سوگواره شفیعه| دلدادگیهای مادرانه حضرت زهرا با فرزندانشان
خبرگزاری فارس ـ گروه مسجد و هیأت ـ امیرحسین کسائی: سیره حضرت زهرا (س) برای ما بندگان الگویی بینظیر است به حدی که حتی خود امام زمان (عج) میفرمایند: ایشان اسوهای حسنه برایشان است. الگو گرفتن از ابعاد مختلف زندگی حضرت مهم و اساسی است که یکی از آنها تربیت فرزندان و همسرداری ایشان است.
خبرگزاری فارس ـ گروه مسجد و هیأت ـ امیرحسین کسائی: سیره حضرت زهرا (س) برای ما بندگان الگویی بینظیر است به حدی که حتی خود امام زمان (عج) میفرمایند: ایشان اسوهای حسنه برایشان است. الگو گرفتن از ابعاد مختلف زندگی حضرت مهم و اساسی است که یکی از آنها تربیت فرزندان و همسرداری ایشان است. خانوادهای که برترین خانواده عالم محسوب میشود.
برای بررسی مؤلفههای این سبک زندگی با حجتالاسلام علی سرلک کارشناس مذهبی گفتوگویی داشتیم که در ادامه میخوانید:
دوست داشتن حضرت زهرا (س)، مقدمهای برای زندگی فاطمی باشد
این الگو گرفتن از حضرت زهرا(س) به چه صورت است و ما به عنوان محب و دوستدار ایشان چگونه باید ایشان را الگوی خود قرار دهیم؟
حضرت زهرا (س) حقیقتاً مسطورهاند و قبرشان و شخصیتشان برای ما قابل شناسایی نیست، ایشان را تنها پیامبر (ص)، امیرالمؤمنین (ع) و خدا شناختند و به نوعی محور آفرینش هستند، لذا حقیقت نوری حضرت زهرا (س) دور از دسترس است. فاطمی بودن به معنای تلاش برای تأسی و بهرهمندی از سبک زندگی حضرت زهرا (س) است و سطح عاطفه، عواطف و ابراز علاقه بسیار مهم است اما این باید مقدمه باشد تا آن اتفاق زندگی فاطمی رخ بدهد.
ما در ابتدا باید ویژگیها و مؤلفههای مختلف زندگی حضرت زهرا (س) را بشناسیم تا بتوانیم در بخشهای مختلف زندگی الگوگیری کنیم.
دلدادگیهای مادرانه حضرت زهرا با فرزندانشان
حضرت زهرا (س) در بعد تربیت فرزند و جایگاه مادری دارای چه ویژگیهایی هستند؟
چند ویژگی در زندگی حضرت مرضیه (س) کاملاً مشهود است اولاً اینکه حضرت، مادری دلآرام بودند، البته نه فقط برای بچهها، حتی برای حضرت امیرالمؤمنین که در نقل معتبری است که حضرت علی (ع) فرمودند: من هر وقت به چهره فاطمه نگاه میکردم غصهها از دل من برداشته و غم از دل من زدوده میشد.
این نکته بسیار مهمی است که یک بانو و همسر در زندگی مأمن باشد، باید لنگر یک کشتی باشد که حتی اگر این کشتی را طوفانها احاطه کردند و این طرف و آن طرف کوبیدند، مادر خانواده آن را با ظرفیت بزرگ روحی و عاطفی وسط این میدانها و تلاطمات حفظ کند. یک زن میتواند غم و غصهها و بهمریختگیها و چالشهای زندگی را از میان بردارد.
باید یک بانو و همسر در زندگی مأمن باشد، باید لنگر یک کشتی باشد که حتی اگر این کشتی را طوفانها احاطه کردند و این طرف و آن طرف کوبیدند، مادر خانواده آن را با ظرفیت بزرگ روحی و عاطفی وسط این میدانها و تلاطمات حفظ کند.
بزرگترین ویژگی یک مادر، دلآرام بودن است یعنی باید آرامشگر باشد، به این معنا که او باید فرزندانش را بدون قید و شرط دوست داشته باشد، حالا فرزندان حضرت زهرا (س) را همه دوست دارند و محبوب خدا هستند اما ما باید بدانیم که یک مادر در تراز فاطمه، حتی اگر بچههایش هم خطایی کنند آنها را دوست میدارد منتها نسبت به خطایشان با زبان و با روشهای متفاوت برخورد میکند، اما به هیچ عنوان فرزند را طرد نمیکند یا خط نمیزند. سرزنش ابزار قطع ارتباط است مانند قیچی و تبر است و یک چیزی را قطع میکند.
مادر دلآرام، مادری است که بچههایش خیالشان راحت است که این مادر در هر شرایطی من را دوست دارد، اگر با برادرم دعوا کنم و او را اذیت کنم یا وسیلهای را بشکنم، این مادر من را دوست دارد. او آنقدر بر ابراز عواطف مسلط است که مخصوصاً در بحرانهایی که به وجود میآید، آن وقت بیشتر احساس میکنم که مادر، من را دوست دارد.
حضرت مرضیه (س) یکی از ویژگیهایی که داشتند، بچههایشان را که میخواستند صدا بزنند، از تعابیر محبتآمیز و عاشقانه استفاده میکردند، تعابیری مانند ثَمَرَه فُؤادی (میوه زندگیم)، بَهْجَهُ قَلْبِی (سرور قلب من) و قَرَّتِالعینی (نور چشم من) استفاده میکردند که تعابیر به شدت عاشقانه، مهرآمیز و پرعاطفه است. یعنی یک مادر فاطمی از خطابهای خودش هم فاکتور نمیگیرد، بچههایش را عادی صدا نمیزند تا چه برسد، سرد صدا کند یا در خطابش تعابیر توهینآمیز داشته باشد.
حضرتزهرا (س) به عنوان الگوی کامل یک مادرانگی تام و تمام، محاورههایش با فرزندان هم الگوست، حالا این را به بعضیها میگوییم میگویند ای بابا ما که فاطمه نمیشویم! مشخص است که در فهم و شأنیت نمیفهمیم حضرت زهرا (س) کجاست ولی حضرت زهرا (س) را باید الگو قرار دهیم برای اینکه هر چه میتوانیم خودمان را به او نزدیکتر کنیم، حداقل این است که بچههایمان را توهینآمیز صدا نکنیم، این خیلی مهمی است. مادر همواره باید آن چتر پرمهری باشد که بر سر فرزندان باز شده و نمیگذارد هیچ تگرگ و آسیبی به این فرزندان اصابت کند، این ویژگی حضرت مرضیه (س) بود.
در حدیث کساء حضرت زهرا چه برخورد عاشقانهای با فرزندانشان میکنند وقتی وارد میشوند چطور آنها را تحویل میگیرند! و نسبت به آنها توجه کافی دارند، این توجهات در همه مقاطع زندگی امیرالمؤمنین و حضرت زهرا (ع) و نسبت آنها با فرزندانشان مو به مو و قدم به قدم وجود داشته است. فرزندان در یک محیطی که همواره دریافت این عشق و به تعبیر قرآن مودت و رحمت را در فضای خانواده میکردند یک دلبستگی شدید عاطفی بهم پیدا میکردند.
در حدیث کساء حضرت زهرا (س) چه برخورد عاشقانهای با فرزندانشان میکنند وقتی وارد میشوند چطور آنها را تحویل میگیرند! و نسبت به آنها توجه کافی دارند، این توجهات در همه مقاطع زندگی امیرالمومنین و حضرت زهرا (س) و نسبت آنها با فرزندانشان وجود داشته است
یکی دیگر از ویژگیهای حضرت مرضیه (س) در نسبت با فرزندانشان غیر از آن ابراز محبت، فداکاری و اینکه حضرت مرضیه (س) نان سفره و گاهی غذا را، قبل از اینکه فرزندانشان استفاده کنند، خودشان نمیخوردند البته این اقتضای مادری است و جالب این است که در روایت داریم از آن طرف حسنین و بچههای حضرت مرضیه (س) هم گاهی اوقات اگر لقمهای بر سر سفره وجود داشت که مادر آن را دوست داشت، دست نگه میداشتند تا مادرشان حضرت زهرا اول بردارد و بعد آنها بردارند. این خیلی روابط عاشقانه و دوستانه بود.
مادرانگی و نوع نسبت تربیت فرزند اقتضائاتی دارد مثلاً در تشویق فرزندان به عبادت، به بندگی خداوند در شبهای قدر با اینکه امام حسن، امام حسین و حضرت زینب کوچک بودند و سنی نداشتند و ممکن است خسته شوند، حضرت مرضیه اجازه نمیدادند آنان بخوابند و میفرمودند نه امشب را باید بیدار بمانید! امشب شب فوقالعادهای است.
هیچگاه کاری نکردند که بچهها احتمال دهند بینشان تفاوتی قائلند
حضرت زهرا (س) در میان فرزندانشان دو امام داشتند آیا بین آنها تفاوتی قائل بودند؟
یک زمانی که بچهها بیمار شدند، حضرت زهرا (س) و امیرالمومنین (ع) نذر روزه میکنند و دست به دعا برمیدارند، گرسنگی معنوی به خودشان میدهند، البته در کنار اینکه بالاخره دارو و مراقبتهای پزشکی هم انجام میدهند اما از نگاه معنوی و مراقبتهای الهی و نورانی هم دریغ نمیورزند. این کارها بسیار فوقالعادهای است که در یک خانواده فرزندان احساس کنند که تمام حواس پدر و مادرها به آنهاست.
حضرت مرضیه (س) نان سفره و گاهی غذا را، قبل از اینکه فرزندانشان استفاده کنند، خودشان نمیخوردند و جالب این است که در روایت داریم از آن طرف حسنین و بچههای حضرت مرضیه (س) هم گاهی اوقات اگر لقمهای بر سر سفره وجود داشت که مادر آن را دوست داشت، دست نگه میداشتند تا مادرشان حضرت زهرا اول بردارد و بعد آنها بردارند.
گاهی بچهها به والدینشان اعتراض میکنند که شما مثلاً خواهر یا برادرم را از من بیشتر دوست دارید و بین ما فرق میگذارید، حضرت زهرا و امیرالمؤمنین (ع) هیچگاه هیچ کاری نکردند که بچهها احتمال بدهند بین بچهها تفاوتی قائل میشوند. ما میگوییم مادرها باید بدون قیدوشرط بچههایشان را دوست داشته باشند حتی اگر خطا میکنند. برعکس وقتی فرزندان خطا میکنند بیشتر نیاز به محبت دارند، بله آن خطای آنها را قبول نداریم و توضیحمان را راجع به آن خطا میدهیم اما فرزندمان را با آن خطا نباید ببینیم و اشتباهات آنها را بزرگتر و پررنگتر کنیم.
حضرت زهرا (س) و امیرالمؤمنین (ع) هیچگاه میان فرزندان خود تفاوتی قائل نبودند حتی به این زعم و خاطر که دو فرزند ایشان حسنین، امامان آینده و سرور جوانان بهشت هستند.
سر سفره پدر و مادر، بزرگ شدن یعنی چی؟
با وجود این دلبستگی عاطفی میان حضرت زهرا (س) و فرزندان، در آن سنین کم چطور با شهادت مادر برخورد کردند؟
وقتی حسنین به خانه آمدند و حضرت زهرا (س) شهید شده بودند، آنجا یک گفتگویی بین اسماء و بین امام حسن (ع) است که اسماء آنها را دعوت به غذا میکنند، ایشان تعبیر زیبایی دارد و میگوید شما کِی دیدید که ما بدون مادرمان غذا بخوریم؟!
ما یک تعبیری داریم که میگوییم فلانی سر سفره پدر و مادر، بزرگ شده است، ما دور هم مینشینیم و با هم هر چند مختصر غذا میخوریم، این سر سرفه نشستن و کنار هم غذا خوردن آثار تربیتی بسیار زیادی دارد.
وقتی حسنین به خانه آمدند و حضرت زهرا (س) شهید شده بودند، آنجا یک گفتگویی بین اسماء و بین امام حسن (ع) است که اسماء آنها را دعوت به غذا میکنند، ایشان تعبیر زیبایی دارد و میگوید شما کِی دیدید که ما بدون مادرمان غذا بخوریم؟!
فرزندان وقتی بالای سر مادر میروند و احساس میکنند، مادرشان شهید شده است، تعابیری که امام حسن و امام حسین (ع) به کار میبرند خیلی کوبنده است و نشان میدهد که چه تعلق خاطری وجود دارد. این دو فرزند، امام هستند، حالا در آن سن به امامت نرسیده بودند ولی عصمت و معرفت داشتند و همه حقایق عالم را میدیدند اما آنجا بیتابیهایشان فوقالعاده است. مثلاً عرض میکنند که اگر مادر با ما حرف نزنی بند دل ما پاره میشود، ما میمیریم، اینجا جان میدهیم!
این عاشقانههایی است که در این فضا قرار دارد و خانواده حضرت زهرا (س) را به یک خانواده متعالی تبدیل میکند. یک خانوادهای که این همه بلا، این همه حادثه، این همه محاصره، خصومت و خشونت را دیده است اما هر کدامشان، در بحرانیترین شرایط سرافراز و باعظمت خارج میشود و این ناشی از همین تعلیم است.این تعلیم به زینب (س) آن آرامشخاطر را میدهد که در متن آن بحرانهای روز عاشورا میفرماید: ما رأیتُ الّا جمیلاً هر چه دیدم زیبایی بود.
به هر حال مجموعهای از این روشها و سلوکها نتیجهاش این میشود که یک خانوادهای به نام خانواده امیرالمؤمنین که یک خانه گلی دارند، آن را به مرکز فرماندهی جریان «یخرجهم ظلمات الی النور» تبدیل کنند و جامعه را از ظلمات گوناگون به نور، هدایت میکنند.
حضرت زهرا و امیرالمؤمنین به تعبیر قرآن، همپوشانی کامل به همدیگر داشتند
حضرت زهرا (س) در جایگاه همسری چه ملاکها و رفتارهایی داشتند که امیرالمؤمنین میفرماید با نگاه به چهره ایشان غصه از دل میزدود؟
خلاصه رفتار حضرت زهرا (س) با امیرالمؤمنین در یک کلمه همان تعبیری است که دم در مسجد وقتی حضرت علی را برای ماجرای بیعت برده بودند، فرمود. ایشان به امیرالمؤمنین فرمودند نفسی لنفسک فداء، من فدای تو باشم. حضرت مرضیه (س) فدایی امیرالمومنین بود، ایشان قربانی امیرالمؤمنین بود و به معنای واقعی، قربان امیرالمؤمنین میرفت.
در روزهای پایانی یک گفتوگویی میان حضرت زهرا و امیرالمؤمنین صورت میگیرد، حضرت زهرا (س) عرض میکنند که اگر بشود دو نفری حرف بزنیم و بچهها نباشند. امیرالمؤمنین اشاره میکنند و بچهها بیرون میروند. در این گفتوگو حضرت زهرا و امیرالمؤمنین، اولاً خیلی گریه میکنند، آیتالله احمدیمیانجی (ره) میفرمود آنقدر گریه کردند که توانستند با هم حرف بزنند چون خیلی حرفهای نگفته داشتند. آنجا حضرت زهرا (س) میفرماید: علی من چیزی را هیچ وقت از تو نخواستم که نتوانی انجام دهی، الان زندگیهایی که ما داریم مبنای آن درخواستهایی است که زندگی بدون خیلی از آنها هم میتواند راحتتر باشد. دورِ تند حرص، تلاشهای بیثمر، زیادهخواهی و چشم و همچشمیها به خاطر عمل نشدن به این جمله است که چیزی که تو نمیتوانستی و از عهده آن، برنمیآمدی من از تو نمیخواستم. یعنی حضرت ارزیابی میکردند و بعد درخواست میکردند.
حیا، عفاف و عفت فقط در مسائل محرم و نامحرم نیست، اصل حیا اینجا است که حریم و حرمت طرف مقابل را حفظ کنیم، اینکه حضرت مرضیه فرمودند من یک کلمه خلاف واقع تاکنون به تو نگفتم، بسیار سازنده است که طبیعتاً ناشی از محور بندگی خدا است.
دورِ تند حرص، تلاشهای بیثمر، زیادهخواهی و چشم و همچشمیها به خاطر عمل نشدن به این جمله است که چیزی که تو نمیتوانستی و از عهده آن، برنمیآمدی من از تو نمیخواستم.
این مشابه همان جملهای که وقتی امیرالمومنین و حضرت زهرا (ع) تازه ازدواج کرده بودند و رسول خدا به منزلشان برای احوالپرسی و سرکشی آمدند و از امیرالمومنین پرسیدند فاطمه چگونه همسری برای شما بود؟ که حضرت عرض کردند نعمَ العَونُ على تَقوَى اللّه، خیلی به من کمک میکند که بندگی خدا را انجام بدهم و جالب است وقتی حضرت رسول(ص) از حضرت مرضیه(س) هم همین سوال را میپرسند که علی را چگونه همسری یافتی؟ میفرمایند نعمالبعل، یعنی خوب شوهری بود یعنی اگر کسی خوب شوهری باشد، به همسرش کمک میکند به بالاترین مراتب تقوا برسد.
میان حضرت مرضیه و امیرالمومنین (ع) اولاً یک فضایی براساس بندگی خدا حاکم بود و بعد با همه وجود فداکاری برای همسر. به تعبیر قرآن «هُنَّ لِبَاسٌ لَّکُمْ وَأَنتُمْ لِبَاسٌ لَّهُنَّ»، یعنی یک همپوشانی کامل نسبت به همدیگر داشتند و از این جهت حقیقتاً امیرالمومنین حق دارد طبق آن بیان شعری بعد از شهادت حضرت زهرا (س) بفرماید من آن کوه صبرم که در هم شکستم. امیرالمومنین بعد از اینکه که فاطمه زهرا از دنیا رفتند و خبر را شنیدند، فاصله میان مسجد و خانه را که فاصله زیادی هم نبود چندین بار به زمین خورند، بلند شدند و نشستند که نشان از میزان تعلقشان به حضرت زهرا (س) است.
فرزندان را برای همسری تربیت کنیم
از این زندگی سراسر نور، خانوادههای ما چه درسها و الگوهایی باید بگیرند؟
یکی از مهمترین ویژگیهایی که در خانوادهها باید نسبت به فرزندان توجه داشته باشیم، تربیت وجه همسری فرزندان ماست، یعنی بچههای ما خوب است مهندس، دکتر، نویسنده، مخترع شوند اما مهمتر از همه باید همسر بشوند و بهترین الگو برای تربیت این وجه زندگی حضرت زهرا (س) است.
یکی از الگوهای رفتاری مهمی که در زندگی حضرت مرضیه بود، وجود فضای راحت گفتگو در خانواده است، اینکه گفتگو بین اعضای خانواده آنها برقرار بود یعنی با هم مینشستند، صحبت میکردند تا چیزی در دلشان باقی نماند.
حضرت فاطمه (س) با امام حسین، امام حسن، حضرت زینب گفتوگو میکردند، آن چیزی که در دنیای امروز به خاطر این وسایل دیجیتالی فراموش شده است، در صورتی که خانوادهها نمیدانند چه خسارتهایی به بار میآورد. در این خانواده اعضا گوش شنوا داشتند و برای اینکه با هم حرف بزنند، اشتیاق زیادی نشان میدادند تا با هم حرف بزنند و بشنوند، این جزء چیزهایی است که در خانوادههای ما مقدار زیادی آسیب خورده است. متاسفانه جامعه هم به سمتی رفته که آدمها زود به هم انگ میزنند، پرخاش میکنند و بهم توهین میکنند، اما اگر فضای گفتوگو و گوش شنوا داشته باشند و اگر این فضا در خانوادههای ما وجود داشته باشد هم جنبه درمانی و هم جنبه پیشگیری دارد. اگر مشکلی وجود داشته میشود به این روش آن را برطرف میکنند و این گفتگوها تعامل و همدلی به وجود میآورد و سوءتفاهمات و ایرادات بعدی پا در خانه نمیتواند بگذارد.
فیلم این گفتوگو را که در قالب قسمت پنچم سوگواره شفیعه از سایت و صفحه اینستاگرام خبرگزاری فارس پخش و بعد از حمید علیمی به مرثیهخوانی پرداخت، اینجا ببینید:
برچسب ها :
ناموجود- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰