تاریخ انتشار : یکشنبه 18 تیر 1396 - 7:19
کد خبر : 8893

حس خوب حجاب با نگاه به مستند «از لاک جیغ تا خدا»

حس خوب حجاب با نگاه به مستند «از لاک جیغ تا خدا»

به گزارش مجمع رهروان امر به معروف ونهی از منکر استان اصفهان به نقل از شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ به نقل از ندای اصفهان ٬ این مقاله برگرفته از مستند «از لاک جیغ تا خدا» به بیان نکاتی درباره «علل بدحجابی»، «زمینه های حجاب» و «چرایی حجاب» از زبان کسانی می پردازد که روزگاری خود غیر

به گزارش مجمع رهروان امر به معروف ونهی از منکر استان اصفهان به نقل از شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ به نقل از ندای اصفهان ٬ این مقاله برگرفته از مستند «از لاک جیغ تا خدا» به بیان نکاتی درباره «علل بدحجابی»، «زمینه های حجاب» و «چرایی حجاب» از زبان کسانی می پردازد که روزگاری خود غیر محجبه بوده اند! حرفهایی از جنس «دل آگاهی» و «فطرت پاک دخترانه».

مستند «از لاک جیغ تا خدا» به کارگردانی هاشم تفکری بافقی و اجرای الهه چراندابی با محوریت تکریم حجاب و بانوان محجبه، روایتگری بانوانی است که به تازگی موفق به استفاده از حجاب برتر شده اند. «الگوسازی» برای جامعه دختران و زنان کشور و نیز «ارائه حجاب برتر» از اهداف این برنامه است.

می توان گفت انعکاس و تصویر تحولات درونی انسان در این برنامه که تاکنون بیش از ۱۰۰ قسمت از آن پخش شده و همچنان در حال تولید و پخش است، مورد توجه مخاطبان (اعم از مرد و زن) قرار گرفته است. نویسنده این سطور تماشای این مجموعه مستند زیبا را به همه افراد چه مرد و چه زن توصیه می کند؛ چه اینکه رویکرد این مجموعه بیش از حجاب است و به تحولات درونی افراد در بازگشت به فطرت و رو آوردن به خدا می پردازد.

 

منظور از حجاب چیست؟

سه مدل حجاب در سوره نور و احزاب بیان شده است:

۱- حجاب لباسی و پوششی (یعنی پوشاندن برجستگی های تمام بدن و پوست به جز گردی صورت و دستها از مچ به پائین) (البته برخی از فقهاء مثل آیت الله مکارم شیرازی پوشاندن پاها از مچ به پائین را نیز واجب نمی دانند) و دلیل این حکم این آیه است: یا أَیُّهَا النَّبِیُّ قُلْ لِأَزْواجِکَ وَ بَناتِکَ وَ نِساءِ الْمُؤْمِنینَ یُدْنینَ عَلَیْهِنَّ مِنْ جَلاَبِیبِهِنَّ ذلِکَ أَدْنی‏ أَنْ یُعْرَفْنَ فَلا یُؤْذَیْنَ وَ کانَ اللَّهُ غَفُوراً رَحیماً(احزاب/ ۵۹)؛

ای پیامبر، به همسران و دخترانت و زن های مؤمنان بگو روسری ها و چادرهای خود را بر خویش بیفکنند (که گردن و سینه و بازوان و ساق ها پوشیده شود) این(کار) نزدیکتر است به آنکه (به حجاب و عفت) شناخته شوند تا مورد تعرض و آزار (فاجران) قرار نگیرند و خداوند همواره آمرزنده و مهربان است.

۲- حجاب گفتاری: بعضی خانم ها چادری و محجبه هستند ولی حجاب گفتاری ندارند لذا خداوند فرموده: یَا نِسَاءَ النَّبِیِّ لَسْتُنَّ کَأَحَدٍ مِنَ النِّسَاءِ إِنِ اتَّقَیْتُنَّ فَلا تَخْضَعْنَ بِالْقَوْلِ فَیَطْمَعَ الَّذِی فِی قَلْبِهِ مَرَضٌ وَقُلْنَ قَوْلا مَعْرُوفًا(احزاب/ ۳۲)؛

ای همسران پیامبر! شما اگر تقوا پیشه کنید مانند دیگر زنان (عادی) نیستید پس هنگام سخن گفتن‏ صداى خود را نازک نکنید که بیمار دلان در شما طمع خواهند کرد؛ بنابراین درست سخن بگویید.

۳- حجاب رفتاری و برخوردی: بعضی از خانم ها رفتارشان داد می زند که «نامحرم بیا به سوی من». بیا با من رفیق شو و دلت با من باشد. می گوید: بیابیابیا… این رفتار بعضی از خانم ها است! حرف نمی زند اما تیپ اش می گوید بیا. لذا خداوند فرموده: وَ قَرْنَ فی‏ بُیُوتِکُنَّ وَ لا تَبَرَّجْنَ تَبَرُّجَ الْجاهِلِیَّهِ الْأُولی(احزاب/ ۳۳)؛

و با وقار در خانه خود قرار گیرید و (در میان مردم) همانند ظهور (زن ها) در دوران جاهلیت نخستین (با آرایش و زینت بدون رعایت حجاب) ظاهر نشوید.

حجاب همگانی است

عفاف مخصوص زنان نیست؛ مردان هم باید عفیف باشند گرچه حد آن با حد زنان متفاوت است. بر مردان واجب است آن مقداری را که معمولا عرف متشرعه می پوشند بپوشانند. بنابراین جز سر و گردن و دستها و پاها از مچ به پائین باید پوشیده شوند. (البته برخی از فقهاء فقط پوشاندن عورتین را برای مردان واجب می دانند و بقیه اعضاء را احتیاط مستحب می دانند و برخی از فقها فرموده اند: سر و گردن و پاها تا نصف ساق و بخشی از سینه و دستها تا بازو را می تواند نمایان کنند البته مشروط بر اینکه قصد به حرام انداختن کسی یا ریبه نداشته باشد).

پوشیدن لباس طلاباف و ابریشم و لباس زنانه و لباس شهرت و لباس هاى مبتذل و یا لباس هاى تنگ و مهیّج و لباسهایى که پوشش و زیّ غیر مسلمانان محسوب مى ‏شود و استفاده از آن منجر به ترویج فرهنگ منحط و معاند غربى مى‏ شود نیز بر مردان حرام است.

تذکرها:

تذکر اول: روی سخن ما و موضوع این مقاله حجاب است نه محجبه ها؛ چه اینکه گرچه بسیاری از محجبه ها انسانهای شریفی هستند اما تعدادی از آنها از دین فقط حجاب و پوسته اش را دارند نه مغز دین که اخلاق است. و به عبارت دیگر ظاهر پاک (حجاب) قطعا شرط لازم دل پاک است اما شرط کافی نیست.

و ظاهر غیر متشرع و غیر عفیفانه نیز به هیچ وجه با عفت درون هماهنگ نیست. لذا عفت و حیا نیز در عین اینکه شرط لازم هستند اما شرط کافی نیستند بلکه این حسن فاعلی و حسن فعلی با هم است که شرط لازم و کافی است دلیلش هم همین است که خدا فرموده «آمنوا و عملوا الصالحات».

تذکر دوم: محجبه شدن با موسیقی (البته به جز غنا) و رقص (البته مشروط بر اینکه برای جنس موافق باشد و با غنا همراه نباشد و مفسده ای در پی نداشته باشد) و شطرنج (بدون برد و باخت) و برخی دیگر از کارهای به اصطلاح جوان پسند قابل جمع است و اگر فکر می کنی با محجبه شدن باید با همه اینها خداحافظی کنی و این مانع از محجبه شدن توست، نه اینطور نیست.

البته بسیاری از فقها موارد فوق را جایز نمی دانند ولی برخی فقها فرموده اند حرام نیست (گرچه احتیاط در این امور خوب است). و خلاصه با «تبعیض در تقلید» می شود بین حجاب و موارد فوق جمع کرد.

البته این نکته را گفتم تا اگر کسی واقعا نمی تواند از اینجور امور دل بکند راهی پیش پایش گذاشته باشم اما چه بهتر است که با انتخاب حجاب از اینگونه موارد نیز پرهیز شود؛ چون اغلب پای افراد (به خصوص آنها که تازه محجبه شده اند) در اینگونه موارد خواهد لغزید و دوباره فیلشان یاد هندوستان می کند و به شل حجابی بازخواهند گشت.

مراحل چهار گانه محجبه شدن:

محجبه شدن چهار مرحله دارد؛

۱- شبهات حجاب را پاسخ بدهی.

۲- بدحجابی را نقص و منفی ببینی.

۳- حجاب را به عنوان امری «معقول و مفید» لازم و ضروری ببینی.

۴- برای محجبه شدن از اراده قوی برخوردار باشی.

امر اول و دوم و سوم با مطالعه و بحث و گفتگو ایجاد می شود اما مرحله چهارم نیازمند نقطه های عطف حجاب است؛ یعنی احساس را به عقل و عقل را به احساس باید درآمیخت تا عمل صالح و ثبات در آن حاصل شود. به عبارت دیگر اموری که عموما از جنس احساس و عواطف و زمینه هستند باید با عقلانیت و دانش حجاب ترکیب شوند تا آن اراده تقویت شود و حجاب از «علمیت» به «عینیت» برسد. اموری مثل دوستان خوب و تشویق اطرافیان و استفاده از فضاهای معنوی مثل راهیان نور و حرم امام رضا علیه السلام و…

مرحله اول: علل پشت کردن دختران شل حجاب به حجاب

(نقد و بررسی بیش از ۳۰ شبهه برای شل حجاب بودن):

۱. حجاب تنوع ندارد

پاسخ: اولا انتخاب حجاب و مذهبی شدن خود نوعی تنوع است. ثانیا منظور ما از حجاب لزوما چادر نیست؛ بلکه منظور همان پوشیدگی تمام بدن (به جز قرص صورت و دستها از مچ به پائین) و نمایان نبودن برجستگی های بدن است و بالطبع در این چارچوب شما آزاد هستید، متنوع و شیک بپوشید.

ثالثا امروزه با رشد صنعت پوشاک در چادر و روسری و حتی طرز استفاده از آنها تنوع خوبی به چشم می خورد. به خصوص الان که متناسب با شغل و شرایط و موقعیت های مختلف خانم ها چادر و مقنعه زیبا تولید می شود و مثلا برخی از روسری ها تا ۲۱ طور قابلیت بسته شدن دارند. لذا حجاب نه دست و پاگیر است و نه بسته.

۲. حجاب امری سنتی و کوته فکری است

پاسخ: اولا هر چیز سنتی لزوما بد نیست همانطور که لزوما هر امر جدید و نوی خوب نیست. مگر همین عید باستانی نوروز، سنتی نیست؟ ثانیا ملاک کوته فکری و بلند نظری چیست؟ بالطبع هرگاه سود یک چیز بر ضررش بچربد آن چیز معقول و بلند نظرانه است و هرگاه ضرر امری بر سودش بچربد کوته فکرانه و ابلهانه خواهد بود.

در ادامه مباحث، توجه به سود ناچیز بدحجابی و مضرّات فراوان آن و بالعکس مضرات کم حجاب و سود سرشار آن ان شاءالله نظر شما را تغییر خواهد داد.

۳. آزادی و رهایی در بی حجابی است

پاسخ: اولا بر خلاف فرهنگ منحط غرب که آزادی را به معنای بی بند و باری و «رهایی نفس» معنا می کند منظور از آزادی در اسلام «رهائی از نفس» است. ثانیا این به اصطلاح آزادی هزار اسیری با خودش به همراه دارد؛ از جمله اسیر نگاه دیگران شدن (که حالا پسندیدند؟ نپسندیدند و …؟)

و ثالثا مسائلی مثل آزادی، زیبایی و… همه بعد از تائید عقل مقبولند نه قبل از آن و عقل هرگز بی حجابی را تائید نمی کند؛ چه اینکه بدحجابی و بی حجابی موجب اذیت و آزار زنان و حتی مردان می شود و امنیت جامعه را به خطر می اندازد و ده ها مشکل دیگر که در ادامه مباحث به آنها اشاره خواهیم کرد.

۴. مهم دل پاک است؛ حجاب که مهم نیست!

پاسخ: از علل بدحجابی این استدلال است که مهم پاک بودن دل است و ظاهر مهم نیست و خدا می داند که همین جمله مزخرف چه بسیار افرادی را که از راه به در نکرده و به بدحجابی قانع نکرده است؛ در حالی که اولا دل پاک به سخنان خدا گوش می کند؛ اینکه هر کاری می خواهیم بکنیم بعد بگوییم دلت پاک باشد خوب بفرمایید اگر دل پاک نباشد مگر عملکردش غیر از همین می شد؟

یعنی اگر به فرض، قبول کردیم بی حجابی بی دینی نیست، اما این تناقض چگونه حل می شود؟ حجاب طبق آیات و روایات صریح از ضرورت های بارز دین است. پس چگونه می شود که دل پاک از اجرای حکم قطعی دین سرپیچی نماید؟ این دل از چه چیز پاک است؟ از گناه یا از اطاعت؟! «نُومِنُ بِبَعْضٍ وَ نَکْفُرُ بِبَعْض‏» تعبیر این گونه رفتارهاست.

به عبارت دیگر دل پاک آن دلی است که نگاه می کند خدای پاک و سبحان از او چه خواسته همان را انجام بدهد در حالی که دل ناپاک مثل شیطان به دنبال خواسته های خودش است و کاری به فرامین خدای سبحان ندارد.

ثانیا واقعیت مجرّب این است که ظاهر ناپاک، ریز ریز قلب را هم ناپاک می کند؛ (و َلاَ تَتَّبِعُواْ خُطُوَاتِ الشَّیْطَانِ إِنَّهُ لَکُمْ عَدُوٌّ مُّبِینٌ؛ و از گام هاى شیطان پیروى نکنید، که بى تردید او براى شما دشمنى آشکار است).

ثالثا بر فرض که دل شما پاک هم باشد اما آیا چشم ها هم پاک خواهند ماند؟ و آیا این شما نیستید که با شل حجابی خود زمینه ناپاکی چشم بسیاری را فراهم می کنید؟ چشم هایی که جاسوس دل اند (العین جاسوس القلب) و دل را نیز ناپاک خواهند نمود.

رابعا اگر فقط دل پاک ملاک بود قرآن تنها می فرمود «آمنوا»، اما همه جا فرموده: «آمنوا و عملوا الصالحات». آمنوا؛ یعنی دل پاک و عملوا الصالحات؛ یعنی اعمالت و آنچه از تو ظاهر می شود هم پاک و صالح باشد و این یعنی عملکرد و ظاهر تو هم مهم است و اساسا هرچیزی برای خود علامتی دارد و علامت دل پاک، عمل و رفتار پاک و زیبا است.

و به عبارت دیگر  حجاب اقتضاء دل پاک است کما اینکه خداوند در همه جای قرآن قرین ایمان، عمل صالح را طرح کرده است «آمنوا و عملوا الصالحات». بنابراین عفیفه غیر محجبه، مسلمان شرمنده است! و اسلام مسلمان شرمنده نمی خواهد. مسلمانی می خواهد که با افتخار سرش را بالا بگیرد و به افکار و اعتقادات حق خویش جلوه عملی بدهد.

۵. حس خوب برتری در بدحجابی؛

در بدحجابی یک حس خوب دخترانه وجود دارد. باید دختر باشی تا بفهمی چی می گم! بدحجابی نگاه ها رو به سمتت می کشونه و همین باعث میشه که یک حس برتر بودن بهت بده؛ که همه به من نگاه می کنند.

پاسخ: درسته که دخترها بر حسب غریزه از دیده شدن لذت می برند اما قطعا نه با «نگاه کثیف» (البته دور از جان، فاحشه ها استثناء هستند). واقعیت این است که بدحجابی نگاه های کثیف را جلب می کند و این، آن دیده شدنی نیست که دختر پاک به دنبال آن باشد.

نکته دیگر اینکه یک محجبه در چشم مردم هر کجا هست اما خودش است ولی یک غیر محجبه ممکن است در چشم خیلی از مردان باشد اما فقط به عنوان یک ابزار نه یک انسان. به عبارت دیگر گرچه شل حجبه ها بیشتر مورد توجه هستند اما واقعیت این است که محجبه ها بیشتر مورد احترام اند.

بنابراین درست است که به محجبه کمتر نگاه می شود اما به عنوان یک انسان به او نگاه می شود. اما به زن غیرمحجبه به چشم یک وسیله لذت نگاه می شود. ثالثا بدحجاب از سوی مردم تحسین می شود، اما مهم این است که خدا و امام زمان (عج) فردی را تحسین بکنند.

۶. محجبه ها متکبرند؛

همینطور دیدن تناقض در رفتار مذهبی ها از دلایل بدحجاب شدن و دوری از مذهب است؛ مثل اینکه در عین محجبه بودن اما غیبت، زیرآب زنی، آبرو بردن و… هم داشته باشند.

پاسخ: یک محجبه هیچ وقت پیامش و حرفش به یک غیر محجبه این نیست که من خوبم تو بدی یا من بهترم؛ بلکه او فقط وظیفه اش را در برابر پروردگارش انجام می دهد و اگر خدای ناخواسته برخی نیز چنین باشند که گفتید ملاک پذیرش، «حق» است نه «افراد».

قال علی علیه السلام: ان دین الله لا یعرف بالرجال، بل بآیه الحق، فاعرف الحق تعرف اهله؛ یعنی دین خدا با شخصیت ها شناخته نمی شود بلکه شناخت آن با نشانه ها و آیات حق است. پس حق را بشناس تا اهل حق را بشناسی. (وسائل الشیعه، ح۲۷، ص۱۳۵)

۷. لجبازی با خدا؛

راضی نبودن به قضا و قدر الهی از ریشه های مهم بدحجابی است. نطفه آن اغلب در هنگام وقوع حوادث تلخ و نستعیذ بالله مقصّر دیدن خدا بسته می شود؛ یعنی از خدا چیزی خواسته و نشده. یا یکی از عزیزانش را از دست داده و همین موجب لجبازی او با خدا شده و خودش را در بدحجابی و… بروز داده است.

پاسخ: فراموش نکنیم که خداوند علاوه بر اینکه مهربان و مستجاب کننده دعاهاست اما در عین حال «حکیم» هم هست. خداوند در قرآن کریم فرمود: عَسی‏ أَنْ تَکْرَهُوا شَیْئاً وَ هُوَ خَیْرٌ لَکُمْ وَ عَسی‏ أَنْ تُحِبُّوا شَیْئاً وَ هُوَ شَرٌّ لَکُمْ وَ اللَّهُ یَعْلَمُ وَ أَنْتُمْ لا تَعْلَمُونَ؛

بسا چیزی را خوش ندارید و آن برای شما بهتر است، و بسا چیزی را دوست دارید و آن برای شما بدتر است و خدا می داند و شما نمی دانید. (کریمه بقره/ شریفه ۲۱۶).

و باز فراموش نکنیم که او خداست و ما بنده و نباید با نگاهی بچه گانه خدا را با «غول چراغ» اشتباه بگیریم و هرچه از او خواستیم انتظار برآورده شدن هم داشته باشیم. و باید بدانیم که خداوند «جبّار» است یعنی خواسته های ما را به احسن وجه جبران خواهد کرد (اول العلم معرفه الجبار و آخر العلم تفویض الأمر الیه؛ اول علم شناخت خداوند به جبران نواقص است و آخر علم سپردن امور زندگی به اوست)

۸. نیشخند و کنایه و تمسخر و تحقیر اطرافیان از موانع مهم محجبه شدن؛

چادر بهت نمی یاد. چی رو می خوای ثابت کنی؟ کی بهت گفته حجاب داشته باشی؟ اِ وا خانم جلسه ای اومدش. بچه ها! خانباجی اومد!… اینها رو میگن.

پاسخ: یکی از عوامل بسیار مهم در فرار از حجاب «جوخه تلخ استهزاء» است. واقعا بسیاری از خانمها به دلیل ترس از تمسخر است که محجبه نمی شوند. لازم است بدانید از این روش ناجوانمردانه علیه پیامبران الهی نیز استفاده می شده و در مقابل، خداوند پیامبران علیهم السلام را دلداری می داد و آنها را به جامه عمل پوشاندن به فرامین الهی و اعتنا نکردن به جوخه استهزاء سفارش می نمود (فَاصْدَعْ بِمَا تُؤْمَرُ وَأَعْرِضْ عَنِ الْمُشْرِکِینَ إِنَّا کَفَیْنَاکَ الْمُسْتَهْزِئِینَ؛

پس آشکارا بیان کن آنچه را که بدان فرمان داده می شوی و به مشرکان اعتنا مکن ما تو را در برابر استهزاء کنندگان بسنده ایم. (کریمه الحجر، شریفه ۹۵).

و بنا بر روایات، خداوند در روز قیامت پاسخ تلخی به اهالی جوخه استهزاء خواهد داد؛ بطوری که بنا بر روایات دربهای بهشت بارها برای تمسخر کنندگان گشوده می شود و با نزدیک شدن آنان به بهشت بسته می شود تا طعم تلخ استهزاء را بچشند (تفسیر برهان ذیل شریفه ۱۵ کریمه بقره).

بنابراین وقتی گوهری در دست شماست اگر همه نیز جمع بشوند و تمسخر و تحقیر کنند اما شما خودت که می دانید گوهر است پس اعتنا نکنید و راه درست را پیش بروید. سعی کنید اینطور افراد شما را نبینند و شما هم آنها را ندید بگیرید. و همیشه به بزرگترین کلمه قرآن پناه ببرید: «فسیکفیکهم»: (خداوند برای شما بس است و بزودی شما را از آنها کفایت می کند).

 

و جالب است بدانید که وقتی مصطفی کمال پاشا معروف به آتاتورک (دیکتاتور ترکیه)، حجاب را قدغن کرد اما همسرش لطیفه خانم تا پایان عمر با حجاب در انظار عمومی ظاهر می شد بنابراین اگر بخواهی می توانی به حکم خدا عمل کنی و تمسخر و… بهانه است و نباید به آن وقعی گذاشت.

۹. محجبه ها خشک و ناراحت و افسرده هستند؛

از جمله موانع مذهبی و محجبه شدن تخیل و تصویری خشک و عبوس و افسرده از محجبه ها داشتن است.

پاسخ: متاسفانه افراد خشک و عبوس در همه طیف ها وجود دارند اما واقعیت این است که نه تنها عبوس بودن هیچ ملازمه ای با حجاب و مذهب ندارد که بالعکس ضد مذهب و حجاب است. دین اسلام مومن را به شادی و نشاط فرا خوانده و مومنین را به برخورد گرم و محبت آمیز سفارش نموده است (المومن بشّاش؛ مومن بسیار شاد است).

اصولا هدف از مذهب نشاط و امید و خوش اخلاقی است (انما بعثت لاتمم مکارم الاخلاق) و افسردگی و ناراحتی از ایمان نیست (لا خوف علیهم و لا هم یحزنون). بله! البته خانمهای مومنه و محجبه نسبت به «نامحرم» ضمن برخورد محترمانه اما حریم خودشان را نیز نگه می دارند تا از وسوسه نامحرم نسبت به خود پیشگیری نمایند (فَلا تَخْضَعْنَ بِالْقَوْلِ فَیَطْمَعَ الَّذِی فِی قَلْبِهِ مَرَضٌ وَقُلْنَ قَوْلا مَعْرُوفًا)

هنگامى که سخن مى گوئید پس با گفتارتان ناز و عشوه مریزید تا کسی که در دل او مرض (فسق و فجور) است (در شما) طمع ورزد، و گفتاری نیکو (و دور از تحریک و ریبه) بگویید.

۱۰. هرچی بی حجاب تر باکلاس تر!

پاسخ: این طور حرفها، حرف شبکه های ماهواره ای با شماست. همان شبکه هایی که در پشت آنها آنگلوساکسون هایی ایستاده اند که همیشه علیه منافع ملی ما استبداد و استعمار نموده اند. آیا باز هم باید به سخنان آنها گوش فرا دهیم؟

باور اینطور حرفها ریشه در ضعف خداشناسی و خودشناسی ما دارد. عدم خودشناسی و ارزش خود را در زیبایی و شهرت و… دیدن از علل بدحجابی بلکه مهمترین دلیل است. ما باید ببینیم خالق و ولی نعمت ما، ارزش و کلاس ما را در چه می بیند؟

علی علیه السلام در این باره فرموده: ای انسان! قیمت تو بهشت است خودت را به کمتر از بهشت نفروش. کلاس تو در بندگی خداست (ما خلقت الجن و الانس الا لیعبدون). کلاس تو در انسانیت توست. در خدمت به خلق است. در شعور و فهم توست. زیبایی های باطنی و معنوی توست. تو که عروسک نیستی… بیائید آدم بودن خود را فراموش نکنیم.

۱۱. آرایش نکنیم اعتماد به نفس نداریم؛

پاسخ: حجاب تو، اعتماد تو به خداست. یکبار هم بیا به خدا اعتماد کن. مطمئن باش نه تیپت بهم می خوره نه اعتماد به نفست. بلکه اعتماد به نفست بهتر خواهد شد؛ چون خدا تکیه گاه خوب و رفیق راه است (یا رفیق من لا رفیق له)، وَ مَن یَتَوَکَّلْ عَلَى اللَّهِ فَهُوَ حَسْبُهُ (کریمه طلاق/ شریفه ۳).

آیا موسی و ابراهیم (علی نبینا و آله و علیهما سلام) که به خدا اعتماد کردند خدا آنها را از دریا عبور نداد؟ و آتش را بر او گلستان نکرد؟ به خدا اطمینان داشته باش مطمئن باش راضیت می کنه؛ یا ایتها النفس المطمئنه ارجعی الی ربک راضیه مرضیه فادخلی فی عبادی و ادخلی جنتی.

۱۲. چادر زیبایی ها را می پوشاند؛

پاسخ: اول اینکه چادر به همان اندازه که زیبایی های ظاهری را می پوشاند زیبایی های باطنی را (مثل عفت و حیا و حضور زن در جامعه را به عنوان یک انسان و نه یک زن و…) رو می کند. ثانیا شاید بدحجاب ظاهرا زیباتر باشد اما بحث سر «زیباتر و زشت تر بودن» نیست بلکه بحث سر «معقول بودن و معقول نبودن» آن است.

یعنی اول همیشه باید یک کار معقول باشد بعد ابعاد زیبایی و حسی آن بررسی شود. به این معنا که اگر معقول نبود اصلا نوبت به بحث های دیگر نمی رسد و اگر معقول بود هیچ چیز مانع از انجام آن نمی شود.

۱۳. حجاب سختگیری کردن بر خود است.

پاسخ: حجاب گرچه تکلیف است اما تکلّف نیست بلکه تشرّف است؛ تشرّف به مقام بندگی. تکلّف و سختگیری اگر «معقول و مفید» نباشد خوب نیست اما اگر معقول و مفید بود آن وقت به سختی که دارد می ارزد.

ثانیا تکلّفِ بی حجابی کمتر از سختی و تکلّف حجاب نیست. چقدر باید برای آرایش و مد و… وقت صرف کند تا چهار نفر او را بپسندند یا نپسندند و… در حالی که حجاب به آسانی نزدیک تر است. به خصوص الان که متناسب با شغل و شرایط و موقعیت های مختلف خانمها چادر و مقنعه زیبا نیز تولید می شود.

۱۴. تاثیرپذیری، از علل بدحجابی است؛

در نظام هستی همه چیز و همه کس تاثیرگذار و تاثیر پذیراند (جز خدا که تاثیرگذار هست اما تاثیر پذیر نیست). یعنی مدها، جامعه، اطرافیان، ماهواره و… در بدحجابی موثر هستند. لذا بسیار باید در انتخاب یا در صورت لزوم در تغییر اطرافیانمان دقت کنیم.

بزرگان می گویند میانبر خوب شدن همنشینی با خوبان است و میانبر بد شدن همنشینی با بدان است. به عبارت دیگر تا دوستان بدحجاب خود را تغییر ندهیم به سختی می توانیم خودمان را تغییر بدهیم. آن قدم اول و آن قدم سخت همین دل کندن از کسانی است که ما را به بی حجابی مشوّق اند.

۱۵. یا «حجاب بعلاوه سایر امور دین» یا هیچ؛

به عبارت دیگر می خواهد محجبه باشد اما با خودش می گوید اگر محجبه شدم پس باید سایر امور دینی را هم رعایت کنم و این سخت است پس بی خیال حجاب!

پاسخ: علت این حرف این است که روحیه جوان نمی تواند جمع اضداد کند. لذا انتخاب حجاب فقط انتخاب حجاب نیست بلکه انتخاب همه دین است. و اتفاقا تا اینجای حرف، درست است و انتخاب حجاب، تحول باطنی و توبه از گذشته و خواست جدی برای تدیّن است. و اگر غیر از این باشد بعد از مدتی حجاب را کنار خواهد گذاشت و یا او هم می شود یکی از همان هایی که از دین فقط حجابش را دارند.

بنابراین حجاب ابتدای یک ادامه است. و چرا باید از اینکه بتوانیم از عهده همه دین برآئیم نا امید باشیم؟ لا یکلّف الله نفسا الا وسعها؛ یعنی خدا هر چیزی را بر ما واجب و یا حرام کرده در جَنَم ما دیده بعد حکم کرده. پس باید توکل بر خدا کرد و خالص و یکرنگ وارد دین خدا شد و به همه آنچه خدا فرموده ایمان و تسلیم شویم.

۱۶. غرور عامل مهمی در گناه بدحجابی است

پاسخ: غرور در برابر آفریدگار و پروردگار عالم و آدم آن هم از طرف کسی که سر تا پایش را مدیون خداست؟! غرور در برابر ولی نعمت؟! غرور در برابر کسی که جز خیر بندگانش را نمی خواهد؟ غرور فقر در برابر غنی؟ غرور کسی که از آب جهنده ای آفریده شد در برابر خدای بی همتا؟!

واقعا ما غرّک بربّک الکریم؟ ثانیا چه حس غرور و برتری بالاتر از انتخاب راه زهرای اطهر سلام الله علیها؟ یعنی اگر غرورت نمی زاره که محجبه بشی اتفاقا حس غرور و برتری در حجاب است.

۱۷. قضاوت میشیم

پاسخ: خیلی ها، از قضاوتهای بعد از محجبه شدن می ترسند. اما باید بدانیم که ترس و غصه از شیطان است. اینحا جای «توسّل و توکّل» است نه ترس و غصه. تحوّل، شجاعت می خواهد. معنویت و توسّل می خواهد. گذشت و ایثار می خواهد. منطق و آگاهی می خواهد. حس خوب و عاشقی می خواهد.

ضمن اینکه مگر حجاب نداشته باشی، قضاوت نمی شوی؟ مهم قضاوت احکم الحاکمین است. علی علیه السلام می فرماید: از آنچه که می ترسی خودت را در آن بینداز خواهی دید که ترسش از خودش بزرگتر بود. (نهج البلاغه – حکمت ۱۷۵)

۱۸. حجاب نداشته باشم مگه چی میشه حالا؟

پاسخ: خداوند «عقل» و «حیا» و «دین» را با هم نازل کرد. بعد به آدم علیه السلام فرمود یکی را انتخاب کن. آدم عقل را انتخاب کرد و دین و حیاء همچنان باقی ماندند. عقل و دین و حیاء، جدا ناپذیرند؛ با هم می آیند و با هم می روند. شما فکر می کنید شبکه های ماهواره ای چرا برای بی حیا کردن و حجاب گرفتن از سر زنها مبالغ هنگفتی دلار هزینه می کنند؟ چون با رفتن حجاب، عقل و دین و غیرت، شجاعت و همه چیز خواهد رفت.

لطفا سرنوشت آندلس را بخوانید و ببینید که چگونه با ورود زنان بی حجاب، لشکر فاتح اسلام به ذلت و نابودی کشانده شد. یک جاسوس انگلیسی می گوید قلعه های اسلامی اندلس فرو نریخت مگر زمانی که حجاب زنان اندلسی فرو ریخت. اگر این قلعه شکست به دنبالش هر نوع شکستی اتفاق خواهد افتاد.

حجاب و عفاف پرچم اسلام و رمز توحید و بندگی خداست. لذا باید پرسید با رفتن حجاب و عفاف چه ها که نمی شود؟ اصلا چیزی از هویت ما باقی می ماند؟ افتادن حجاب افتادن پرچم خداست. از دست رفتن هویت مسلمانان است. سلطنت شیطان است. کنار رفتن حجاب، برداشتن حائل بین کاغذ و آتش است. دعوت شیطان به گناه و ذلت است. رفتن حجاب رفتن حیا است و رفتن حیا از دست رفتن عقل و دین است.

۱۹. خوب! پسرا نگاه نکنند؛

چرا مردها آزاد باشند هرطور می خوان در جامعه عمل کنند؛ اما ما زن ها به خاطر اونا اسیر و محدود باشیم؟ بذارید خانم ها هم یه کم آزاد باشند!

پاسخ: اتفاقا خداوند هم همین رو اول به پسرها و بعد به دخترها گفته و از دخترها در ادامه خواسته با پوشش سرتاسری به این قصه بیشتر کمک کنند. قبول کنید که زیبایی مال دختره و او بیشتر موضوع حجاب خواهد بود. اما در عین حال خداوند در شریفه ۳۰ کریمه نور تذکر اول را به مردان داده و فرموده:

«قُل لِّلْمُؤْمِنِینَ یَغُضوا مِنْ أَبْصارِهِمْ وَ یحْفَظوا فُرُوجَهُمْ ذَلِک أَزْکی لَهُم إِنَّ اللَّهَ خَبِیرُ بِمَا یَصنَعُونَ؛»

به مردان مؤمن بگو چشمان خود را فرو بندند عورت های خود را حفظ کنند، این برای آن ها پاکیزه تر است. همانا خداوند از آنچه انجام می دهند آگاه است.

و سپس در آیه بعد به زنان می فرماید که نگاه های خود را فرو بیندازید و حجاب خود را حفظ کنید: «وَ قُل لِّلْمُؤْمِنتِ یَغْضُضنَ مِنْ أَبْصارِهِنَّ وَ یحْفَظنَ فُرُوجَهُنَّ وَ لا یُبْدِینَ زِینَتَهُنَّ إِلا مَا ظهَرَ مِنْهَا وَ لْیَضرِبْنَ بخُمُرِهِنَّ عَلی جُیُوبهِنَّ وَ…»

و به زنان با ایمان بگو که چشمان خود را (از نگاه حرام) فرو بندند و عورت های خود را حفظ کنند و زینت خود را آشکار نسازندجز آنچه خود پیداست، و باید روسری های خود را بر روی گریبان‌ها بزنند…

با توجه به دو آیه فوق واضح است که خداوند اگر به مردان دستور می دهد که نگاه خود را حفظ کنند به این معنی نیست که دیگر زنان آزاد هستند که هرطور می خواهند در جامعه حضور داشته باشند. بلکه بلافاصله زنان را نیز امر به پوشش و کنترل نگاه کرده است. این یعنی اساساً حفظ نگاه و پاکدامنی زمانی امکان پذیر است که فضای جامعه، آلوده و محل جلوه های جنسی زنان و مردان نباشد. به عبارت دیگر آیه شریفه نفرموده که ای مردان مبادا به زنان بی حجاب نگاه کنید، بلکه این دستور زمانی صادر شده است که زنان نیز امر به حجاب شده اند.

و به قول مونتسکیو «قوانین طبیعت حکم می ­کند زن خوددار باشد؛ زیرا مرد، با تهوّر آفریده شده است و زن، نیروی خودداری بیش­تری دارد. بنابراین، تضادّ بین آن ها را می ­توان با «حجاب» از بین برد و بر اساس همین اصل، تمام ملل جهان معتقدند که زنان باید حیا و حجاب داشته باشند» (نقل از روح القوانین، مونتسکو، ترجمه علی اکبر مهدوی، ص ۱۰۱)

شایسته است که زنان با نوع پوشش خود مردان را تربیت کنند که چگونه باید به زنان نگاه کنند نه اینکه با جلوه گری های خود حتی توجه مردان پاک را نیز به خود جلب کنند. در این صورت از “مردان بیماردل” که منتظر فرصتی برای تعرض به حریم زنان هستند چه توقعی می توان داشت؟

گاهی حتی بسیاری از مردان هم که می خواهند پاک بمانند مظلوم واقع شده اند و دائماً باید با فشارهای روانی از طرف شل حجابها دست و پنجه نرم کنند. جالب است که اگر مرد جوانی دست از پا خطا کند و به زنی متعرض شود زن می تواند از او شکایت کند اما از نظر زنان هیچ مردی نمی تواند از آنان به خاطر بدپوششی و بر هم زدن آرامش فکری و تعادل روحیشان شکایت کند. آیا انصاف این است؟!

۲۰. آیا زنها حجاب نداشته باشن تا مردها ناراحت نشوند؟!

(مثل این می ماند که بگویی آفتاب نتابد تا بستنی ها آب نشوند.)

پاسخ: اولا حجاب برای این است که خود زن تیکه باران نشده و شخصیت و کرامتش پشت ابرهای سیاه نگاه پنهان نشود. ثانیا آب شدن بستنی ها همه جا را کثیف می کند و مطمئنا نحسیش دامن شما زنها را هم خواهد گرفت. حجاب برای این است که هم آفتاب بتابد و هم بستنی ها آب نشوند. آیا اینطور بهتر نیست؟

۲۱. حجاب دست و پاگیرهِ. خوب نمی تونی رشد کنی

پاسخ: این فقط یک شعار کهنه است و حضور زنان محجبه در دانشگاه ها و ادارات و پست های کلان و مدال آوری در المپیادها و المپیک ها و… به تنهایی گویای توخالی بودن آن است. بلکه اتفاقا بالعکس است و این از برکات حجاب است که صحنه جامعه را از «ادامه اتاق خواب بودن» خالی و به آماده سازی بستر فعالیت های جدّی کمک می کند.

۲۲. محجبه نیستم؛ چون دوست دارم خودم باشم؛ خودم برای خودم تصمیم بگیرم

پاسخ: انسان یک خود دارد و یک ناخود. اتفاقا حرف ما هم همین است که خودت باش. انسان اگر به واقعیت خودش نگاه کند می بیند پاکی و عفاف را دوست دارد و ناپاکی و هرج و مرج در هر فضائی و به خصوص فضای جنسی را نمی پسندد. و اتفاقا آن چیزی که در درون ما به زشتی فرا می خواند آن شیطان و جنبه حیوانی و ناخود ماست.

ثانیا اطلاعات ما در برابر جهل ما مثل قطره در برابر دریاست آیا این «خود» ارزش تبعیت دارد؟ یا باید به وحی و خداوند پناه برد و راهی را که او پیش پای ما نهاده انتخاب کنیم؟ شیطان نیز حرفش با خدا همین بود او می گفت: من می خواهم خودم برای خودم تصمیم بگیرم. اما سرانجامش به کجا انجامید؟ پس چرا باید یک تجربه شکست خورده را دوباره تکرار کنیم؟ آیات حجاب، از سوی خداوند دانا به ما می گویند: حجاب راه درست حیات است.

۲۳. اگر محجبه بشم دیگه کسی من رو دوست نداره! چون حجاب مال گذشته است

پاسخ: اولا حجاب مال گذشته نیست بلکه حجاب حکم الله است و حکم الله برای همیشه است حتی آینده (حلال محمد حلال الی یوم القیامه و حرامه حرام الی یوم القیامه). ثانیا به جای اینکه بگویی «کسی مرا دوست نخواهد داشت» درستش این است که بگویی «آدم های چشم چرانِ شهوت ران بی مسئولیت دیگر مرا دوست نخواهند داشت» و اتفاقا این خبر بسیار خوبی است.

و خبر بسیار بسیار خوب دوم این است که از حالا به بعد «خداوند و انسان های پاک و در راس آنها امام زمان عج تو را دوست خواهند داشت”.

۲۴. محجبه بشم دیگه نمی تونم هر کاری دوست داشته باشم بکنم

پاسخ: خوب! مثلا درس هم بخوانی دیگه هر کاری دوست داری نمی تونی بکنی پس درس هم نخوان! ضمن اینکه اگر غیر محجبه هم بشی دیگه نمی تونی هر کاری دوست داشته باشی بکنی؛ مثلا نمی تونی یک ارتباط با حال با خدا داشته باشی.

بنابراین درست است که یک سری آزادی ها را (اگه بشه اسمشان را آزادی گذاشت) از دست می دهی اما آزادی های معنوی را به دست می آوری. آزادی های بهتر. آزادی های جاودانه و ماندگار (و نه به اصطلاح این آزادی های تاریخ مصرف دار).

۲۵. محجبه نیستم چون دوست دارم مثل بقیه باشم؛ مثل اطرافیانم

پاسخ: این دلیل خوبی برای هر کاری از جمله محجبه نبودن نیست. ملاک و معیار در هر کاری «معقول و مفید» بودن آن است. اگر اطرافیان شما راه نادرستی را در پیش بگیرند شما هم انجام خواهید داد؟!

بدحجابی هم به خاطر خلاف نصّ قرآن بودن و هم به خاطر مضرات فراوانش راه نادرستی است که نباید در تله آن افتاد گرچه اطرافیان آن راه غلط را برگزینند.

۲۶. ترس از تنهایی و رانده شدن از دوستان

پاسخ: ترس از خدا و رانده شدن از درگاه او چطور؟ در حالی که اولی موقت و زودگذر است اما دومی به مراتب سخت تر است. ضمن اینکه دوستان خوب و جدیدی در مساجد و هیآت در انتظار شما هستند.

۲۷. حجاب نه! چون مهم دل پاک است و مردی که با چند تار مو شهوانی بشود همان بهتر که بشود

پاسخ: اولا حجاب حکم الله است و لزوما ربطی به آثار مثبت و منفی اش بر مردان ندارد و به عنوان نمونه ولو هیچ مردی هم حضور نداشته باشد حجاب در نماز واجب است.

ثانیا حجاب شما خانمها مساعدت شما به مردان برای آلوده نشدن و حفظ همین دل پاک است. ثالثا تحریک شدن مرد امری وضعی و طبیعی است و دست خودش نیست تا جای سرزنش داشته باشد اما برای زنان حفظ حجاب تحت اختیار آنان است و رعایت نکردن آن و تحریک مردان و نهایتا آلوده کردن دل آنان جای سرزنش دارد.

۲۸. تایید زیبایی از سوی دیگران از علل بدحجابی است

پاسخ: این حرف درستی است فلذا اسلام توصیه به امر به معروف و نهی از منکر کرده است و حداقل امر به معروف و نهی از منکر، رو ترش کردن و تحویل نگرفتن این جور افراد است تا خودشان را اصلاح کنند نه اینکه با لبخند و روی گشاده موجب جَری شدن این افراد در گناهشان شویم.

۲۹. فشار آوردن، عجله کردن فرصت ندادن از علل بدحجابی است

پاسخ: این نیز حرف درستی است و خانواده ها باید سعی کنند با منطق و استدلال، رعایت حجاب از سوی خود، تشویق، ارتباط با خانواده های مذهبی، زمینه مساعدی برای انتخاب شدن حجاب از سوی دخترانشان را ایجاد کنند.

۳۰. محجبه نمیشم چون می ترسم جو گیر شده باشم

پاسخ: اتفاقا کار درست همین است که انتخاب حجاب از روی جوگیر شدن نباشد اما سوال این است که راه تشخیص تصمیم راسخ از جوگیر شدن چیست؟ اگر تصمیم شما برای محجبه شدن از روی تحقیق و منطق و اراده و فکر و تصمیم و توسّل باشد جوگیر نشده ای اما اگر فقط احساساتی شده باشی جوگیر شده ای.

پس در مورد حجاب تحقیق کن و مطمئن باش آن قدر منطقی و زیبا و آرامش بخش هست که دختر باهوشی مثل تو آن را انتخاب کند. چه خوبه که انتخاب تو با انتخاب خدا یکی باشد.

۳۱. اگر بی حجابی در جامعه ایران آزاد شود، حرص و ولع مردم از بین می رود؛ در این صورت مردان ایرانی نیز مانند مردان غربی از دیدن یک زن بی حجاب و نیمه برهنه در خیابان تحت تأثیر قرار نمی گیرند.

مدعیان این ادعا معتقدند چون در جامعه ما حجاب وجود دارد، مردان با دیدن کوچکترین جلوه ای از زنان تحت تأثیر قرار می گیرند و این مسأله سبب شده که خود زنان هم در سختی رعایت حجاب باشند در حالی که با آزاد بودن بی حجابی اگرچه که ممکن است در ابتدا عده ای عقده گشایی کنند، اما بعد از مدتی هم زنان و هم مردان برای هم عادی می شوند و جامعه به یک ثبات و آرامش خواهد رسید.

پاسخ: اولا آمارهای وحشتناک تجاوز جنسی در غرب درست عکس این مساله را نشان می دهد؛ یعنی حرف شما به هیچ وجه علمی نیست. ثانیا اینکه می گوئید زنان برای مردان عادی می شوند اصلا حرف قشنگی نیست و هیچ دختری دوست ندارد برای مردان عادی شود و اتفاقا یکی از فلسفه های حجاب همین است که زن و مرد برای هم عادی نشوند و هماره برای هم جذّاب باشند و زن از زیبایی و مورد توجه بودن خود در شرایط امن و به صورت حلال لذت ببرد.

بنابراین اشکال این کار دو چیز است؛ اول اینکه تجاوز سر جایش هست و بلکه به خاطر تحریک بیشتر، بیشتر خواهد شد و دوم اینکه زنان آن اجر و قُرب سابق را نخواهند داشت چون به راحتی در دسترس مردان هستند.

۳۲. خداوند مهربان تر از این است که به خاطر چند تار مو، بنده اش را عذاب کند

پاسخ: البته این آرزوی شما و حرفی است که شما می زنید و بر خلاف آیات و روایت است. یهودی ها نیز می گفتند: خدا ما را دوست دارد و حاشا که به جهنم ببرد! خداوند در پاسخ آنها فرمود: تلک أمانیّهم قل هاتوا برهنکم (این آرزوی شماست اما آیا برهانی هم بر این حرف ها دارید؟ – کریمه بقره/ شریفه ۱۱۱).

اگر این استدلال را بپذیریم که چون خداوند بسیار رئوف و مهربان است و به خاطر چند تار مو ما را عذاب نمی کند، پس می توان گفت که خداوند بزرگ تر و مهربان تر از آن است که ما را به خاطر نخواندن چند رکعت نماز، خوردن یک تکه نان کوچک در ماه رمضان، چند جمله غیبت و تهمت، چند جرعه نوشیدنی حرام و مقداری خوردن مال یتیم عذاب کند!!!

بدین ترتیب دیگر احکام الهی فلسفه وجودی نخواهند داشت و معنی حلال و حرام و مرز آن ها معنی نخواهد داشت و هیچ کس خود را موظف نمی داند که به حدود دستورات الهی پایبند باشد؛ زیرا هرکسی بر اساس امیال خود بخشی از احکام الهی را می پسندد و بخشی را نمی پسندد و از انجام آن ها سرباز می زند. لذا این حرفها کل دین خدا را بازیچه قرار می دهد و شما بفرمائید که حکم بازیچه قرار دادن دینی که خدا بالای حفظش اباعبدالله علیه السلام را داده چیست؟ بنابراین معیار کوچک و بزرگی گناه و وسعت بخشش خداوند در حیطه قدرت خود خداوند است و کسی نمی تواند برای خود حدّی متمایز قایل شود.

ثانیا خداوند علاوه بر مهربانی و لطف به بندگانش، صفات دیگری نیز دارد که یکی از آن ها عدل است. از عدالت خداوند به دور است که بین بنده ای که همیشه با حجاب خود زمینه ارتکاب نوعی گناه خاص را برای خود و دیگران از بین برده است با بنده ای که همواره در جامعه به جلوه گری پرداخته است، فرقی نگذارد و به هر دو پاداش دهد (فمن یعمل مثقال ذره خیرا یره و من یعمل مثقال ذره شرا یره؛ پس هرکس هم وزن ذره ای نیکی کند، آن نیکی را می بیند و هر کس هم وزن ذره ای بدی کند آن بدی را می بیند. (آیات ۷ و ۸ سوره زلزال)

ثالثا این استدلال که خداوند مهربان تر از آن است که بنده اش را بخاطر چند تار مو عذاب کند، گویای این واقعیت است که برخی از ما انسان ها، مهربانی خداوند را برای رسیدن به امیال خود باور کرده ایم، چرا که این صفت الهی را در جنبه های دیگر دستورات دینی نمی بینیم. اگر بنده باور کند که همه احکام الهی ناشی از لطف و محبت خداوند بر بندگان واجب شده است، در انجام آن ها کوتاهی نخواهد کرد.

۳۳. چرا به هر خانمی که حجاب کامل ندارد برچسب بی ایمانی و بی اعتقادی می زنند؟ چرا به خاطر حجاب، همه زن های بدحجاب را طرد می کنند؟ بسیاری از این افراد بسیار با اعتقادند و از خیلی چادری ها با اخلاق ترند.

پاسخ: متأسفانه در بین برخی از متدینین این دیدگاه هست که مردان و زنان بدپوشش به خدا و پیامبر او ایمان ندارند و تقیّدات مذهبی در آن ها ضعیف است و باز تأسف آورتر اینکه این افراد برخلاف آموزه های دینی، خود را برتر از آن ها می بینند. حقیقت این است که در واقع هیچ کس نمی تواند میزان ایمان و اعتقاد دیگری را تخمین بزند. هیچ مسلمانی اجازه ندارد ایمان کس دیگری را زیر سؤل ببرد و یا او را بخاطر گناه یا خطایی سرزنش کند.

مقام معظم رهبری نیز در بیانات خود در تاریخ ۱۹ مهر ۱۳۹۱ فرمودند: «خانم هایی هستند که در عرف معمولی به آن ها می گویند «خانم بدحجاب»؛ اشک هم از چشمش دارد می ریزد. حالا چه کار کنیم؟ ردش کنید؟ مصلحت است؟ حق است؟ نه؛… مگر من نقص ندارم؟ نقص او ظاهر است، نقص های این حقیر باطن است؛ «گفتا شیخا هر آنچه گوئی هستم/ آیا تو چنان که می نمائی هستی؟»  ما هم یک نقص داریم، او هم یک نقص دارد. با این نگاه و با این روحیه برخورد کنید. البته انسان نهی از منکر هم می کند؛ نهی از منکر با زبان خوش، نه با ایجاد نفرت».

اما چند توصیه به خواهران شل حجاب: اولا امام علی علیه السلام می فرمایند: کسی که خود را در جایگاه تهمت و بدگمانی قرار دهد، نباید کسی جز خود را سرزنش و نکوهش کند؛ زیرا که خود سبب شده تا به او گمان بد برند (نهج البلاغه،حکمت ها، باب ۱۵۱) پس همانطور که یک مسلمان موظف است نسبت به ایمان و اعتقاد افراد سوء نیت نداشته باشد، همانطور موظف است لباسی نپوشد که گمان بد را برانگیزد و خود را در معرض اتهام قرار دهد.

مهم ترین شاخصه زن مسلمان حجاب اوست، اگر بانوی مسلمانی حجاب را رعایت نکرد در واقع خود را شبیه بی دینان و غیرمسلمانان کرده است و اولین پیامی که دیگران با دیدن او دریافت می کنند این است که «من به حجاب (که یک دستور الهی است) اعتقاد ندارم!»

۳۴. آراستگی در بی حجابی است

پاسخ: اولا حجاب به معنی شلختگی نیست و با آراستگی هیچ منافاتی ندارد. ثانیا اصولا حجاب؛ یعنی آراستگی تو برای محارم و خانم ها باشد و حجمی از این آراستگی را از افرادی که روحی مریض و نا آراسته دارند بپوشان تا آراستگی ات بقاء داشته باشد. بنابراین حجاب برای حفظ بقاء همین آراستگی است.

حجاب مکمل آراستگی است نه مزاحم آن. به عبارت دیگر اگر حجاب نباشد آراستگی ظاهر و باطنت از سوی گرگ های خیابانی در خطر قرار خواهند گرفت. فلذا اول به فکر امنیت و معقول یا غیر معقول بودن ظهور آراستگی ات باش بعد به فکر خود آراستگی.

۳۵. حجاب محدودیت است

پاسخ: بله حجاب محدودیت هایی هم دارد ولی نباید از کلمه محدودیت ترسید. خوب ده تا محدودیت دیگر هم در زندگی ات هست ولی چون «معقول و مفید» است می پذیری. مگر اطبّا یا معلم یا والدین و… محدود نمی کنند؟ و مگر شما بابتش وجه و تشکر پرداخت نمی کنید؟ محدودیت اگر مستدل باشد هیچ اشکالی ندارد بلکه معقول و مفید است.

ثانیا حجاب محدودیت سوء استفاده است برای جنسی در مقابل جنس دیگر؛ نه برای استفاده از استعداد، ظرفیت، قابلیت، توانمندی و رشد. مثلا یک خانم بگوید از استخر نمی توانم استفاده کنم چون با حجاب هستم. باید تعبیه و تدارک ببینید، امکان فراهم کنید، تا این خانم هم بتواند از این فضاها استفاده بکند، اینکه ما در جامعه  گاهی بد عمل می کنیم یا امکانات و شرایط مساوی نداریم، این ارتباطی به پوشش ندارد، این به بد عمل کردن برنامه ریزان ما برمی گردد، و این که باید این موانع را رفع کنیم و شرایط مساوی ایجاد کنیم.

۳۶. شل حجاب باشم راحت ترم.

پاسخ: بله راحت تری اما راحتی که به قیمت تحریک و ناراحتی جنس مذکر تمام خواهد شد و اگر قرار بر راحت کردن خود و ناراحت کردن دیگران باشد مطمئن باش دیگران هم با مزاحمت برای تو خودشان را راحت می کنند. بنابراین راحتی یک طرفه در شل حجابی فقط یک رؤیای دخترانه بدون تحقق خارجی است.

۳۷. چادر عربی است و حجاب ایده ای عجیب و غریب در اندیشه اسلامی است که به مسلمانان اختصاص دارد

پاسخ: اولا چادر عربی نیست بلکه ایرانی است؛ یعنی حتی قبل از اسلام هم در ایران وجود داشته ثانیا هرچه که خوب باشد ما باید در آن سهمی داشته باشیم حالا می خواهد عربی باشد یا برای هر کجای دیگر.

ثالثا چون حجاب مطابق فطرت انسان است مساله ای جهان شمول بوده و در همه جا رعایت می شده؛ یعنی تا همین سالهای نه چندان دور در تمام دنیا زنان محجبه بوده اند به طوری که هنوز فیلمهای آن موجود است.

بنابراین حجاب و پوشش نه تنها ریشه های دینی که ریشه فرهنگی دارد و اینکه حجاب ایده ای عجیب و غریب در اندیشه اسلامی و به مسلمانان اختصاص دارد عملا نادرست است و خود این حرف عجیب و غریب است.

 

 

ثبت نام در مجمع

برچسب ها :

ناموجود
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.

مساجد