ظرفیت بی نظیر طب سنتی در استان همدان
خبرگزاری مهر -گروه استانها: با توجه به بازار داغ طب سنتی ایرانی و اقبال عمومی که از جانب مردم جهت درمان از این طریق وجود دارد، سو استفادههایی بعضاً به نام این طب از طرف افرادی سود جو در این زمینه صورت میگیرد.به همین منظور در گفت و گویی صریح با مامک هاشمی پزشک عمومی،
خبرگزاری مهر -گروه استانها: با توجه به بازار داغ طب سنتی ایرانی و اقبال عمومی که از جانب مردم جهت درمان از این طریق وجود دارد، سو استفادههایی بعضاً به نام این طب از طرف افرادی سود جو در این زمینه صورت میگیرد.به همین منظور در گفت و گویی صریح با مامک هاشمی پزشک عمومی، دکترای تخصصی طب سنتی ایرانی و عضو هیئت علمی دانشگاه علوم پزشکی همدان و مدیر گروه طب ایرانی دانشکده پزشکی که از متخصصین این عرصه در دانشگاه علوم پزشکی همدان است تلاش کردیم به برخی از سوالات پیرامون این مسئله پاسخ بدهیم.
* یک توضیح در مورد پیشینه طب سنتی و اینکه طب سنتی و ارتباط آن با طب مدرن از کجا شروع شده است بفرمائید.
طب سنتی ایرانی در واقع یک پزشکی با قدمت کهن است که در ایران و سرزمینهای فرهنگی ایران که فراتر از محدودهی مرزهای جغرافیایی فعلی است، سالها گسترش داشته و فعال بوده است و این سلسله آموزش و طبابت با این سبک درمان در این منطقهی فرهنگی وجود داشته است. در زمان صفویه با ورود پزشکهای غربی و پس از آن با تأسیس مدرسهی دارالفنون و آموزش طبابت در آن، البته در سالهای اول به صورت تلفیقی از طب سنتی و پزشکی غربی بود اما در ادامه به مرور قسمت طب سنتی آن حذف شد؛ طبابت در ایران به شیوه غربی رایج شد، بنابراین ما آموزش رسمی و دانشگاهی طب سنتی را از آن زمان در ایران نداشتیم تا سال ۱۳۸۶ که اولین بار طب سنتی در مقطع PhD برای پزشکان عمومی به عنوان یکی از رشتههای تحصیلات تکمیلی وزارت بهداشت پذیرفته شد و اولین بار در آن سال شروع به پذیرش دانشجو کرد، از سال ۱۳۸۶ تا الان ما حدود ۲۰ رشته محل داریم که طب سنتی را به پزشکان عمومی آموزش میدهند و تعدادی هم داروسازی سنتی داریم که از رشتههای PhD داروسازی میباشد.
*با توجه به بازار داغ طب سنتی و اقبال مردم به این مسئله، در مورد گستره طب سنتی، مرز طب سنتی و طب مدرن توضیح بفرمائید و آیا میتوان گفت که طب سنتی میتواند به تنهایی پاسخگوی همه نیازهای یک انسان اعم از حفظ تندرستی و درمان مشکلات سلامت باشد؟
حقیقت این است که شاید اگر آموزش دانشگاهی طب سنتی قطع نشده بود در واقع طب سنتی هم پیشرفت میکرد و هم جزئی از پزشکی رسمی کشور ما میشد اما متأسفانه چنین اتفاقی نیفتاد؛ اما اینکه بگوییم چه تأثیر و جایگاهی میتواند داشته باشد فقط منحصر به کشور و طب سنتی ما نیست ما در کشورهای دیگر هم طب سنتی داریم به عنوان مثال طب سنتی چین، هند و حتی در بعضی کشورها هم که طب سنتی کهن نداشتهاند، رشتههای طب مکمل جدیدی که از قرن نوزدهم به بعد ابداع شدهاند، وجود دارد.
بنابراین این یک مسئله جهانی است که کشورهای دیگر هم به این موضوع فکر کردهاند و حتی سازمان بهداشت جهانی هم در مورد این موضع هم تحقیق و هم نتیجه گیری هایی کرده است و اعتقاد آن بر این است که طبهای غیر رایج کشورها نقش بسیار مهمی در پیشگیری و درمان، به خصوص درمان بیماریهای مزمن دارند. چرا که بیماریهای حاد و اورژانس و بیماریهای عفونی تا حد قابل قبولی با پزشکی رایج قابل درمان اند اما بیماریهای مزمن زیادی وجود دارند که در حال حاضر معضل جهانی هستند و حتی در توصیههایی که سازمان بهداشت جهانی به کشورها ابلاغ کرده است به این موضوع اشاره شده است که طبهای مختلف با یگدیگر تلفیق بشوند و دیگر چیزی به اسم طب سنتی و طب رایج وجود نداشته باشد و طب به طور کلی حاصل تلفیقی از این طبها باشد و قسمتهای مفید و بدون عارضه طبهای سنتی در سیستم طب رایج کشورها ادغام شوند.
*پس با توجه به توضیحات شما اینکه ما گاهی در گوشه و کنار با ادعاهایی در مورد درمان سرطان با طب سنتی و یا درمان یک بیماری عفونی مانند کرونا با طب سنتی مواجه میشویم از نظر شما مبنای علمی و تأثیر گذاری است؟
طب سنتی یا طبهای مکمل میتوانند در درمان همه بیماریها مؤثر و مفید باشند اما نه اینکه بگوییم الان درمان قطعی و جایگزین بهتری هستند به عنوان مثال حتی میتوانند در مراحلی از درمان سرطان کمک بکنند اما اینکه بگوییم یک درمان قطعی و جایگزین بهتری برای درمانهای استاندارد فعلی هست در حال حاضر صحیح نیست ولی به طور کلی ادعاهای اغراق آمیز در مورد طبهای سنتی مکمل در همه جای دنیا وجود دارد و محدود به ایران هم نیست البته این ادعاها نیاز به اثبات دارند و تا زمانی که اثبات نشوند در حد ادعا باقی خواهند ماند.
*مسئلهای که اخیراً با توجه به تولید واکسن کرونا و عوارض آن مورد توجه قرار گرفته این است که تصوری در برخی از مردم مشاهده میشود که طب مدرن یک توطئه ای علیه مردم جوامع کمتر توسعه یافته است، آیا شما به این مسئله اعتقاد دارید و اگر جواب مثبت هست حدود این ادعا را چگونه تعریف میکنید.
اساساً منطق واکسیناسیون از شرق به غرب انتقال یافته است، در واقع مردم آسیا ترشحات گاوهای مبتلا به آبله گاوی را بر روی خراشی که روی پوست خود ایجاد میکردند میزدند و این مسئله بعدها به غرب منتقل شد و ایده واکسیناسیون از اینجا شکل گرفت یعنی اساساً در گذشته به صورت بومی و سنتی واکسیناسیون انجام می گرفته است از این گذشته با توجه به اینکه واکسیناسیون در حال حاضر در تمام دنیا انجام میشود این ادعا مورد قبول نیست البته نیاز است که ما نوع واکسن و شرایط ساخت آن را بشناسیم اما حتی با توجه به منطق طب سنتی و بومی ما هم واکسیناسیون مسئله صحیح و درستی است.
البته باید بدانیم که بین واکسن و دارو تفاوت وجود دارد یعنی ما نمیتوانیم بگوییم که چون ما دارو هایی داریم که میتواند در درمان کمک کننده باشد پس واکسن نزنیم یا به عنوان مثال اگر شواهدی وجود دارد که بعضی داروهای گیاهی روی بیماری کرونا مؤثر اند این به معنای درمان است و ارتباطی با مسئله واکسن ندارد چون واکسن جزئی از عامل بیماری زاست پس هیچ دارویی و هیچ گیاهی نمیتواند نقش واکسن را برای ما ایفا کند.
* اگر بخواهم به شکلی دیگر سوالم را مطرح کنم، آیا امکان دارد شرکتهای دارو سازی برای منافع خود و یا قدرتهای جهانی برای منافعی که برای خود ترسیم کردهاند رو به واکسیناسیونی بیاورند که منجر به کاهش جمعیت جهان شود؟
برخی از ایدههایی که در مورد واکسنها داده میشود نظیر مسائل ژنتیکی به قدری هزینه انبوه و سرسام آوری در تولید انبوه دارند که انجام آنها مقرون به صرفه نیست البته در مورد مواد نگهدارنده واکسنها بهتر است با یک متخصص داروسازی مشورت کنید ولی لازم به ذکر است که واکسیناسیون در کشور ما سالیان سال است که با پوشش بالا در حال انجام است و مسئله دیروز و امروز کشور ما نیست.
* اگر بخواهیم به مبحث خودمان برگردیم در حال حاضر چه مقدار از اصول طب سنتی ما مورد تأیید طب مدرن قرار گرفته و به عبارتی مستند و اثبات شده است؟
مشترکات طب سنتی ما با پزشکی رایج زیاد است چون طب سنتی ما مبتنی بر بدن مادی و مسائل فیزیولوژیک بدن است، ما طبهای مکملی داریم که به بدن مادی کاری ندارند مثل انرژی درمانی یا مثلاً طب سوزنی که با حوزهی انرژی بدن سر و کار دارد و با بدن مادی کاری ندارد و از طرفی از سال ۱۳۸۶ هم تعداد قابل توجهی از مقالات مستخرج از پایان نامهها به صورت مقالههای علمی ISI چاپ شده است، البته حیطه طب سنتی خیلی وسیع است و شاید محتواهای تولید شده مقدار کمی از این حیطه را پوشش داده باشد اما اگر از طرف دیگر هم به قضیه نگاه کنیم که اتفاقاً خیلی نمونههای زیادی هم دارد، بسیاری از تحقیقاتی که در دنیا توسط محققینی که پژوهشگر پزشکی رایج هستند و آشنایی با طب سنتی ندارند در حال انجام است موید مطالب طب سنتی است به عنوان مثال تحقیقاتی که در مورد خواب بر سلامت در دنیا انجام شده است با توصیههای حفظ الصحه طب سنتی در مورد خواب سازگار است البته به علت محدودیت تحقیق در این حوزه در دنیا با تحقیقاتی که در مورد پزشکی رایج در کل دنیا صورت میگیرد قابل مقایسه نیست.
*پس با توجه به نکات شما ما در حال حاضر در سطح جامعه باید تعداد کمی متخصص طب سنتی داشته باشیم پس این حجم از افرادی که در سطح کشور و حتی رسانهها در مورد طب سنتی صحبت میکنند و حتی درمانهایی ارائه میدهند برخواسته از کجا است؟ آیا مورد تأیید است؟
واقعیت این است که میزان تقاضایی که در جامعه به خدمات طب سنتی وجود دارد خیلی بیشتر از چیزی است که سیستم سلامت رسمی و دانشگاهی ما بتواند تأمین بکند و وقتی چنین نیازی باشد طبیعتاً از جاهای دیگر تأمین میشود.
نکته دیگر بحث فرهنگی ما است که در خیلی از محلها درمانگر های بومی و محلی داشتهایم اما آسیب این جاست که یک عدهای که نه جز افراد با سابقه این حوزه بودهاند و نه جز افراد تحصیل کرده سیستم جدید هستند آمدهاند و این نقطه ضعف را دیدهاند و میخواهند نفع خود را از این قضیه ببرند که این نفع میتواند شهرت، ثروت و یا حتی ارضای روانی باشد.
البته قوانین ما هم در این زمینه نارسا است، جرایم هم به خوبی بازدارنده نیست و نهادهای نظارتی ما هم نیرو و بودجه و وقت کافی برای نظارت به تمام این مسائل را ندارند اگرچه ما یک مشکل کلی هم با رسانهها داریم، رسانههای عمومی و مردمی مثل شبکههای اجتماعی، که هرکس هر محتوایی که بخواهد میتواند در آن بارگزاری بکند اما رسانههای رسمی مثل صدا و سیما به شکلی است در آن بیشتر تهیه کننده ها روی شناخت شخصی و سلیقهای یک کارشناسی را دعوت میکنند که البته این مطلب منحصر به حوزه بهداشت و درمان هم نیست اگرچه خیلی تلاشهای رسمی در این راستا شده است به عنوان مثال بارها انجمن علمی طب سنتی مکاتبات و جلسههایی با شورای سلامت صدا و سیما داشته است و در هر شهر و استانی دانش آموختههای این رشته را معرفی کرده و اعلام کرده که از این افراد استفاده شود و اگر بناست از فرد دیگری استفاده شود حتماً استعلام صورت بگیرد اما خیلی از مواقع این اتفاق نمیافتد و سلیقهای عمل میشود و افرادی دعوت میشوند که ممکن است حرفهایی بزنند که هم برای جامعه ضرر داشته باشد و هم برای آبروی طب سنتی خوب نباشد.
* آیا طب سنتی همان طب اسلامی است و آیا اصلاً چیزی به اسم طب اسلامی وجود دارد و تفاوت این دو اصطلاح در چیست؟
طب اسلامی به مفهومی که الان رایج شده است یک مسئله تازه تأسیس است چون ما همه ی حکمایی که در سلسلهی طب سنتی داشتیم به علت اینکه حکیم بودهاند تحصیلات دینی داشتهاند و طب را هم میخواندند اما هیچکدام هیچ وقت در طول تاریخ از لفظ طب اسلامی استفاده نکردهاند گرچه اگر احادیث و روایاتی در زمینه طب وجود داشته ممکن است به آن اشاره کرده باشند اما این اشاره به عنوان یک مجموعه مستقل، مشخص و مدون به اسم طب اسلامی وجود نداشته است به عنوان مثال ابن سینا به عنوان بنیان گزار فلسفه اسلامی هیچ وقت از چنین لفظی استفاده نکرده است. در واقع ما یک سری آموزههای طبی در اسلام داریم اما حجم آن به قدری نیست که بتواند به عنوان یک مکتب طبی مطرح بشود و حتی بعضی از مراجع هم نظرشان بر این بوده است که ما چیز مستقلی به اسم طب اسلامی نداریم ولی خوب آموزههای طبی در اسلام داریم.
*سطح آموزش طب سنتی در دانشگاه علوم پزشکی همدان چه شرایطی دارد؟
در سال ۹۹ برای اولین بار مجوز رشته PhD طب سنتی برای پزشکان عمومی به همدان داده شد و سه نفر پذیرفته شدند که هیچکدام از پزشکان بومی همدان نبودند و بهتر است که پزشکان بومی همدان برای انتخاب این رشته پیشقدم شوند.اما ما میدانیم که یک سری از طبیبهای سنتی قدیمی هنوز در همدان مشغول به کار هستند و خود آرامگاه ابن سینا به عنوان یک میراث فرهنگی و معنوی در همدان وجود دارد که میتواند جنبه جذب توریسم داشته باشد و میتوان به پشتوانه آن بحث توریسم درمانی را در طب سنتی راه اندازی کرد و همچنین اکنون ما در سطح استان سه دانش آموخته طب سنتی ایرانی داریم و حدود سه نفر دیگر نیز در آستانه فارغ التحصیل شدن هستند که همدانی بوده و در دانشگاههای سایر شهرها در حال تحصیل هستند.
*در سطح استان همدان چه ظرفیتها و امکاناتی برای فعالیت طب سنتی وجود دارد؟
یک تعداد قابل توجهی از پزشکان عمومی نیز در دوره کوتاه مدت طب سنتی شرکت کردهاند که الان به عنوان پزشک دوره دیده میتوانند خدمات طب سنتی را ارائه دهند، از طرفی میدانیم که به لحاظ جغرافیایی خیلی از گیاهان دارویی در این منطقه رویش دارند که اگر کسی بخواهد روی کارخانجات داروهای گیاهی سرمایه گذاری بکند و حتی کارهای سادهتری نظیر بسته بندی بهداشتی گیاهان دارویی را انجام دهد میتواند از این ظرفیتها استفاده کند به عنوان مثال تخم گشنیز در این منطقه به صورت انبوه و فراوری نشده به خارج از ایران صادر میشود که اگر بشود در داخل ایران فراوری بشود، ارزش افزوده خیلی زیادی خواهد داشت.پس هم از لحاظ دانشگاهی و هم از نظر جغرافیایی و هم از لحاظ قدمت تاریخی ظرفیت خیلی خوبی در همدان برای طب سنتی وجود دارد و نکته خوب دیگری هم که وجود دارد این است که به لحاظ فرهنگی مردم همدان گرایش خیلی خوبی به طب سنتی دارند.
برچسب ها :
ناموجود- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰