آیا دین بیشتر از سرطان آدمیان را به کام مرگ میکشاند
آیتالله سیدمصطفی محققداماد در نشستی که چندی پیش با عنوان «صلح و جنگ، امر به معروف و نهی از منکر» در دانشگاه شهید بهشتی برگزار شد، به واکاوی تأثیرات بدفهمی نسبت به نهاد «امر به معروف و نهی از منکر» پرداخت و اظهار کرد: «اگر گوش کنیم، در منطقه ما صدای کشت و کشتار زنان،
آیتالله سیدمصطفی محققداماد در نشستی که چندی پیش با عنوان «صلح و جنگ، امر به معروف و نهی از منکر» در دانشگاه شهید بهشتی برگزار شد، به واکاوی تأثیرات بدفهمی نسبت به نهاد «امر به معروف و نهی از منکر» پرداخت و اظهار کرد: «اگر گوش کنیم، در منطقه ما صدای کشت و کشتار زنان، کودکان و مردان را میشنویم که در جنگ کشته و سربریده میشوند. این جنگ به نام دین و خدا انجام میشود. من منکر نیستم نباید همه آدمکشیهای قرن بیستم را به نام دین تمام کرد، اما به نظر من دین بیشتر از سرطان انسانها را کشته است.دین در طول تاریخ عامل مهمی در خونریزی بوده است. به اعتقاد من دینی آدمها را کشته که تبدیل به ایدئولوژی شده است. پس عقیده رادیکال، انسانها را میکشد. نباید از خطر عقیده رادیکال غافل شویم، عقیده قدرت بسیار بالایی دارد. جهاد هم به دنبال عقیده میآید، پشت این خنجرها عقیده است. اگر انسان فکر کند و با فکر کاری را انجام دهد انسانها کشته نمیشوند. یکی از نهادهایی که سبب عداوت، تلخ گویی، بدگویی و دشمنی نسبت به دیگران شده همین نهاد مقدس «امر به معروف و نهی از منکر» و بدفهمی آن است.»انتشار سخنان تقطیعشده محققداماد با این عنوان که «دین بیشتر از سرطان انسانها را میکشد» علاوه بر ایجاد سوء فهم در جامعه، منجر به بروز واکنشهایی به این سخنان شده است. از جمله مهدی نصیری در یادداشتی با عنوان «متهم کشتارهای گسترده انسانها در تاریخ کیست؟ ادیان و خداباوران یا ماتریالیستها و سکولارها» به نقد سخنان وی پرداخته است که طلیعه آن چنین است:«اگر گوینده این سخنان مجهول بود، ذهن انسان به این سو میرفت که گوینده یا فردی دینستیز است و یا فرد عوامی که از بدیهیات تاریخ جنگها و خونریزیها بویژه در دوران معاصر و همین سالهای جاری بیخبر است و به همین دلیل دین را عامل اصلی خونریزیها و کشتارها دانسته که برای بشریت از سرطان هم کشندهتر بوده است! لازم است در این مورد، به چند واقعیت از تاریخ جنگها اشاره شود تا بطلان این گونه حرف زدنها و رجزخوانیها علیه دین روشن شود».نصیری در ادامه یادداشت خود به بیان آماری از جنگهای جهانی پرداخته است و در صدد اثبات این مدعا برآمده که عامل بیشترین کشتارهای دهههای اخیر، انگیزههای امپریالیستی و انتقامجویانه دولتهای سکولار بوده است. البته که مدعای مهدی نصیری سخنی درست است و یقینا محققداماد نیز از این واقعیت آگاه است که زیادهخواهی بشر و روحیه استکبارطلبی در او، عامل اصلی جنگافروزیها در طی تاریخ است؛ اما ظاهرا جناب نصیری متوجه فحوای کلام جناب محققداماد نبوده است.این عبارت که دین بیشتر از سرطان انسانها را به کام مرگ فرو برده است، گزاره مجهولی است که از نمایاندن معنای مورد نظر گوینده خود، ناتوان است. روشن است که جناب محققداماد میانگین کشتهشدگان فتنههای مذهبی و همچنین کشتهشدگان بیماری سرطان را استخراج نکرده و در سنجه قیاس ننهاده است تا اثبات شود آیا دین کشندهتر است یا سرطان. بلکه به نظر میرسد مقصود وی، آشکار ساختن خطر باورهای اعتقادی جزماندیشانه یا همان دگماتیسم مقدس است. این اندیشه به خودی خود گفتار درستی است؛ اما مقایسه این موضوع با بیماری سرطان میتواند دستمایهای شود تا ناباوران به آموزههای توحیدی برای هجمه به کارکردهای دین انگیزه پیدا کنند.به نظر میرسد، بخش دوم سخنان محققداماد بیشتر میتواند محل نقد و اشکال واقع شود. وی در بخش دوم سخنان خود اظهار کرده است: «امام حسین(ع) برای امر به معروف و نهی از منکر قیام کرد اما امام حسین(ع) نه جهاد کرد و نه امر به معروف؛ بلکه ایشان برای دفاع از دموکراسی حرکت کرد؛ یعنی نگذاشت کسی به زور از شخصی رای بگیرد. در زیارت عاشورا هم بارها میگوید: «اِنی سِلْمٌ ِلِمَنْ سالَمَکُمْ وَ حَربٌ لِمَنْ حارَبَکُم» یعنی من جنگ ندارم و آنها خونریزی کردند.»این گفتار در مخالفت با نصّ صریح این روایت سیدالشهدا است که فرمودید: «انی لم اخرج اشراً و لا بطراً ولا ظالماً و لا مفسداً و انما خرجت لطلب الاصلاح فی امه جدی، ارید ان آمر بالمعروف و انهی عن المنکر». چنانکه مشاهده میشود امام حسین(ع) هدف خود از نهضت عاشورا را امر به معروف و نهی از منکر بیان میکند. سوای این اشکال، «دموکراسی» مفهوم نوظهوری است که میتوان تفسیرهای متفاوتی از آن ارائه کرد و انطباق آن با نهضت عاشورا نیازمند پژوهش و تأمل بیشتر است. اینکه «کسی به زور از کسی رأی نگیرد» معنای سطحی و سادهاندیشانه دموکراسی است که بیان آن از جانب شخصیت علمی مانند محققداماد عجیب به نظر میرسد.استفاده از عناوین جدید برای تحلیل رویدادهای تاریخی خصوصا تاریخ اسلام، گرچه به روشنتر شدن آن رویدادها کمک میکند و موجبات درک و فهم بیشتر و بهتر آنان را فراهم میسازد اما استفاده خطابی و فرمایشی از این عناوین، میتواند سیمای حقایق تاریخی را غبارآلود سازد و مانع فهم صحیح آن شود.مصطفی شاکری
برچسب ها :
ناموجود- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰