چرا سیاستمداران غربی مسلمانان را در انجام امور دینی محدود می کنند

به گزارش مجمع رهروان امر به معروف ونهی از منکر استان اصفهان به نقل از خبرگزاری مهر، پیرو طرح و انتشار اخباری در مورد تلاش برخی از ارکان حکومتی اتریش و حتی برخی از ایالات آلمان مبنی بر ایجاد محدودیت برای حجاب دختران نوجوان، رضا رمضانی رئیس اتحادیه اروپایی علما و تئولوگ های شیعه بیانیه ای صادر کرد که در ادامه می خوانید؛

بسم الله الرحمن الرحیم

اخیرا در محافل حکومتی شاهد بحث هایی بین سیاستمداران در رابطه با منع حجاب برای دانش آموزان دختر مسلمان ۱۰ تا ۱۴ ساله در مدارس آلمان و اتریش هستیم. با کمال تأسف در کنار برخی از احزاب سیاسی که اهداف خاص خود را از طرح این مباحث دنبال می کنند، عده ای هم تحت عنوان اسلام شناس یا کارشناس اسلامی با حضور در رسانه های عمومی با انکار اصل حجاب در اسلام، و به تبع آن تأیید منع حجاب برای دختران در این مقطع سنی به ابراز نظر پرداختند. این در حالی است که از نظر مسلمانان و کسانی که با الفبای اسلام آشنایی دارند اشخاص مذکور فاقد صلاحیت های ابتدایی لازم برای اظهار نظر تخصصی درباره دیدگاه های اسلامی می باشند. لذا روشن است که این به اصطلاح کارشناسان هدفی جز تبلیغات سیاسی علیه اسلام و مسلمین ندارند؛ زیرا حکم مراجع دینی جهان اسلام (سنّی و شیعه) مبنی بر وجوب شرعی حجاب برای دخترانی که ۹ سال قمری آنها به پایان رسیده است کاملا شناخته شده است.

در این راستا، شعار «اسلام جزئی از آلمان نیست» که اخیرا از زبان برخی از احزاب و شخصیت های حکومتی شنیده می شود نیز حرکتی پوپولیستی و عوام فریب در همین چارچاب کلّی تلقّی می گردد. به راستی وقتی در متن واقع، جمعیت مسلمانان چنان درصد بالایی از شهروندان آلمان، اتریش و سایر مناطق اروپا را شامل می شود، چگونه چنین سخنی می تواند قابل پذیرش و یا حتی شایسته بیان باشد؟ آیا جز این است که میلیونها جوان مسلمان در سطوح مختلف علمی، دانشگاهی، صنعتی و خدماتی در سراسر آلمان و اروپا با اشتیاق و صادقانه در حال خدمت به جامعه خود هستند و در شکوفایی و شکل گیری آن سهیمند. آیا جزء یک جامعه بودن معنایی جز این دارد؟

در واقع مسأله فقط این نیست که طرح و تکرار مدام مباحثی از این قبیل خلاف واقع و زیر سؤال بردن حقوق اساسی مسلمانان است؛ بلکه به صورت جدی باید نسبت به اهداف ذهنی و نتایج عینی چنین اظهار نظرهایی بیشتر اندیشه کرد. بی شک اهداف ذهنی طرّاحان این ایده ها با اهداف قانون اساسی و حقوق دینی در یک جامعه باز و آزاد و نیز با حقوق تربیت در خانواده ها در تناقض آشکار است، همان طور که از نظر نتایج عینی مسلّماً آثار مخرب اجتماعی در پی خواهد داشت که تحقیر دختران مسلمان و اعتقادات آنان بخشی از آن است که به نوبه خود موجب ایجاد شکاف در صفوف شهروندان و کمک به نضج جریان های افراطی در میان جوانان می گردد. لذا طرح این مباحث برای امنیت جامعه مضر و خطرناک خواهد بود.

ما از سیاستمدارانی، که به دنبال منع حجاب هستند، خواستاریم که قانون اساسی آلمان و منشور حقوق بشر سازمان ملل ــ به ویژه بخش مربوط به آزادی دین و حق تربیت کودکان توسط والدین ــ را یک بار هم که شده مطالعه کنند.

سیاستمداران چه حقی دارند، مسلمانان را از پیروی فرایض دینی خود باز دارند؟ به خصوص آنکه استفاده از کیپا در بین یهودیان و رداهای بلند برای بانوان در بین مسیحیان جزء اوامر دینی بوده و این فرامین هرگز توسط سیاستمداران مورد بحث قرار نمی­ گیرد. پس چرا باید والدین مسلمان قانوناً منع شوند از اینکه ارزش ­های دینی خود را به فرزندان خود منتقل کنند؟ به ویژه اینکه این حرکت باعث بی ارزش جلوه دادن حجاب بین بانوان مسلمان می شود.

وانگهی، عوامل پشت پرده این موج اسلام­ ستیزی چیست؟ به راه انداختن یک موج ضد اسلامی در جامعه، به طوری که هم آزادی عقیده و هم حق تربیت فرزندان زیر پا گذاشته شود؟ قانون اساسی برای تمامی شهروندان و سیاستمداران تعهدآور است. به چه دلیل سیاستمداران در زمینه علوم الهی، که هیچ اطلاعی از آن ندارند، بحث می کنند، و سعی دارند، مسلمانان را در انجام فرایض دینی خود محدود کنند؟

حجاب به عنوان جزئی از فرایض دینی هرگز نباید با اجبار تربیتی همراه باشد. این توهین به والدین و کودکان مسلمان است که ادّعا کنند، هنگام تربیت دینی فرزندان از زور استفاده می شود؛ این تحریف واقعیت است. دختران جوانی که در غرب حجاب بر سر می کنند، به طور کلی به خواست خود این کار را می کنند. خیلی از آنها این امر را به عنوان اوّلین تجربه ارتباط با خالق خود و به عنوان اوّلین قدم در مسیر فرایض الهی و سهیم بودن در امور دینی می بینند. آنها هم حق دارند بدون تحقیر شدن و مورد تمسخر قرار گرفتن، فرایض دینی خود را دنبال کنند، و حجاب را آزادانه انتخاب و با افتخار بر سر بگذارند.

کسی حق ندارد اعتماد به نفس جوانان مسلمان را تضعیف کند و با احساسات آنها بازی نموده و آنها را تحت فشار روحی و روانی قرار دهد و این چیزی است که در حال حاضر شاهد آن هستیم. ای کاش مسؤولینی که در این کشورها این بحث ها را مطرح می کنند و کسانی به آن دامن می زنند، خود را جای این دختران جوان بگذارند. دخترانی که در رسانه ها، در وسایل حمل و نقل عمومی و در حیاط مدرسه انگشت نما شده و در موردشان صحبت می شود.

بدون تردید مسلمانان آلمان و اتریش مانند سایر شهروندان در چارچوب قانون اساسی دارای حقوق و وظایفی هستند و بر اساس ارزش های خود، سهم خود را در اجرای حقوق بشر در جامعه ایفا می­کنند.

ما از دست اندرکاران، سیاستمداران، رسانه ها و نهادهای ذی ربط انتظار داریم، دست از تبلیغات منفی علیه مسلمانان بردارند و افکار عمومی را دچار تشویش نکنند، تا به کمک هم و در کنار هم و با مسئولیت پذیری به یک زندگی سرشار از آرامش برسیم. ان شاء الله