حجاب اجباری، منطقی هست یا نیست؟!
به گزارش مجمع رهروان امر به معروف ونهی از منکر استان اصفهان به نقل از شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ به نقل از کاشمربصیر، یکی از اهداف انقلاب اسلامی ایران که در مواضع رهبران این انقلاب و به ویژه بنیانگذار آن، حضرت امام خمینی(ره) به صراحت بیان شده است و نیز در شعارهای مردمی ظهور
به گزارش مجمع رهروان امر به معروف ونهی از منکر استان اصفهان به نقل از شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ به نقل از کاشمربصیر، یکی از اهداف انقلاب اسلامی ایران که در مواضع رهبران این انقلاب و به ویژه بنیانگذار آن، حضرت امام خمینی(ره) به صراحت بیان شده است و نیز در شعارهای مردمی ظهور و بروز مشخصی داشته، تحقق دین در جامعه و اجرای احکام دین مبین اسلامی در کشور بوده است.
شاید بنا به اقتضائات و ضروریات دوران مبارزات انقلابی، امکان و فرصت بیان جزء به جزء خواستهها و مطالبات مبارزان و انقلابیون فراهم نبوده؛ اما از بررسی اظهارنظرهای کلی میتوان به خوبی دریافت که ملت به پا خواسته ایران اسلامی، تنها به دنبال تغییر یک نظام سیاسی و جایگزین کردن افراد و نظامی دیگر در کشور نبودهاند، بلکه محتوای نظام جایگزین و اینکه نظام سیاسی جدید بر چه مبنایی میخواهد حکومت و کشور را اداره کند نیز مد نظر جدی مردم بوده است.
بارها در مواضع حضرت امام خمینی(ره) که مورد تأیید مردم نیز بوده است اعلام شده که قالب نظام سیاسی جایگزین نظام شاهنشاهی، جمهوری و متکی بر آراء مردم خواهد بود؛ اما محتوای این نظام، عبارت است از اسلام و آنچه که این دین مبین برای سیاست، اقتصاد، فرهنگ، اجتماع و… برنامه دارد.
به عبارتی تحقق برنامههای اسلام، در کنار آزادی واقعی و مشروع و استقلال از مستکبران و بیگانگان، محور خواستههای مردم انقلابی ایران بوده است.
پس از پیروزی انقلاب اسلامی، تحقق این خواستهها، هم مد نظر مسئولان، رهبران و نظریهپردازان نظام قرار میگیرد و هم از سوی مردم به عنوان یک مطالبه جدی مطرح میشود.
یکی از مهمترین و پرچالشترین مباحثی که در اوایل پیروزی انقلاب در حوزه فرهنگ و اجتماع مطرح میشود، مقوله حجاب بانوان و اختیاری یا اجباری بودن آن است.
شاید یکی از اولین مباحثی که در این زمینه مطرح میشود، موضعگیری حضرت امام خمینی(ره) در مورد تداوم فعالیت بانوان بیحجاب در ادارات دولتی، آن هم کمتر از یک ماه از پیروزی انقلاب اسلامی است.
حضرت امام(ره) در نیمه اسفند سال ۵۷ و در حالی که هنوز تنها بیست و اندی روز از پیروزی انقلاب گذشته بود فرمودند: « الآن وزارتخانهها- این را میگویم که به دولت برسد، آنطورى که براى من نقل مىکنند- باز همان صورت زمان طاغوت را دارد. وزارتخانه اسلامى نباید در آن معصیت بشود. در وزارتخانههاى اسلامى نباید زنهاى (بى حجاب) بیایند، زنها بروند اما با حجاب باشند. مانعى ندارد بروند اما کار بکنند، لکن با حجاب شرعى باشند، با حفظ جهات شرعى باشند.»
تنها یک روز پس از این موضع صریح حضرت امام(ره) بود که جمعی از بانوان معترض به حجاب اجباری در محل دانشگاه تهران تجمع کرده و با شعارهایی نسبت به اجباری شدن حجاب اعتراض کردند و در همان موقع، عده دیگری از مردم هم در بیرون دانشگاه تجمع کرده و در دفاع از حجاب و توصیه بانوان به رعایت این فریضه الهی، شعار میدادند.
این حرکات سرآغاز مباحثی بود که کم و بیش تا به امروز هم ادامه داشته است و آن اینکه آیا حجاب باید اجباری باشد یا خیر؟
شاید قبل از پاسخگویی به این موضوع باید به این سؤال پاسخ داد که آیا بیحجابی، یک جرم فردی است یا یک جرم اجتماعی؟!
در اصل اینکه بر اساس آموزههای دینی و آیات و نص صریح قرآن کریم، حجاب یکی از ضروریات دین اسلام است، شکی نیست و کمتر کسی است که مدعی شود اسلام مخالفتی با بیحجابی ندارد. به عبارتی به همان اندازه که همه قبول دارند در اسلام، آشامیدن مسکرات و مشروبات حرام است به همان اندازه هم همه قبول دارند که در اسلام، رعایت حجاب برای زنان واجب و بیحجابی حرام است.
پس در اصل اینکه از نظر دینی، بیحجابی یک جرم تلقی میشود شکی نیست؛ اما سؤال این است که آیا این یک جرم فردی است یا یک جرم اجتماعی؟!
توضیح آنکه برخی از محرماتی که در اسلام وجود دارد، جنبه فردی پیدا میکند و اگر کسی مرتکب آنها شد، هر چند مرتکب گناه شده و در پیشگاه خداوند مسئول است؛ اما چون آسیبی به دیگران وارد نمیکند از دایره دخالت حکومت اسلامی خارج است و وظیفه حکومت تنها این است که با امر به معروف و نهی از منکر و ترویج معارف دین، این گونه افراد را متقاعد به رعایت احکام اسلامی کند.
به عنوان مثال ترک نماز، یک عمل حرام است؛ اما علیرغم حرام بودن این موضوع و با اینکه در معارف دینی، به شدت مورد نکوهش قرار گرفته و حتی تصریح شده است که بین ایمان و کفر فاصلهای جز ترک نماز نیست، از آنجا که یک جرم اجتماعی به حساب نمیآید، حکومت هم در مورد آن دخالت نمیکند. یعنی هیچگاه کسی را به دلیل آنکه نماز نمیخواند، بازداشت و زندان و جریمه نمیکنند!
اما اگر کسی به عنوان مثال در سطح جامعه مرتکب یک سرقت کوچک هم بشود، از آنجا که باعث اضرار به غیر شده و به دیگران لطمه زده است، حکومت دخالت میکند و او را مورد مجازات قرار میدهد و حتی اگر حکومت هم دخالت نکند، خود مردم به عنوان یک مطالبه جدی از حکومت میخواهند که برخورد کند و لذا دیگر در اینجا نمیشود مانند برخورد با یک بینماز برخورد کرد!
حالا در مورد بیحجاب باید دید که از کدام نوع است. آیا مانند نخواندن نماز، تنها یک حرام فردی است که فرد باید در پیشگاه خداوند پاسخگو باشد یا مانند سرقت است که آرامش و امنیت جامعه را به خطر میاندازد؟!
در پاسخ باید گفت که رعایت حجاب دو فایده دارد. اولین فایده آن مربوط به فردی است که حجاب را رعایت میکند. بانویی که محجبه است علاوه بر اینکه به خودش شأن و شخصیت بخشیده و ارزش خود را حفظ کرده است، باعث ایجاد امنیت برای خود هم شده و در واقع نامحرمان و چشمهای ناپاک را با یک چراغ قرمز مواجه کرده است.
حالا اگر فایده حجاب فقط همین بود، طبیعی است که میتوان انتظار داشت حکومت اسلامی، حجاب را اجباری نکند و با بیحجاب برخوردی نداشته باشد و صرفاً به امر به معروف و نهی از منکر و تبلیغ حجاب اکتفا کند.
اما باید گفت که حجاب علاوه بر فوایدی که برای فرد دارد، تأثیر شگرف و مهمی نیز در اجتماع و زندگی فردی و خانوادگی دیگران دارد.
وقتی بانویی حجاب خود را حفظ میکند، در حقیقت آرامش روانی و فکری جامعه را حفظ کرده و با عدم نمایش زیباییها و جذابیتهای خود در سطح جامعه، از درگیر شدن ذهن دیگران که سرآٰغازی برای مزاحمتها و تخلفات بعدی است جلوگیری میکند. این موضوع نه تنها باعث امنیت برای همه زنان جامعه، که باعث امنیت برای بنیان و ستون خانوادهها میشود.
به تعبیر دیگر وقتی بانویی بدون رعایت حجاب در جامعه حاضر شود، با ایجاد زمینه برای نگاههای شیطانی که منجر به گناههای شیطانی میشود، هم آرامش جامعه را به هم میریزد و هم بنیان خانوادهها را سست و ویران میسازد.
حال چگونه است که اگر کسی کوچکترین کالایی را از فردی سرقت کند، مرتکب جرم شده و همه از حکومت میخواهند که با او برخورد کند، اما برخی انتظار دارند اگر بانویی بدون رعایت حجاب، بستر گناه و از بین رفتن ایمان جامعه و نیز متزلزل شدن خانوادهها را فراهم آورد، آزاد باشد و حکومت اسلامی به عنوان متولی حفظ امنیت و آرامش جامعه، او را مجبور به رعایت حجاب نکند؟!
یک نکته مهم دیگر هم این است که با توجه به دو فایده فردی و اجتماعی حجاب که ذکر شد، اگر بیحجابی آزاد باشد و آن وقت عدهای از بانوان، باحجاب و عدهای دیگر بدون حجاب در جامعه ظاهر شوند؛ هر چند فایده فردی حجاب نصیب بانوان محجبه میشود اما فایده اجتماعی آن دیگر در جامعه وجود نخواهد داشت و به عبارت دیگر همان عدهای که بدون حجاب در جامعه حاضر میشوند، هر چند هم اندک باشند، باز هم امنیت روانی و آرامش جامعه و خانوادهها را با مخاطره مواجه میکنند و حتی حجاب سایر بانوان محجبه نیز دیگر فایده اجتماعی چندانی نخواهد داشت.
در کنار این مباحث نظری نباید از نظر دور داشت که در حال حاضر بر اساس قوانین کشور ما، رعایت حجاب اسلامی در جامعه ضروری است و حضور بدون حجاب در عرصه عمومی، یک جرم و قانونشکنی تلقی میشود و لذا حتی آنانی که مخالف حجاب اجباری هم هستند ملزم به رعایت قانون میباشند و باید به قوانین کشور احترام بگذارند.
به عنوان مثال ممکن است بنده اعتقاد داشته باشم که نصب چراغ راهنمایی در فلان تقاطع ضرورتی ندارد. اما آیا حق دارم از چراغ قرمز این تقاطع عبور کنم؟! قطعاً خیر. راه آن این است که من با شورای ترافیک نامهنگاری کنم و دلایل خودم را مطرح کنم، اما تا وقتی که در آن تقاطع چراغ راهنمایی وجود دارد، من نیز چنین حقی ندارم که از چراغ قرمز عبور کنم و اگر عبور کردم، قطعاً راهنمایی و رانندگی باید من را جریمه کند!
پس در نهایت باید گفت از آنجا که بیحجابی، در کنار آن که یک حرام فردی است، به خاطر تأثیر و عواقب منفی آن بر روی دیگر افراد جامعه، یک حرام اجتماعی هم محسوب میشود لذا اجباری بودن حجاب در جامعه، قابل دفاع است و همچنین از آنجا که رعایت حجاب در قوانین کشور، الزامی است، به لحاظ حقوقی نیز تا وقتی این قانون بنا به خواست اکثریت جامعه پابرجاست، کسی اجازه قانونشکنی ندارد و طبیعتاً نهادهای مسئول نیز باز به لحاظ قانونی، اجازه سکوت و بیتفاوتی در برابر قانونشکنی را ندارند.
نویسنده: محمد فیض عارفی (دانشجوی کارشناسی ارشد تاریخ انقلاب)
برچسب ها :
ناموجود- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰