تاثیر سینمای هالیوود بر ترویج سبک زندگی غربی در جامعه
به گزارش مجمع رهروان امر به معروف ونهی از منکر استان اصفهان به نقل از شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ به نقل از نگارانه؛در شروع قرن بیستم میلادی صنعت سینمای هالیوود شکل گرفت و به مرور استودیوها شروع به کار کردند که این امر به شدت سینمای جهان را تحت تاثیر خود قرار داد چون نه
به گزارش مجمع رهروان امر به معروف ونهی از منکر استان اصفهان به نقل از شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ به نقل از نگارانه؛در شروع قرن بیستم میلادی صنعت سینمای هالیوود شکل گرفت و به مرور استودیوها شروع به کار کردند که این امر به شدت سینمای جهان را تحت تاثیر خود قرار داد چون نه تنها ایالات متحده آمریکا بازار فیلم خانگی خود را داشت بلکه این سینما، کشورهای دیگر را نیز با محصولات خود تغذیه میکرد، همین مسئله باعث شد تا فیلمسازان آمریکایی نسبت به ساخت فیلمهایی در رابطه با خانواده خیلی حساس شود.
البته هالیوود در کنار مضامین بشری و خانوادگی، بسته به افکار به خصوص مدیران استودیوها و کمپانیهای بزرگ خانوادگی، به دیگر موضوعات نیز علاقه نشان میداد.
ورود لوحهای فشرده و دیویدی به بازار و عدم توانایی نهادهای نظارتی در کنترل این اقلام فرهنگی از یک دهه پیش، باعث شد تا فیلمهای هالیوودی به راحتی و با ارزانترین قیمت در اختیار مخاطب ایرانی قرار گیرد. البته از چند سال قبلتر از آن، صداوسیما که با گسترش شبکههای صداوسیما نیاز به پر کردن جدول پخش خود داشت، بار دیگر پس از چند سال تحریم، به سینما و تلویزیون آمریکا روی خوش نشان داد و سریالهای آمریکایی و بعدتر فیلمهای دیگر، به وفور از صداوسیما پخش شد. این گونه بود که استاندارد فیلم دیدن در بین مخاطب ایرانی، از دیدن فیلمهای وطنی و سریالهای شرقی و عربی، به فیلمها و سریالهای هالیوودی تغییر پیدا کرد.
وقتی استاندارد فیلم دیدن به مدد صداوسیما تغییر کرد، مخاطب ایرانی عطش خاصی برای تماشای آثار هالیوودی پیدا کرد و با ورود سیدی و سپس دیویدی و ارزان شدن آنها، قاچاق این گونه فیلمها نیز آسان شد و در طول چند سال، تماشای سریالهای هالیوودی به پدیدهای فراگیر تبدیل گشت؛ سریالهایی که بدون هیچ نظارتی و توسط شرکتهای زیرزمینی با زیرنویس فارسی عرضه میشد و هیچ سنخیتی با فرهنگ ایرانی نداشت.
علت گرایش قشر متوسط جامعه به سمت این سریالها، داشتن وقت فراغت بیشتر نسبت به طبقهی فقیرتر جامعه بود. البته نه اینکه فقط طبقهی متوسط این فیلمها را ببیند؛ بلکه طبقهی متوسط چون امکانات مادی بهتری برای تقلید زندگی به سبک این فیلمها و سریالها دارد، تأثیر بیشتری از این سریالها میگرفت و این آموزهها را با دردسر کمتری در زندگی خود امتحان میکرد. پس نسبتی که بین خودش و زندگی آمریکایی برقرار میکرد به مراتب قویتر از طبقهی ضعیف جامعه بود.
به اذعان جامعهشناسان و پژوهشگران حوزهی سینما، آنچه در اغلب فیلمهای آمریکایی در مورد زندگی و خانواده به نمایش گذاشته میشود مقداری با حقیقت زندگی در آمریکا متفاوت است. جامعهی آمریکا علیرغم همهی فسادهای موجود، همچنان به خانواده اهمیت میدهد اما آنچه هالیوود به عنوان یک بنگاه بزرگ اقتصادی و فرهنگی یهودی به تصویر میکشد نوعی از سبک زندگی کاملاً مدرن و مادی و مصرفگرایانه است که نظیرش را فقط در سینمای آمریکا میتوان سراغ گرفت و بس. اصالت لذت، روابط جنسی آزاد، مصرفگرایی، عدم تمایل به ازدواج، خشونت و قدرتطلبی از مؤلفههای اصلی این نوع سبک زندگی است.
جالب است بدانید پدر باراک اوباما، همسر و فرزند خود را در حالی که باراک ۳ ساله بود، ترک کرد. پس از جدایی پدر در زمان نوزادی خود، آنجلینا جولی نیز با مادر خود زندگی کرده است. تام کروز، هالی بری، ساموئل ال جکسون، مارلین مونرو، جک نیکلسون، جودی فاستر، آل پاچینو، جان لنون و بسیاری دیگر از هنرپیشگان هالیوود، نیز وضعیتی مشابه را داشته و به خاطر ترک پدر، با مادران خود زندگی کرده اند. خانواده تک والدی، اکنون به بخشی از جامعه آمریکا بدل گشته و نه تنها در پرده سینما، بلکه زندگی واقعی هنرمندان آن را نیز در بر می گیرد.
سوپراستارها در هالیوود نقش بسیار مهمی دارند؛ سوپراستارهای زن و مردی که اساس صنعت سینمای آمریکا بر آنها و جذابیتهای فیزیکی آنها گذاشته میشود و به طور ناخودآگاه به عنوان الگوی پوشش و تیپ ظاهری جوانان در سراسر جهان قرار میگیرند. هالیوود با انتخاب چهرهها و هیکلهای خاصی به عنوان بازیگر، زیباییشناسی خود را به همهی جهان تحمیل میکند. در حقیقت هالیوود و صنعت رسانهای سینمایی آمریکاست که تعریف میکند چه کسی زیبا و چه کسی زشت است و این زیبایی با آنچه در فرهنگ اقوام مختلف تا به حال وجود داشته متفاوت است.
روشن است که خانواده مهمترین و اساسی ترین واحد اجتماعی است که از منظر قرآن کریم تامین کننده یکی از نیازهای حیاتی بشر یعنی آرامش می باشد. به عقیده رهبر انقلاب، پایه و سلول اصلی در یک جامعه، خانواده بوده و خانواده سالم، لازمه پیشرفت در جامعه است. وجود آیات و روایات بسیار در خصوص اهمیت ازدواج و تشکیل خانواده و راهکارهای عملی برای حفظ و تحکیم بنیان خانواده، حاکی از جایگاه و ارزش والایی است که این دین الهی برای آن قائل است. البته نه تنها دین اسلام بلکه سایر ادیان وحیانی نیز با وجود اختلافات طبیعی بین ادیان در موضوعات گوناگون، بر مسئله خانواده تاکید داشته و در آموزه های خود بدان پرداخته اند. از این اشتراکات می توان نتیجه گرفت که ازدواج سالم و تشکیل خانواده پایدار، امری فطری است که خداوند جهت رشد و رسیدن به کمال برای انسان مقرر کرده است.
خانواده تک والدی یا تک سرپرست، انواع مختلفی دارد که برخی از آنها همواره و در هر فرهنگی به طور عادی وجود داشته است. خانواده ای که یکی از والدین آن بر اثر فوت یا طلاق رسمی حضور نداشته و پدر یا مادر به تنهایی با فرزندان خود زندگی می کند. اما برخی دیگر از اشکال خانواده های تک والدی، مولود تمدن مدرن غربی و سبک زندگی بی بند و بار گونه آن است. ترک اختیاری یکی از والدین (به جای طلاق رسمی)، خیانت، روابط نامشروع و بارداری های ناخواسته، شایع ترین عوامل شکل گیری خانواده های تک والدی در آمریکا و سایر جوامع غربی است. هر کدام از موارد فوق به وفور در آثار نمایشی غربی قابل مشاهده است.
در این فیلمها سوپراستارها افرادی بیگناه و معصوم تصویر شدند، آنچنانکه مخاطبان جذب خانوادههای از هم گسیخته میشدند، سبک زندگی تک والدینی به شدت در فیلمها تبلیغ میشد و روند رو به افزایش تعداد چنین خانوادههایی نیز به طرز چشمگیری مشهود بود.
یکی از اولین و مشهورترین فیلمهایی که به این موضوع پرداخت و بسیار مورد توجه نیز قرار گرفت، فیلم ” کرامر علیه کرامر” بود.
عادی سازی والدین مجردی که همسرانشان را ترک کرده اتد و پاسخ به نیاز به همسر در قالب روابط به ظاهر دوستانه مقطعی به جای ازدواجهای پایدار، از جمله نکاتی است که در فیلم کرامر علیه کرامر قابل مشاهده است.
این فیلم در سال ۱۹۷۹ فروشی بالغ بر ۱۰۶ میلیون دلار داشته و با نامزدی در ۹ بخش در جشنواره اسکار، موفق به کسب ۵ جایزه آن نیز گردید؛ از جمله بهترین فیلم، بهترین کارگردانی و بهترین فیلمنامه اقتباسی.
با نزدیک شدن به قرن ۲۱، انقلابی عظیم در خانوادههای غربی نیز به وجود آمد، تغییراتی اساسی در شکل ساختاری و ارزشهای نهاد خانواده به وجود آمد، وفاداری زوجها به یکدیگر به شدت کاهش یافت، به عبارت دیگر نقش سنتی زن و مرد در چهارچوب خانواده به شدت دستخوش تغییر شد، زنان در خارج از خانه مشغول به کار شدند و اقتدار اقتصادیشان افزایش یافت.
گسترش افکار فمینیستی، قانونی شدن ازدواج همجنسبازها در برخی کشورهای غربی همگی از جمله عوامل مهمی بود، که مفهوم کلی خانواده در این کشورها تغییر داد.
بسیاری از افراطگراها بر این عقیده بودند که خانواده نهادی است که در آنجا حقوق فردی بالاخص حقوق زنان به عنوان مادر و همسر مورد تجاوز قرار میگیرد.
این طرز فکرها، سینمای غرب را نیز به شدت تحت تاثیر قرار داد، آنچنانکه فیلمسازان این سینما آثار زیادی در چهارچوب چنین نوع تفکری ساختند که همگی زنان را به سمتی ترغیب میکرد که خود را از این همه بیعدالتی نجات دهند و برای رسیدن به حقوق مساوی در کنار مردان و یا حتی بیش از آن از هیچ تلاشی فرونگذارند، حتی نادیده گرفتن احساسات مادرانهشان.
فیلم «سکوت برهها» ساخته «جانان دم» در سال ۱۹۹۱ از این دست فیلمهاست.
در این فیلم به طور آشکار درباره این مسئله بحث میشود که زنان برای رسیدن به حقوق خود باید نقش خود در خانواده را فراموش کنند.
چنین فیلمهایی به زنان میآموزد که چگونه مستقل باشند و برای اینکار باید تمامی خاطرات و احساسات خود در رابطه با خانواده را به دست فراموشی بسپارند.
از دید چنین سینمایی، دستیابی به یک زندگی موفق مستلزم جدایی از هرگونه تفکرات احساسی و زیر بار مسئولیت خانواده نرفتن است.
نتیجه چنین دیدگاه غیرمسئولانهای بنیان خانواده را بیش از پیش تضعیف کرده و باعث ترویج طلاق، خشونت و بیقیدی در مسائل اخلاقی و جنسی شده است.
منطق کلی حاکم بر تمامی این فیلمها، عادی سازی و کنار آمدن با این پدیده می باشد. به عبارتی دیگر، همه آنها سعی داشتند والدین مجرد و خانواده تک سرپرست را نه به عنوان یک معضل ریشه ای در خانواده مدرن امروزی مورد نقد آسیب شناسانه قرار دهند، بلکه به عنوان امری عادی که همواره برای مشکلات پیش روی آن راه حلی است از جنس خود مشکل، معرفی کرده اند. جالب است بدانید این امر فقط در تولیدات سینمایی و تلویزیونی خلاصه نشده و حتی آثار مربوط به کودکان و نوجوانان نیز از این قضیه مستثنی نشده اند. شگفت آور است که قهرمانان محبوب مشهورترین و محبوبترین انیمیشن های کمپانی والت دیزنی مولود خانواده های غیر طبیعی هستند. در اینجا چند مثال از خانواده تک سرپرست در تولیدات انیمیشنی کمپانی والت دیزنی ذکر می کنیم:
در انیمیشن پرطرفدار داستان اسباب بازی ها، صاحب اسباب بازی ها یعنی اندی با تنها مادر خود زندگی می کند و در هیچ یک از سه قسمت فیلم، اثری از حضور پدر اندی دیده نمی شود. این در حالی است که اندی نسبت به”وودی” اسباب بازی گاوچران، احساسی خاص شبیه به پدر بودن دارد. همانطور که لی آنریک کارگردان این مجموعه سه قسمتی نیز به این نکته اشاره می کند.
پرنسس جازمین نیز در انیمیشن علاءالدین وضعیتی مشابه اندی دارد. اما در این فیلم مادر اوست که داستانی نامعلوم دارد. به له در انیمیشن دیو و دلبر همراه با پدر خود به تنهایی زندگی می کند. دامبو فیل پرنده نیز با مادر خود است. امید است در آینده در گزارشی مجزا و به طور مبسوط، به خانواده های غیر متعارف در تولیدات نمایشی کودک و نوجوان پرداخته شود.
هالیوود امروزه بر صنعت سینمای جهان تسلط پیدا کرده است. این صنعت نهتنها در نشر فرهنگ مردم آمریکا بلکه نقش مهمی در توجه و جلب حمایت از سیاست خارجی آمریکا دارد. این صنعت نهتنها مروج خشونت و بیبندوباری است بلکه با ساخت فیلمهایی علیه ایران سعی کرده ذهنیت مردم جهان را نسبت به ایران تغییر دهد و فرهنگ و سیاست ایران را با پخش فیلمهای ضد ایرانی به سخره کشیده و یا ایران هراسی را در قالب نمایش به جهانیان نشان داده است. یا اینکه با ساخت فیلمهای ایرانی بیبندوباری، خشونت، همجنسگرایی و… را ترویج میدهد، چیزی که عملاً در جامعه ایران پذیرفته نیست، آن را مشروع نشان میدهد و یا ذهنیت مخاطب را به پذیرش آن در جامعه ایرانی دعوت میکند. ساخت فیلمهایی چون سیصد، آرگو، فرستاده، بدون دخترم هرگز، سی دقیقه نیمهشب و… در راستای جنگ نرم دشمن علیه ایران ساخته شده است. این صنعت در سیاستهای آمریکا اینقدر کاربرد دارد که سازمانی همچون پنتاگون که یک سازمانی نظامی است از این صنعت در جهت اهداف خود استفاده میکند. یکی از نهادهای اصلی ایالاتمتحده که بهصورت مستقیم و غیرمستقیم در این صنعت دخالت دارد و علاوه بر سانسور برخی فیلمها یا حمایتهای لجستیکی، به خط دهی موضوعی آثار نیز میپردازد، پنتاگون یعنی مرکز و مقر فرماندهی وزارت دفاع ایالاتمتحده آمریکا است. این نهاد از بدو تولد سینما، بهطور محسوس یا نامحسوس دخالتهایی در این مقوله داشت که از پرمخاطبترین اقدامات آن میتوان به پخش فیلم در پشت جبهههای نبرد جنگ جهانی اول اشاره کرد.
از این روست که مقام معظم رهبری در سال های اخیر بارها به موضوعات و مسائل فرهنگی و هنری اشاره کرده و به آن تاکید کرده اند: این توجه به هنر در مقولهی سینما و فیلمسازی نیز خود را نشان داده و موجب تأکید جدی رهبری بر جایگاه سینما و اثرگذاری آن میشود:« فیلم هم چیز جذابی است؛ سینما خیلی عنصر جذابی است، رسانهی فوقالعادهای است، یعنی واقعاً الان هیچچیزی مثل سینما نیست از لحاظ اثرگذاری».
علاوه بر این، نقش سینما در جامعه و کارکردهای آن در مناسبات امروزی به صورت جدی مدنظر رهبری بوده و بهدور از برخوردهای کلیشهای و حاشیهای مورد توجه قرار میگیرد. از این زاویه سینما به عنوان «کلیدِ پیشرفت کشور»معرفی میگردد:
« من میگویم الان کلید دست شما [سینماگران] ست. من شأن سینما را این میدانم. من میگویم امروز کلید پیشرفت این کشور، به میزان زیادی دست شماست».
بنابراین تاثیرگذاری و اهمیت این صنعت هنری استراتژیک بر کسی پوشیده نیست و با این حجم از تهاجم فرهنگی که کشور را فرا گرفته باید بیش از بیش به این هنر اهمیت و بهاء داده بشود.
برچسب ها :
ناموجود- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰