انقلاب بابا یا انقلاب مردم

 مصطفی هدایی؛ کارشناس مسائل سیاسی و رسانه‌ای در یادداشتی به سخنان فائزه هاشمی ؛ دختر مرحوم هاشمی رفسنجانی واکنش نشان داد و نوشت: رفتارها و سخنان فرزندان هاشمی رفسنجانی همواره با حاشیه و فتنه‌انگیزی همراه بوده است. در میان آن‌ها مهدی و فائزه بیشترین دشمنی‌ها و انتقادات ناجوانمردانه‌ای به ساحت نظام مقدس جمهوری اسلامی و ارکان نظام داشته‌اند. سخنان فائزه هاشمی در مصاحبه اخیرش به حدی تند و بی‌ملاحظه بود که محسن هاشمی؛ برادرش و رئیس شورای شهر تهران مجبور به واکنش شد و این رفتار را تندروی خواند. هرچند وی نیز تلاش کرده تا دیگران را مقصر این رفتار بداند و فشارها به خانواده هاشمی را دلیل این تندروی ارزیابی کرده است.

حال بماند توجیه و ماله‌کشی برادر برای خواهر ولی مشخص نیست که این همه مصلحت‌اندیشی برای مقابله با هنجارشکنی و حرمت‌شکنی‌های فائزه هاشمی در کشور چیست؟ ، او حتی به سردار شهید حاج قاسم سلیمانی که توسط دولت آمریکا به‌طرز ظالمانه و ناجوانمردانه‌ای به شهادت رسید، رحم نکرده و اقدامات سپاه قدس و فرمانده‌اش را در سوریه و منطقه محکوم کرده است.

قاطبه اصلاح‌طلبان که اعضای خاندان هاشمی نیز خود را جزو این دسته می‌دانند، اعتقاد دارند که انقلاب اسلامی به انحراف کشیده شده و همواره سخن از بازگشت به دوران طلایی امام خمینی (ره) می‌زنند. در همین مصاحبه دختر کوچک هاشمی رفسنجانی، او می‌گوید که از نظام جمهوری اسلامی نه آزادی مانده، نه استقلالش حفظ شده و نه کسی دیگر به جمهوری مقید است: «اگر بابا دلخوری داشت یا رنجشی داشت به خاطر دور شدن از مسیر اهداف انقلاب بود نه این‌که به روش من عمل می‌کنید یا نمی‌کنید.»

گویا برای این قبیله، انقلاب سفره‌ای است که آن‌ها بر سر آن نشسته و دولوپی در حال خوردن غذاهایش بودند و عده دیگری آمده و آن را تصاحب کرده‌اند. به نظر می‌رسد برای فائزه هاشمی انقلاب اسلامی تا زمانی ارزش و اهمیت داشت که «انقلاب بابا» بود. در چند دهه حضور هاشمی رفسنجانی در مجلس و قوه مجریه، فرزندان وی از مواهب بسیاری برخوردار شدند. در خاطرات اکبر هاشمی رفسنجانی بارها به سفرهای خارجی اعضای خانواده‌اش به خارج از کشور و رایزنی‌های آن‌ها با مقامات خارجی یاد شده است. این در حالی بود که پسران و دختران وی منصب دولتی یا پستی نداشتند و مشخص نیست با چه حساب و کتابی آن‌ها در کشورهای خارجی به سیاحت و سیاست می‌پرداختند. مهدی هاشمی از جمله کسانی بود که در اوج قدرت پدر به‌عنوان لابیست نفتی فعالیت می‌کرد که به خاطر برخی اتهامات نفتی در حال حاضر در زندان به سر می‌برد! با خروج اکبر هاشمی از قوه مجریه برخی از مواهب قدرت اجرایی برای فرزندانش محدود شد و از آنجا به بعد بود که شاهد افزایش مخالفت‌ها و تنگ نظری‌ها علیه ارکان نظام و قوای دیگر کشور از سوی آن‌ها بودیم.

بنابراین تا زمانی که فرزندان هاشمی و قلدرهای این خانواده یعنی فائزه و مهدی از کنار قدرت پدر در دستگاه‌های اجرایی بهره می‌بردند و از رانت‌ها استفاده می‌کردند، انقلاب اسلامی در مسیر درستی بود ولی به محض این‌که دست آن‌ها از رانت کوتاه شد، انقلاب به انحراف کشیده شد!!

دختر کوچک اکبر هاشمی از سیاست‌های تعدیل اقتصادی پدرش که نتایج فلاکت باری در بحث معیشت مردم داشت و اعتراضاتی نیز به‌وجود آمد را به‌عنوان مدلی برای توسعه ژاپنی ایران معرفی می‌کند و از آن به شدت دفاع می‌کند. این دفاع جانانه در حالیست که سیاست تعدیل اقتصادی باعث شکل‌گیری طبقه‌ای رانت‌خوار، خصوصی‌سازی بی‌قاعده و فاجعه بار و ریخت و پاش‌های بی‌حساب و کتاب در دولت شد و عوارض آن تا به امروز باقی مانده است. کافی است به رشد بالای ۵۰ درصدی تورم در آن زمان اشاره کرد که بسیاری را به زیر خط فقر کشاند.

دفاع از قاتل سردار سلیمانی

اما صحبت‌های کینه توزانه فائزه هاشمی نسبت به جریان مقاومت و سردار سلیمانی که همیشه از بلندگوهای اسرائیل، عربستان غرب می‌شنویم، نشان دهنده اوج تخریب و حسرت بیرون ماندن از قدرت و رانت‌های دوران پدر است. وی در گوشه‌ای از مصاحبه گفته: «من آن دوره‌ دفاع مقدس و جنگ با عراق را می‌گذارم کنار، اشاره‌ام به جریان سوریه و بهار عربی به بعد است. نتیجه‌ عملکرد آقای سلیمانی و ما به‌عنوان مقاومت چه شد؟ ، چه گرهی از مشکلات کشور ما را باز کرد؟ ، چه مسیری را برای توسعه باز کرده است؟ ، ما کجا می‌توانیم افتخار کنیم که مقاومت کردیم و حالا به این رسیدیم و توانستیم توسعه را در اقتصاد، سیاست، آزادی، سیاست خارجی و … به پیش ببریم … چطور به خاطر فلسطین این همه با اسرائیل دشمنی می‌کنیم و به کشور ضربه زدیم و مشکل ایجاد کردیم ولی راحت در جایی قرار بگیریم که ۵۰۰ هزار نفر مسلمان سوری کشته شوند؟!»

تدابیر و راهبردهای نظام جمهوری اسلامی در طول چهار دهه، دشمنان زیادی داشته که یکی از این مخالفان و دشمنان، اصلاح‌طلبان تندرو هستند. دختر کوچک هاشمی رفسنجانی نیز در این جرگه قرار می‌گیرد که علنا مخالفت و دشمنی‌اش را اعلام می‌کند. نفوذ امروز ایران در منطقه که به‌عنوان یک اهرم و قابلیت استراتژیک از آن یاد می‌شود و حتی دشمنان به این قدرت و نفوذ اذعان دارد، منافع غیرقابل انکاری را به‌همراه داشته است. افزایش قدرت چانه‌زنی تهران در منطقه، تبدیل شدن از یک قدرت کوچک به قدرت بزرگ منطقه‌ای و از همه مهم‌تر تشکیل جبهه منسجم مقاومت در برابر استکبار جهانی، نشان دهنده عمق تدبیر نظام در منطقه است. در اندیشه سیاسی روابط بین‌الملل  و در الفبای آن، یکی از مهم‌ترین مولفه‌های هر دولتی، تلاش برای بقا و کسب قدرت است و در این مسیر موفقیت در رقابت‌های منطقه‌ای اولویت دارد. ایران علاوه بر افزایش قدرت و نفوذ، صاحب و منادی بخش ایدئولوژی مقاومت در برابر زورگوی‌های غرب است و توانسته به الگوی بی‌بدیل ملت‌های آزادی‌خواه تبدیل شود. سردار حاج قاسم سلیمانی به‌عنوان سرباز وطن علاوه بر بسترسازی افزایش نفوذ منطقه‌ای، امنیت ملی کشور را با اجرایی کردن راهبردهای کلان نظام جمهوری اسلامی به یک مولفه برتر در میان کشورهای منطقه تبدیل ساخت. امنیت ایران زبان زد خاص و عام است.

درک این واقعیات برای دختر کوچک خانواده هاشمی به نظر می‌رسد سخت است و تلاش می‌کند با کینه‌هایی که نسبت به نظام دارد، موقعیت برتر ایران را به سخره بگیرد و آن را مخالف منافع ملی جلوه دهد. وی حتی به تمجید از سیاست‌های ترامپ علیه مردم و کشور ایران پرداخته و آن را راه حل عبور نظام جمهوری اسلامی از آرمان‌هایش ارزیابی می‌کند. کسی که ترامپ را ناجی ملت ایران می‌داند، نیازمند دوره‌های سخت روان درمانی است! دونالد ترامپ سخت‌ترین و ظالمانه‌ترین تحریم‌های تاریخ بشری را علیه مردم کشورمان اعمال کرد. خباثت و ستم وی به حدی بود که وزارت بهداشت در اوج اپیدمی کرونا قادر به خرید دارو و تجهیزات پزشکی نبود. از همه بدتر ترامپ فرمان ترور حاج قاسم سلیمانی را صادر کرد و در دشمنی با ملت و افتخارات و منافع ایران از هیچ چیزی فروگذار نکرد. کسی که حتی تهدید به بمباران مراکز تاریخی و فرهنگی کشور کرد. حال فائزه هاشمی از چنین تروریست و قاتلی دفاع می‌کند. چنین سخنان و تخریب‌هایی باید پاسخ داده شود و نباید اجازه داد جیغ‌های شوم این افراد، واقعیات را به چالش بکشد.

منبع خبر : تهران نیوز