تفاوت عدالتخواهی مصداقی با نقد چیست؟
فارس پلاس؛ رهبرانقلاب بارها فرمودند در عدالتخواهی مصداق سازی نکنید و توضیح دادند که اسم بردن و متهم کردن در این مسیر نه شرعی است و نه قانونی؛ چرا؟ چون احتمالا به دلیل ضعف اشراف ما به ابعاد مسئله دچار خطا شویم و تهمتی ناروا را متوجه کسی بکنیم. ادامه ماجرا هم معلوم است که
فارس پلاس؛ رهبرانقلاب بارها فرمودند در عدالتخواهی مصداق سازی نکنید و توضیح دادند که اسم بردن و متهم کردن در این مسیر نه شرعی است و نه قانونی؛ چرا؟ چون احتمالا به دلیل ضعف اشراف ما به ابعاد مسئله دچار خطا شویم و تهمتی ناروا را متوجه کسی بکنیم. ادامه ماجرا هم معلوم است که می تواند باعث محکومیت ما به جرم تهمت زنی شود.
پس مصداق سازی در منظر رهبرانقلاب یعنی ورود به حیطه پشت پرده و اطلاعات پنهانی که به دلیل عدم دسترسی عموم مردم، این اسناد نه قابل تایید و نه قابل رد است.
اما نقد ناظر به پدیده های آشکار است. هر آنچه علنی است قابل نقد است. اگر ضعفی می بینیم، اگر کاستی وجود دارد، حتی اگر نقطه قوتی هست، اقتداری هست همه و همه قابل نقد است. نقد هم ضعیف و قوی دارد. نقد قدرتمند آن است که خوب و بد را منصفانه به تصویر بکشد و برای جبران کاستی ها راهکار بدهد و برای تقویت نقاط قوت پیشنهاد ارائه کند. باز هم اینجا رهبرانقلاب تاکید دارند نقد باید دلسوزانه باشد. یعنی ناظر به اصلاح امور باشد.
اگر سخنان آقای رحیم پور ازغدی در نماز جمعه تیز، برّنده و مستند به آیات و روایات است باید از آن استقبال کرد و اگر خطبهای در نماز جمعه هیچ راهی نمیگشاید حتما باید آن را گفت و برای اصلاح آن مطالبه کرد. اینها همه نقد است. همه آشکار است. در جامعه مسلمین در حال وقوع است و همه شاهد آن هستیم.
اما اگر کسی سندی دستمان داد که هیچ کس نمیتواند آن را تایید یا تکذیب کند امکان عقلی نقد وجود ندارد. اساسا امکان هیچ کنشی وجود ندارد. ورود به این حوزه یعنی ورود به حوزه تردید. و مگر میشود با تردید کسی را متهم کرد؟ بنا به فرمایش رهبرانقلاب حتی با یقین از فساد اشخاص باز هم مجاز به اعلام نام او نیستیم. خود این اعلام نام بخشی از جریمه محسوب میشود. تبعات دارد. خانواده آن شخص میتواند تحت فشار قرار گیرد.
عدالتخواهی مصداقی یعنی با نقص اطلاعاتمان کسی را مجرم کنیم؛ یعنی حتی اگر به زعم خودمان اطلاعات کاملی داشته باشیم آن فرد را که هنوز در دادگاهی محکوم نشده است را مجرم کنیم؛ و آخر کار یعنی حتی اگر کسی در دادگاه مجرم شناخته شد را بی آبرو کنیم. این یعنی عدالتخواهی مصداقی. و تمام عدالتخواهی مصداقی سوار بر نقص اطلاعات، تردید و عبور از حدود شرعی است یعنی نام بردن و حکم صادر کردن است.
اما نقد ناظر بر همه مظاهر است. هرجایی که ضعف و قوت آشکاری هست قابل نقد است و ممنوعیت عدالتخواهی مصداقی به معنای بستن در نقد و نقادی نیست. علی کریمی خود فیش برق خانهاش را منتشر می کند. این اسراف در مصرف برق، آشکاری است که توسط صاحب خانه تایید شده و اعلام عمومی شده است پس قابل نقد است. نماز جمعهها برای جوانان و نوجوانان جذاب نیست، خب قابل نقد است. آشکار است و در پیش چشم همه ما است. فلان وزارت خانه در اجرای یک قانون که نتایجش علنی است عقب مانده است، باز هم قابل نقد است چون علنی است و ما نتیجه آن را نمیبینیم.
پس کلا همه دعوا حول این دو مسئله است : اولا سند ما باید محکم باشد یعنی اطلاعات آشکار و علنی که قابل تایید یا رد است و دوما اجازه آبرو بردن از اشخاص را نداریم حتی اگر محکوم شوند؛ اسم بردن از اشخاص چه پیش از محکومیت و چه پس از آن زیان دارد. هم به خود هم به دیگران.
هم باید دنبال عدالتخواهی بود، که به تعبیر رهبر انقلاب باید تبدیل به گفتمان شود و هم باید نقد کرد و هم باید مراقب بود درگیر عدالتخواهی مصداقی و آفتهای آن نشویم.
چرا عدالتخواهی مصداقی خطرناک است؟ (اینجا)
عدالتخواهی مصداقی نه! پس کدام عدالتخواهی؟ (اینجا)
برچسب ها :
ناموجود- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰