مبلغان دهه هشتادی تخت جمشید
گروهخانواده؛ عطیههمتی:حجم توریستهایی که سالانه برای بازدید به تخت جمشید میآمدند ایدهای را در ذهن چند دختر دانش آموز مرودشتی زنده کرد. آنها تصمیم گرفتند با همکاری انجمن اسلامی دانش آموزی شهرشان گروهی راه بیندازند و در ایام مختلف با توریستها همراه شوند و با آنها درباره ایران، ایرانیان، اسلام و مهدویت صحبت کنند و به
گروهخانواده؛ عطیههمتی:حجم توریستهایی که سالانه برای بازدید به تخت جمشید میآمدند ایدهای را در ذهن چند دختر دانش آموز مرودشتی زنده کرد. آنها تصمیم گرفتند با همکاری انجمن اسلامی دانش آموزی شهرشان گروهی راه بیندازند و در ایام مختلف با توریستها همراه شوند و با آنها درباره ایران، ایرانیان، اسلام و مهدویت صحبت کنند و به آنها هدایای کوچک و متناسب اهدا کنند. با این گروه دانش آموزی که شامل دختران دهه هشتادی هستند آشنا شدیم و در این باره با مریم نفرینژاد دانش آموز پایه دوازدهم و سردسته این گروه گفتگو کردیم.
کلاس نهم بودم که این ایده به ذهنم رسید
مریم متولد ۱۳۷۹ در مرودشت حوالی شهر شیراز و همسایه دیوار به دیوار تخت جمشید است و امسال کنکور تجربی میدهد. مریم با قدرت زبانی که دارد همیشه با توریستها آشنا بوده تا اینکه در کلاس نهم یک ایده به سرش میزند:«کلاس نهم که بودم در بحث مدرسههای انقلاب فعالیت داشتم و در برنامههای مختلف من انگلیسی صحبت میکردم. همان جا بود که به ذهنم رسید که میشود درباره بحث مهدویت کارهایی کرد. این ایده در ابتدا خام بود و وقتی با مسوولین انجمن اسلامی حرف زدم این ایده پختهتر شد و قرار شد این کار رانجام دهیم. در حال حاضر هم یک گروه کاملا دانشآموزی هستیم از دانشآموزانی که زبان خیلی خوبی داشتند و به این کار اعتقاد داشتند. بچههای گروه هم از کلاسهای هشتم تا دوازدهم هستند و من هم امسال کنکور دارم.»
نوع ارتباطگیری بسیار مهم است
مریم و هم گروهیهایشان هرسال نیمه شعبان به تخت جمشید میروند و با هدایایی که آماده کردهاند با آنها صحبت میکنند:«اولین بار سه چهار نفر بودیم که برای این کار به تخت جمشید رفتیم. خب من قبلا تجربه انگلیسی صحبت کردن داشتم برای همین با اعتماد به نفس با توریستها صحبت میکردم. ابتدا احوالپرسی میکردم و به آنها خوشآمد میگفتم اما بعد از آن میگفتم که امروز یک روز خاص برای ماست. امروز تولد امام زمان منجی ماست و ما معتقدیم امام زمان با حضرت مسیح (ع) ظهور میکند و جهان را پر از عدل و داد میکند و این موضوع فقط اعتقاد مسلمانان نیست. درباره منابع حرفهایمان هم باید بگویم من خودم به شخصه از سخنرانیهای استاد رائفیپور استفاده کردم ولی خب از جلسات اساتید مختلف ادیان هم بسیار استفاده کنیم که با ما درباره آداب معاشرت و چگونگی رفتار با افراد مختلف حرف زد. چیزی که خیلی جالب بود بحث ارتباط گیری بود. ممکن بود برخی دوست نداشتند جواب بدهند و میگفتند وقت نداریم. اما خب هربار پختهتر از قبل میشدیم و بهتر ارتباط میگرفتیم. به همراه هدایایی که میدادیم هم یک گلهایی داخل بطریهای شیشهای میریختیم که بتوانند با خودشان به فرودگاه ببرند و مشکلی پیش نیاید. در کنارش هم آیاتی از سوره قصص که درباره منجی بود را به صورت بروشور و ترجمه شده آماده کردیم. درباره منابع حرفهایمان هم باید بگویم من خودم به شخصه از سخنرانیهای استادان مذهبی استفاده کردم ولی خب از جلسات اساتید مختلف ادیان هم بسیار استفاده کردیم که با ما درباره آداب معاشرت و چگونگی رفتار با افراد مختلف حرف زدند.»
دوست داریم شریک شادی ما باشید
مریم میگوید کلیدواژه این ارتباط گیری دو جمله است:«امروز تولد امام ما و منجی است و دوست داریم شما شریک شادی ما باشید.» همین جمله میتوانست خیلی چیزها را تغییر دهد:«توریستهایی که به تخت جمشید میآیند بیشتر مسیحی هستند و البته لائیک هم بین آنها پیدا میشود. البته مسیحیان هم دو گروه هستند. عدهای از آنها به منجی اعتقاد ندارند اما تعداد زیادی نیز به ظهور منجی و بازگشت دوباره مسیح اعتقاد دارند و وقتی با آنها در این باره صحبت میکنیم مشتاقانه جواب ما را میدهند و واکنش مثبت نشان میدهند. گروه اول هم صحبتهای ما برایشان جالب بود. اما لائیکها بروشور را میگرفتند و چیزی نمیگفتند و خب تجربه داشتیم که اگر زیاده روی کنیم دوست ندارند که درباره بحثهای دینی با آنها صحبت شود. برای همین فقط به آنها میگفتیم که دوست داریم شما هم در شادی ما شریک باشید.»
به ما میگفتند صورتتان با حجاب زیباست
مریم و دوستانش خاطرات شیرینی از این کار داشتند که معتقدند که این خاطرات حتی برای برخی توریستها هم شیرینی است:«از خاطرات شیرینی که داشتیم این بود که خیلی از توریستها دوست داشتند ما را بغل بگیرند و گاهی خودشان مشتاق به ارتباطگیری بودند و وقتی حجاب ما را میدیدند خیلی دوست داشتند از ما عکس بگیرند و حتی یکبار یک خانمی به ما گفت با حجاب واقعا صورتتان زیباتر شدهاست. یک خانم لندنی و یا یک توریست شیلیایی خیلی حرفهای جالبی به ما زدند. خانم شیلیایی میگفت شما ساده و دوست داشتنی هستید و به ما هدیه میدهید. لندنی هم میگفت خیلیها به ما گفتند که برای چه میخواهی به ایران بروی و من میگفتم مگر چه مشکلی دارد؟ حالا دارم میبینم که مردم ایران در آرامش و امنیت کامل زندگی میکنند.اما شاید یکی از خاطرات تلخ برخورد تورلیدرها با ما بود که دوست نداشتند با توریستها درباره این مسائل صحبت کنیم و مخالف بودند که ما این کار را انجام دهیم.»
همه ما سفیر فرهنگی هستیم
فعالیت در انجمن اسلامی و هیئت انصار المهدی مرودشت که متولی و حامی این بچهها بودند روی اعتقاداتشان هم تاثیر زیادی داشته به طوری که مریم درباره اهداف و آرزوهایش به ما اینطور میگوید:«گاهی به خودم میگویم پزشک هم که شدی. که چی؟ وقتی به درون خودم رجوع میکنم میبینم هرچیزی هم بشوم باید در مسیری باشم که بتوانم از یاران امام زمان شوم. اما دوست داریم فعالیتهای اینطوری گسترش پیدا کند و حتی تبدیل به طرح ملی شود و همه در سراسر کشور اجرا شود. یکی از کارهایی هم که دوست داریم انجام بدهیم برنامه ریزی روی محرم و سایر مناسبتهای دیگر است. وقتی یک گردشگر وارد یک کشور شود. بحث تمدن و آیین و فرهنگی یک کشور را در نظر میگیرد و هرکدام از ما در مقابل یک خارجی سفیر فرهنگی به حساب میآییم و مسوولیم.»
برچسب ها :
ناموجود- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰