تاریخ انتشار : شنبه 28 مهر 1397 - 22:13
کد خبر : 44480

شاهین ایزدیار در ایسنا: از آب می‌ترسیدم/ ۴ بار دور کره زمین را شنا کرده‌ام

شاهین ایزدیار در ایسنا: از آب می‌ترسیدم/ ۴ بار دور کره زمین را شنا کرده‌ام

پرافتخارترین ورزشکار بازی‌های پاراآسیایی جاکارتا که در این مسابقات ۶ مدال طلا و یک نقره بدست آورد، با حضور در دفتر خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، اظهار کرد: متولد ۲۲ شهریور ۷۲ در استان البرز هستم. اصالتاً کرجی‌ام و اکنون نیز خانواده‌ام کرج هستند و خودم به تنهایی در مشهد زندگی می‌کنم. به خاطر مهدی ضیایی،

پرافتخارترین ورزشکار بازی‌های پاراآسیایی جاکارتا که در این مسابقات ۶ مدال طلا و یک نقره بدست آورد، با حضور در دفتر خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، اظهار کرد: متولد ۲۲ شهریور ۷۲ در استان البرز هستم. اصالتاً کرجی‌ام و اکنون نیز خانواده‌ام کرج هستند و خودم به تنهایی در مشهد زندگی می‌کنم. به خاطر مهدی ضیایی، مربی تیم ملی شنا، به مشهد آمدم و اکنون نیز هفت سال است که زیر نظر ایشان تمرین می‌کنم.

وی ادامه داد: دانشجوی تربیت بدنی دانشگاه فردوسی هستم اما اولویت اولم ورزش است. اکنون باید در مقطع ارشد باشم ولی به دلیل مرخصی‌های زیادی که گرفته‌ام و با توجه به اینکه به‌خاطر مسابقات دو سال دیرتر وارد دانشگاه شدم، هنوز دو ترم از مقطع کارشناسی‌ام باقی مانده است.

وی افزود: دانشگاه بیشتر از آنچه که به افراد عادی کمک می‌کند، به من مساعدت کرد.

ایزدیار درباره معلولیتش عنوان کرد: در کودکی، مخصوصاً دوران مهدکودک و دبستان، با دیدن تفاوت دستم با سایر کودکان اذیت می‌شدم اما به‎‌مرور وقتی که با ورزش شنا آشنا شده و این موفقیت‌ها را کسب کردم، اعتماد به نفسم افزایش یافت، تا جایی که اکنون به داشتنش افتخار می‌کنم و هیچ کمبودی نیز احساس نمی‌کنم.

شناگر خراسانی تیم ملی معلولان کشور تصریح کرد: خانواده‌ای ورزشی دارم، پدرم تکواندو کار بود و من نیز از هفت تا ۹ سالگی تکواندو و ژیمناستیک کار می‌کردم اما چون میزان آسیب دیدگی در این رشته بسیار زیاد است و آن زمان پاراتکواندو نبود، شنا را انتخاب کردم. ورودم به رشته شنا صرفاً برای یادگیری بود و فکر نمی‌کردم این رشته را به صورت حرفه‌ای دنبال کنم. به‌دلیل ترسم از آب، این یادگیری نیز بسیار دیر اتفاق افتاد.

وی افزود: به‌اندازه‌ای از آب می‌ترسیدم که آموزش شنا برای من نزدیک به یک سال طول کشید، در صورتی که سایر افراد در عرض یک ماه یا کمتر، حداقل یک شنا را یاد می‌گیرند. این ترس به‌حدی بود که نمی‌خواستم وارد آب شوم، خیلی از جلسات لب استخر می‌نشستم، فقط گریه می‌کردم و برای آموزش نمی‌رفتم، اما با تشویق‌های پدر و مادرم و زحمات مربیانم، درنهایت وارد تیم شدم.

شاهین ایزدیار خاطرنشان کرد: مانند بسیاری از خانواده‌ها که فرزندانشان را برای آموزش می‌فرستند، من نیز به این منظور رفتم، اما با تشویق‌های خانواده کم کم ادامه داده و وارد تیم شهر کرج شدم. تا ۱۴ سالگی با افراد عادی تمرین می‌کردم تا این‌که با پدر یکی از بچه‌ها که جانباز بود آشنا شدم، ایشان نیز من را به هیئت جانبازان کرج معرفی کردند، سه ماه بعد در مسابقات کشوری جانبازان که در خراسان بود شرکت کرده و در همان سال سه مدال طلا کسب کردم، با توجه به این‌که با افراد عادی تمرین می‌کردم رکوردهایم نسبت به افراد معلول ایران خیلی بهتر بود و ستاره مسابقات شدم.

دارنده مدال طلای بازی‌های پاراآسیایی جاکارتا بیان کرد: از ۱۵ سالگی به عضویت تیم ملی درآمدم و حاصل این ۱۰ سال عضویت ۴۶ مدال بین‌المللی است. از ۱۷ سالگی و سه ماه قبل از اولین دوره بازی‌های پاراآسیایی در گوانجو به مشهد آمده و از سال ۲۰۱۰ مشهد هستم.

وی درخصوص رویکرد جامعه نسبت به خودش، تصریح کرد: قبل از این موفقیت‌ها بچه‌ها با دیدن دستم تعجب می‌کردند؛ گاهی متوجه می‌شدم که به پدر و مادرشان اشاره می‌کنند، برخی از این والدین نیز از من سوال می‌کردند و زمانی که توضیح می‌دادم که شناگر هستم و در این سطح ورزش می‌کنم برای فرزندشان توضیح می‌دادند و افتخار می‌کردند. بعد از کسب این موفقیت‌ها و طی ۱۰ سال عضویت در تیم ملی، دید مردم نسبت به این‌که یک معلول توانسته تا این حد موفق باشد عوض شد، بسیاری از افراد لطف داشتند و گفتند که الگوی ما یا فرزندان ما هستی.

ایزدیار درخصوص تاثیرگذارترین شخصیت در زندگی‌اش عنوان کرد: افراد زیادی برای من زحمت کشیده و الگو بوده‌اند اما بیشتر از همه پدر و مادرم و پس از آن مهدی ضیایی،مربی‌ام تاثیرگذارترین‎ها بوده‌اند.

این شناگر خراسانی گفت: از سال ۲۰۱۰ که به مشهد آمده و به صورت حرفه‌ای کار می‌کنم، سختی‌های زیادی کشیده و کل زندگی‌ام را فدای ورزش کردم. تفریح، مهمانی، خانواده و… را تنها به‌خاطر شنا و کسب افتخار برای ایران ترک کرده‌ام. خیلی سخت است که کودکی از ۱۷ سالگی به یک شهر غریب رفته و تنها زندگی کند، بخوابد، غذا بخورد، تنها به تمرین رفته و بازگردد و هیچ کس در خانه منتظرش نباشد. بسیاری از موارد نیز از تمرین خسته می شدم اما با انگیزه ای که پدر و مادرم و خیلی از دوستانم به من می دادند، دوباره برگشته و با قدرت ادامه می دادم. این‌که دوستانت بیرون بروند و تو به خاطر تمرین نتوانی بروی، ۹ شب بخوابی یا پنج صبح در هوای سرد زمستان در آب شنا کنی اصلاً راحت نیست.

وی بیان کرد: هفته‌ای ۱۲ جلسه تمرین آبی و ۳ جلسه تمرین بدنسازی داشتم. یک روز دو جلسه و یک روز سه جلسه تمرین که سخت و جانفرسا بود. اولین جلسه تمرینم ساعت ۵ الی ۷ صبح بود که باید چهار صبح بیدار می‌شدم. بعد از آن صبحانه خورده، استراحت کوچکی کرده و مجدداً ساعت ۱۰ الی ۱۲:۳۰ به بدنسازی می‌رفتم، سپس به خانه آمده کمی استراحت کرده و دوباره به تمرین می‌رفتم.

شاهین ایزدیار خاطرنشان کرد: زنوگی حرفه‌ای و برای قهرمانی بسیار سخت است و انسان باید از بسیاری از چیزها بگذرد، این برای تمام قهرمانان وجود دارد اما من چون به شهر دیگری برای تمرین آمده و از خانواده‌ام دور شدم این سختی‌ها برایم دو چندان شد. استرس این موضوع که این تمرینات چه زمانی جواب خواهد داد؟ و فکرکردن به این که اصلاً جواب خواهد داد یا نه؟ بسیاری از شب‌ها خواب را از من گرفته یا مانع از این می‌شد که خواب راحتی داشته باشم.

پرافتخارترین ورزشکار ایران در بازی‌های پاراآسیایی جاکارتا عنوان کرد: هر سه ماه یک‌بار خانواده‌ام را می‌دیدم؛ یک خواهر و برادر دیگر نیز دارم و خانواده‌ام نمی‌توانستند مدام به من سر بزنند، گاهی اوقات اگر شکستی پیش می‌آمد، یا به خاطر فشار تمرین، خسته شده و دلم نمی‌خواست تمرین کنم؛ پیش آمده بود که ۱۰روز تا یک ماه تمرین نکرده بودم ولی با حمایت خانواده و تشویق‌هایی که داشتند، دوباره بازگشته و تمریناتم را ادامه می‌دادم. همیشه می‌گفتند تو به زودی به آنچه که استحقاقش را داری دست پیدا می‌کنی.

وی اظهار کرد: ما اصالتاً کرجی و از خانواده‌های قدیمی کرج هستیم، چون اقوام و شغل پدرم در کرج است مهاجرت برای خانواده‌ام سخت بود. با این وجود یک بار تصمیم به این‌کار گرفتند، اما چون می‌دانستم که اذیت می‌شوند از این تصمیم منصرفشان کردم.

این شناگر خراسانی تیم ملی شنای معلولان کشورمان بیان کرد: قبل از بازی‌های پاراآسیایی جاکارتا اردوهای خوبی برگزار کردند، حتی دو هفته برای اردوی برون مرزی به مجارستان رفتم که در کسب این موفقیت بسیار کمکم کرد و امیدوارم که این اردوها ادامه داشته باشد.

ایزدیار درخصوص پیش‌بینی برای کسب ۶ مدال، تصریح کرد: در رنک برخی چیزها قابل پیش‌بینی بود اما مسابقه است و نمی‌توان بااطمینان کامل گفت ۶ مدال طلا می‌گیرم. فقط در یک یا دو ماده که تخصصم بود و فاصله‌ام با مدل نقره زیاد بود، مطمئن بودم، اما در سایر ماده‌ها تلاش زیادی کردم و تمام نیرو ام را گذاشتم؛ لطف خدا و دعای مردم بود که ۶ مدال طلا از آن من و ایران شود.

وی ادامه داد: اولین مدالم را به مربی، دومین مدال را به پدر و مادرم و سومین مدال را به پزشک روانشناس و مربی بدنسازم تقدیم کردم. افراد زیادی برای من زحمت کشیده‌اند و تعداد مدال‌هایم برای اهدا به آنان کافی نیست اما سایر مدال‌هایم را به تمام ملت ایران تقدیم می‌کنم.

دارنده مدال طلای بازی‌های پاراآسیایی جاکارتا خاطرنشان کرد: یکی از هفت ماده‎‌ای که شرکت کرده بودم تخصص رقیب قزاقم بود. یک شناگر یا می‌تواند استقامتی‌رو باشد یا سرعتی‌رو. شش ماده‌ای که طلا گرفتم تقریباً سرعتی بود، به جز ۲۰۰ متر که نیمه استقامت بود و در آن نیز طلا گرفتم، اما دیگر نمی‌شد که از استقامت طلا گرفت؛ اگر می‌خواستم طی این چهارسال از اینچئون تا جاکارتا روی استقامت کار کنم شاید آن ۶ طلا را از دست داده و فقط یک طلای ۴۰۰ متر به دست می‌آوردم، اما ترجیح دادم در ماده‌های اصلی و تخصصی‌ام طلا بگیرم.

شاهین ایزدیار گفت: آخرین مدال طلایی که کسب کرده بودم، سال ۲۰۱۰ در مسابقات پاراآسیایی گوانجو بود که موفق به کسب ۲ مدال طلا شدم و پس از آن ۸ سال بود که طلا نگرفته بودم. در اینچئون نیز تمام مدال‌های طلایم با صدم ثانیه به نقره تبدیل می‌شد و درنهایت با کسب ۵ مدال نقره و یک برنز این ویترین کامل شد. یکی از مسابقاتم در روز آخر بازی‌های پاراآسیایی اینچئون، ۱۰۰ متر کرال پشت بود که طلا گرفته و رکورد آسیا را زدم اما چون سرعت بیشتر است، اجازه نداریم بیشتر از ۱۵ متر زیر آب باشیم، سر من ۱۰ سانت از این اندازه رد شد و به دلیل خطا به‌طور کامل حذف شدم.

وی درخصوص جهش فوق‌العاده در این ۴ سال، عنوان کرد: نقاط ضعف خود را به  همراه کادر فنی و مربی بدنساز، امیر علی سعادتمند که رئیس هیئت دوومیدانی خراسان نیز است مورد بررسی قرارداده و با مهدی ضیایی روی آنها کار کردیم. در اینچئون رقیبی به نام لین از کشور چین داشتم که تمام مدال‌های من را نقره کرد، دو سال بعد در پارالمپیک ریو در ماده ۵۰ متر آزاد این شناگر را شکست دادم اما پس از آن دیگر در هیچ مسابقه‌ای شرکت نکرد؛ چون پس از اینچئون، در فضای مجازی به مردم قول دادم که در جاکارتا او را شکست دهم، بسیار دوست داشتم که در این دوره از بازی‌های پاراآسیایی حضور داشته باشد اما پس از پارالمپیک ریو دیگر در هیچ مسابقه‌ای شرکت نکرد. در پاراآسیایی جاکارتا حضور نداشت اما اگر بود نیز من شکستش می‌دادم؛ با حضور او این رقابت جذاب‌تر می‌شد.

این شناگر خراسانی افزود: ماده تخصصی او، ۱۰۰ متر قورباغه بود و رتبه دوم پارالمپیک را در لندن و ریو داشت، شاید با حضور او مدال‌های طلایم در یک یا دو ماده تخصصی‌اش کمتر می‌شد اما با این وجود دوست داشتم که حضور داشته باشد. 

ایزدیار ادامه داد: در بازی‌های پاراآسیایی اینچئون بسیار ناراحت بودم چون برای آن مسابقات نیز بسیار زحمت کشیده بودم، بعد از تمام مدال‌هایم اشک می‌ریختم که فیلم‌های آن نیز پخش شده بود؛ هر بار که به مسابقه می‌رفتم با خود می‌گفتم که مدال طلا کسب می‌کنم اما در نهایت با ۴ یا ۱۶ صدم ثانیه طلا را از دست می‌دادم؛ در ۴۰۰ متر آزاد با ۴ صدم ثانیه مسابقه را به رقیب قزاق واگذار کردم، در صورتی که این ۴ صدم ثانیه واقعاً به چشم دیده نمی‌شود و فقط دستگاه تاچ پد می‌تواند تشخیص بدهد که چه کسی اول شده است. اما نمی‌دانم قسمت بود یا خواست خدا که این اتفاق در جاکارتا بیفتند. اکنون در شنا یک ثانیه بسیار کم است.

وی تصریح کرد: یک شناگر برای کم شدن صدم ثانیه‌ها باید هزاران کیلومتر تمرین کند؛ اگر بخواهم از ابتدا که شنا را آغاز کرده‌ام تا کنون محاسبه کنم، شاید بیش از ۴ یا ۵ بار دور کره زمین شنا کرده‌ام. شنا واقعاً ورزش سختی است زیرا تمام سیستم‌های انرژی را در خود دارد و ظرفیت هوازی، استقامت پایه، تحمل اسیدلاکتیکی و قدرت انفجاری‌ یک شناگر باید بالا باشد. برخی از رشته‌ها مانند وزنه برداری قدرت هوازی یا اسید لاکتیک نیاز ندارد اما شنا، کشتی یا تنیس خاکی واقعاً رشته‌های سنگینی هستند و اگر کسی در آن موفقیتی کسب می‌کند یعنی از جان و دل مایه گذاشته است.

پرافتخارترین ورزشکار بازی‌های پاراآسیایی جاکارتا درخصوص سرماخوردگی خود در این رقابت‌ها عنوان کرد: از روز اولی که به جاکارتا رفتم به دلیل وجود هوای شرجی، تعریق داشتم اما هنگامی که وارد اتوبوس یا رستوران می‌شدم بسیار سرد بود و این تغییر دما باعث سرماخوردگی من شد، به دلیل مسابقاتم نمی‌توانستم آنتی بیوتیک مصرف کنم. همانطور که می‌دانید همه شناگران سینوزیت دارند، بنابراین با سردرد در تمام مسابقات شرکت کردم و این متاسفانه مانع شکستن رکوردهایم شد، زیرا در تمرین حتی رکوردهای آسیا را زده بودم و قصد داشتم علاوه بر کسب مدال رکورد شکنی نیز داشته باشم؛ یکی از این رکوردها ۱۰۰ متر کرال پشت بود که در اختیار خودم است، اما آن را هم نتوانستم بزنم. با اینکه اذیت شدم اما خداراشکر که با این وجود توانستم طلا بگیرم و مدال‌هایم به نقره تبدیل نشد.

شاهین ایزدیار درخصوص شرایط میزبانی اظهار کرد: میزبانی جاکارتا نسبت به دو دوره گذشته بازی‌های پاراآسیایی در چین و اینچئون ضعیف‌تر بود. اندونزی در کل کشور ضعیفی است و سرمایه‌ی زیادی ندارند ولی با این وجود نسب به بضاعتشان مسابقات را به خوبی برگزار کردند و روزهای آخر کمی شرایط بهتر شد. حمل‌ونقل بسیار ضعیف بود و برای کل بازی‌ها تنها یک ایستگاه اتوبوس داشتند و این ترافیک زیادی ایجاد کرد.

وی اضافه کرد: در جاکارتا مشکل غذا داشتیم؛ مجبور بودم که فقط ماکارونی بخورم، زیرا برنج‌هایشان با ما متفاوت بود و ادویه‌هایی که استفاده می‌کردند نیز بسیار تند بود و قابل خوردن نبود، این مشکل غذایی در عملکردمان بسیار تاثیر گذاشت، فقط به خاطر مسابقه غذا می‌خوردم، دو روز بعد از مسابقاتم اصلاً غذا نخورده و فقط میوه می‌خوردم، زیرا آن غذاها واقعاً با مزاج ما ایرانی‌ها سازگار نبود. برگزار کننده‌ بازی‌ها اجازه نمی‌دهد که هر کشور همراه خود آشپز بیاورد. در بازی‌های آسیایی گذشته برای هر کاروان غرفه‌هایی بود که غذای مخصوص آن کشور را طبخ می‌کرد اما در جاکارتا به این‌صورت نبوده و غرفه‌ها بسیار کم بود و ما بیشتر سعی می‌کردیم که با ماکارونی و میوه خود را سیر کنیم.

دارنده مدال طلای جاکارتا بیان کرد: از اینکه سایر شناگران مدال نگرفتند بسیار ناراحت بودم، حتی در فرودگاه امام به مربی‌ام گفتم که اگر امکان دارد من یکی از این مدال‌ها را به بچه‌ها بدهم اما گفتند چون رسانه حضور دارد، وجه خوبی ندارد که مدال‌هایت کم شود. با برخی از این شناگران که از عدم کسب مدال ناراحت بودند صحبت کردم و سعی می‌کردم آرامشان کنم، اما واقعاً سخت بود. هیچ‌جا بدون مدال نبوده‌ام اما زمانی که ۵ طلایم در اینچئون نقره شد این حس بد را چشیدم.

شاهین ازدیار درخصوص غیرفعال کردن اینستاگرامش پیش از بازی‌های پاراآسیایی جاکارتا گفت: دنیای مجازی کمی ذهن آدم را درگیر می‌کند. ممکن است عمداً یا سهوا پیامی از سمت فردی دریافت شود و موجب درگیری ذهنی شده یا روحیه‌ آدم را بهم بریزد، به همین دلیل تصمیم گرفتم که ۵۰ روز مانده به مسابقات آن را کنار بگذارم و دی اکتیو کنم. آن‌جا قول دادم که ان‌شاء‌الله پست بعدی با ۶ مدال طلا باشد که خداراشکر این اتفاق افتاد و روسفید شدم.

وی تصریح کرد: محمود خسروی وفا، رئیس کمیته ملی پارالمپیک، همیشه از ما حمایت کرد؛ مخصوصاً از یک سال قبل از مسابقات پاراآسیایی جاکارتا به این دلیل که ورزشکار طلایی بودم، ماهی ۴ میلیون تومان حقوق ثابت داشتم. ترجیح دادم که در مشهد اردوهای غیرمتمرکز داشته‌باشم و به‌صورت خصوصی زیر نظر مهدی ضیایی کار می‌کردم.

این شناگر خراسانی درخصوص حمایت‌های صورت گرفته از جانب مسئولان استانی عنوان کرد: هادی رضایی، رئیس هیئت جانبازان و معلولین و سرپرست کاروان ایران در جاکارتا نیز بسیار لطف داشتند و هر زمان که می‌خواستیم استخر را در اختیارمان قرار می‌دادند. مجید مشتاق رئیس هیئت شنای خراسان نیز ۵ ماه قبل از جاکارتا و از زمانی که درخواست کردیم استخر ۵۰ متری شهید حججی را در اختیار ما گذاشتند. شاید بتوان گفت بخش عظیمی از این موفقیتم را مدیون این استخر ۵۰ متر هستم.

ایزدیار افزود: برای کاروان ایران مراسم بدرقه داشتیم اما مشهد در برگزاری این مراسم کمی ضعیف عمل کرد، با این حال مراسم استقبال خیلی پرشورتر برگزار شد و همه به فرودگاه آمدند.

وی درخصوص پاداش دریافتی برای کسب مدال بیان کرد: پاداش وزارت ورزش و جوانان برای مدال طلا ۱۶۰ سکه است. از قوانین وزارت ورزش خبر ندارم که این پاداش به چه صورت پرداخت می‌شود اما هر چه باشد ما تابع قوانین هستیم.فکر کنم پاداش ورزشکاران پاراآسیایی و آسیایی با هم در اسفند ماه پرداخت می‌شود. جایزه پای سکو نیز داشتیم که پس از کسب هر مدال پرداخت می‌شد، برای هر مدال طلا ۵ هزار دار بود، پاداش ۶ طلا و یک نقره من ۳۰ هزار و ۵۰۰ دلار شد.

پرافتخارترین ورزشکار مسابقات پاراآسیایی جاکارتا در خصوص تاثیر مبلغ دریافتی بر زندگی خود، گفت: قطعاً مبلغ زیادی است و زندگی‌ما نیز پر از مشکلات است. بخشی از مبلغ پرداختی را باید برای آینده‌ام سرمایه‌گذاری کنم و بخشی از آن نیز باید صرف تمرینم برای رقابت‌های بعدی شود.

ایزدیار اظهار کرد: گرشاسبی با من تماس گرفت و برای تماشای بازی پرسپولیس و السد به ورزشگاه می‌روم؛ ان‌شاء‌الله به فینال می‌رویم. همه تیم‌ها قابل احترام هستند اما هر کس تیم محبوبی دارد، من کلاً رنگ قرمز را بیشتر دوست دارم. از کودکی چون رنگ قرمز را دوست داشتم به سراغ پرسپولیس رفتم اما بعد از آن نیز از نام پرسپولیس خوشم آمد. پرسپولیس در آسیا نماینده ایران است و صعودش به فینال افتخاری برای فوتبال ایران خواهدبود.

وی عنوان کرد: با تمام ورزشکاران دوست هستم اما با تیم وزنه برداری و دو ورزشکار رشته دوومیدانی صمیمی‌تر هستم. در وزنه برداری با سیامند رحمان و در دوومیدانی با محمد خالوندی و عرفان حسینی که هر دو در پرتاب نیزه هستند، صمیمی هستیم.

شناگر خراسانی تیم ملی شنای معلولان ایران تصریح کرد: از لحاظ مالی تاکنون درتوانم نبوده که به کودکانی که مانند خودم هستند کمک کنم اما زیاد بوده‌اند افرادی که در زمینه شنا به آنان کمک کرده‌ یا به ایشان امید داده‌ام. در آینده نیز پس از کسب مدال در پارالمپیک می‌خواهم مربی‌گری شنا را ادامه دهم و ان‌شاء‌الله به افتخارآفرینی بیشتر برای تیم ایران کمک می‌کنم.

شاهین ایزدیار بیان کرد: گاهی اتفاق می‌افتاد که تیم شنا نتیجه‌ ضعیف می‌گرفت مانند ناکامی در اینچئون، که از هشت شناگر اعزامی تنها من مدال گرفتم که همه‌ آن‌ها نیز نقره بود و این اتفاق اصلاً برای فدراسیون و کمیته ملی المپیک جالب نبود؛ پس از آن تقریباً زیاد به شنا بها نمی‌دادند و فدراسیون به مشکل مالی خورده بود، اما اکنون به مدت یک سال است که بودجه پارالمپیک و المپیک از هم جدا شده و وضعیت پارالمپیک بسیار بهتر شده است.

وی درخصوص کسب مدال در پارالمپیک ژاپن، اظهار کرد: واقعاً سخت است، اما اگر این دو سال باقی مانده تا ۲۰۲۰ ژاپن را به یک اردوی خارجی در کشورهایی مانند مجارستان یا اسپانیا که اکنون با ایران قرارداد بسته‌اند اعزام شوم، قطعاً روی سکو می‌روم.

پرافتخارترین ورزشکار کاروان ایران در جاکارتا افزود: اگر به اردوی خارجی اعزام شوم، نتیجه خوبی به دست می‌آید، اما اگر این اتفاق نیفتد نیز اگر امکانات از ما گرفته نشود، در ایران و در همین مشهد زیر نظر مهدی ضیایی تمام تلاشم را می‌کنم. مجید مشتاق یک لاین از استخر ۵۰ متر شهید حججی را در اختیار ما قرار داد درصورتی‌که ورزشکاران خودشان در فشار هستند؛ شناگری مانند آریا نسیمی شاد که در ریو شناگر المپیکی ایران بود نیز در این مجموعه حضور دارند و حریف تمرینی خوبی برای من است. شنا کردن در کنار این ورزشکاران افتخار بزرگی برای من است و باعث پیشرفت بهتر و سریع‌تر من می‌شود.

ایزدیار خاطرنشان کرد: در پارالمپیک شناگران، نسبت یه سایر رشته‌های ورزشی، رکوردهای نزدیکی به ورزشکاران المپیکی دارند، یعنی رکورد ماده ۱۰۰ متر کرال سینه در کلاس اس۱۰پارالمپیک، یعنی کمترین معلولیت، ۵۰ ثانیه است در صورتی‌که رکورد افراد سالم ایران در این ماده ۵۱ ثانیه است؛ یعنی اگر شناگران سالم ما نیز در این رقابت حضور پیدا کنند جزو سه نفر برتر نخواهند شد؛ این رکورد در المپیک ۴۸ ثانیه است یعنی تنها ۲ ثانیه فاصله دارند.

وی ادامه داد: البته ۲ ثانیه در رشته شنا زیاد است اما باتوجه به معلولیتی که دارند واقعاً رکورد خوبی دارند، اما این رکورد در رشته‌های دیگر مانند دوومیدانی بسیار فاحش‌تر است، یعنی اگر ورزشکاران تیم ملی ایران در پارالمپیک شرکت کنند حداقل در دو یا پرتابی‌ها به مدال طلا دست پیدا می‌کنند اما در شنا این اتفاق نمی‌افتد چون واقعاً حریفان قدر هستند.

این شناگر خراسانی در خصوص رقبای خود در عرصه بین‌المللی، گفت: رقیب اصلی من لین از کشور چین بود که از سال ۲۰۱۶ ورزش را کنار گذاشت اما بعد از آن رقیب قزاقم به نام دیمیتری لی است که در جاکارتا پس از من تمام مدال‌های نقره و برنز را به دست‌آورد و تنها در ۴۰۰ متر که تخصصش است توانست من را شکست دهد و با رکورد خوبی شنا کرد و در نهایت فکر می‌کنم یک مدال طلا ۲ نقره و یک برنز به دست آورد.

شاهین ایزدیار اضافه کرد: در آسیا اکنون رقیب اصلی‌ام قزاقستان است که بسیار سرمایه گذاری کرده و واقعاً رکوردهایشان کم شده و پیشرفت داشته‌اند؛ شناگر قزاق در برخی از مسابقات با اختلاف صدم ثانیه از من شکست خورد. کشور اندونزی و ژاپن نیز از دیگر رقبای آسیایی من هستند. در عرصه جهانی نیز آمریکا، استرالیا و فرانسه مهد شنای دنیا هستند ولی ایران نیز تقریباً با این کشورها درحال رقابت است.امیدوارم که در ۲۰۲۰ بتوانم روی سکو بروم.

وی تصریح کرد: در شنا تقریباً تا زمانی که فرد به جایی نرسد، از طرف مسئولین حمایت نمی‌شود و باید خودش به کمک خانواده‌ این مسیر را شروع کند و آنقدر کار کند تا به درجه‌ای برسد که مسئولین از او حمایت کنند؛ البته این امری طبیعی است زیرا اگر قرار باشد به همه‌ ورزشکاران درسطح پایین کمک کنند بی انصافی است و آنقدر بودجه در اختیار ندارند. شنا تقریباً رشته‌ی پر خرجی است زیرا هزینه‌ی استخرها بالا است و مربیان یا مدیران استخر باید درآمدزایی داشته باشند، بنابراین خانواده‌ها باید حمایت کنند تا فرد بتواند به درجه‌ای برسد.

دارنده مدال طلای بازی‌های پاراآسیایی جاکارتا درخصوص زیرساخت‌های موجود در استان، گفت: در مشهد ۳ استخر استاندارد است که می‌شود در آن مسابقه برگزار کرد، استخر دانشگاه فردوسی، استخر دانشگاه علوم پزشکی و استخر شهید حججی. استخر ۵۰ متر شهید حججی در اختیار ما گذاشته شده و آن‌جا مسابقه می‌دهیم.

شاهین ایزدیار عنوان کرد: هنوز مسئولین استانی به من قولی نداده‌اند. من چیزی نمی‌خواهم، تنها امیدوارم باشگاه بدنسازی و استخر از این به بعد نیز در اختیارمان قرار داشته باشد.

وی بیان کرد: اکنون خراسان یکی از بهترین استان‌هایی است که در رشته شنا فعالیت دارد و ۱۲ سال است که در این حوزه در کشور اول می‌شود، بعد از آن تهران و کرمان نیز خوب کار می‌کنند. در کلاس خودم شناگری به نام ابوالفضل ظریف است که ۱۱ سال سن دارد و دستش نیز مانند من است، اگر مشکلی پیش نیاید و خانواده‌اش از او حمایت کنند، چون از سن کم شروع کرده و زیر نظر مهدی ضیایی تمرین می‌کند اگر کسی قرار باشد رکودهای من را بزند ایشان است.

پرافتخارترین ورزشکار مسابقات پاراآسیایی جاکارتا با اشاره به اینکه ساختار ورزشی نیز در کشف استعداد او موثر بوده، بیان کرد: مسابقاتی تحت عنوان استعداد یابی برگزار می‌شود که در آن افراد زیادی در سنین کم می‌آیند و شناخته می‌شوند. تقریباً از همان کودکی با رکودهایی که می‌گذارند، فیزیک بدنی‌شان و.. مشخص است که در آینده چطور خواهند بود. 

وی خاطر نشان کرد: تمرین حرفه‌ای و زندگی قهرمانی بسیار سخت است اما زمانی که مدال می‌گیری و این همه سال تمرین و فشار در صدم ثانیه از جلوی چشمانت رد می‌شود به‌نظر من می‌ارزد.

این شناگر خراسانی درخصوص الگوی ورزشی خود، عنوان کرد: هادی ساعی و حمید سوریان، واقعاً نخبه ورزش ایران هستند. با هادی ساعی ارتباط ندارم و فقط کلیپ‌های ایشان را دیده‌ام. کسی در ایران از لحاظ ذهنی مانند هادی ساعی نیست، به‌اندازه‌ای ذهن ایشان قوی است که در یکی از مسابقات و قبل از فینال خبر فوت پدرشان را دریافت می‌کنند ولی می‌توانند تمرکزشان را حفظ کنند و بعد از پایان مسابقه روی تاتامی گریه می‌کنند.

شاهین ایزدیار درخصوص بهترین خاطره ورزشی‌اش، اظهار کرد: قبل از کسب این ۶ مدال طلا، راه یابی به فینال پارالمپیک لندن بود که برای اولین بار صورت گرفت، بهترین خاطره‌ی ورزشی‌ام بود. اولین و تنها نماینده‌ای بودم که در پارالمپیک لندن و ریو شرکت کردم و توانستم در ماده ۱۰۰ متر قورباغه به فینال برسم؛ در شنا به فینال رسیدن یعنی کسب مدال، زیرا بسیار نزدیکیم و رقابت فشرده است. بعد از راهیابی به فینال در لندن به اندازه‌ای خوشحال شده بودم که سردرد گرفته و با سردرد به مسابقات بعد از ظهرم رفتم، اما بعد از آن شیرینی این ۶ مدال طلا در جاکارتا بسیار بهتر بود.

وی عنوان کرد: برای ازدواج زود است زیرا اگر قرار باشد ازدواج کنم باید وقتم را برای آن فرد بگذارم و باتوجه به این‌که تمام وقتم را یا در تمرین هستم یا وقتی که به خانه می‌آیم خسته‌ام و باید بخوابم این کم لطفی در حق طرف مقابل است و تا جایی که شنا کنم این تصمیم را ندارم؛ چه خوب است که اگر این اتفاق قرار است بیفتند آن شخص نیز یک ورزشکار حرفه‌ای باشد که شرایط را کامل درک کند.

دارنده مدال طلای بازی‌های پاراآسیایی جاکارتا درخصوص بزرگترین آرزوی خود، گفت: بزرگترین آرزوی من روی سکوی پارالمپیک رفتن است که ان‌شاء‌الله آن را به دست می‌آورم؛ قبل از آن نیز کسب مدال و افتخاردر پاراآسیایی یکی از آرزوهایم بود که خداراشکر به آن رسیدم و از آن مهم‌تر این‌که پس از کسب ۶ مدال طلا به عنوان برترین ورزشکار این دوره از رقابت‌ها ازمیان ۴۳ کشور شرکت کننده انتخاب شدم. افتخار خیلی بزرگی بود که یک ورزشکار ایرانی و از جمله شنا در رنک بهترین ورزشکاران قرار بگیرد.

شاهین ایزدیار افزود: من تا زمانی که روی سکوی پارالمپیک نروم شنا را کنار نمی‌گذارم، امیدوارم که این اتفاق در پارالمپیک ۲۰۲۰ بیافتد اما تا جایی که بتوانم ادامه دهم و برای تیم ملی ایران افتخارآفرینی کنم شنا می‌کنم؛ فکر می‌کنم حداقل تا هفت سال دیگر شنا می‌کنم.

وی در پاسخ به این سوال که اگر شناگر نمی‌شد چه رشته‌ای را انتخاب می‌کرد؟ عنوان کرد: بعد از شنا رشته تکواندو را خیلی دوست دارم و شاید تکواندوکار می‌شدم. استعدادم در تکواندو بالا بود، در کودکی تنها سه ماه تکواندو کار کردم و در آن مدت آنقدر پیشرفت کردم که باتوجه به معلولیتی که داشتم در مبارزه با افراد سالم، مقام اول استان را به دست آوردم.

این شناگر خراسانی تیم ملی شنای معلولان کشورمان گفت: در مسابقات جاکارتا بیش از ده نفر از پدر و مادرها در اینستاگرام به من پیام دادند که فرزند ما نیز چنین مشکلی دارد اما نمی‌دانستیم که باید چکار کنیم، امروز شما را دیده و می‌خواهد به رشته شنا رفته وقهرمان شود. من نیز بسیار استقبال کرده، کمکشان کردم و تا جایی که می‌توانستم مربی خوب به آن‌ها معرفی کردم، برخی از آنان نیز با توجه به شرایط جسمانیشان به درد رشته شنا نمی‌خوردند که باز هم برای ورود به رشته‌های دیگر کمکشان کردم؛ در دوران کودکی، خودم این شرایط را گذرانده‌ام و اکنون بسیار خوشحالم و حس خوبی دارم که باعث شدم بچه هایی که مورد تمسخر هم‌سن و سالانشان قرار می‌گیرند این را برای خودشان ببینند که شاید بتوانند در آینده قهرمان شوند.

وی افزود: تقریباً در دو ماه آخر خیلی فشار رویم بود. ترس از نتیجه داشتم که اگر ۶ مدال نشود چه چون به مردم قول داده بودم خیلی از شب‌ها به این خاطر نمی‌خوابیدم. مربی، کادر فنی و آقای خسروی وفا می‌گفتند بمب انرژی هستی و به سایر ورزشکاران انرژی می‌دهی، اما در آن مدت واقعاً خودم دچار بحران شده و استرس وحشتناکی داشتم. اولین بار بود که اینگونه شده بودم و خیلی می‌ترسیدم. حتی در یک مقطع شاید به مدت دو هفته رکوردهایم بسیار به هم ریخته بود در تمرین که صابر مهری بسیار به من کمک کرده و از تهران آمد، ایشان مشهدی هستند اما ساکن تهران هستند. با کمک دوستان روز به روز بهتر شدم، حتی شب اولین مسابقه تا صبح نخوابیدم و طلا را که گرفتم کمی خیالم راحت شد اما باز هم برایم سخت بود تا اینکه آخرین، و ششمین طلا در ۱۰۰ متر پشت به دست آمد.

وی تصریح کرد: مدال اول و آخرم بسیار سخت بود، صدمتر پروانه که اولین مدالم بود که هر سه نفر برتر یک دقیقه و ۳۰ ثانیه شنا کردیم و با اختلاف صدم ثانیه اول شدم مدال آخرم نیز به همین صورت بود و علاوه بر این انرژی‌ام نیز به دلیل سرماخوردگی کامل تحلیل رفته بود و سردردم اذیتم می‌کرد و شب آخرین مسابقه نیز نخوابیدم و یک دقیقه و ۹ ثانیه و ۲۳ صدم ثانیه شنا کردم و رقیبم، شناگر هندی، تنها با اختلاف ۱۲ صدم ثانیه با من نقره گرفت. این دو مدال بسیار برای من ارزشمند بود.

ایزدیار گفت: چین به اندازه کل جمعیت ایران معلول دارد. مردم و اصحاب رسانه لطف داشتند و مقایسه کردند که اگر من کشور بودم با مدال‌هایی که کسب کردم، در رتبه سیزدهم قرار می‌گرفتم و این افتخار بزرگی بود. در شنا قزاقستان ۲۵ شناگر آورده بود و من و محمد حسین کریمی که در بخش نابینایان است به تنهایی توانستیم قزاقستان را گرفته و به رتبه چهارم برویم.

وی تصریح کرد: اولین مربی من، استاد احمدی بود. در کرج مربیان زیادی داشتم، آقای چگینی، حسینی و … تک تک این مربیان برای من زحمت کشیده‌اند. کسی که من را با شنای معلولین آشنا کرد آقای کیاحیرتی بود، ایشان جانباز بود و پدر یکی از شناگران.

انتهای پیام

ثبت نام در مجمع

برچسب ها :

ناموجود
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.

مساجد