تاریخ انتشار : جمعه 14 دی 1397 - 11:01
کد خبر : 49348

موفقیت در اجرای سیاست‌های فرهنگی منوط به باورمند بودن مدیران دولتی است

موفقیت در اجرای سیاست‌های فرهنگی منوط به باورمند بودن مدیران دولتی است

به گزارش مجمع رهروان امر به معروف ونهی از منکر استان اصفهان به نقل از ایکنا؛ حسن بنیانیان، رئیس کمیسیون فرهنگی شورای عالی انقلاب فرهنگی، امروز، ۱۴ دی‌ماه، در سخنرانی پیش از خطبه‌های نماز عبادی – سیاسی جمعه این هفته تهران درباره موضوع «سیاست فرهنگی و فرهنگ سیاست‌زده» به سخنرانی پرداخت و ضمن اشاره به

به گزارش مجمع رهروان امر به معروف ونهی از منکر استان اصفهان به نقل از ایکنا؛ حسن بنیانیان، رئیس کمیسیون فرهنگی شورای عالی انقلاب فرهنگی، امروز، ۱۴ دی‌ماه، در سخنرانی پیش از خطبه‌های نماز عبادی – سیاسی جمعه این هفته تهران درباره موضوع «سیاست فرهنگی و فرهنگ سیاست‌زده» به سخنرانی پرداخت و ضمن اشاره به واقعه ۱۷ دی‌ماه و جنایت رضاشاه در رابطه با اختلال در عفاف و حجاب زنان کشور گفت: در کشور ما جلسه سخنرانی، وعظ و خطابه خیلی زیاد است. در این سخنرانی‌ها و در تحلیل مشکلات فرهنگی جامعه شیطان به سراغ ما می‌آید و کم‌کاری‌ها را توجیه ‌می‌کنیم؛ این در حالی است که مجموعه تحولات فرهنگی برآیند همه کار‌هایی است که افراد در جایگاه‌های مختلف از وزارتخانه و سازمان‌ها گرفته تا محیط خانواده انجام می‌دهند.   در ادامه مشروح سخنان بنیانیان که پیش از خطبه‌های نماز جمعه امروز تهران ایراد شد را می خوانید.    سیاست گذاری مربوط به دولت‌ها، حکومت‌ها، دولت، قوه قضاییه، مجلس، وزارتخانه‌ها و سازمان‌ها است. سیاست به این مفهوم است که یک چارچوب کلی هدایت کننده اقدامات جز به جز را مجموعه‌ای برای خود طراحی کند. مانند اینکه مقام معظم رهبری در حوزه مسائل اداره کشور در سال ۸۱ خطاب به اعضای شورای عالی انقلاب فرهنگی می‌فرمایند: «فرهنگی که باید در تولید، خدمات، ساختمان سازی، کشاورزی صنعت، سیاست خارجی و تصمیمات امنیتی رعایت شود و حدود را معین و جهت را مشخص کند چیست؟» این جمله نوعی سیاست گذاری است و مقام معظم رهبری از همه وزرا انتظار دارند که انجام وظایف خود را به نحوی سازمان‌دهی کنند که خدمت آن‌ها در عرصه‌های مختلف تقویت کننده فرهنگ جامعه باشد.
حلقه علمی در سیاست گذاری فرهنگی   سیاست گذاری یک حلقه علمی دارد و آن این است که اگر دولت بناست در موضوعی دخالت کند و یا دخالت نکند، هر دو سیاست گذاری است. اول شناخت مسئله و اینکه مسئله چیست در درجه اهمیت است. وقتی مسئله را پذیرفتیم که دولت باید در آن دخالت کند، سوال بعدی پیش می‌آید؛ عوامل تشکیل دهنده مسئله کدام است؟ تا عوامل را هم نشناخته‌ایم سراغ راه حل‌های مختلف نباید رفت. پس از شناخت عوامل با کمک اندیشمندان می‌توان راه حل‌های مختلفی را شناسایی و بهترین راه‌حل را گزینش کرد. سپس بحث برنامه ریزی مطرح می‌شود و پس از آن مسئله تخصیص منابع مطرح و پس از آن نوبت اجرا می‌شود. وقتی اجرا شد، بلافاصله یک سیستم نظارتی کارآمد میزان موفقیت آن سیاست برای حل مسئله را باید رصد کند، چرا که اگر آن سیاست جواب نداد و یا به طور نسبی موفق بوده است، تغییراتی در سیاست بدهیم.
اجرای سیاست‌های فرهنگ نیازمند اعتقاد مدیران دولتی به آن سیاست است   وقتی سیاست در حوزه فرهنگ مطرح می‌شود و قرار است اندیشمندان برای دخالت دولت‌ها در عرصه فرهنگی سیاست‌هایی را تدوین کنند و مأموریت آن به عهده شورای عالی انقلاب فرهنگی است، بحثی وجود دارد و آن اینکه اگر در جایی می‌خواهی سیاستی اجرا کنی چه بستری نیاز است تا سیاست اجرا شود؟ اگر در جامعه‌ای کارکنان و مدیران دولت به دلایلی به جمع‌بندی برسند که بهتر است ما در فرهنگ دخالت نکنیم، وقتی این بنده اعتقادی به اجرای سیاست نداشته باشد، آن سیاست محکوم به شکست است. سیاست‌گذاران باید به این مسئله توجه کنند که بستر اجرای سیاست‌ها در جامعه وجود دارد یا نه.
در صنعت ممکن است کارگری اعتقاد به ساختن یک نوع ماشین نداشته باشد، اما با ابزارهای مالی (حقوق، پاداش و یا مجازات) مجبور است ماشین را بسازد. اما در حوزه فرهنگ اگر کسی از درون به سیاست اعتقادی نداشته باشد، در مرحله اجرا بیش از آنکه سازنده باشد مخرب خواهد بود. در حوزه فرهنگ، افراد مجری باید خود اولین گروه باورمند به این سیاست باشند.
ارزش‌گذاری به بدحجاب‌ها در جامعه باعث گسترش افراد با اعتقاد قلبی به حجاب، اما خلاف آن در ظاهر می‌شود   همواره تغییر رفتارها در جامعه از دو منشأ درونی و بیرونی انسان ها نشأت می‌گیرد. اگر هر دوی اینها را رصد نکنیم، موفقیت ما به سرعت پایین می‌آید. اگر در تربیون‌های مختلف اعم از جامعه، مدارس، دانشگاه‌ها و خانواده‌ها فلسفه حجاب را برای زنان و دختران و مردان جامعه به خوبی تبیین کنیم، افراد از دورن اعتقاد خواهند داشت پوشش اسلامی بسیار ارزشمند است. اما وقتی در جامعه و استخدام‌ها و … افراد بدحجاب زودتر استخدام شوند و یا با پاداش دادن‌ها به صور مختلف به بدحجاب‌ها مواجه شویم، با افرادی روبرو خواهیم شد که به حجاب اعتقاد دارند، اما در رفتارشان ظاهر نمی‌شود.   یکی از مسائل مطرح در پوشش اسلامی این است که۵۰ درصد بدحجابی جامعه مربوط به مردان است. همه خطاب‌ها خانم‌ها هستند و من می‌خواهم یک مشکلی را خطاب به جریان‌های فرهنگی داخل کشور گوشزد کنم. برخی نخبگان اصرار دارند که ساختار‌ها را اصلاح کنید، مسائل فرهنگی حل می‌شود. در مقابل برخی اصرار دارند اگر انسان‌ها اصلاح شوند، جامعه اصلاح می‌شود هر دوی این‌ها افراط و تفریط است. هم باید افراد و هم ساختار را اصلاح کنیم. یعنی اگر در مورد فلسفه حجاب برای دختران در مدارس و جا‌های دیگر صحبت می کنیم، باید شرایط و ساختا را نیز به نحوی مدیریت کنیم که وقتی همان دختر  به فروشگاه می‌رو دتا خرید کند، نبیند فروشنده دختر بدحجاب را بیشتر تحویل می‌گیرد و به او تخفیف بیشتری می‌دهد، بلکه احترام به حجاب، عفاف و متانت را ببیند.
بستر سیاست‌های فرهنگی و دخیل بودن تمام ارکان دولت در فرهنگ   در حال حاضر درباره اصل حضور دولت‌ها در فرهنگ اختلاف نظر وجود دارد. بین دولتمردان افرادی هستند که برای دولت هیچ مسئولیتی در حوزه فرهنگ قائل نیستند. افرادی منصفانه فکر می‌کنند و می‌گویند دولت چون آموزش و پرورش، وزارت ارشاد و دانشگاه و … در اختیار دارد، متناسب با اینها مسئولیت دارد. اما واقعیت مطلب این است که امر دخالت در فرهنگ امری نیست که انسان‌ها بتوانند از آن اجتناب کنند. همه وزارتخانه ها در فرهنگ دخالت می‌کنند اختصاص به وزارت فرهنگ و ارشاد ندارد. کلیت دولت در فرهنگ دخیل است. همان‌طور که وزارت راه و شهرسازی سیاست‌های مسکن خود را تبیین و اجرایی می‌کند، همان موقع است که در تحولات و اعتقادات و ارزش‌ها و رفتارهای جامعه هم دخالت می‌کند، منتها دخالت او غیر مستقیم است.   مقام معظم رهبری در سال ۹۲ خطاب به اعضای شورای عالی انقلاب فرهنگی می‌فرمایند: «اینکه ما گفتیم مسائل اقتصادی و مسائل گوناگون پیوست فرهنگی داشته باشد، معنای آن این است که اگر یک حرکت اساسی در زمینه اقتصاد، سیاست، سازندگی، فناوری، تولید، پیشرفت علم می‌خواهیم انجام دهیم، ملتفت مسائل فرهنگی آن باشیم». ایشان با تسلطی که بر مسائل فرهنگی دارند به خوبی به این امر توجه دارند که هر اقدامی از طرف دولت‌ها در هر عرصه اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و عمرانی از سوی دولت، آثار فرهنگی دارد. حتی در سال ۸۸ که نمایندگان مردم خدمت ایشان می‌رسند، معظم له به آن نمایندگان هم تذکر می‌دهند: «هر قانونی که شما می‌گذارید ولو ارتباط با مسائل تربیتی و فرهنگی هم ندارد؛ یک قانون اقتصادی را فرض بفرمایید، این قانون یک اثر مستقیم یا غیرمستقیم فرهنگی، تربیتی و اخلاقی بر روی مردم دارد».
دولت‌ها نسبت به مسائل فرهنگی مسئولند و باید متناسب با این مسئولیت منابع اختصاص دهند و برنامه داشته باشند. جامعه نخبگان از دولت سؤال کنند، ائمه جمعه از مسئولان مطالبه کنند که نقش خود را در فرهنگ اول بشناسند و دوم اصلاح کنند.
بستر موفقیت سیاست‌های فرهنگی
بعضی وقت‌ها عزیزان حزب اللهی و متدین جامعه ما به صورت افراطی برای حل معضلات فرهنگی، سراغ قانون را می‌گیرند. قاطعیت برخورد با معضلات فرهنگی از جمله بدحجابی را از طریق قانون دنبال می‌کنند. این یک نکته ظریفی دارد. درمان اصلی مقوله حجاب، پوشش و عفاف این است که در خانواده، دانشگاه، مدرسه و دبیرستان با کار فرهنگی عمیق در این مراکز باور به عفاف و حجاب را نهادینه کنیم و میوه آن را در رفتار بچینیم. اگر در مدارس و دبیرستان، چادر و پوشش اجباری را تحمیل کردیم، نه تنها گرایشات دینی دانش آموزان را تقویت نمی‌کنیم، بلکه او را از دین زده می‌کنیم.
مدارس دینی و مشکلات آنها در اجبار دانش آموزان به حفظ قرآن   مدارس ما درمانگاه فرزندان ماست. اگر توقع رفتارهای صحیح دینی از فرزندمان داریم باید از طریق درست دنبال کنیم. نام نویسی فرزندان در مدارس دینی و اینکه دلتان خوش است بچه شما قرآن حفظ می‌کند و او را مجبور می‌کنند قرآن حفظ کند و بچه شما از حفظ قرآن کلافه است و شما خوشحال هستید فرزندتان یک سوم قرآن را حفظ کرده است، خلاف شرع است، چرا که فرزند شما از قرآن منزجر می شود و این مدیر مدرسه با سیاست‌زدگی فرهنگی برای کسب درآمد یا برای کسب محبوبیت در میان خانواده‌ها فرزند شما را تحت فشار قرار می‌دهد. بروید سراغ مدرسه‌ای که هنر داشته باشد و از دورن فرزندتان را عاشق قرآن کند تا هر وقت اسم قرآن می‌آید، با ذوق به سراغ قرآن برود.   اجازه بدهید حرف مهمی که زدم را مستند به کلام مقام معظم رهبری کنم؛ ۲۳ دی‌ماه ۶۹ ایشان در جمع مسئولان فرهنگی کشور می‌فرمایند: «کار فرهنگی آن چیزی نیست که لباس فرهنگی دارد. لباس فرهنگی یعنی نوشته، قلم و امثال این‌ها. این‌ها ابزار فرهنگ است، اما کار فرهنگی نیست. کار فرهنگی یعنی روح فرهنگی در آن باشد. یک حرکت فرهنگی در آن باشد. رشد بدهد. فعل و انفعال در ذهن و مغز و جان و عواطف انسان به وجود بیاورد. اگر شما مدرسه درست کردید، ولی این مدرسه در روح کودکی که هدف و آماج کار تبلیغی شما است، اثر مثبت نگذاشت، می‌توانید ادعا کنید که این کار فرهنگی است، نه این ضد کار فرهنگی است».
حجاب اجباری در برخی دانشگاه‌ها؛ آرام آرام انزجار از دین را ایجاد می‌کند   آنچه امروز در مدارس، دانشگاه‌ها و بعضی مجتمع‌ها صورت می‌گیرد و به جای کار فرهنگی اصیل با ابزار اجبار ورود پیدا و اعلام می کنند که اگر چادر سرت نکردی از این دانشگاه اخراج می‌شوی، در بلندمدت، آرام آرام نسبت به اصل دین در زنان و دختران ما انزجار ایجاد می‌کند.
پوشش اسلامی در دام قانون گذاری گرفتار شده است   ممکن است بگویید من با حجاب اجباری مخالفم. نه عزیزان. اگر دستگاه‌های فرهنگی مانند خانواده، مدرسه، دانشگاه و سازمان‌های فرهنگی وظایف خود را به درستی انجام دهند، ما برای سطح کلی جامعه باید قانون کلی مبارزه با بدحجابی به تصویب برسانیم و نیروهای انتظامی ما پای این قانون محکم بایستند. در این صورت نیروی انتظامی ما با کمتر از درصد مردم جامعه روبرو هستند. این خطر ما را تهدید می‌کند که تکیه افراطی به قانون کنیم و در مجلس قانون مبارزه با بدحجابی وضع کنیم و دستگاه‌های فرهنگی تحلیل کنند که الحمدلله قانون هست و دیگر وظیفه‌ای نداریم. پوشش اسلامی در این دام گرفتار شده است. همه بار به دوش نیروی انتظامی است.
جای کار فرهنگی عمیق و اصیل فرهنگی در دستگاه‌های ما خالی است   فرهنگ سیاست‌زده یعنی مدیر یک مدرسه برای کسب امتیاز، کاری نداشته باشد باور بچه‌ها چه تغییراتی می‌کند و آنها را به زور به نمازخانه بیاورد و عکس بگیرد و به منطقه بفرستد. اصل رسالت این فرد به عنوان مدیر مدرسه این است که از همه معلمین و امکانات و پدر و مادرها بهره بگیرد و گرایشات دانش آموزان تقویت شود.   این در سطوح مختلف هم می‌تواند اتفاق بیافتد و افراد به دین با نگاه ابزاری نگاه کنند و در موقعیت‌های مختلف با برگزاری شعائر مقدس که برای اداره جامعه بسیار ارزشمند است، با استفاده از آن شعائر، کار عمیق فرهنگی خود را فراموش کنند. این مشکل را در همه وزارتخانه‌ها داریم. وقتی از وزیر بهداشت و درمان، صنعت و یا راه و شهرسازی سوال می‌کنیم که برای اصلاح فرهنگی وزارتخانه خود چه کردید؟ پاسخ می‌دهند که روحانی خوبی را آورده‌ایم و نماز جماعت خوبی هم داریم. همه این‌ها پنج درصد قصه است. ۹۵ درصد ماجرا اینجا است که در وزارت بهداشت و درمان وقتی بیماران بعد از یک هفته حضور در بیمارستان، می‌خواهند ترخیص شوند علاوه بر درمان جسم چه بلایی بر سر روح این‌ها می‌آید. آیا نسبت به پزشکان احترام بهتری پیدا کرده‌اند؟ آیا به عنوان یک ایرانی به ایرانی بودن خود افتخار می‌کنند؟ آیا کرامت انسانی آن‌ها حفظ شده؟ اگر با این نگاه به مسائل فرهنگی نگاه کردید آن وقت برای یک بیمارستان چند متخصص فرهنگی قرار می‌دهید تا به این نتایج دست یابید. یا وقتی از وزیر راه و شهرسازی می‌پرسید که شما برای بهبود مسائل فرهنگی جامعه چه کار کردید؟ آن وقت نوع مسکنی را که می‌سازد این‌طور نیست که در ذات آن مجتمع‌های مسکونی شکل بگیرد که هرج و مرج و روابط زن و مرد را رواج می‌دهد. در این آپارتمان‌های جدید زن و فرزند ما زندانی‌ هستند. آن‌هایی که متدین‌اند بعد از مدتی خسته می‌شوند. بدحجابی در ذات این ساختمان سازی‌ها اشاعه پیدا می‌کند. این‌ها ذیل جملات ارزشمندی است که مقام معظم رهبری در اصلاح سبک زندگی مطرح کردند.
برخورد قانونی با بدحجابی، مُسکنی است که اثر کوتاه‌مدت دارد   در بحث پوشش، باید در سطح عمومی جامعه قانون بسیار محکمی داشته باشیم و از نیروی انتظامی انتظار داشته باشیم که با قاطعیت و توأم احترام از افرادی که از خط قرمز عبور می‌کنند، برخورد کند. برخورد قانونی در حجاب مثل مسکنی می‌ماند که پزشک ناچار است بدهد تا این مریض آرامش پیدا کند. اصل دارو این است که در درون خانواده شما، فلسفه حجاب به زیبایی تبیین و دختران از پنج سالگی با این مفاهیم آشنا شوند و مدرسه‌ای داشته باشیم که در آن آرام آرام با کمک هنر باور و علاقه به حجاب شکل بگیرد.   دبیرستانی داشته باشیم که وقتی دختر ما به سن بلوغ و خودنمایی می‌رسد و وقتی با همه وجود نفس او می‌گوید خود را عرضه کن، آن قدر زیبا این فلسفه گفته شده باشد، که با نفس خود مبارزه کند. سپس در دانشگاه سازماندهی را داشته باشیم که در میان دختران ما مبلغه دینی وجود داشته باشد. مبلغه دینی که الزاما نباید در حوزه علمیه باشد. وقتی جوان ما ۱۶ سال در نظام آموزش و پرورش درس می‌خواند، همه آن‌ها باید یک مبلغه دینی عمومی باشند. سوال کنید چند بار صدا و سیمای ما وزیر آموزش و پرورش را دعوت کرده‌اند و از او پرسیده‌اند برنامه شما برای احیای عفاف و حجاب دانش آموزان ما چیست؟ وقتی دستگاه‌های فرهنگی وظایف خود را به درستی انجام ندهند، جوانان و نوجوانان ما از عملکرد ما مذهبی‌ها بیزار می شوند و ما در قیامت بابت مسلمانی‌مان محاکمه شویم.
تحصیل کرده‌های آمریکا و انگلیس، استادان رشته مطالعات فرهنگی در دانشگاه هستند
  ما در حوزه سیاست گذاری فرهنگی بسیار فقیریم، برای اینکه هنوز درس پیچیده سیاست گذاری فرهنگی در حوزه‌های علمیه فراگیر نشده است. همه طلاب فاضله ما باید شناخت عمیق از مسائل و سیاست گذاری فرهنگی پیدا کنند. همان طور که در دانشگاه‌های ما این آموزش‌ها نوپا است و اشتباه بزرگی در رشته مطالعات فرهنگی دانشگا‌ه‌ها رخ می‌دهد و آن اینکه اولین لایه اساتیدی که در دانشگاه‌ها تدریس می‌کنند همان‌هایی هستند که مطالعات غربی دارند و در کلاس خود اثبات می‌کنند دولت مسئولیتی در حوزه فرهنگ ندارد. در این نوع رشته‌های کلیدی باید مدیران با تجربه ۴۰ ساله را دعوت کنیم تدریس کنند و اصرار نداشته باشیم استاد آمریکا و انگلیس تحصیل‌کرده بیاید و درباره فرهنگ و سیاست‌های فرهنگی نظام فرهنگی جمهوری اسلامی حرف بزنند. این‌ها آدم‌های خوب و متشرعی هستند، اما تحلیل عمیقی از مبانی دینی و نیاز‌های فرهنگی دینی ندارند.
نیازمند تعیین شاخص‌های فرهنگی کلان هستیم   ما نیازمند یک مطالبه نخبگانی از بین همه نیروهای بانفوذ در سطح کشور هستیم که به موازاتی که از مسئولین حل مشکلات اقتصادی را مطالبه می‌کنند، همزمان حل معضلات فرهنگی را مطالبه کنند. اگر این کار را نکنیم دامی که دشمن پهن کرده، ما را به اسارت خواهد گرفت. دشمن ضمن اینکه یک سازماندهی عمیق برای بی‌دین سازی جوانان ما طراحی کرده است، همزمان با مشکلات اقتصادی، سیاسی و اجتماعی مدیران ما را می‌خواهد سرگرم مسائل مقطعی کند تا تلاش مذبوحانه‌اش جواب دهد که به فضل الهی و مدد روحانیت زنده و رویش‌هایی که در بین جوانان داریم به این هدفش نخواهد رسید، اما به میزانی که موفق شود پیشرفت و تمدن سازی ما به تأخیر می افتد.
در تریبون‌ها برای کسب رأی از دین خدا خرج نکنید   در حوزه مسائل فرهنگی باید شاخص‌های دقیقی تعریف کنیم و روند تحولات فرهنگی کشور را نه بر اساس مطالعات موردی، بلکه براساس شاخص‌های کلان بررسی کنیم و احساس کنیم کدام مسئله اصلی است. مسئله حجاب از آن جایی که ربط مستقیم با ادامه حیات خانواده دارد، یکی از مباحث کلیدی و مهم ماست و آن عزیزانی که پشت تریبون می‌گویند این مسئله را عمده نکنید نیاز به آموزش دارند تا بدانند اگر روابط جنسی از دورن خانواده به درون جامعه آمد، اولین کسانی که قربانی می‌شوند دختران عفیف و متدین هستند که در خانه خواهند ماند و این پیام را دارد که تو هم بیا به درون جامعه و خود را عرضه کن، شاید تو نیز مورد توجه قرار بگیری. از همه خواهش می‌کنم موقع انتخابات از دین خدا خرج نکنید و این جمله را تکرار نکنید که من نیامده‌ام روی چند تار مو حساسیت نشان دهم، این سیاست‌زدگی فرهنگی است. این گناه است و این رأی‌ها برکت نخواهد داشت.   گزارش از مریم روزبهانی
انتهای پیام

ثبت نام در مجمع

برچسب ها :

ناموجود
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.

مساجد