تاریخ انتشار : شنبه 2 دی 1396 - 18:11
کد خبر : 20287

میدان مسابقه فضیلت(خوان حکمت)

میدان مسابقه فضیلت(خوان حکمت)

به ما گفتند قرائت قرآن راه تعالی درجات بهشت است. این روایت را هم از وجود مبارک پیغمبر(ص) نقل کردند که «فَإِذَا دَخَلَ صَاحِبُ الْقُرْآنِ الْجَنَّهًْ قِیلَ لَهُ ارْقَأْ وَ اقْرَأ»،(۱) نه «اقْرَأْ وَ ارْقَ‏»! به مردان بهشتی می‌گویند یک درجه بالا بیا و بخوان، چون پایین هستی توفیق قرائت قرآن به دست شما نمی‌آید.

به ما گفتند قرائت قرآن راه تعالی درجات بهشت است. این روایت را هم از وجود مبارک پیغمبر(ص) نقل کردند که «فَإِذَا دَخَلَ صَاحِبُ الْقُرْآنِ الْجَنَّهًْ قِیلَ لَهُ ارْقَأْ وَ اقْرَأ»،(۱) نه «اقْرَأْ وَ ارْقَ‏»! به مردان بهشتی می‌گویند یک درجه بالا بیا و بخوان، چون پایین هستی توفیق قرائت قرآن به دست شما نمی‌آید. نمی‌گویند قرآن بخوان تا بالا بیایی، می‌فرمایند اول یک مقدار بالا بیا که باید بفهمی قرآن چیست، تلاوت قرآن یعنی چه، کلام چه کسی را داری می‌خوانی، کتاب چه کسی را داری می‌خوانی، شرایط قرائت را پیدا بکن «ارْقَأْ» بالا بیا! «وَ اقْرَأ» بخوان!
ضرورت تطهیر دهان برای قرائت قرآن
این بیان نورانی حضرت رسول(ص) است که فرمود: «طَهِّرُوا أَفْوَاهَکُمْ‏ فَإِنَّهَا طُرُقُ‏ الْقُرْآن‏».(۲) شما اگر بخواهید قرآن بخوانید در نماز یا غیر نماز و بگویید (إِیَّاکَ نَعْبُدُ وَ إِیَّاکَ نَسْتَعینُ)، وضو گرفتن تنها کافی نیست، دهان را پاک کنید، نه دندان را! آن پاک کردن دندان با مسواک است و ثواب خاصّ خودش را دارد، فرمود: دهان را پاک کنید، مگر نمی‌خواهید قرآن از اینجا عبور کند؟ از دهان آلوده اگر قرآن عبور کند مثل اینکه از لوله‌ای آلوده آب تمیز عبور کند، به هر حال آلوده می‌شود! فرمود دهان را پاک کنید! حرف بد از این دهان درنیاید! دروغ و فحش و خلاف و مسخره کردن از این دهان درنیاید! غذای ناپاک از این دهان فرو نرود! این غذا، غذای طیّب و طاهر باشد تا قرآن تلاوت کنید، با این حال نماز و قرآن می‌خوانیم، دعاهایی که مشتمل بر قرآن است را می‌خوانیم، خود قرآن را هم می‌خوانیم. فرمود اگر به انسان بهشتی گفتند بالا بیا و بخوان، نه بخوان و بالا بیا، از آن جهت است که خواندنِ قرآن یک مقدار مشروط به بالا آمدن است. اگر فرمود: (تَعالَوْا إِلی کَلِمَهٍ سَواءٍ بَیْنَنا وَ بَیْنَکُمْ)(۳) یا (تَعالَوْا أَتْلُ ما حَرَّمَ رَبُّکُمْ عَلَیْکُمْ)،(۴) از همان اول به ما گفتند بالا بیا تا بتوانی بخوانی! یعنی یک قدم بالا بیایید تا دستتان به این حرف برسد! این «تعال» یک تعبیر رایج عرب‌زبانها بود.
چو سرو و سنبله بالاروش کن         * * *             بنفشه‌وار سوی پست منگر(۵)
در بین این گیاهان می‌گویند بنفشه همیشه سرش خم است؛ امّا سرو و سُنبله به طرف بالا نگاه می‌کنند. می‌گویند اگر می‌خواهید ترقّی کنید یک مقدار باید بالانگر باشی، بالا بیا تا ببینی و به بهشتی هم می‌گویند بالا بیا و بخوان! «ارْقَأْ وَ اقْرَأ»؛ منتها توان بالا آمدن را باید در دنیا تهیه کند، آنجا راهی برای کسب عمل صالح نیست؛ هر کسی هر درجه‌ای که در دنیا فراهم کرده است، مهمان همان درجه است.
پرکردن خلأ فکری مردم، مهم‌تر از سیر کردن شکم آنان
انسان می‌تواند در زمان خودش اثر بگذارد، در زمین خودش اثر بگذارد و جامعه و شهر خودش را نورانی کند. این در امکانات انسان هست، چرا ما از این فرصت بهره نبریم؟! دستِ بگیر را خدا دوست ندارد: «الْیَدُ الْعُلْیَا خَیْرٌ مِنَ الْیَدِ السُّفْلَی‏»،(۶) آدم اگر بتواند در شهری زندگی کند که دیگران در سایه نور او به سر می‌برند، چرا ما او نباشیم؟ در زمانی زندگی کند که دیگران از نور او بهره ببرند، چرا ما آن شخص نباشیم؟ برای همه ممکن است که طوری زندگی کنند که دیگران در کنار سفره او باشند. حاتم طایی شدن خیلی مهم نیست، شکمِ مردم را پُر کردن بخشی از فضیلت را دارد؛ ولی جان مردم، عقل مردم، روح مردم، فکر مردم را پُر کردن «وَ اجْعَلْ… قَلْبِی بِحُبِّکَ مُتَیَّما»(۷)یا «امْلَأْ قَلْبِی حُبّاً لَکَ»(۸) آن مهم است که آدم بتواند این خلأ فکری جامعه را برطرف کند، جامعه‌ای که گرفتار خلأ فکری نیست، نه راه کسی را می‌بندد، نه بیراهه می‌رود، نه از تحریم می‌هراسد و نه از تهدید، بلکه مستقل خواهد بود، نظام اسلامی هم باید همین‌طور باشد، راه باز است. از خانه شروع کردن و به محلّه و کوی و برزن رسیدن و به کشور رسیدن، این راه‌ها ممکن است. فرمود: شما می‌توانید این‌چنین باشید و بدانید که حرمت مسجد به وسیله شماست، این کم مقامی نیست! در آیه (فی بُیُوتٍ أَذِنَ اللَّهُ أَنْ تُرْفَعَ)(۹)، مصداق بارز این (بُیُوتٍ) مسجد است و حرم است و امثال آنها؛ این جمله بعد، جواب سؤال مقدّر است که چرا این بیوت مقدس‌ هستند؟ چرا این بیوت (أَذِنَ اللَّهُ أَنْ تُرْفَعَ)؟ چرا خدای سبحان این خانه را رفیع می‌کند؟ چون (یُذْکَرَ فِیهَا اسْمُهُ یُسَبِّحُ لَهُ فِیهَا بِالْغُدُوِّ وَ الْآصال* رِجالٌ لا تُلْهیهِمْ تِجارَهًْ وَ لا بَیْعٌ عَنْ ذِکْرِ اللَّهِ)(۱۰)، این جواب آن سؤال مقدّر است؛ یعنی اگر یک سلسله خانه‌ها این‌طور است و در مقابل یک سلسله عصرها و زمان‌ها این‌طور است، برای اینکه مردان الهی در آن زمان و زمین زندگی می‌کنند، انسان هم می‌تواند این چنین باشد و این راه هم باز است!
عدم وجود تزاحم در میدان مسابقه فضایل
فرمود: مسابقه بدهید به بهشتی که (عَرْضُهَا السَّماواتُ وَالْأَرْضُ)؛ یعنی میدان مسابقه این است؛ حالا اگر کسی خواست متواضع باشد، باتقوا باشد یا ده میلیون نفر در یک شهر جمع شدند و همه‌شان می‌خواهند متواضع و عادل باشند، هیچ زحمتی نیست! امّا دو نفر اگر خواستند صدرنشین باشند، اولِ دعواست! فرمود در فضیلت هیچ تزاحمی در آن نیست، میدان مسابقه فضیلت ،(عرضها السَّماواتُ وَ الْأَرْضُ) است! بهشت این‌چنین است که هیچ تزاحمی نیست. در جهنم، اولِ تزاحم است، چون جهنمی‌ها را در جای بسته و تنگ عذاب می‌کنند (مُقَرَّنینَ فِی‌الْأَصْفادِ؛ و در آن روز، مجرمان را با هم در غل و زنجیر می‌بینی! (که دست‌ها و گردن‌هایشان را به هم بسته است)(۱۱) این‌طور نیست که به اینها جای باز و گسترده بدهند و بگویند اینجا باش و بسوز، بلکه اینجا مکان بسته و محدود است؛ پس این فشار برزخی و فشار جهنمی هم دامنگیر اینهاست. بنابراین انسانی که شرح صدر دارد می‌تواند در بهشت زندگی کند و فضای زندگی خود را بهشتی کند، عصر خود را بهشتی کند و دیگران را در این فضای نورانی جا دهد؛ این مقام، مقام انسانیّت است که وجود مبارک پیغمبر(ص) آن حدیث نورانی را فرمود که خانه‌هایتان را آرامگاه قرار ندهید! فرق است بین آرامگاه که چند مُرده در آن هستند با خانه‌های شخصی «نَوِّرُوا بُیُوتَکُمْ بِتِلَاوَهًِْ الْقُرْآنِ وَ لَا تَتَّخِذُوهَا قُبُورا»(۱۲)، چند نفر هستند که در یک آرامگاه زندگی می‌کنند، برای اینکه خبری از قرآن و نماز در آن خانه نیست؛ فرمود این قبرستان است! اینجا آرامگاه خانوادگی است! شما می‌توانید خانه‌هایتان را مثل مسجد و حرم نورانی کنید!
  بیانات حضرت آیت‌الله جوادی آملی(دام‌ظله) در جلسه درس اخلاق در دیدار با جمعی از دانشجویان و طلاب ، قم؛ ۷/۳/۹۴
مرکز اطلاع‌رسانی اسرا
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
۱. بحارالانوار، ج۸۹ ، ص۲۲.   2. إرشاد القلوب دیلمی، ج‏۱، ص۱۸۴.   3. آل عمران، ۶۴.   4. انعام ، ۱۵۱.   5. دیوان شمس، غزل۱۰۴۴.   6. الکافی(ط ـ الإسلامیه)، ج۴، ص۱۱.   7. مصباح المتهجد و سلاح المتعبد، ج‏۲، ص۸۵۰.   8. الکافی(ط ـ الإسلامیه)، ج۲، ص۵۸۶.   9.نور ، ۳۶   10. نور ۳۷   11.الکافی(ط ـ الإسلامیه)، ج۲، ص۶۱۰.   12. ابراهیم، ۴۹، ص، ۳۸.
خوان حکمت روزهای یکشنبه منتشر می‌شود.    

ثبت نام در مجمع

برچسب ها :

ناموجود
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.

مساجد