معمار خسارت محض برجام: نقش من در سیاست خارجی صفر است!
سرویس سیاسی- وی در بخشهایی از این گفت وگو در پاسخ به این سؤال که «شما هشت سال وزیر خارجه جمهوری اسلامی ایران بودید، چقدر توانستید از تاثیر منفی سیاست خارجی بر معیشت مردم کم کنید؟» گفت: «میتوانم این را بگویم که از خودم هزینه کردم، از موقعیت داخلی خودم هزینه کردم، حرفهایی که مورد
سرویس سیاسی-
وی در بخشهایی از این گفت وگو در پاسخ به این سؤال که «شما هشت سال وزیر خارجه جمهوری اسلامی ایران بودید، چقدر توانستید از تاثیر منفی سیاست خارجی بر معیشت مردم کم کنید؟» گفت: «میتوانم این را بگویم که از خودم هزینه کردم، از موقعیت داخلی خودم هزینه کردم، حرفهایی که مورد پسند بوده نزدم، حرفهایی که مورد پسند نبوده زدم تا سیاست خارجی باری بر معیشت مردم نباشد. خیلی راحت بود در این دوران حرفهایی بزنم که بپسندند تا از این فشارهای عظیمی که در داخل بر روی من بود، کاسته شود اما این کار را نکردم. اطمینان دارم من اقدامی نکردم که باری بر معیشت مردم اضافه کنم البته آنقدر که میخواستم نتوانستم از تاثیر بار سیاست خارجی بر معیشت مردم کم کنم.»
وی همچنین در پاسخ به این سؤال «آیا اصرار دارید با آمریکا دشمن دایمی باشیم؟» گفت: «من نگفتم دشمن، من از کلمه دشمن هیچوقت استفاده نمیکنم.»
ظریف در بخش دیگری از این مصاحبه گفت: «در برجام دیکته وجود نداشت…چرا ترامپ میگوید برجام بزرگترین کلاهی است که بر سر آمریکا رفت؟ البته من که چنین اعتقادی ندارم اما ادعای او به این دلیل است که معتقد است آمریکا باید سر هر میزی که بنشیند، دیکته کند که در برجام این اتفاق رخ نداد». اما بخش قابل توجه این گفتوگو آنجاست که ظریف تاکید کرده که «نقش من در این هشت سال در سیاست خارجی صفر بوده است».
گفتنی است چنین ادعایی در حالی مطرح میشود که ظریف یکی از طراحان و معماران اصلی مذاکرات هستهای برغم بدبینی و مخالفت مسئولان نظام بوده است و در حقیقت شاخصترین بخش کارنامه ظریف، توافق هستهای و به عبارتی همان برجام است. توافقی که نه تنها هیچ دستاوردی برای مردم ایران نداشت بلکه خسارتهای فراوانش، مردم را با مشکلات عدیده مواجه کرد.
وزیر خارجهای که روزی از وی در همین رسانههای همسو قهرمان دیپلماسی یاد میکردند این روزها که تشت رسوایی برجام به عنوان توافقی نامتوازن، یک طرفه و خسارت بار به زمین افتاده و اثرات آن بر اقتصاد و معیشت مردم محرز گشته، با بر باد رفتن تمام سرمایهگذاریها بر روی برجام و عادیسازی روابط ایران- آمریکا (و حتی اتحادیه اروپا) به این نتیجه رسیده است که وی رفته رفته ضعیفترین و شکست خوردهترین وزیر خارجه ایران پس از انقلاب شده است؛ وزیر خارجهای که موثرترین کنشهای دیپلماتیکش به توئیت زدن و پاسخهای توئیتری خلاصه شده است اما در میدان دیپلماسی چیزی جز تحقیر و شکست نصیب ملت ایران نکرده است.
بی اعتنایی دستگاه دیپلماسی در دوران مدیریت او به سه اصل «عزت، حکمت و مصلحت» و بیتوجهی وزارت خارجه به نقدهای دقیق و کارشناسی منتقدان و صاحب نظران، شکستهای پیدرپی و تأسف برانگیزی را در کارنامه سیاست خارجی دولت روحانی رقم زده است. و حالا به جای پذیرفتن مسئولیت و نقش خود در این خسارتهای سنگینی که به کشور و مردم وارد کرده، با فرافکنی و مسئولیتگریزی مدعی میشود که نقش او در همه این سالها در سیاست خارجی صفر بوده است.
سوءمدیریت؛ عامل بیش از ۶۰درصد از مشکلات کشور
بهمن آرمان، کارشناس اقتصادی حامی دولت در مصاحبه با روزنامه آرمان گفت: «اگر به بحران به وجود آمده در بورس توجه کنیم این بحران بیش از آنکه به سیاست خارجی ارتباط داشته باشد به ندانمکاری و نداشتن اطلاعات کافی مدیران ارتباط داشته است. ساختن مسکن و آزادراهها در کشور که متأثر از تحریمها نیست. اگر مسئولان کشور بهواقع نگران وضعیت مردم هستند باید به خوبی به پیامدهای ناگوار مشکلات اقتصادی فکر کنند. در شرایط کنونی بحرانهای اقتصادی به صورت مستقیم روی افزایش آمار طلاق و خودکشی در کشور تأثیرگذار بوده و میزان طلاق و خودکشی را بیشتر از گذشته کرده است. افزایش طلاق و خودکشی نیز پیامدهای اجتماعی و اقتصادی خاص خود را به همراه آورده است».
این کارشناس اقتصادی در ادامه گفت: «نکته مهمی که باید به آن توجه کرد این است که همه مشکلات اقتصادی کشور متأثر از تحریمهای بینالمللی نیست. شاید ۴۰ درصد مشکلات اقتصادی ایران متأثر از تحریمها باشد اما بقیه آن متأثر از سوء و ضعف مدیریت… است».
کارشناسان تاکید دارند که تحریمها نهایتا ۲۰ الی ۳۰ درصد در مشکلات کشور سهیم است و ۷۰ الی ۸۰ درصد مشکلات ناشی از سوءمدیریت در دستگاههای اجرایی است.
ارگان دولت: اهانت شرمن به ایرانیها شایعه بود!
روزنامه دولتی ایران دیروز گزارشی را با تیتر «سیاست خارجی در دست برجامیها» منتشر کرد و روتیتر زد: «دیپلماتهای مرتبط با مذاکرات محرمانه ایران و آمریکا در کابینه بایدن حضور دارند.»
در بخشی از این گزارش آمده است: «وندی شرمن» دیگر سیاستمدار دموکراتی است که قرار است به عنوان معاون وزیر خارجه در تیم دیپلماتیک بایدن حضور داشته باشد. او که در مذاکرات محرمانه عمان حضور داشت و بعدها چهره ثابت تیم دیپلماتیک آمریکا در مذاکرات هستهای با ایران شد، جایی در کتاب خاطراتش نقل میکند که عمیقترین خواب زندگی و آسودگی واقعیاش را بعد از دستیابی به توافق هستهای در وین و در راه بازگشت به آمریکا تجربه کرده است. زمانی شایع شده بود که «شرمن» در جریان تلاش برای متوقف کردن تحریمها علیه ایران در کنگره، ایرانیها را به داشتن ژن فریبکاری متهم کرده است اما بعدها در شماتت ترامپ به دلیل خروج یکجانبه از برجام به اشتباه پیشبینی خود مبنی بر منحرف شدن ایران از جاده برجام اعتراف کرد و به تجلیل از فرهنگ مقاومت در ایران پرداخت.»
گفتنی است، برجامبازان در شرایط حاضر نیز مطابق فریبکاریها، پوپولیسمگراییها و وعدههای کذایی در قبال توافق هستهای در زمان مذاکرات عمل میکنند تا از پاسخگوی نسبت به چک برگشتی برجام فرار کنند. نشانه این مسئله، لگدمال شدن برجام از سوی همین دموکراتهایی است که ارگان دولت با ترسیم فضایی عوامفریبانه و تیترهای خوشبینانه به استقبال آنها میرود و تصویری غیر واقعی و خیالپردازانه از اولین ناقضان برجام نمایش میدهد.
مطلب دیگر اینکه، وندی شرمن در دولت اوباما از جمله مسئولان گزارش به اسرائیل در جریان مذاکرات هستهای با ایران بود. وی در خاطراتش آورده است که جلیلی در مذاکرات، ما را عذاب میداد. شرمن فاش میکند که با گرفتن ژست بغض وگریه، طرف ایرانی را وادار کرده که از برخی خواستههایش در مذاکرات عقبنشینی کند! وی در کمیته سیاست خارجی سنا در ادبیاتی موهن و گستاخانه مدعی شده بود که فریبکاری قسمتی از ژن ایرانیهاست! ارگان دولت اما در راستای بزک متقلبان آمریکایی و عهدشکنان برجامی، این اهانت شرمن را صرفا «شایعه» اعلام کرده است!
اصلاحطلبان فریب خوردن از غرب را
جزو افتخارات خود میشمارند!
روزنامه شرق در شماره دیروز خود گزارشی از سخنان محسن میردامادی از جمله فعالان سیاسی طیف موسوم به اصلاحطلب را منتشر کرد.
طیف موسوم به اصلاحطلب سابقه مطولی در توجیه دشمنیها و جنایات آمریکا دارند. در تازهترین آنها نیز محسن میردامادی به مالهکشی بر روی جنایت آمریکا پرداخته و مقصر را کشور ایران دانسته است: «در دوران جنگ اکثر کشورهای منطقه علیه ما بودند و عملکرد ما هم به نحوی بود که نهایتا آمریکا را در جبهه مقابل ما قرارداد. با آمریکاییها که در مقطعی از جنگ میخواستند به ایران نزدیک شوند و مک فارلین را برای مذاکره به ایران فرستادند، طوری رفتار کردیم که در سال پایانی جنگ آنها کاملا علیه ما فعال شدند. در اواخر جنگ هم بههیچوجه روابط مناسبی با کشورهای منطقه و قدرتهای جهانی نداشتیم.»
او در ادامه گفته: «دوران آقای خاتمی جزء موفقترین دورهها در سیاست خارجی بود، دورهای که کشورهای منطقهایران را تهدید نمیدیدند. بلکه ایران را کشوری میدیدند که خطری برایشان ندارد و میتوانند با آن روابط خوبی داشته باشند. با کشورهای اروپایی هم بهترین روابط را در دوران آقای خاتمی شاهد بودیم و تنشها بسیار کم شد و عملا چهره جدیدی از ایران به آن کشورها عرضه شد. با آمریکا تا حدی تنشها کمتر شد اما نه به میزانی که با اروپاییها روابطمان بهتر شد…»
این طیف در تحریف واقعیتها کارنامه پر و پیمانی دارد. خوب بود این فرد به جای فریب دادن افکار عمومی به نتیجه آنچه خود «تعامل خوب با اروپا» نامیده هم اشاره میکرد. در دوره اصلاحات برای نخستین بار قرارداد هستهای با سه کشور اروپایی و بدون حضور آمریکا به امضا رسید و اروپا تضمین کرد که سوخت راکتورهای ایران را تامین میکند اما ۲سال گذشت و اروپا حتی یک گرم سوخت هم به ما نداد. این نتیجه تعامل خوب با اروپا است. ضمنا در دوره اصلاحات از سوی غربیها به حمله اتمی تهدید شدیم.
طیف موسوم به اصلاحطلب به فریب خوردن از غرب عادت دارد و بدتر اینکه آن را به عنوان افتخار برای خود
ذکر میکند.
برچسب ها :
ناموجود- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰