رکاب نواب زمان یعنی امام خمینی (ره) و امام خامنه‌ای می‌جنگید و مبارزه می‌کرد. لذا مبارزه به سبک سردار سلیمانی با مبارزه‌ای که داعش و القاعده و تروریست‌ها انجام می‌دادند برای گرفتن پول و ناامن کردن کشورها و کشتن مردم، متفاوت بود و سردار سلیمانی اینگونه نبود و ایشان مصداق یک مجاهد فی سبیل الله بود.

 

 

سیدافقهی: داستان حضور سردار سلیمانی در منازل موصل هم هست که به مالک آن منزل متروکه نامه می‌نویسد که چند ساعتی منزل شما بودیم و استفاده کردیم. احساس مسؤولیت شرعی می‌کند و مقید به تکلیف شرعی بود، در حالی که داعش به نوامیس مردم تجاوز و اقدام به خرید و فروش نوامیس مردم می‌کرد که فیلم‌های آن نیز موجود است.

فارس: الان وضعیت آمریکایی‌ها در منطقه در نسبت با اهدافی که با به شهادت رساندن سردار سلیمانی برای خودشان تعریف کرده بودند، چگونه است؟ 

* می‌خواستند محور مقاومت را به انفعال بکشند

سیدافقهی: هدف اصلی ترور این بود که بتوانند وضعیت محور مقاومت را به انفعال بکشند و توان بازدارندگی و موازنه بازدارندگی را به نفع خودشان عوض کنند. مرور شتاب زده‌ای به جغرافیای مقاومت داشته باشیم، وضعیت آمریکا قبل از شهادت سردار در عراق بهتر بود یا الان؟

اشاره کردم که شاهد اولین حرکت انقلابی پارلمانی عراق بودیم با اینکه سعی کردند آن را زیر سؤال ببرند و مخدوش کنند و بگویند این کار شیعیان بوده و اجماعی نبوده، در حالی که خودشان گوش فلک را کر می‌کردند که دموکراسی، دموکراسی عددی است. چه فرقی می‌‌کند همه سنی باشند یا شیعه، آنجا عدد حاکم است. این اقدام هم بار سنگینی بر دوش «عادل عبدالمهدی» گذاشت که حکومت موقت بود و الان هم بار سنگینی روی دوش «مصطفی الکاظمی» نخست‌وزیر عراق ایجاد کرده است که این مصوبه باید اجرا شود و نباید روی زمین بماند، در حالی که می‌دانیم الکاظمی نه اراده این کار را دارد و نه جرأت می‌کند این کار را انجام دهد که به آمریکا فشار بیاورد و بگوید بیرون بروید.

* اقدام هوشمندانه رهبر معظم انقلاب

بعد از اقدام قانونی و حقوقی توسط پارلمان عراق، شاهد ایجاد یک جو سنگین ضد آمریکایی بودیم، اگرچه آمریکایی‌ها سعی کردند ورق را عوض کنند و ورق را علیه ایران و حشدالشعبی برگردانند و با تظاهرات جوکری و تشرینی و با فرماندهی سفارت انگلیس، عربستان و مخصوصا امارات متحده عربی خبیث که الان بیش از سعودی در عراق خباثت می‌کند، سعی کردند ورق را برگردانند.

شاهد بودیم بعد از شهادت سردار سلیمانی و ابومهدی المهندس خواستند پیکرهای مطهر را سریع جمع کرده و پیکر سردار را به ایران بفرستند و المهندس را سریع دفن کنند که مقام معظم رهبری گفتند تشییع جنازه انجام شود و در حرم‌ها طواف و بعد به ایران منتقل شود. واقعا مقام معظم رهبری حرکت هوشمندانه‌ای را انجام و عمق نفوذ و حضور معنوی این دو بزرگوار را نشان ‌دادند که امروز در عراق لقب فرماندهان پیروزی (قاده النصر) به این دو بزرگوار دادند.  

* عراقی‌ها واقعا سنگ تمام گذاشتند

در این ایام در عراق مخصوصا در منطقه عملیات و دیوار فرودگاه بغداد شاهد برگزاری مراسم باشکوه و فضای معنوی بودیم که هنوز در ایران شروع نکرده‌ایم و امیدواریم با عراقی‌ها در تجلیل از این دو شخصیت بزرگوار رقابت کنیم. عراقی‌ها واقعا سنگ تمام گذاشتند. مراسمی با حضور رئیس پارلمان عراق و شخصیت‌ها و فراکسیون‌های سیاسی در بغداد در بزرگداشت دو شهید بزرگوار برگزار شد که در دیوار فرودگاه تصاویر و شعارها علیه آمریکا نصب شده بود. یک جو ضد آمریکایی ایجاد شد. افزون بر این ضربه عین الاسد که واقعا هیبت آمریکا را فروریخت. کسی جرأت نمی‌کرد به عین الاسد و التاجی چپ نگاه کند، ولی شاهدیم حملات پی در پی مخصوصا بعد از آنکه ایران با موشک‌های نقطه زن خودش آنجا را منهدم و هیبت آمریکا و نفرات آنها را کوبید، مقاومت اسلامی مجددا سر برآورده است و در خبرها مشاهده می‌کنید که مرتب عملیات مسلحانه در عراق به همان سبک ایام حضور نیروهای آمریکایی که منجر به خروج نیروهای آمریکایی شد، هستیم.

گاهی وقت‌ها خود آمریکایی‌ها عملیاتی انجام می‌دهند و آن را به الحشدالشعبی منتسب می‌‌کنند برای اینکه چهره الحشدالشعبی را تخریب کنند، ولی مردم یواش یواش تشخیص می‌دهند که عملیاتی که آنها برای بدنام کردن الحشدالشعبی و عملیاتی که مقاومت اسلامی برای به لرزه درآوردن ستون‌های نظامی آمریکا انجام می‌دهند از یکدیگر متفاوت است. بنابراین عکس آن چیزی که آمریکا هدف‌گذاری کرده بود، در عراق رخ داد.

در سوریه هم درست است که الان وضعیت به خاطر کرونا راکد است، ولی بخش اعظم زمین‌هایی که در تصرف نیروهای تروریستی بود، به برکت حضور مستشاری ایران و فرماندهی هوشمند سردار سلیمانی آزاد شد و اعتماد نظام سوریه و شخص بشار الاسد را به همراه داشت. آنگونه که بشار الاسد در معیت یک شخصیت نظامی (سردار سلیمانی) دمشق را ترک و در آن شرایط خاص با مقام معظم رهبری ملاقات کرد که البته باعث کدورت خاطر برخی از آقایان شد.

شخص اول نظام سوریه اینقدر به هوشمندی، ایمان و انضباط این بزرگوار اعتماد داشت که خودش را به سردار سلیمانی سپرد و به ایران آمد و به سوریه بازگشت و این قضیه در اعتماد سوری‌ها به نظام جمهوری اسلامی ایران و حمایت‌های ایران اثرگذار بوده است.

* سید حسن نصرالله ورق را برگرداند

در لبنان مخصوصا بعد از انفجار فجیع بندر بیروت فلش‌ها به سمت حزب الله رفت و مخصوصا ناوگان رسانه‌ای دشمن در داخل و خارج عنوان کردند که سلاح‌های حزب الله اینجا انبار شده بود و بدون انضباط نگهداری می‌شد و این انفجار کار حزب الله بوده است. با یک هوشمندی بسیار ظریف و ادبیات قوی و تحلیل بسیار مستند و موثق، سید حسن نصرالله این ورق را برگرداند و امروز حزب الله ناجی لبنان است و در بعد امنیتی و سیاسی و حتی در جبهه جنوب آن طور که می‌گویند هنوز ارتش رژیم صهیونیستی در حالت آماده باش قرار دارد که انتقام شهیدی که اسرائیلی‌ها در سوریه به شهادت رساندند، گرفته می‌شود. منتها این هم باز هوشمندی است، قرار بود قبل از انفجار بندر این انتقام گرفته شود، ولی مکث کردند که غبار انفجار فرو بنشیند و ان‌شاءالله قطعا وعده‌ای که سید حسن نصرالله داده عملی خواهد شد و رژیم صهیونیستی به شدت هراسناک است و در داخل سرزمین‌های اشغالی بحث استعفا و ترخیص برخی نیروهایی که روحیه خود را از دست داده و خسته و روانی شده‌اند، مطرح است.

* عادی‌سازی روابط با رژیم صهیونیستی پایدار نخواهد بود

در یمن کاملا ورق برگشته و توازن رعب و توازن راهبردی مخصوصا روی زمین است. الان مأرب در محاصره نیروهای دولت نجات ملی انصارالله و ارتش یمن است و با عقلانیت و هوشمندی که سردار سلیمانی به نهضت مردم یمن چه انصارالله چه عشایر و چه کمیته‌های انقلابی، برای جلوگیری از خونریزی بیشتر داد، الان در حال مذاکره با عشایر هستند، مخصوصا پس از آزادسازی پایگاه مهم و راهبردی «ماس» که این خیلی مهم است.

در سطح منطقه موج اعتراض علیه مسئله عادی سازی روابط با رژیم صهیونیستی هم از داخل فلسطین اشغالی و هم در سراسر منطقه وجود دارد. درست است با حکام اقدام به عادی سازی روابط می‌کنند، ولی این عادی سازی روابط به قول مقام معظم رهبری پایدار نخواهد بود. چون یک عادی سازی فرمالیته و بیشتر روانی است تا عادی سازی که بخواهد موازنه منطقه و راهبرد رقابت منطقه را بین ما، محور مقاومت، رژیم صهیونیستی و آمریکا برگرداند. نه مردم مصر عادی سازی را پذیرفتند، نه مردم اردن، در سودان و مغرب و تونس تظاهرات برپا می‌شود و در کشورهای عربی نیز مردم مخالف این عادی سازی هستند و این اقدام را که خیانت به آرمان فلسطین و ملت‌های این کشورهاست، را محکوم می‌کنند.

وضعیت محور مقاومت علیرغم همه توطئه‌ها و هزینه‌های نجومی که به قول ترامپ هفت تریلیون دلار خرج کردیم و نتوانستیم، به دلیل اینکه ذات منطقه، مزاج و تاریخ و فرهنگ مردم منطقه این را نمی‌پذیرد، این گونه است. تاریخ مبارزات مردم با استعمار تاریخ کهنی است، نمی‌خواهم به ۲۰۰ تا ۳۰۰ سال قبل برگردم حتی از زمان انقلاب عشرین (ثوره العشرین‎) عراق و انقلاب بر علیه اشغالگران فرانسوی در شمال آفریقا، تاریخ منطقه ما چه در غرب آسیا و چه در شمال آفریقا این روند استعماری را نمی‌پذیرد. ممکن است مدتی بیایند و خفقان ایجاد کنند، ولی خصلت منطقه و فرهنگ جهادی اسلام و مخصوصا مکتب تشیع به عنوان عدم تسلیم دشمن و عدم پذیرش ذلت تزریق می‌شود. این فرهنگی است که سردار سلیمانی با هوشمندی توانست در تمام نقاط محور مقاومت، مخصوصا برای جوان‌ها جا بیندازد.

* آمریکایی‌ها در بازمهندسی منطقه، موفق نبودند

پاک آیین: هدف غربی‌ها و آمریکا بازمهندسی منطقه از طریق ایجاد تفرقه بین کشورها و ملت‌ها، نقض حاکمیت ملی کشورها، تجزیه کشورها و نقض تمامیت ارضی آنها و مسلط کردن تروریسم بر منطقه برای تامین منافع رژیم صهیونیستی که راهبرد اصلی همه دولت‌های آمریکا تاکنون، بوده است. آیا این امر محقق شده است؟ به طور طبیعی خیر. سوریه که آمریکایی‌ها مدعی بودند ظرف یک ماه دیگر سقوط می‌کند، قدرتمند‌تر از گذشته به کار خودش ادامه می‌دهد و ما به زودی شاهد تحولات مثبتی به خصوص در حوزه سازندگی در این کشور هستیم. عراق به مراتب قدرتمندتر از گذشته است و آمریکایی‌ها مجبور هستند از عراق بروند و این یک امر محتوم است. آمریکایی‌ها قبل از اینکه بروند تصمیم گرفتند نیروهای داعش را به صورت نیابتی در عراق سامان دهند که با مبارزات الحشدالشعبی شاهد شکست این گروهک در عراق هستیم. در لبنان قدرت حزب الله به مراتب بیش از گذشته است و محور مقاومت قدرتمند شده است.

در افغانستان شاهد خروج آمریکایی‌ها هستیم و چشم اندازی برای صلح در این کشور ایجاد شده و جغرافیای منطقه تغییر نکرد، مرزهای بین‌المللی تغییر نکرد و هیچ کشوری تجزیه نشد. اینها همه نشان می‌دهد آمریکایی‌ها در بازمهندسی منطقه، موفق نبودند.

نمونه مهم دیگر آن، وضعیت رژیم صهیونیستی است که ادعای ما نیست و تحلیلگران دنیا روز به روز بحث زوال و افول رژیم صهیونیستی را مطرح می‌کنند. در دو سال گذشته دولت شکننده رژیم صهیونیستی مجددا مجبور شد انتخابات چهارم را برگزار کند و این رژیم کاملا بی‌ثبات است و نتانیاهو نیز متهم به فساد است و تظاهرات هر روز علیه او شکل می‌گیرد. وضعیت اخیر و هکرهایی که به جان مناطق و مراکز استراتژیک رژیم صهیونیستی افتاده همه حاکی از این است که این رژیم در حال زوال است و به دنبال راهی است تا به نحوی یهودیان را به خارج از اسرائیل به «پاتاگونیا»، در آرژانتین گسیل بدهد و از این وضعیت رها شود.

واقعیت این است که در سایه مبارزه محور مقاومت به رهبری و فرماندهی کسانی مثل سردار سلیمانی و ابومهدی المهندس و سید حسن نصرالله، محور مقاومت پوینده و بالنده حرکت می‌کند و آن که شکست خورده و ناکام بوده، آمریکا و رژیم صهیونیستی است.

امیدوارم رسانه‌ها رسالت خود را برای معرفی نظریه‌هایی که می‌تواند در معرفی مکتب سردار سلیمانی به آن پرداخته و به گفتمان و به دستورالعمل تبدیل شود، نه در ایران بلکه در سایر کشورهای منطقه اهتمام بورزند.

ثبت نام در مجمع

برچسب ها :

ناموجود
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.

مساجد