شعر دفاع مقد س زنده ا ست

رضا اسماعیلیبعد از پیروزی انقلاب اسلامی، جریان شعر انقلاب همچون طفلی تازه به دنیا آمده، در حال قد کشیدن و بالیدن بود که به ناگاه در ۳۱ شهریور ۱۳۵۹ با شروع جنگ تحمیلی و دوران دفاع مقدس، شعر انقلاب به ضرورت تغییر مسیر داد و با هویت و شناسنامهای جدید پا به عرصه وجود گذاشت.
رضا اسماعیلی
بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، جریان شعر انقلاب همچون طفلی تازه به دنیا آمده، در حال قد کشیدن و بالیدن بود که به ناگاه در ۳۱ شهریور ۱۳۵۹ با شروع جنگ تحمیلی و دوران دفاع مقدس، شعر انقلاب به ضرورت تغییر مسیر داد و با هویت و شناسنامهای جدید پا به عرصه وجود گذاشت. آغاز جنگ، تاریخ تولد «شعر دفاع مقدس» بود. «ما شعر جنگ و دفاع مقدس را اشعاری میدانیم که در بازه زمانی خاص یعنی از شروع جنگ (شهریور ۱۳۵۹ تاکنون) درباره کلیه مسائل مربوط به پایداری و مقاومت ایرانیان علیه رژیم عراق سروده شدهاند.» (۱)
با شروع جنگ، شاعران انقلاب با هوشمندی دریافتند که برای حفظ انقلاب و پاسداری از مرزهای میهن اسلامی، باید در سنگر قلم، همدوش رزمندگان اسلام بجنگند و مردم را در این نبرد نابرابر یاری کنند.
هشت سال مقاومت و پایداری دلیرانه در مقابل صدام بعثی که به تحریک قدرتهای استکباری و برای تثبیت موقعیت خویش در منطقه، داوطلب جنگ با ایران شده بود، تجربه بسیار ارزشمندی برای ملت سربلند ایران بود تا توانمندیها و قابلیتهای بالقوه خویش را به فعلیت درآورد و در چشم جهان بهعنوان ملتی استوار و ثابت قدم، موجودیت انقلابی خویش را به اثبات برساند.
نسل شاعران انقلاب نیز که از فردای پیروزی در قرارگاهی به نام «حوزه اندیشه و هنر اسلامی» – حوزه هنری فعلی- همدیگر را پیدا کرده بودند، فرزندان رشید همین ملت به پاخاستهای بودند که با توکل بر خدا و تحت رهبری الهی حضرت امام(ره) بنیان ۲۵۰۰ ساله نظام ستمشاهی را با «وحدت کلمه» فرو ریخته بودند و اینک در خوانی دیگر بهدنبال سرکوب هیولای افسارگسیختهای به نام «صدام حسین» بودند که با پشتیبانیهای نظامی، سیاسی و تبلیغاتی شرق و غرب برای پیشگیری از موج انقلاب اسلامی به صحنه آمده بود.
در آن روزهای خون و خطر و در فتنه خیز حادثه، بسیاری از شاعران انقلاب نیز در کسوت «شاعر- رزمنده» برای حفظ انقلاب اسلامی و پاسداری از آرمانهای شهیدان به خون خفته همدوش مردم به صحنه آمدند و همصدا با آنان شعار «جنگ، جنگ تا پیروزی» سردادند:
تا دشمن دین به جنگمان میآید
از خوف و درنگ، ننگمان میآید
فریاد بلند «جنگ تا پیروزی»
از حنجره تفنگمان میآید (۲)
پیشینه کنگره شعر دفاع مقدس
هرچند نسل شاعران انقلاب به ندای وجدان و به حکم رسالت انسانی خویش با حضور در جبههها و سرودن اشعار حماسی در مسیر پیروزی دفاع مقدس و ثبت حماسهآفرینیهای رزمندگان اسلام در هشت فصل عشق ایفای نقش میکردند، ولی با تداوم جنگ، احساس نیاز به تقویت ادبیات حماسی و تربیت شاعران جوان برای ثبت هنرمندانه دلاوریها و حماسهآفرینیهای مجاهدان نستوه و جانبرکف اسلام، مسئولان و فرماندهان فرهنگی جبهه انقلاب را به فکر سازماندهی جریان شعر دفاع مقدس انداخت. از همین رو «سپاه پاسداران انقلاب اسلامی» و بعدها «بنیاد حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس» با ایجاد واحد ادبیات برای تحقق این مهم گامهای اولیه را برداشتند و به برگزاری کنگرههای سالانه شعر دفاع مقدس پرداختند.
به پیشنهاد «مجید زهتاب» که خود یکی از شاعران نسل اول انقلاب است، کلید طراحی و برگزاری کنگره شعر دفاع مقدس به همت سپاه پاسداران زده شد. وی با همراهی و همدلی زنده یاد احمد زارعی و سردار بهروز اثباتی در سال ۱۳۶۵ اولین کنگره شعر جنگ را در دانشگاه شهید چمران اهواز و با حضور شاعرانی چون حمید سبزواری، قیصر امینپور، سید حسن حسینی، محمدعلی مردانی، محمود شاهرخی، حسین اسرافیلی، ساعد باقری، علیرضا قزوه، محمدرضا عبدالملکیان، سپیده کاشانی، سیمیندخت وحیدی و… برگزار کرد.
شنیدن سخنان و خاطرات مجید زهتاب از چگونگی شکلگیری کنگره شعر جنگ(دفاع مقدس) شنیدنی است. وی در مصاحبهای در مورد تاریخچه شکلگیری شعر دفاع مقدس میگوید: «گاهی وقتها در دوران دانشجویی، دوستانمان از جبهه خبر میدادند که نزدیک عملیات است. ما هم درس را رها میکردیم و میرفتیم جبهه. یکبار به ما خبر دادند که قرار است عملیاتی صورت گیرد و ما هم رفتیم. در دانشکده، جلسات هفتگی شعر و جمعِ بسیار گرم و دوستانهای داشتیم. به همین خاطر، به کسی نگفتم که میخواهم بروم جبهه. دیدم همه ناراحت میشوند، یک عده میگویند نرو، گریه و غم و غصه راه میاندازند. پس بیخبر رفتم. وقتی باخبر شده بودند که به جبهه رفتهام، احمد احساساتی شده و یک غزل گفته بود که اسمِ من را هم در آن آورده بود. بعدها علیرضا قزوه، مجموعه شعر احمد را در کتاب «وه چه عطر شگفتی…» منتشر کرد و آن شعر هم- البته با حذف آن بیتی که نام مرا دارد- در این کتاب آمده است. خلاصه ما به عملیات رفتیم. بین آن عملیات و عملیات بعد کمی فاصله بود. ما هم بیکار بودیم و عظمتِ کنگره شعر دانشجویی را یادم بود. رفتم قرارگاه خاتمالانبیاء(ص). غلامعلی رجایی، مسئول تبلیغات قرارگاه بود. او مرد بسیار شریف و خوبی است و من خاطرات خوبی از او دارم و از نیکانِ زمانِ جنگ است. رفتم پیش او و گفتم که من میتوانم یک کنگره شعر جنگ راه بیندازم؛ البته اگر شما کمک کنید. گفت: «چه جوری؟» من هم برایش شرح دادم که ما از طرفِ قرارگاهِ خاتمالانبیاء(ص) فراخوانی به سراسر کشور میدهیم. شعرا آثارشان را میفرستند، ما داوری میکنیم و بعد شاعران را دعوت میکنیم تا شعرهایشان را در کنگره بخوانند. گفت: «طرحت را بنویس». طرح را نوشتم و بُردم. بعد گفت: «برو دنبالش، ما هزینهاش را میدهیم. ولی باید با تبلیغات ستاد کل سپاه هم هماهنگ شویم.» نامهای از قرارگاه خاتم به تبلیغات ستاد کل سپاه نوشتند. احمد زارعی، جانشین آنجا بود. او زودتر فارغالتحصیل شده و رفته بود آنجا. ما هم هنوز تحصیلمان ادامه داشت. همین شد که دوباره او را دیدیم. مجید رجبی معمار هم از مسئولین آنجا بود و بهروز اثباتی هم با احمد زارعی، در مجله پیام انقلاب با هم بودند. از این طرف، کنگره از تهران حمایت میشد و ما هم بخشهای عملیاتیاش را در جنوب انجام میدادیم. تقویم را نگاه کردیم. دیدیم نزدیکترین مناسبت، هفته بسیج در آذر ماه است. پس همان ایام را بهعنوان زمانِ برگزاری کنگره شعر جنگ، اعلام کردیم.» (۳)
اعتقاد به حقانیّت دفاع مقدس
آنان که دوران دفاع مقدس را درک کردهاند، برای ثبت و ضبط فرهنگ دفاع مقدس بیکار نمینشینند. آدمهای اهل درد از درونشان سفارش میگیرند. آثار برتر نیز همیشه متعلق به کسانی است که فارغ از وسوسه نام و نان وارد این عرصه مقدس شدهاند. این افراد از دل شان سفارش میگیرند و به حُکم تکلیف دست به قلم میبرند. نسل امروز برای تولید آثار ادبی ارجمند و فاخر با موضوع دفاع مقدس، باید نه تنها تاریخ و فرهنگ دوران دفاع مقدس را بخواند، بلکه تنفس کند. نسل امروز باید حقانیت دفاع مقدس را باور داشته باشد. هرگونه ابهام و تشکیک در این موضوع کار را خراب میکند. این خیلی مهم است که منِ شاعر یا نویسنده باور داشته باشم که جنگ ما از روی زیادهخواهی و کشورگشایی نبود و اینکه ما در برابر یک جنگ تحمیلی از خودمان دفاع کردیم. در این حوزه باید «باورمندی» ما بیش از «هنرمندی» ما باشد، یعنی هنگام نوشتن داستان یا گفتن شعر برای دفاع مقدس، فقط به موضوع فکر نکنیم، بلکه «موضع» هم داشته باشیم. در غیراین صورت یقین داشته باشید خروجی کار ارزشمند نخواهد بود.
نگاه سیدحسن حسینی به شعر دفاع مقدس
زنده یاد سید حسن حسینی در مقدمهای که بر کتاب «گزیده شعر جنگ و دفاع مقدس» نوشته است، با تقسیم اینگونه ادبی به دو شاخه «شعر جنگ» و «شعر دفاع مقدس» درباره علت رونق شعر حماسی جنگ در سالهای دفاع مقدس چنین گفته است:
«شعر جنگ در وجه غالب خود، خودجوش و «بی غرض» است. بر شعر جنگ سایه «سکه» و «کنگرههای سالانه» سنگینی نمیکند. شاعران شعر جنگ خوب یا بد هرچه سرودهاند بدون تکلف و بدون توجه به «مأموریتهای اداری» بوده است. هیچ شاعری در آن روزگار رباعی یا غزل نمیگفت تا «صدای دهه» خود باشد. این زمان برخی از جوانان را میبینیم که با چاپ یک مجموعه و تحت عنوان «سخن ناشر» خود را «صدای غزل» یا «صدای رباعی» دهه خویش معرفی میکنند!… اعتراض و هوشیاری نسبت به کجرویهای داخلی و روند زراندوزی فرصتطلبان و «تاجران خون» در شعر جنگ کمتر دیده میشود. جنگ علیالقاعده مقولهای است حماسی و هدف اصلی پیروزی بر مهاجمان براقتر از آن است تا به نگاهها مجال دیدن دور و بر را بدهد. آن دسته از شاعرانی هم که زهره اعتراض و شم دریافت کجرویها را دارند، گفتنیهای خود را به «پس از جنگ» موکول میکنند و در آن اوضاع و احوال «صلاح» نمیبینند تا زبان به اعتراض بگشایند. برخلاف شعر جنگ، شعر دفاع مقدس کم و بیش از این معنی سرشار است. شاعران به بهانه نجوا با شهیدان از رنگ پریدگی ارزشها و کجرویهای مرسوم گاه و بیگاه تقلیدی و ابتکاری پرده برمیدارند.» (۴)
علت افول شعر دفاع مقدس در سالهای اخیر
افول و کمرونقی شعر دفاع مقدس در سالهای بعد از پذیرش قطعنامه ۵۹۸ شورای امنیت امری بدیهی است. زیرا با خاموش شدن شعلههای جنگ و برگشتن سربازان از جبهههای جنگ به خانه و کارخانه، دفاع مقدس بهعنوان یک رخداد اجتماعی کمکم موضوعیت خود را از دست میدهد و مسائل دیگری که موضوع روز جامعه است ذهن و زبان شاعران را اشغال میکند. البته هرچند دوران دفاع مقدس تمام شده، ولی به اعتبار اینکه تبعات اجتماعی آن تا به امروز ادامه دارد، همچنان شاعرانی جنگ و دفاع مقدس را- بهصورت غیرمستقیم- موضوع بعضی از اشعار خود قرار میدهند. این مسئله نیز امری طبیعی است. یعنی تا زمانی که در جامعه ما یادگاران دوران دفاع مقدس(خانواده شهیدان، جانبازان، آزادگان) حضور دارند، شعر دفاع مقدس نیز بهصورت غیرمستقیم و در جلوههایی بهروزتر به حیات خود ادامه میدهد. از این منظر باید گفت که شعر دفاع مقدس زنده است و همچنان به حیات طیبه خود ادامه میدهد.
و اما یکی از دلایل عمده کمرونقی شعر دفاع مقدس در سالهای اخیر، وقفه در برگزاری برنامههای مرتبط با دفاع مقدس بوده است که این عرصه را با نوعی رکود مواجه کرده است. به همین علت در سالهای اخیر کمتر شاهد تولید آثار فاخر ادبی با موضوع «دفاع مقدس» بودهایم.
پیوند با شعر مقاومت و پایداری
نکته دیگر این است که جریان شعر دفاع مقدس به حکم ضرورت، در متن و بطن جریان «شعر مقاومت و پایداری» به حیات خود ادامه داده است. با موضوعاتی مثل: مقاومت فلسطین و لبنان، یمن، مدافعان حرم و… یعنی به نوعی شعر دفاع مقدس پوستاندازی کرده و متناسب با مقتضیات زمان و زمانه ما افق دید خود را گسترش داده است.
و نکته آخر اینکه با توجه به دور شدن از دوران دفاع مقدس، برای ادامه حیات شعر دفاع مقدس شاعران نسل امروز برای سرودن شعری تأثیرگذار در این حوزه باید ریاضت مطالعه و تحقیق را به جان بخرند. هم مطالعه کتابخانهای و هم تحقیق میدانی. شاعر و نویسنده دفاع مقدس علاوهبر مطالعه کتابهای پژوهشی، باید از چهاردیواری خانه بیرون بزند، به میان مردم جنگ زده برود و از چشم آنها به دنیا نگاه کند. باید با خانوادههای داغدار شهدا، جانبازان و آزادگان حشر و نشر داشته باشد. باید از نزدیک مصائب یک جانباز و معلول دوران جنگ را هنگام تردد در شهر و عبور از خیابان ببیند. باید با فرزند شهیدی که هر روز زخم زبان همکلاسیهایش را در مدرسه تحمل میکند و در خلوت شبها پنهانیگریه میکند لمس کند. باید با درد جانکاه همسر شهید آشنا باشد. اینها چیزهای خیلی خیلی مهمی است. بدون آشنایی با این دنیا نمیتوان دست به قلم برد و در مورد بازماندگان زخمی دوران دفاع مقدس دست به خلق اثر زد. اگر هم بر فرض اثری تولید شود، از واقعیات به دور و محصول توهمات و تخیلات شاعر یا نویسنده خواهد بود. امیدوارم در عرصه ادبیات دفاع مقدس به این ظرایف و دقایق توجه داشته باشیم.
شعر دفاع مقدس
از دیروز تا امروز
در خاتمه شما را به بازخوانی دو غزل از شاعران دفاع مقدس- نسل دیروز و امروز- دعوت میکنم:
۱
از خوان خون گذشتند صبح ظفر سواران
پیغام فتح دارند آن سوی جبهه یاران
در شط سرخ آتش، نعش ستاره میسوخت
خون نامه نبرد است آیین پاسداران
در کربلای ایثار مردانه در ستیزند
رزمآوران اسلام با خیل نابکاران
در شام سرد سنگر روشن چراغ خون است
ای آب دیده تر کن لبهای روزهداران
در رزمگاه ایمان با اسب خون بتازند
تا وادی شهادت این قوم سربداران
گلگونه شهیدان با خون گل بشویید
تا سرختر نماید رخسار روزگاران
هـابیلیان کجاییـد قـابیل دیگر آمـد
ننگ است جان سپردن در دخمه تتاران
در بـادهای سـوزان نیلوفـران خـاکی
چشمانتظار آباند ای روح سبز باران
ای ابـر پـرصلابت! آبـی ز دیده بفشـان
با مرگ لاله طی شد افسانه بهاران
بـیباوران عـالم بـا چـشم دل ببینیـد
آیینه زمان است این پیر در جماران
(نصرالله مردانی)
۲
آدم در این کرانه دلش جای دیگریست
این خاک، کربلای معلای دیگریست
با هر نسیم، مردهدلی زنده میشود
آری دمش مثال مسیحای دیگریست
اینجا همیشه چشم بهدنبال معجزهست
در هر نگاه شوق تماشای دیگریست
خون شهید در همه جا موج میزند
دریا در این کرانه به معنای دیگریست
خاکش چقدر بوی عجیبی گرفته است!
این پهنه جایگاه قدمهای دیگریست
بعد از وقوع کربوبلا، خون این زمین
در پای دین هر آینه امضای دیگریست
اینجا چقدر با همه جا فرق میکند!
اینجا شلمچه نیست که دنیای دیگریست
(محمدجواد شرافت)
منابع و مآخذ:
۱- شعر جنگ، ویژگیهای کلی و چگونگی تلفیق حماسه و غنا در آن؛ منوچهر اکبری، فصلنامه حضور، شماره ۷۳، ص ۲۰۳.
۲- حسینی، سید حسن، همصدا با حلق اسماعیل، حوزه هنری، تهران، چاپ اول، ۱۳۸۱، ص ۱۶۰.
۳- وقتی پای شعر به جنگ باز شد…، مصاحبه با مجید زهتاب، مریم اسدی جعفری، سایت تاریخ شفاهی ایران، ۳ اردیبهشت ۱۳۹۸.
۴- حسینی، سید حسن، گزیده شعر جنگ و دفاع مقدس، سوره مهر، تهران، چاپ اول، ۱۳۸۱، صص ۹ تا ۲۱.

برچسب ها :
ناموجود- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰