آمدن به راهیان نور نذر سلامتی مادرم بود/ شهید حججی مرا به کربلای ایران دعوت کرد

به گزارش مجمع رهروان امر به معروف ونهی از منکر استان اصفهان به نقل از خبرگزاری فارس از گنبدکاووس، راهیان نور، واژگانی آشنا و دل‌نواز که در عین سادگی، بی‌پیرایگی و جذابیت مفهومی، سالهاست سایه برکات معنوی‌اش را بر سر فضای فرهنگی کشور گسترانیده و وسیله‌ای شده است تا جوانان و نوجوانان این مرز و بوم از طریق این واسطه بار دیگر در آغوش مهر و محبت شهدای خود قرار گرفته و از عنایات آنها بهره ببرند.

سرزمینی که هرچند هنوز بوی باروت در لابه لای خاک‌های تفتیده‌اش به مشام می‌رسد اما عطر دل‌نواز حضور مداوم شهدای گلگلون کفن انقلاب اسلامی و خون‌های عجین شده در دل خاک اصلا فرصتی برای خودنمایی زشتی‌های جنگ را نداده و این سرزمین داغ‌دیده را به یکی از زیباترین، معنوی‌ترین و روح‌نوازترین فضاهای کشور و دنیا تبدیل کرده است.

خاک‌های تفتیده‌ای که بی‌هیچ تکلفی به مدد غلتیدن شهدای خونین کربلای ۵ و والفجر و رمضان با دست‌های خالی به اذن خدا شفا می‌دهند و بی‌هیچ ادعا و هیاهویی انقلاب‌های طوفانی و بزرگ در دلهای جوانان به پا می‌کنند.

سفر معنوی راهیان نور را شاید بتوان بزرگترین ابتکار فرهنگی فعالان انقلابی دانست که هر ساله توانسته با کم‌ترین هزینه و در کمترین زمان ممکن کارهای بزرگی بکنند که سالهاست بسیاری از مدعیان در پشت میزهای خود از حرکت رو به جلو در مسیر آن نیز ناکام مانده‌اند.

از این رو گفت و گو کرده‌ایم که با «اسماء صیدزایی» یکی از دانشجویان بسیجی دانشگاه پیام نور در سرزمین‌های نورانی و مقدس مناطق عملیاتی جنوب کشور که مشروح این گفت و گو را در ادامه مشاهده می‌کنید:

فارس: لطفا خودتان را معرفی کنید:

صیدزایی: اسماء صیدزایی هستم ۲۲ ساله و دانشجوی ترم ۶ مقطع کارشناسی رشته حقوق قضایی در دانشگاه پیام نور شهرستان گنبدکاووس.

فارس: چندمین بار است که به این سفر معنوی می‌آئید؟

صیدزایی: به لطف خدا و عنایت شهدای عزیز این دومین باری هست که توفیق حضور در این منطقه رو پیدا می‌کنم، دفعه اولی که به این سفر اومد ۶ سال پیش بود که به عنوان خبرنگار از طریق دبیرستان همراه کاروان اعزام شده بودم.

فارس: چه شد که به این سرزمین سفر کردید؟ جرقه حضور شما در این سفر کجا زده شد؟

صیدزایی: چند وقتی بود که مادرم بیمار بود و به شدت من را نگران کرده بود، وقتی پوستر اطلاعیه سفر به راهیان نور را دیدم همانجا نذر کردم که اگرمادرم بهبود پیدا کند به این سفر و به قربانگاه شهدا بروم تا از آنها تشکر کنم. خا را شکر به واسطه شهدا و لطف خداوند متعال بیماری مادرم رفع شد و من هم برای ادای نذر خود به این سفر معنوی آمدم.

* در یادمان‌های شهدا بغض راه گلویم را می‌بندد

فارس: حس خودتان را از حضور در این فضا بیان کنید؟

صیدزایی: هر یادمانی که حضور پیدا می‌کردیم یک حس غریبی به من دست می‌داد و بغض ناخودآگاهی راه گلویم را می‌بست، فقط می‌دانم در این لحظات از شهدا خواستم تا واسطه من و خالقم باشند و هرچه صلاح من هست رقم بزنند.

فارس: خاطره جالب طنز و یا جذابی اگر از سفر راهیان نور دارید بیان کنید؟

صیدزایی: خاطره طنزی که واسه من جالب بود این بود روزهای اول سفر مسوولان کاروان مدام گفتند ذکر بگید تا به سلامتی برسیم، خلاصه ماشین ما چندین بار تو جاده دچار مشکل شد حتی کلاج و ترمزاش عیب‌دار شد و در چندین دوراهی راننده مسیر را اشتباه می‌رفت و با دنده عقب برمی‌گشت که بچه‌ها به شوخی و طنز می‌گفتن احتمالا ذکرها رو از آخر به اول گفتیم. البته این یک شوخی بود.

فارس: به نظر شما چقدر این سفر در ترویج فرهنگ ایثار و شهادت نقش دارد؟

صیدزایی: به نظر من بعد از بیانیه رهبر معظم انقلاب موسوم به بیانیه گام دوم که تاکید ویژه بر توجه به جوانان داشته و بخش عمده‌ای از بار حرکت رو به جلوی کشور را متوجه جوانان کرده است این سفر یک تلنگر بسیار خوب و آغاز خوبی برای حرکت در این مسیر بوده است.

به نظرم در گام دوم انقلاب باید با حمایت همه دستگاه‌ها و نهادها زمینه برای توسعه و افزایش کمی و کیفی این سفرها فراهم شده و جوانان با حضور در چنین فضای معنوی و تاثیرگذاری خود را برای پذیری مسوولیت بزرگ و سنگین تمدن سازی آماده کنند.

از سوی دیگر هم به نظرم این سفر در آشنایی بیشتر دانشجویان با فرهنگ ایثار و شهادت بسیار کارآمد بود و جامعه جوان را نسبت به بسیاری از ابهامات تاریخی معاصر به ویژه درباره دفاع مقدس آگاه تر کرد.

فارس: کدام منطقه بیشتر شما رو تحت تاثیر قرار داد؟

صیدزایی: در بین یادمان‌ها بدون شک یادمان دهلاویه و محل شهادت شهید چمران به دلیل جامع بودن ارائه اطلاعات و ضای خاص و معنوی‌اش و یادمان شلمچه کربلای ایران به دلیل حس خاض معنوی و مظلومانه‌اش بیش از سایر یادمان‌ها تاثیرگذار و خاطره انگیز بوده است.

اما در منطقه و قرارگاه شهید حسن باقری که کاروان ما نخستین گروهی بودیم که شب در آنجا در دو سوله که فوق‌العاده سرد و بدون وسایل گرمایشی بود گذراندیم نیز تجربه بسیار شیرینی و جذابی رقم خورد که همه بچه‌ها با گوشت و پوست خودشون یک بخش بسیار کوچک از سختی‌های حضور در منطقه آن هم در کمال امنیت و آرامش را چشیدیم.

* شهید ابراهیم هادی تاثیر شدید بر افکارم گذاشت

فارس: آیا با شهیدی ارتباط دلی برقرار کردید؟

صیدزایی: من چند ماه قبل خواب دو تن از شهدای مدافع حرم را دیدیم که شهید «محسن حججی» سردار بی‌سر و شهید «علیرضا صفرپور» شهید مدافع حرم گنبدی بودند که بارها با دانشجویان به منزل ایشان خدمت همسرشان رسیده بودیم. این دو شهید پیغام‌هایی به من داده بودند و حرف‌هایی که امروز فهمیدم معنای آنها حضور در سفر راهیان نور و اتفاقاتی بود که گویا آنها می‌دانستند قرار است برای من و تحول من شکل بگیرد.

در این منطقه نیز علاوه بر شهدای غواص دست بسته با شهید «ابراهیم هادی» نیز ارتباط بسیار دلی و عمیقی گرفتم که احساس می‌کنم معنویت یاد و خاطره این شهدا تا سالها ما را در برابر بسیاری از تبلیغات دشمن مصون می‌کند.

فارس: این سفرها چه تاثیری زندگی و رفتار شما داشته است؟

صیدزایی: با حضور در این سرزمین‌های معنوی و شنیدن سیره و مرام شهدا مهم‌ترین چیزی که یاد گرفتم و می‌خواهم به آن عمل کنم این است که در هر کار و عملی اول به خدا توکل کنم و بعد با تدبیر و قوه عقلانیتم زندگی‌ام را پیش ببرم تا ان شاءالله به کمک و عنایت شهدا موفق شوم.

فارس: اگر حرف ناگفته دیگری دارید بفرمائید؟

صیدزایی: دوست دارم این نکته را هم بگویم که امسال بهترین و بزرگترین عیدی زندگی‌ام را قبل سال تحویل از شهدای عزیز گرفتم و آن تحول اساسی معنوی در روحیه، افکار و رفتارم بود که امیدوارم بتوانم از این عیدی خوب استفاده بهینه کنم.