تاریخ انتشار : چهارشنبه 8 اردیبهشت 1400 - 10:54
کد خبر : 108746

آیت الله قمی خوی منافقانه رضاشاه را به خوبی می‌شناخت

آیت الله قمی خوی منافقانه رضاشاه را به خوبی می‌شناخت

به گزارش مجمع رهروان امر به معروف ونهی از منکر استان اصفهان به نقل از خبرنگار مهر، در سیزدهمین شب از برنامه ضیافت شبکه قرآن و معارف سیما، به مرور درجات فقهی و ابعاد مبارزاتی زندگی مرجع بزرگ شیعه «آیت الله سیدمحمد حسین طباطبایی قمی» با حضور حجت الاسلام علی اکبر مهدی پور، استاد و

به گزارش مجمع رهروان امر به معروف ونهی از منکر استان اصفهان به نقل از خبرنگار مهر، در سیزدهمین شب از برنامه ضیافت شبکه قرآن و معارف سیما، به مرور درجات فقهی و ابعاد مبارزاتی زندگی مرجع بزرگ شیعه «آیت الله سیدمحمد حسین طباطبایی قمی» با حضور حجت الاسلام علی اکبر مهدی پور، استاد و پژوهشگر حوزه علمیه قم پرداخته شد.

حجت الاسلام مهدی پور با اشاره به مقام علمی و اخلاقی آیت الله قمی اظهار داشت: پدر ایشان به تجارت شهره بود و اهل علم نبود؛ لذا مسیر سختی را برای ورود به مباحث دینی گذراند اما از سوی دیگر همین مسئله مزیتی داشت و آن این بود که به دلیل مکنت مالی، هیچگاه از سهم سادات و سهم امام برای امرار معاش استفاده نکرد.

وی با بیان اینکه آیت الله قمی از اصحاب سامرا به شمار می‌رود، گفت: اصحاب سامرا به پیش‌قراولان تحقیق و صاحبان نظریات دقیق و کارشناسانه مشهور هستند. لذا آیت الله سیدمحمود شاهرودی گفته است اگر آیت الله حاج آقا حسین قمی را در یک اتاق بگذاریم و همه علما را جمع کنیم، درِ آن را ببندیم و هیچ کتابی هم آنجا نباشد و آقای قمی با دیگران، بحث و مناظره و مباحثه کند؛ در این وقت است که عظمت و احاطه علمی ایشان معلوم می‌شود.

درجات بی نظیر معنوی آیت الله قمی

این نویسنده و پژوهشگر تاریخ اسلام بیان داشت: آیت الله میرزا محمدتقی شیرازی مشهور به شیرازی دوم، در دوران حیاتش احتیاطات را به آیت الله قمی ارجاع داد، آن هم در زمانی که ایشان هنوز رساله نداشته است. یعنی بیست سال پیش از اینکه ایشان رساله چاپ کند، استادش که اعلم روزگار بوده، احتیاطات را به مرحوم قمی ارجاع داده است.

وی درجات معنوی آیت الله قمی را بی نظیر خواند و افزود: روزی ایشان در حرم حضرت سیدالشهدا (ع) مشغول نماز جماعت بوده است که در حین نماز متوجه می‌شود در حاشیه فرشی که روی آن نماز می‌خواند، نوشته است “وقف حرم بالاسر”؛ ایشان بلافاصله نماز را می شکند و می‌گوید من دارم روی فرشی نماز می‌خوانم که وقف این قسمت نیست و دستور می‌دهد فرش را به مکانی که برای آنجا وقف شده، منتقل کردند.

نقش آیت الله قمی در نجات مردم مشهد از قحطی

مهدی پور خاطرنشان می‌کند: در سال ۱۳۳۶ قمری در مشهد قحطی شدیدی می‌شود. آیت الله قمی برای کمک به مردم، شخصاً به درِ خانه ثروتمندان می‌رود و برای مردم کمک جمع می‌کند. تاریخ نویسان نوشته اند که اگر ایشان نبود هزاران نفر در اثر گرسنگی کشته می‌شدند.

وی افزود: ایشان درس آموخته حوزه علمیه قم است؛ بعد از آن به تهران عزیمت کرده و ۵ سال در تهران در جلسات درس اساتید بزرگی همچون آقامیرزا حسن شیرازی، مرحوم شیخ فضل الله نوری و آقامیرزا محمدحسن آشتیانی کسب معرفت و دانش کرد. همچنین فلسفه و ریاضیات را در محضر اساتیدی چون مرحوم جلوه، آقامدرس زنونی، میرزا علی اکبر حکمی و میرزا هاشم رشتی آموخته است. لذا وقتی در مورد ایشان می‌گویند جامع معقول و منقول به معنی واقعی کلمه چنین بوده است.

استاد و پژوهشگر حوزه علمیه قم ادامه داد: ایشان سپس به نجف مشرف شد و به مدت ۱۰ سال در نجف کسب فیض کرده است. در این مدت نیز در جلسات درس مرحوم آخوند خراسانی، سید کاظم یزدی و آقارضا همدانی حاضر شده و نه تنها در محضر این اساتید در فقه و اصول متبحر شد که درس طاغوت ستیزی و مجاهدت و مبارزه با ظلم را نیز آموخت و سپس به سامرا رفته و محضر میرزای شیرازی را درک کرده است.

تربیت شاگردان برجسته

وی تصریح کرد: توجه و اشتیاق آیت الله قمی به تحقیق و تدبر در علوم دینی چنان بود که وقتی در مسیر تشرف به حج، در دمشق با سیدمحسن عاملی صاحب “عیان الشیعه” دیدار می‌کند، از ایشان تعدادی کتاب می‌خواهد که نشان می‌دهد در مسیر حج هم مشغول آموختن و پژوهش بوده است.

مهدی پور افزود: ایشان شاگردان بزرگی نیز تربیت کرده که ازجمله آنها باید از آیت الله میلانی، آیت الله خویی و آقا سید مجتبی قزوینی، آقاسید حسن بجنوردی، آقاشیخ کاظم دامغانی، آقاشیخ محمدعلی کاظمینی، شیخ ذبیح الله قوچانی، ملاعباس تربتی، حسین علی راشد، علامه امینی، سید صدرالدین جزایزی، میرزا احمد مدرس یزدی، میرزا مهدی حکیم، شیخ غلامحسین محامی و آقاشیخ عباس علی اسلامی یاد کرد.

وی گفت: نقل است که بعد از آقاسید ابوالحسن اصفهانی، مردم و علمای نجف از ایشان می‌خواهند که مرجعیت شیعه را بپذیرد؛ تا جایی که به ایشان اجبار می‌کنند. آیت الله قمی به قدری اشک می‌ریزد که اشکش بر سنگفرش‌ها جاری می‌شود. نقل است که ایشان به حرم حضرت سیدالشهدا (ع) می‌رود و آیت الله خویی و آقامهدی شیرازی که در محل بوده اند را صدا می‌زند و می‌گوید من دعا می‌کنم و شما آمین بگویید. این دو خوشحال می‌شوند و دست‌ها را بالا می‌آورند؛ ایشان می‌گوید خدایا اگر این مرجعیتی که به من داده شده به دین من لطمه می‌زند، من را از این دنیا ببَر. آن دو، دست‌ها را پایین می‌آورند؛ سید می‌گوید حکم می‌کنم که دعا کنید و آنها چنین می‌کنند. بعد از چند روز ایشان بیمار می‌شود، او را برای مداوا به بیمارستان بغداد می‌برند که در روز چهاردهم ربیع الاول در همان جا رحلت می‌کند.

نقش آیت الله قمی در شکل‌گیری قیام گوهرشاد

این پژوهشگر علوم دینی در خصوص نقش آیت الله قمی در شکل‌گیری قیام گوهرشاد و مبارزه با کشف حجاب رضاخانی بیان داشت: بعد از ۱۰ سالی که آیت الله قمی در سامرا سکونت داشت و یک مجتهد عالی رتبه شده بود، مردم مشهد از آیت الله میرزا محمد تقی شیرازی درخواست می‌کنند که مجتهد دانا و عالمی را به مشهد اعزام کند و ایشان هم آیت الله قمی را به آنجا می‌فرستد و ایشان عهده دار زعامت مردم و حوزه علمیه مشهد می‌شود.

وی افزود: در این بین چون حضور ایشان با اقدامات ضد مذهبی و ضد روحانیت رضاخان همراه شد، ایشان واکنش‌هایی نشان داد. در این هنگام از سوی رضاخان حکم شد که کارمندان باید لباس خاص بپوشند و همین مسئله آغاز مبارزات ضد استبدادی آیت الله قمی بود؛ یعنی چیزی حدود هفت سال پیش از غائله کشف حجاب. لذا ایشان در نخستین اقدام بیانیه داد و در سخنرانی‌ها مردم را علیه رضاشاه شوراند.

مهدی پور خاطرنشان کرد: وقتی ماجرای کشف حجاب پیش آمد، ایشان علما را جمع کرد و گفت «اسلام امروز فدایی می‌خواهد؛ به عقیده من اگر پیشرفت این جلوگیری از خلاف مذهب، منوط به کشته‌شدن ده هزار نفر که رأس آنها حاج‌آقا حسین قمی است باشد، ارزش دارد». سپس به همراه سایر علما، تلگراف‌هایی به رضاشاه زدند اما پاسخی دریافت نکردند و لذا ایشان به همراه دو فرزندش به تهران آمد و در باغ ملک حرم حضرت عبدالعظیم مستقر شد و بر دیدار با رضاشاه اصرار کرد.

آیت الله قمی خوی منافقانه رضاشاه را به خوبی می‌شناخت

این کارشناس تاریخ تشیع گفت: دلیل اصرار ایشان به دیدار با رضاشاه این بود که خیلی سال پیش از آن یعنی در دورانی که رضاخان هنوز سردار سپه بود و شاه نشده بود، دیداری با وی داشته است که در پاسخ به تملق شاه، گفته بود این کلام‌ها کافی نیست و دستور می‌دهد که شاه زمینه پیاده شدن احکام اسلام را فراهم کند، حوزه‌ها آزاد شوند و به حکومت سعودی فشار بیاورد تا بقا بقیع آباد شود اما رضاشاه دید که باایشان نمی‌تواند کنار بیاید؛ چرا که او انسان منافقی بود که در ملأعام به ظاهر با دستورات و مناسک مذهبی همراهی می‌کرد ولی در خفا به گونه‌ای دیگری بود و باور قلبی به اسلام نداشت.

مهدی پور افزود: آیت الله قمی چون چنین سابقه‌ای از رضاخان سراغ داشت، تصمیم گرفت خودش به تهران بیاید و به دیدار او برود. اما وقتی رضاخان وقتی متوجه حضور ایشان می‌شود، اعتراض می‌کند که چرا وقتی پاسخ تلگراف را نداده ام به تهران آمده اید! که ایشان فرموده بود من تلگراف نزدم که از شما اجازه بخواهم!

وی ادامه داد: با این حال رضاشاه نه تنها اجازه دیدار نداد که محل سکونت ایشان را محصور کرد؛ چرا که خیل عظیمی از مردم برای دیدار با مرجع تقلیدشان به سمت حرم حضرت عبدالعظیم سرازیر شده بودند. و آیت الله قمی را ممنوع الملاقات کرد. در مدت یک ماهی که ایشان محصور بود، مشهد در اعتراض به وضع مرجع تقلیدشان شلوغ شد وعلما در گوهرشاد تحصن کردند و مردم هم به آنها پیوستند. به قدری جمعیت زیاد شد که قزاق‌ها به میدان آمدند و روز جمعه ۲۰ تیر ماه ۱۳۰۴ شمسی، شب هنگام قزاق‌ها مردم را به گلوله بستند که در آن غائله حدود ۱۰۰ نفر به شهادت رسیدند.

عُمال شاه مرده و زنده را با هم دفن کردند

مهدی پور بیان داشت: در پی این اقدام، مردم باز هم به جمع متحصنین گوهرشاد پیوستند و جمعیت عظیمی تجمع کرد که حکومت توپ و مسلسل سنگین در پشت بام‌ها مستقر کرد و در آن روز، بیش از ۲۰۰۰ نفر را به شهادت رساند و ناجوانمردانه مردم معترض و شهید و مجروح را در بیرون شهر مدفون کردند، در حالی که برخی از آنها زنده بودند. آنها همچنین ۱۰۰۰ نفر را دستگیر کردند که در میان آنها بسیاری از علمای مطرح بودند که زندان و تبعید شدند و در پی این اتفاق، آیت الله قمی نیز به عتبات تبعید شدند.

وی افزود: البته این تبعید پایان مبارزات ضداستبدادی و ضداستعماری ایشان نبود؛ با شروع جنگ جهانی دوم و حمله انگلیسی‌ها به عراق آیت الله قمی با صدور فتوایی مردم را به مقابله با نیروهای مهاجم فرا خواند و دفاع از اسلام را جز برترین عبادت‌ها برشمرد.

استاد حوزه علمیه قم تصریح کرد: ایشان مدتی بعد از واقعه گوهرشاد، به قصد زیارت حرم مطهر امام رضا (ع) و به منظور پیگیری اقدامات گذشته خود به ایران بازگشت و از مشهد تلگرافی برای شاه فرستاد و در آن از دولت لغو کشف حجاب، انحلال مدارس مختلط، برپایی نماز جماعت و تعلیم قرآن و درس دینی در مدارس، آزادی حوزه‌های علمیه، کاهش فشار اقتصادی از زندگی مردم و تلاش برای تعمیر قبور ائمه بقیع (ع) را خواست اما وقتی متوجه شد دولت تصمیم ندارد به این خواسته‌ها تن دهد، دولت را تهدید کرد و با اعلان جنگ راهی تهران شد که همین امر و موج حمایت مردم و علما از ایشان باعث شد دولت عقب‌نشینی کرده و آنها را بپذیرد و بسیاری از خواسته‌های ایشان جامعه عمل پوشانده شد.

تقوا؛ نخستین توصیه آیت الله قمی

مهدی پور با بیان اینکه آیت الله قمی تقوا را در صدر امور قرار داده بود، خاطرنشان کرد: اگر ایشان امروز در میان ما بودند، ابتدا به تقوا توصیه می‌کردند که از هیچ چیز مهمتر نیست و سپس به تلاش شبانه روزی، به خصوص برای حوزه‌ها چرا که خودش نیز لحظه‌ای از عمرش را ضایع نکرده است.

گفتنی است، «ضیافت» عنوان ویژه برنامه ایست که در ماه مبارک رمضان به مدت سی شب، با اجرای سیدعلی قوامی پیش از افطار از شبکه قرآن و معارف سیما پخش می‌شود.

ثبت نام در مجمع

برچسب ها :

ناموجود
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.

مساجد