حجاب به دلیل امر اجتماعی بودن، صلاحیت وضع قانون را دارد/ فرهنگسازی در سایه قانون بودن حجاب، فراموش نشود
به گزارش مجمع رهروان امر به معروف ونهی از منکر استان اصفهان به نقل از خبرنگار آیین و اندیشه خبرگزاری فارس، با اینکه یک روز در تقویم کشور به نام روز «حجاب و عفاف» نامگذاری شده است، اما هرازگاهی سؤالات و شبهات زیادی پیرامون چرایی حجاب اجباری، فلسفه حجاب و … در فضای حقیقی و
به گزارش مجمع رهروان امر به معروف ونهی از منکر استان اصفهان به نقل از خبرنگار آیین و اندیشه خبرگزاری فارس، با اینکه یک روز در تقویم کشور به نام روز «حجاب و عفاف» نامگذاری شده است، اما هرازگاهی سؤالات و شبهات زیادی پیرامون چرایی حجاب اجباری، فلسفه حجاب و … در فضای حقیقی و مجازی منتشر میشود، اینکه به راستی بانوان نمیتوانند نوع حجاب و پوشش خود را برگزینند، چرا باید در این گرمای هوا با حجاب در اجتماع حاضر شد، چرا باید حجاب در کشور ما اجباری باشد، آیا حدود حجاب در جامعه همانی است که شرع گفته است و هزاران سؤال دیگر که ذهن جوانان ما را به خود مشغول کرده است، بر آن شدیم برای پیگیری چنین سؤالات و شبهاتی با حجتالاسلام والمسلمین احمدرضا دردشتی مدیر شبههیابی مرکز مطالعات و پاسخگویی به شبهات حوزه علمیه قم گفتوگو کنیم که مشروح آن در ادامه میآید:
فقیهان شیعی پوشش همه بدن جز گردی صورت و دستها تا مچ را برای زنان مؤمن واجب میدانند
*آیا حجاب در قرآن و روایات اسلامی رفتاری واجب معرفی شده است؟ آیا حدود و مرزها و قالبهای حجاب هم مشخص شده و به صورت یه قالب معین و یکسان واجب شده است؟ اساس دلایل اجبار حکومتی حجاب در کشور ما چیست؟
-اصل وجوب پوشش شرعی (حجاب) برای زن و اینکه باید اعضای بدن و از جمله موها را از نامحرم بپوشاند، حکم فقهی مسلّم و حتی میتوان گفت از ضروریات دینی به شمار میآید؛ آیات و روایات فراوانی، صراحتاً بر وجوب پوشش خاصی برای زنان دلالت دارند؛ فقیهان شیعی با استناد به برخی آیات قرآن کریم و روایات پرشماری از پیامبر(ص) و امامان اهلبیت علیهمالسلام، پوشش همه بدن، جز گردی صورت و دستها تا مچ، را برای زنان مؤمن واجب میدانند.
خداوند متعال در تبیین و توصیف محدوده پوشش زنان مسلمان میفرماید: ای پیامبر! به همسرانت و دخترانت و به زنان مؤمنان بگو پارهای از مقنعههای خود را بر خود نزدیکتر کنند (تا گردن و سینههای آنها آشکار نشود!)؛ در تفاسیر بزرگی چون، مجمعالبیان،(۱) المیزان فی تفسیر القرآن،(۲) تفسیر نمونه،(۳)… در شأن نزول آیه آمده چنین است: آیه بالا از آن رو نازل شد که زنان عرب در صدر اسلام، معمولاً پیراهنهایی میپوشیدند که گریبانش باز بود و روسریهای خود را طوری میبستند که دور گردن و سینه را نمیپوشانید؛ آیه فرمان میدهد که زنان روسریها را به گونهای ببندند که گردن و سینهها، پوشیده شود!(۴)
اصل وجوب حجاب برای زنان مسلمان است/نه در روایات و نه در آیات قرآن شکل خاصی از حجاب به عنوان قالب وجوبی مطرح نشده است
در سوره نور(۵) میفرماید: «و به زنان مؤمن بگو چشمانشان را فروپوشند و از اندامهای جنسی خود(نسبت به دیده شدن و زنا) مراقبت کنند و زیباییهاشان را، جز آنچه خود آشکار است (مانند زیباییهای صورت، دستها تا مچ و احیاناً زیباییهای لباسهای رویین)، آشکار نکنند و روسریهاشان را بر سینههاشان اندازند (تا سینهها پوشیده ماند) و … ؛ دلایل و شواهد روایی در این خصوص بسیار فراوان است و طالبان آن باید به کتابهای مبسوط فقهی مراجعه کنند.
بر اساس ادله فقهی آنچه مسلم و یقینی است، اصول وجوب حجاب برای زنان مسلمان است. مرزهای حجاب و قواعد کلی حاکم بر پوشش بانوان مؤمن نیز مشخص شده است اما نه در روایات و نه در آیات قرآن شکل خاصی از حجاب به عنوان قالب وجوبی مطرح نشده است. به تعبیر دیگر زنان مؤمن وظیفه دارند تا در برابر نامحرمان همه اعضای خود را مگر گردی صورت و دستها تا مچ، بپوشانند. اما شکل و رنگ لباس به انتخاب و سلیقه و فرهنگ جامعه واگذار شده است. البته چه شکل و چه رنگ لباس نباید به گونهای باشد که حکمت وجوب حجاب را از میان ببرد و پوشش خود به عاملی برای تبرج و خودنمایی تبدیل شود.
حجاب ذاتاً امری اجتماعی است و در ارتباط با دیگران معنا پیدا میکند
*برخی میگویند که اولاً وجوب پوشش تنها متوجه زنان مؤمن است. ثانیاً امری شخصی و متوقف بر انتخاب خود فرد است و از این رو اجبار آن فاقد وجاهت فقهی و قانونی است.
– در این ادعا که غالباً بدون استدلال هم مطرح میشود، میان دو مسأله خلط شده است: مسأله اول: اینکه وجوب حجاب تنها متوجه زنان مؤمن است و زنان غیرمؤمن موظف به رعایت حجاب نیستند؟ مسأله دوم: آیا حجاب امری شخصی و متوقف بر انتخاب خود زن یا امری اجتماعی است و ظرفیت وضع قوانین محدودکننده را دارد؟
تردیدی نیست که مخاطب قرآن کریم در مسأله حجاب زنان مسلماناند و ظاهراً زنان غیرمسلمان مشمول آیات حجاب نیستند، اما ادله دیگری وجود دارد که اثبات میکند همه زنان و مردان، چه مؤمن و چه کافر به رعایت حدود شرعی موظفاند، هر چند اعمال کافران در صورتی مقبول و معتبر است که ابتدا به توحید خداوند و نبوت پیامبر اسلام ایمان آورده و اعمال خود را با انگیزه ایمانی انجام دهند. بر اساس این مبنا متکلمان و فقیهان مسلمان گفتهاند: کافران همانگونه که به اصول دین مکلف و برای اعتقادات فاسد عقوبت میشوند، به فروع دین هم مکلف و برای رعایت نکردن آن مستحق کیفر اخروی خواهند بود.
تردیدی نیست که حجاب ابتدا واجبی شرعی است که خود مرد و زن مسلمان باید آن را با انگیزه ایمانی و از سر خداخواهی یا خداترسی رعایت کند؛ اما این امر هرگز به معنا این نیست که حجاب امری فردی است و جنبه اجتماعی ندارد. اصلاً حجاب ذاتاً امری اجتماعی است و در ارتباط با دیگران معنا پیدا می کند. حجاب یک رفتار اجتماعی است و زن و مرد در قلمرو رفتارها و تعاملات اجتماعی باید حدود و مرزهای پوشش معتبر شرعی را رعایت کنند.
چون حجاب امری اجتماعی است، پس صلاحیت وضع قانون را دارد
از آنجا که حجاب امری اجتماعی است، پس به خودی خود ظرفیت و صلاحیت وضع قانون را دارد. اصولاً اموری که در قلمرو روابط اجتماعی قرار میگیرد با منافع و مصالح عموم جامعه مرتبط است و اگر قانونگذار (چه خداوند و چه حاکم اسلامی) رفتاری را به سود یا زیان جامعه تشخیص دهد، میتوان متناسب با مصالح قوانینی را وضع کند.
با دقت در کارکردها، آثار و آسیبهای اجتماعی بیپوششی یا بدپوششی روشن میشود که پوشش، رفتاری اجتماعی است؛ اساساً انسان هنگام حضور در مناظر عمومی اقدام به پوشاندن برخی از قسمتهای بدن خود میکند و در خلوت، هر چند به سبب نفوذ اجتماعی،(۶) باز هم خود را در برابر خود میپوشاند، اما چنان الزامی که در مناظر عمومی وجود دارد، مطرح نیست؛ بنابراین رفتار پوشش و از جمله پوشش شرعی، رفتاری کاملاً اجتماعی است و بنابر مصالح و حکمتهایی که وجود دارد، میتواند مبنای احکام و قوانین اجتماعی قرار گیرد.
پوشش نامناسب زنان، پیامدهای منفی فردی و اجتماعی، فرهنگی، سیاسی، اخلاقی و معنوی فراوانی به همراه دارد؛ همچنان که رعایت حجاب و پوشش شرعی، موجب تقویت اخلاق، عفت عمومی، آرامش روانی جامعه، محدودشدن لذتجویی جنسی به چارچوب خانواده، جلوگیری از آزارهای جنسی زنان و دهها اثر مثبت دیگر است که در اینجا امکان پرداختن به آنها به صورت تحلیلی و مبسوط وجود ندارد؛ دولت اسلامی، حق تجسس و تفتیش در امور شخصی و دخالت در امور پنهان مردم را ندارد(۷) و همه مردم در محیط پنهان و اختصاصی خودشان آزادی عمل دارند و میتوانند هر رفتاری را انجام دهند، حتی اگر آن رفتار به خودی خود گناه باشد، مادام که به افراد دیگر آسیب نزند؛ ولی رفتاری که به محیط جامعه کشیده شود و بالقوه یا بالفعل بر روابط و مناسبات اجتماعی تأثیر مثبت یا منفی داشته باشد، اقتضای جعل قانون برای الزام به فعل یا ترک آن وجود دارد.
اجباری بودن حجاب هرگز نافی مسأله مهم فرهنگسازی در این عرصه نیست
به عنوان مثال در قانون مجازات اسلامی، تظاهر به روزهخواری جرم تلقی شده و مجازاتی برای آن در نظر گرفته شده است؛ هر چند روزهداری و روزهخواری هر دو از امور شخصی به شمار میروند؛ این شیوه قانونگذاری، در حقیقت شیوهای عقلایی است؛ در تمامی نظامهای حقوقی، دولت میتواند نسبت به رفتارهایی که به خودی خود از امور شخصی محسوب میشوند، ولی در بازه زمانی و شرایط خاصی، آثار اجتماعی مهمی دارند، قوانینی وضع کند که دامنه اختیارات و آزادیهای فردی را به سود منافع اجتماعی، تنگتر کند؛ در این خصوص میتوانیم به انواع رفتارهایی که ماهیتاً فردی هستند، ولی در کشورهای گوناگون، با آنها به صورت امور اجتماعی برخورد شده است، اشاره کنیم:خرید و فروش جزئی و مصرف مواد مخدر، ابتدا اموری فردی هستند که در اکثر کشورهای دنیا ممنوع شده و جرم تلقی میشود.
به سبب آنچه گفته شد، در قانون مجازات اسلامی، ماده ۶۳۸، ظاهر شدن در مناظر عمومی، بدون پوشش تعریفشده شرعی، جرم تلقی شده و مجازاتهایی برای آن در نظر گرفته شده است؛ این شیوه عقلایی البته از جانب شرع مقدس تأیید شده است؛ توضیح اجمالی مطلب این است که حتی رفتارهایی که براساس حکم اولی اسلام، مباح و انجام آنها جایز است، اگر به سبب تغییر عنوان یا مصالحی که حاکم عادل و حکومت اسلامی تشخیص میدهد، اقتضای الزام به ترک یا فعل پیدا کند، قانونگذار میتوان آن را موقتاً و تا زمانی که مصالح جامعه منوط به انجام یا ترک آن است، لازمالعمل یا ممنوع اعلام کند؛ این در حالی است که رعایت نکردن پوشش شرعی به خودی خود هم گناه و ممنوع است!(۸)
بر این اساس حجاب مادامی که به عنوان رفتاری اجتماعی مورد توجه قانونگذار قرار میگیرد، همه افراد جامعه، چه مسلمان و چه غیرمسلمان را در بر میگیرد و رعایت قانون اجتماعی ربطی به انگیزهای دینی افراد ندارد. هر چند اگر زن با انگیزه اطاعت امر خداوند و رعایت تقوای شرعی به رعایت حجاب اقدام کند سزاوار پاداش الهی در دنیا و آخرت خواهد بود. اجباری بودن حجاب هرگز نافی مسأله مهم فرهنگسازی در این عرصه نیست. برخی از افراد میپندارند که بهتر است مسأله حجاب را به انتخاب افراد واگذار کرده و صرفاً با فرهنگسازی و روشهای غیراجباری انگیزه رعایت حجاب را در میان مردان و زنان جامعه تقویت کنیم. بله! ما هم فرهنگسازی را امر بسیار مهمی میدانیم و معتقدیم که آگاهسازی، بالابردن انگیزههای مثبت، تشویق، ارائه الگوهای مؤثر و جذاب در حوزه زیباشناسی مد و لباس و ترغیب خانوادهها در مسأله حجاب مهم و ضروری است.
اما این مسأله هرگز نمیتواند جای قوانین روشن و شفاف را پر کند. همچنانکه قوانین خوب هم نمیتواند جای فرهنگسازی و رشد انگیزهها و حس همکاری و تعاون را پر نماید. اگر مغالطه بالا، مبنی بر فرهنگسازی به جای قانونگذاری را بپذیریم، باید آن را در همه مسائل اجتماعی جاری بدانیم و بگوییم به جای وجود قوانین شفاف و تنظیم کننده روابط اجتماعی فرهنگسازی کنیم و رعایت هنجارها و قواعد اجتماعی را به شعور و انتخاب آزاد افراد بسپاریم. آنگاه نتیجه چنین تفکری جز هرج و مرج اجتماعی و آشفتگیهای زیانبار در روابط میان مردم نخواهد بود. قوانین خوب و کارآمد هم برای آنکه خوب و مؤثر اجرا شده و به نتایج لازم برسند نیازمند فرهنگسازی و بالابردن آگاهیها و انگیزههای افراد جامعه است، اما منطقی نیست که وضع قوانین و اجرای آن را به تحقق فرهنگسازی موکول کنیم، زیرا خود وضع و اجرای قانون هم بخشی از فرهنگسازی لازم برای هنجارمند کردن رفتار جامعه به شمار میرود.
چه زمانی حجاب ارزش و اصالت دارد؟
مغالطه دیگری که در این عرصه مطرح شده این است که حجاب وقتی ارزش و اصالت دارد و نتایج معنوی و اخلاقی قابل توجهی را برای زن مسلمان به وجود میآورد که انگیزه آن از درون روح او بجوشد و رفتار محجوبانه زن مبتنی بر ایمان اصیل و عمیق درونی او باشد و الا صرف اجبار او به پوشش خاص، تأثیر معنوی مهمی را در شخصیت او نمیگذارد.
در پاسخ به این سخن باید گفت: بدون شک رفتارهایی که از سر ایمان عمیق و انگیزههای معنوی و با انتخاب آزاد فرد انجام میگیرد، رفتارهای باارزشتر و اصیلتر بوده و تأثیرات عمیقتر و ماندگارتری در شخصیت فرد میگذارد؛ اما توجه به این امر ضروری است که اساساً وضع عبادات و احکام شرعی در شریعت اسلامی با هدف تعمیق و ترسیم ایمان و انگیزههای معنوی و رشد فضائل اخلاقی و پیراستن رذائل اخلاقی است. خداوند متعال از رحمت و حکمت خود برای رشد دادن انسانها و تقویت جنبههای انسانی در نفوس آدمیان و نیرومند ساختن قدرت مدیدریت و کنترل غرائز و سائقهای حیوانی، احکامی را به صورت وجوبی و استحبابی یا تحریمی و کراهتی وضع کرده است تا انسانها از طریق رعایت حدود الهی و انجام تکالیف شرعی به مقامات بالاتر انسانی و قرب الی الله راه یابند.
در حدیث قدسی قرب فرائض آمده است: «حضرت امام صادق(ع) از جناب رسول خدا(ص) نقل فرمودند: خداوند عزوجل فرمود: هر کس به یکی از دوستان من اهانت کند به جنگ با من اقدام کرده است و هیچ چیز بندهام را به اندازه واجبات به من نزدیک نمیکند و پس از آن هیچ چیز به رتبه مستحبات نمیرسد که بنده در اثر عبادات مستحبی آن قدر به من نزدیک میشود تا من او را دوست بدارم و از آن پس که او را دوست داشتم من شنوایی او میشوم که با آن میشنود و بینایی او میشوم که با آن میبیند و زبانش میشوم که با آن سخن میگوید و دستش میشوم که با آن کار انجام میدهد اگر مرا بخواند و دعا کند اجابت میکنم و اگر چیزی بخواهد به او عطا میکنم هرگز در امرى که فاعل آن بودم تردید نداشتم؛ آنچنانکه در مورد گرفتن جان بنده مؤمنم که او آن را ناخوشایند میداند و من ناخوشایندى او را ناخوش دارم؛ اما او را راهى جز دیدار من نیست (اصول کافی، جلد۲، باب من آذی المسلمین و احتقرهم، حدیث۸، ص۳۵۲) چگونه میتوان تصور کرد که کسی با وانهادن ارزشهای الهی و بیاعتنایی به حدود حضرت حق و بیپروایی در انجام منکرات، ایمان عمیقی پیدا کند که او را برای انجام اعمال صالح یاری کند. امروزه اصل اجبار هم به همراه شیوههای دیگری مانند تشویق و پاداش و تنبیه، در روانشانسی و علوم تربیتی پذیرفته شده است. مهمترین اصل تربیتی، خصوصا برای کودکان و نوجوانان، وجود قوانین شفاف و منطقی در محیط زندگی است و نمیتوان همه چیز را به انتخاب و اختیار خود فرد واگذار کرد.
*پینوشتها:
۱-مجمع البیان فی تفسر القرآن، تفسیر سوره نور و احزاب.
۲-المیزان فی تفسیر القران، تفسیر سوره نور و احزاب.
۳-تفسیر نمونه، در ذیل آیات حجاب در سوره نور و احزاب.
۴-رک: توضیح المسائل مراجع معظم تقلید.
۵-نور/۳۱
۶-مسعود آذربایجانی، روانشناسی اجتماعی با نگرش به منابع اسلامی، قم، انتشارات پژوهشگاه حوزه و دانشگاه.
۷-مگر در مواردی که رفتارهای فرد حریم خصوصی، به آسیبهای جدی به دیگران شود که ورود و دخالت در آن با حکم قضایی مجاز است.
۸-رک: محمدجواد ارسطا، مبانی تحلیلی نظام جمهوری اسلامی ایران، قم، بوستان کتاب، ۱۳۸۹ و رضا اسلامی، اصول فقه حکومتی، مجموعهی مقالات، قم، دفتر تبلیغات اسلامی، ۱۳۸۷.
برچسب ها :
ناموجود- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰