تاریخ انتشار : یکشنبه 19 اردیبهشت 1400 - 13:15
کد خبر : 111812

هر بار بستری می‌شدم حاج‌قاسم به عیادتم می‌آمد/ خاطرات رضا ایرانمنش از همراهی با سردار شهید سلیمانی

هر بار بستری می‌شدم حاج‌قاسم به عیادتم می‌آمد/ خاطرات رضا ایرانمنش از همراهی با سردار شهید سلیمانی

به گزارش مجمع رهروان امر به معروف ونهی از منکر استان اصفهان به نقل از گروه دیگر رسانه‌های خبرگزاری فارس، «وقت‌ سحر» عنوان ویژه‌برنامه سحر شبکه افق سیماست که با اجرای صابر خراسانی روی آنتن می‌رود. این برنامه با محوریت موضوع مهدویت، سحر بیست‌و‌چهارم ماه رمضان با دعوت از یک بازیگر جانباز و کاربلد حوزه

به گزارش مجمع رهروان امر به معروف ونهی از منکر استان اصفهان به نقل از گروه دیگر رسانه‌های خبرگزاری فارس، «وقت‌ سحر» عنوان ویژه‌برنامه سحر شبکه افق سیماست که با اجرای صابر خراسانی روی آنتن می‌رود. این برنامه با محوریت موضوع مهدویت، سحر بیست‌و‌چهارم ماه رمضان با دعوت از یک بازیگر جانباز و کاربلد حوزه دفاع‌مقدس پخش شد. رضا ایرانمنش در ابتدای گفت‌وگویش به جهت همشهری بودن با «حاج‌قاسم» و به عنوان کسی که سالیان سال در جوار حاج‌قاسم سلیمانی بوده است، تأکید کرد: من سالیان سال، در جوار حاج‌قاسم سلیمانی بودم. هر بار که در بیمارستان بستری می‌شدم حاج‌قاسم به عیادتم می‌آمد. حتی در وضعیتی که از روی گوشی حاجی را رصد می‌کردند، به اطرافیانش می‌گفته من باید بروم!

ایرانمنش در این برنامه به اجرای صبحگاه لشکر ۴۱ ثارالله اشاره کرد و گفت: ۴ سال و نیم در لشکر ۴۱ ثارالله در خدمت حاج‌قاسم بودم؛ سردار می‌گفتند صبحگاه را رضا باید اجرا کند. بعضی اوقات پیش می‌آمد که سرما خورده بودم و صدایم درنمی‌آمد و چه تلاوت قرآن و چه اجرای صبحگاه برایم امکان‌پذیر نبود اما حاج‌قاسم می‌گفت رضا باید باشد و اگر نباشد دلم می‌گیرد. 

او سپس به خاطره‌ای جالب و قابل تأمل از عملیات کربلای یک اشاره کرد که حاج‌قاسم ۵ روز نخوابیده بود؛ بازیگر نقش اول فیلم‌های «دکل» و «سجاده آتش» تصریح کرد: یادم می‌آید کربلای یک، ۵ روز بود حاج‌قاسم اصلا نخوابیده بود. ما برگشتیم خط را به بچه‌ها سپردیم و آنها پدافند کردند. حاج‌قاسم گفتند بچه‌ها من خیلی خسته‌ام؛ کسی هست مرا ببرد اهواز، ساعت ۶ صبح جلسه دارم؛ می‌خواهم در ماشین استراحت کنم. گفتم حاجی خودم هستم؛ کنار من نشست با شهید دلیجانی، هر ۲ آنقدر خسته بودند تا اهواز تکان نخوردند. 

وی افزود: جالب است بدانید زمانی که در تاریکی شب رانندگی می‌کردم، دست‌اندازهایی که خمپاره خورده بود، ماشین به زمین می‌خورد اما آنها اصلا تکان نمی‌خوردند. حدود ساعت ۵ و نیم صبح بود که آفتاب می‌خواست طلوع کند حاجی را بیدار کردم، نزدیک بود نماز قضا شود. گفت چرا بیدارم نکردی! سن و سال کمی داشتم و از این واکنش ناراحت شدم. بعد از جلسه سراغم را گرفته بودند که چرا آنقدر زود ناراحت می‌شوی. 

ایرانمنش خاطرنشان کرد: مردم بدانند اقتداری که الان داریم به برکت وجود حاج‌قاسم‌ها و شهدایی است که کم‌و‌بیش نام‌های‌شان را در تابلوها به اسم شهدا می‌بینیم؛ راحت از کنارشان نگذریم. آن مسؤولانی که به این میزهای مدیریت تکیه ‌زده و فکر مردم را نمی‌کنند، بدانند که شهدا از آنها نمی‌گذرند. ایرانمنش در ادامه به بازی نکردن در سینما و تلویزیون و کم‌کاری‌هایش اشاره کرد و گفت: کار حالم را خوب می‌کند و باعث می‌شود سر پا شوم اما نه صداوسیما، نه سینما و نه هیچ کارگردان و تهیه‌کننده‌ای به من پیشنهادی نداد. به قول برخی جانبازان عزیز، وقتی به بیمارستان می‌رفتیم با دوربین و عکاس سراغ‌مان می‌آمدند و عکسی می‌گرفتند. بعد از چند سال بیمارستان رفتن، این هم طبیعی شد و دیگر بیمارستان هم نیامدند. از بنیاد جانبازان هم توقعی ندارم، خیلی زحمت کشیدند که یک هفته پیش به من گفتند برو و فلان جا واکسن بزن! 

منبع: روزنامه وطن امروز

ثبت نام در مجمع

برچسب ها :

ناموجود
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.

مساجد