بینظیرترین «موزه وقف» کشور در زیارتگاه همدان/ از «نهجالبلاغه ایلخانی» تا «سکههای ساسانی»
خبرگزاری فارس، همدان- زهره عباسی صالح؛ وارد آستان مبارک امامزاده عبدالله(ع) میشوم، مسیر از حیاط بزرگ امامزاده به سمت موزه مشخصتر میشود، چند قدمی برمیدارم و گنبد طلایی هم به چشمم میآید؛ دلتنگ آن بودم، این روزها کمتر به اینجا میآییم، امان از کرونایی که باعث شده از این مکانهای جلابخش روح آدمی هم دور باشیم.
خبرگزاری فارس، همدان- زهره عباسی صالح؛ وارد آستان مبارک امامزاده عبدالله(ع) میشوم، مسیر از حیاط بزرگ امامزاده به سمت موزه مشخصتر میشود، چند قدمی برمیدارم و گنبد طلایی هم به چشمم میآید؛ دلتنگ آن بودم، این روزها کمتر به اینجا میآییم، امان از کرونایی که باعث شده از این مکانهای جلابخش روح آدمی هم دور باشیم. جلوتر میروم و تا آمدن علی رستمی؛ فیلمبردار خبرگزاری، اطراف را نگاه میکنم و یاد گذشتهها میافتم که امامزاده شکل دیگری داشت و به مرور تغییراتی به خود گرفت تا اینکه امروز به یک مکان بزرگ مذهبی و فرهنگی تبدیل شده است.
گویا این بقعه متبرکه در گذشته دارای بنای کوچک آجری و بنای قدیمی طاق سنگی چهارضلعی با گنبدی از شیروانی بود، آن هم مربوط به دوره قاجاریه که سپس تغییراتی قات و رفته رفته به بنای امروزی در دو طبقه تبدیل شد؛ امامزاده وسط میدانی به همین نام در شهر همدان واقع شده و مدفن دو امامزاده پدر به نام «احمد» و پسر به نام «عبدالله» است، این دو امامزاده از پیشوایان دین و بزرگان علم بودند و نسب برخی از رجال علم و تقوی به این دو منتهی میشود که حدود سال ۲۹۴ هجری قمری مصادف با آغاز خلافت المقتدربالله عباسی، به شهادت رسیدهاند. نسب این دو امامزاده طبق شجره موجود به امام موسی کاظم(ع) برمیگردد.
بنای این امامزاده در سالهای اخیر دچار تغییر و تحولات بسیاری شده است، بنای کنونی به جای بنای قدیمی ساخته شده و ضریح روی مزار، مشبک، آهنی و نوساز است، سالهای اخیر با تغییرات این امامزاده و با اضافه شدن موزه، حسینیه، کلاسهای حفظ، قرائت و تفسیر قرآن کریم و تربتخانه، این بقعه به یکی از قطبهای فرهنگی شهر همدان تبدیل شده است.
دیدن فرش و گلیمهای ایرانی در ورودی موزه توجهم را به خود جلب میکند، هنر دست فرشبافانی که با ظرافت و سلیقه، گره روی گره مینشاندند تا نقشههای رنگارنگ را ببافند و آن را وقف یا نذر مسجد یا امامزاده کنند. مسیر روبروی ضریح، من و آقای رستمی که تازه از راه رسیده را به طبقه زیرین هدایت میکند یعنی «موزه وقف» موزهای که در کشور بینظیر است.
چند پله پایین میرویم و وارد تالار بزرگی میشویم؛ برای چند لحظه مبهوت آثاری میشوم که بیشتر به دوره صفویه و قاجاریه برمیگردد، از دوره ساسانی و ایلخانی و دیگر دورههای تمدن ایرانی اشیایی وجود دارد و همه آنها نشان دهنده بخشی از هنر سترگ ایرانی است.
دیدن طرح و رنگهای خارقالعاده؛ چشم را بیاختیار به سمت تابلوهای نقاشی روی دیوارها و ویترینها میکشاند، نمیتوان به راحتی از آنها گذشت؛ هر کدام بخشی از هنر چند هزار ساله ایرانی را طوری نمایش میدهند که ذهن را ساعتها درگیر خود میکند.
یکی از این تابلوهای نقاشی برایم آشناست، این تصویر را در کتاب «خانه اربابی بهاءالملک» دیده بودم و در مورد آن خواندهام، یحیی قراگزلو «اعتمادالدوله» برادر علیرضا قراگزلو «بهاءالملک سوم» است، برادرانی که دوران قاجار و پهلوی میزیستند، مردانی نیکخواه و نیکاندیش که اموال خود را وقف کردند و برای اعتلای فرهنگ این مرز و بوم تلاش زیادی کردند.
اینجا گویی هنر مردم همدان را دور هم جمع کرده است، از مجموعه فلزی حاج محمدباقر ضرابیان گرفته تا نسخههای خطی کتابخانه بهاءالملک، قالی و قالیچههای قدیمی که داخل مساجد و امامزادهها بودند و شمعدانها و چراغدانها که در قدیم کاربرد داشتند و به عنوان نذر، وقف یا هدیه در امامزادهها وجود داشته و روشنایی امامزاده را تضمین و تأمین میکردند.
براساس اسناد موجود «وقف» در استان و شهر همدان از جایگاه ویژهای در میان خواص و عوام برخوردار بود است، بزرگترین موقوفه استان همدان از دید گستردگی و وسعت موقوفه درمانی «بهاءالملک» متعلق به علیرضا قراگُزلو و مربوط به سال ۱۳۳۲ خورشیدی است که آثار زیادی از آن دوره را در این موزه میبینیم.
چند دقیقهای میگذرد و ما غرق در مجموعه آثار موزه وقف همدان شدهایم. میشود گفت: این موزه بازتاب فرهنگ نیکوکاری، نذر و نوعدوستی است. همچنان که در تماشای آثار بودیم آقای محمدی؛ مسئول مجموعه و نویسنده کتاب «خانه اربابی بهاءالملک» از اتاق کارش خارج میشود. او باستانشناس متبحری است که زیر و بم آثار تاریخی را خوب میداند. با سلام و احوالپرسی ما را راهنمایی میکند تا بقیه آثار را با دقت بیشتر ببینیم؛ بعد هم از موزهای بگوید که هدفش بازتاب پیشینه نیکوکاری در استان همدان است. گفتگوی ما را در ادامه میخوانید.
فارس: از خودتان برایمان بگویید و بفرمایید چطور مدیریت موزه وقف استان همدان را برعهده گرفتهاید؟
خسرو محمدی هستم، متولد ۶۱ و کارشناس ارشد رشته باستانشناسی. کاری که در حوزه باستانشناسی در همدان انجام دادم از موقوفه «بهاءالملک» آغاز شد، در اصل پایاننامه و بخش قابل توجهی از دوران تحصیلم را مشغول پژوهش درباره این مجموعه بودهام. از آنجا که اهل کوی اعتمادیه هستم و در آن منطقه بزرگ شدهام، بارها برایم سوال بود که بدانم مجموعه بهاءالملک چه پیشینه و اهمیتی دارد و به همین خاطر در مورد آن جستوجوها کردم. با ورودم به مجموعه بهاءالملک با کتابخانه شخصی او آشنا شدم و چون علاقه زیادی به نسخ خطی داشتم هشت سال روی آثار به جای مانده از دوران بهاءالملک کار کردم و اطلاعات زیادی به دست آوردم. نتیجه آن شد که از آن مجموعه یک کتاب و چهار مقاله به چاپ رسید.
یک مقاله علمی- پژوهشی، سه مقاله علمی-تخصصی و علمی-ترویجی و یک کتاب که ذیل دانشنامه استان همدان به چاپ رسیده از آن مجموعهی ارزشمند استخراج کردم و این منجر به شناخت تقریبا کاملم از مجموعه بهاءالملک شد. ادعایی ندارم همه چیز را در مورد بهاءالملک و موقوفات آن گفتهام اما بخش قابل توجهی از شخصیت او، مجموعه ساختمانی متعلق به این فرد شامل خانه اربابی، مقبره و رقباتی که از او در چهار شهرستان استان پراکنده شده و نیز پیشینه وقف در استان همدان ارائه کردهام که امیدوارم مجموعه مفیدی شده باشد.
تبحر در شناخت نسخههای خطی و خوانش اسناد کهن را در طول این هشت سال به طور تجربی آموختم، درگیر موضوعاتی شدم که بعد از مدتی توانستم نسخهها را کامل بخوانم و در حال حاضر هم تاحدی در این مرحله به مهارت رسیدهام.
شناخت تذهیب، آرایهها و یا کتابآرایی را به صورت عملی در مجموعه بهاءالملک یاد گرفتم و در خلال این ۱۰ سال در پروژههای کاوشی مانند پروژه کاوش معبد لائودیسه نهاوند به سرپرستی استاد مهدی رهبر؛ از باستانشناسان با سابقه کشور شرکت داشتم. سه فصل در تپه هگمتانه کار کردم که در یک فصل سرپرست گروه بودم. در فرآیند باستان شناختی کاوش تپه تازه کند شهرستان بهار عضو گروه بودم و سرپرستی فصل نخست گمانه زنی در تپه عین آباد کبودرآهنگ به عهدهام بود. در سالهای گذشته در کاوش محوطه دستکند ارزانفود که به شهر زیرزمینی هم خوانده می شود عضو گروه بودم و اینکه یک دوره سرپرست ساماندهی اشیاء باستانی بخش خصوصی شامل شناسایی، کدگذاری و تعیین قدمت و مستندنگاری و مستندسازی اشیای باستانی زیر نظر وزارت میراث فرهنگی بودم.
با این کارهای عملی و میدانی تجربه نسبتا خوبی را به لحاظ باستانشناسی کسب کردهام و در خلال این مدت و همزمان به تالیف و نگارش مقالاتی از جمله مقاله کتیبه نویافته مسجد پیغمبر همدان پرداختم و آن را به چاپ رساندم. مقاله کتیبه تخفیف بهمنمیرزا مربوط به امامزاده محسن(ع) هم به چاپ رسیده و تقریبا بیش از ۵۰ مقاله و گفتار کوتاه و بلند را در روزنامهها و مجلات تخصصی دارم که امیدوارم به درد جامعه علمی بخورد.
ورودم به مجموعه اوقاف استان با مجموعه بهاءالملک آغاز شد، وقتی مدتی مسوولیت کتابخانه آنجا را داشتم و به صورت داوطلبانه کار میکردم، رفته رفته در همان جا مشغول به کار شدم. بعدا به عنوان مدیر درمانگاه موقوفه بهاءالملک یا همان درمانگاه اعتمادیه به فعالیت پرداختم و هم اکنون هم مدیر روابط عمومی اوقاف هستم. البته قبل از این سمت هم کارشناس اجارات آن نهاد بودم و در خلال این مدت کار موزه وقف راهم پیش میبردم تا اینکه مسوولیت آن نیز به بنده واگذار شد.
فارس: طول این مدت در حوزه وقف و آثار وقفی چه تجربیاتی کسب کردهاید؟
در محیطهای مختلف به اسناد معتبر و ارزشمندی رسیدم که آنها را هم ساماندهی کردم. با کمک دوستان ضدعفونی و گندزادیی آثار، کاری بود که مرتب انجام میدادیم و فرایند خوبی نیز برای این موضوع تعریف کرده بودیم. در خلال این اقدامات یک مجموعهای با عنوان «تاریخ اوقاف همدان» را گردآوری کردهایم که اگر بتوانیم آن را به مرحله چاپ برسانیم یک برگ مهمی از تاریخ شهر همدان و استان ورق خواهد خورد. حقایق بسیار خوب و مفیدی در پس این کتاب آشکار میشود و با اشخاص زیادی که نمیشناسیم آشنا خواهیم شد، نسبت به بسیاری از اتفاقاتی که در حوزه موقوفات استان رخ داده و ما بیخبریم نیز خواهیم دانست.
اهمیت وقف بر کسی پوشیده نیست و این موضوع به خوبی در کتاب نمایانگر است، ما در آن با مبانی وقف در همدان و واقفان نیک اندیش آشنا خواهیم شد و خواهیم دانست وقف در حوزه تجارت، ساخت و ساز، کشاورزی و فنون تاثیر داشته زیرا که وقف از گذشته تاکنون در تمام حوزهها دخیل بوده و تاثیر داشته و تاثیر گرفته است.
فارس: از این موزه برایمان بگویید، از قدمت آثاری که در معرض دید عموم قرار گرفته است.
موزه وقف همدان یکی از موزههای چهارگانه وقف کشور است که به لحاظ غنای آثار، ترتیب و دستهبندی و مطالعات انجام شده بهترین موزه به شمار میرود. باید اطلاعاتی از پیشینه وقف و تاریخچه وقف و اوقاف در همدان داشته باشیم تا بدانیم این آثار حاصل تولید چه فرهنگی است و در طول چه بازه زمانی به این دوران رسیده است.
لازم است توضیحی در رابطه با تاریخچه اوقاف همدان بدهم. میشود گفت قدیمیترین وقفی که در همدان انجام شده توسط خواجه رشیدالدین فضل الله همدانی است که در دوره ایلخانی و حدود قرن هفتم هجری قمری این وقف انجام شده و امروز وقفنامه آن بزرگترین وقفنامه جهان به شمار میآید که جزو میراث جهانی به نام (ربع رشیدی) به ثبت رسیده است. با توجه به اینکه برخی از رقبات خواجه رشیدالدین در همدان بوده به همین دلیل میتوان گفت کهنترین وقفنامه استان ما و شاید کشور همین وقفنامه ربع رشیدی است
میتوانیم بزرگترین موقوفاتی که در همدان شکل گرفته را به دو دوره «صفویه» و «قاجاریه» نسبت دهیم، افرادی مثل «صفی قلی خان بیگلربیگی» در دوره صفویه و «سیف الدوله» در دوره قاجار املاک وسیعی را وقف کردهاند. از لحاظ کمیت و تعداد موقوفات دوره معاصر را در استان همدان باید شاخص بدانیم و بدانیم بیشترین موقوفات استان همدان در این دوره شکل گرفته است.
در کنار موقوفات، بقاع متبرکه را هم زیر مجموعه سازمان اوقاف داریم و این دو، دو بال اصلی شرح وظایف سازمان به شمار میآیند؛ بقاع متبرکه هم مانند موقوفات دارای پیشینه کهنی هستند و میشود از قرن چهار هجری قمری در شهر همدان در مورد آنها سخن گفت و از ساخت بقاع متبرکه و حضور امامزادگان در همدان در این تاریخ یاد کرد. این وجه یعنی موقوفات و بقاع متبرکه تولیدکننده و بازتولیدکننده آثاری در طول یک هزار سال گذشته بودند که ما بخشی از آن را در این موزه میبینیم که به ۵ دسته اصلی قابل تقسیمبندی است.
میشود از بافتهها، اشیای فلزی و سنگی، نسخههای خطی، مکتوبات و مخطوطات، نقاشیها و مجموعههایی که به ماکت نامگذاری و شناسایی شدهاند، اشاره کرد. این خیلی مهم است که تاکنون این وجه از فرهنگ، صنایع، فنون و آثار به صورت نمایشگاهی یا موزهای عرضه نشده بود، بنابراین می توانیم ادعا کنیم این موزه برای نخستین بار این امکان را فراهم کرده است.
موزه وقف همدان پرتویی به این وجه تاریک و خاموش از فرهنگی که بسیار پویا و تولیدگر بوده و فنون مختلف و هنرها را در قالب خود پرورانده، تابانده و آن را به مخاطب انعکاس میدهد. با راهاندازی این مجموعه سعی کردهایم مردم را با پیشینه وقف، نذر و هدیه آشنا کنیم تا بدانند فرهنگ پربار وقف و نذر پیشینهای بسیار درخشان در این دیار دارد.
قطعا آنچه ما در این بخش گردآوری کردهایم بخش کوچک و مختصری است. آثار بسیار زیادی داشته و داریم که باید شناسایی و به مرور به این مکان منتقل شوند، برخی از آنها به دست اشخاص افتاده و برخی در دست نهادهای دولتی و برخی هم در شکل و انواع مختلف ممکن است در معرض نابودی و خطر باشند و حتی سرقت و انتقال به خارج. سعی ما در گردآوری آثار این بوده که بتوانیم از اتفاقات احتمالی که منجر به از بین رفتن آثار کهن و ارزشمند وقفی می شود جلوگیری کنیم.
شاخصترین اثری که در این مجموعه داریم به لحاظ قدمت «نسخه نهجالبلاغه» است که به دوره ایلخانی برمیگردد این نسخه با ۷۶۴ سال قدمت در سال ۶۷۵ هجری نوشته شده است. نسخهای فوق العاده که سالم ماندن آن تا به امروز جای خوشحالی و خوشبختی دارد. این اثر جزو ۱۰ نسخه برتر نهجالبلاغه در جهان است.
طبق بررسیهای صورت گرفته این اثر توسط حسن ابن اسماعیل در مشهد مقدس نوشته شده و یک نسخه فوق العاده با خط نسخ و خطوط شنگرف (خطوط قرمز) است که به این لحاظ یکی از نسخههای ملی به شمار میآید. هفته گذشته این اثر ثبت ملی شد. میتوانیم آن را یکی از شاخصترین آثار این مجموعه در کنار یک نسخه از قانون ابن سینا، نسخه استنساخ شده از دوره صفوی با حدود ۴۵۰ سال قدمت و دارای سرلوحه مذهب و جلد ضربی بدانیم که این نسخه نیز اخیرا در کتابخانه مجلس مرمت شد و در حال حاضر در این موزه جای گرفته که برای ما بسیار ارزشمند است.
از دیگر نسخههای خطی در این مجموعه نسخه «زیج اُلغ بیگ» الغ بیگ پسر تیمور مربوط به دوره صفوی است، نسخهای بسیار ارزشمند در کنار دو جلد از کتاب «تاریخ حبیب السیر» دیوان نظیری که یکی از نسخههای فوق العاده ماست و دیوان «تحفه العراقین خاقانی» که این کتاب نیز با کاغذ زرافشان و جلد تیماج چرمی تهیه شده و یکی از بهترین نسخههای ما به شمار میآید.
از میان بافتهها چندین قالی خوب داریم که از جمله آنها قالی بافت نهاوند دارای نقوش بسیار پرکار و زیبا و نقشههای وحشی بومی است، این اثر اهمیت بافتهها را در نقشها و اهدا به امامزادهها و مساجد نشان میدهد که از بقعه امامزاده عیسی ابن احمد(ع) همدان به اینجا منتقل شده است. یک قالی بسیار فوقالعاده هم در کنار دو تخت قالی بافت ترکمن باز هم از بقعه امامزاده محسن (ع) به این موزه انتقال داده شده است.
آقای محمدی توضیحاتی میدهد و من روی قالی بافت نهاوند دقت بیشتری دارم، تصویر انسانی بالدار را میبینم که کلاهی دارد و ارابهای که میکشد، تصویری که دور تا دور قالی تکرار شده است فلسفهاش را نمیدانم، از او میخواهم در مورد این اثر بیشتر توضیح دهد که میگوید: این قالی نقشه بسیار پرکاری دارد، خصوصا تصویر درختی که از فرهنگ های کهن گذشته به جا مانده و در حدود ۴ هزار سال توالی و قدمت دارد. طی این ۴ هزار سال تصویر درخت با عناوین متعددی روی آثار مختلفی نقش بسته است که روی این قالی هم میبینیم و گویای انتقال فرهنگ به صورت سینه به سینه است. این قالی حداقل یک قرن قدمت دارد و به لحاظ نقوش به کار رفته بسیار مهم است. تصویر درخت که در تاریخ هنر به آن «درخت زندگی» گفته میشد و نقش انسان بالدار یا همان اسفنکس که دور تا دور این قالی است این اثر را تبدیل به اثری زیبا و ماندگار در مجموعه آثار وقفی استان کرده است.
بقعه امامزاده محسن (ع) معروف به امامزاده کوه، از گذشته بسیار مورد توجه مردم همدان بوده و حتی مردم برخی از استانها ارادت خاصی به آن دارند و از گذشته مرتب به آنجا مراجعه میکردند که به همین خاطر هدایا، نذر و وقفیات بسیاری در آن وجود داشت و طی یک مرحله شناسایی و جمعآوری، توانستیم آنها را به این موزه منتقل کنیم.
قالیها نشان دهنده فرهنگ مردم استان به خصوص شهرستان همدان هستند که به جهت پوشش مساجد و بقاع متبرکه حائز اهمیتاند، به طوری که زنان یا شاید مردان هم، در خانههای خود آنها را میبافتند و به عنوان نذر، وقف و هدیه به مراکز مذهبی میسپردند.
اگر بخواهیم به اشیای دیگری اشاره کنیم مجموعه سکههای دوره ساسانی است که ۱۵۰۰ تا ۱۸۰۰ سال قدمت دارند، این سکهها توسط یک زائر نذر امامزاده جعفر(ع) نهاوند شده است. سکهها به همراه متنی از سوی زائر داخل ضریح انداخته شده که در آن عنوان میشود که سکه ها را به امامزاده اهدا کرده است. این آثار بسیار فوقالعاده است و در حال مطالعه کتیبههای روی سکهها هستیم.
نقاشیهای این مجموعه هم بینظیر است، سه نقاشی که یکی مربوط به تصویر «اعتمادالدوله» روی بوم پارچهای است و یک قرن قدمت دارد و در نوبت ثبت ملی است. این اثر از لحاظ تکنیک کار و رنگهایی که در آن به کار رفته عالی است و فنی که هنرمند از آن بهره برده آن تبدیل به یک اثر فوقالعاده کرده است.
یک نقاشی دیگر توسط هنرمند ناشناخته روی بوم فلزی پیاده شده است و به ظاهر بازتابدهنده صحنهای از عاشوراست و به لحاظ بومی و وحشی بودن و اسلوب خاصی که هنرمند در آن به کار برده برای ما قابل توجه. این نقاشی فرهنگی را نشان میدهد حتی در یک روستا هم با کار هنری سعی میکردند نذر و وقفی برای امامزاده داشته باشند.
از اشیای سنگی، دو کتیبه فوقالعاده به جامانده که یکی «کتیبه وقفنامه مسجد پیغمبر» است، مسجد پیغمبر محل دفن حضرت حَجَی یا حضرت حَجی نبی از پیامبران بنی اسرائیل در بازار همدان است، از آنجا که این مکان هم مسجد بوده و هم محل دفن پیغمبر؛ از گذشتههای بسیار دور مورد توجه مردم است. این کتیبه مربوط به رقبات مسجد پیغمبر بوده و وقفنامه مغازهای است که به صورت کتیبه درآمده. کتیبه هم دارای نیت است و هم رقبه و اسم موقوفه در آن به کار رفته است و در سه خط هنرمند سنگتراش به صورت خلاصه و مفید وقف را انجام داده که از لحاظ محتوایی هم بسیار حائز اهمیت است.
کتیبه دیگر «کتیبه بقعه امامزاده محسن (ع)» مربوط به بهمن میرزا پسر فتحعلیشاه است که همدان میزیسته و به لحاظ اینکه مردم روستای برفین یا برفجین در کنار امامزاده محسن(ع) در حدود ۲۰۰ سال پیش اقدام به مرمت گنبد امامزاده میکنند، بهمنمیرزا تخفیف مالیاتی به آنها میدهد و این موضوع را در کتیبهای منقور و مکتوب کرده است.
این اثر از چند بعد برای ما دارای اهمیت است، یکی اهمیت دادن مردم به بقاع متبرکه در دوران قاجار است که خودجوش درصدد رفع ضایعه برمیآیند و اقدام به تعمیر و مرمت کرده و بابت آن هم تشویق میشدند که به نحوی حمایت، تقدیر و تشکر است و دیگری اینکه شخص حکومتی آن حکم را نوشته و به حرکت خودجوش مردم اهمیت داده است.
آثار دیگر این مجموعه پنجهها هستند که به مسائل و مراسم مذهبی خصوصا در عاشورا اشاره دارند، این پنجهها توسط هنرمندان فلزگر ساخته و توسط مردم وقف شدند، کتیبه وقفی روی آنها مربوط به حسینیه شاهزاده حسین(ع) است که در مرکز شهر همدان قرار دارد. بقعه شاهزاده حسین (ع) یا شازده حسین (ع) یکی از بقاع متبرکه مورد وثوق و مورد احترام مردم است و از لحاظ مرکز فرهنگی بسیار مهم بوده و در موقعیت شهری خاصی هم قرار دارد که توسعه و گسترش آن اخیرا به طور جدی در دستور کار قرار گرفته است.
در کنار این اثر «آتشدان» یا منقل آئینی را از شاهزاده حسین(ع) به دست آوردیم که کتیبه وقفی دارد. ترکیب آن از یک آلیاژ فلزی محکم و سنگین است. این اثر را به لحاظ اینکه کتیبه وقفی دارد و نقوش خوبی در آن بکار رفته و تکنیک فلزگری و ریختهگری را نشان میدهد میتوان جزو آثار شاخص مجموعه دانست.
موزه پر از اشیای حلبی نوساز اما از نوع اشیای قدیمی بود که تعجب میکنم این آثار هم در این موزه نگهداری میشود تا اینکه آقای محمدی در مورد آنها اینطور میگوید: مجموعه حاج محمد باقر ضرابیان یکی دیگر از مجموعههای خوب و مهم ما در این موزه است که کل آثار ایشان قریب به ۱۵۰ قطعه ثبت ملی شده و در اینجا نگهداری میشود.
استاد ضرابیان دنبال مکانی بودند که بتوانند در جایی آثار خود را قرار دهند، یعنی بتوانند فرهنگ یک قرن گذشته مردم همدان را در حوزه صنایع و فنون حلبی حفظ و نگهداری کنند که آنها را به ما سپردند. امروز دیگر به صنعت و فن ساخت اشیای حلبی اهمیت نمیدهند و اگر هم وجود دارد به این کیفت و کمیت آثار استاد نیست درصورتی که در گذشته مردم استان همدان از ماهرترین ها در این فن بودند.
واقعا فکر نمیکنم امروز کسی در همدان بتواند چنین آثاری را تولید کند و اگر هم باشد تصور نمیکنم بتواند یا بخواهد با این کمیت و کیفیت و نیز شناختی که استاد ضرابیان نسبت به یک قرن گذشته در تولید یا باز تولید آثار داشتهاند، قدم بردارد به همین دلیل ما بخشی از این فرهنگ را در این موزه برای پژوهشگران و آیندگان حفظ کرده ایم.
برای جمعآوری، حفظ و نگهداری این مجموعه مشکلات زیادی داشتیم اما از طرفی هم کمکهای خوبی شد و مجموعه اوقاف همدان و هیاتهای امنا همکاری زیادی داشتند تا آثار به این مکان منتقل شود. مشکل جدی که داشتیم این بود بسیاری از آثار در محلهای نامناسبی نگهداری میشد هرچند قصد عدم توجه نبوده بلکه شناختی نسبت به آثار نداشتند و این وظیفه ما بود که اقداماتی انجام دهیم تا باز تعریفی از آثار داشته باشیم.
امیدواریم در آینده بتوانیم با گسترش این موزه که یک نیاز مبرم است گام مهمی در حفظ و نگهداری فرهنگ وقف برداریم، خوشبختانه اقبال زیادی از سوی مسؤولان به ویژه ریاست سازمان اوقاف، مدیرکل اسناد و کتابخانه ملی منطقه غرب کشور و نمایندگان مردم همدان در مجلس به این مجموعه بوده که با حضورشان ما را امیدوار و تشویق به ادامه کار کردهاند.
فارس: از فرایند شکلگیری موزه بگویید و بفرمایید چه تعداد آثار در این مجموعه نگهداری میشود؟
مجموعه موزه وقف استان همدان فعلا یکهزار و ۳۲ اثر را در خود دارد که برخی مطالعاتی و برخی موزهای هستند. مطالعاتی از این جهت که ممکن است اشیایی باشد که تنها جنبه مطالعاتی داشته باشند و مناسب برای ویترینی نباشند. در مجموع، اشیای قدیمی اینجا به دو بخش موزهای و مطالعاتی تقسیم میشوند و تمام آنها موزهای و ویترینی نیستند.
شکلگیری این موزه یک فرایند بسیار طولانی، دشوار و دربرگیرنده بخشهای مختلف بود که آغاز آن به ۱۰ سال پیش برمیگردد، همانطور که قبلا عرض کردم با مجموعه نسخههای خطی «بهاءالملک» کار شروع شد و وقتی به اهمیت آن پی بردم برایم سوال شد که چرا نباید یک مجموعهای به نام «موزه وقف» در استان همدان داشته باشیم که در معرض دید عموم قرار گیرد و کانون توجه و مورد مطالعه مردم باشد و این شد که دنبالش رفتم و پس از سختیهای بسیار خوشبختانه امروز نتیجه کار را میبینیم.
در این ۱۰ سال علاوه بر اینکه آثار را حفظ میکردیم کار مطالعاتی و پژوهش را هم داشتیم و سعی میکردیم از بعد علمی هم آنها را مورد تحقیق قرار دهیم، در این فاصله نتایج خیلی خوبی به دست آمد و ما توانستیم تاریخ مکتوب یعنی قدمت و پیشینه آنها را به دست آوریم و در یک رده بندی بتوانیم آنها را دستهبندی کنیم تا بدانیم آثار بیشتر از چه دورانی باقی مانده است و کیفیت و کمیت آنها به چه ترتیبی است.
وقتی نسخههای خطی ساماندهی شد به این فکر افتادیم که بدانیم در بایگانی اداره اوقاف چه چیزهایی وجود دارد و دیدیم در آنجا نیز آثاری مانند کتیبه مسجد پیغمبر وجود دارد و به مرور هم طی بررسیهای صورت گرفته و سرکشیهای انجام شده به موقوفات و مکانهای دیگر، متوجه شدیم آثاری دیگری هم وجود دارد.
این فرایند انجام شد و ثمرات و نتایج آن را امروز میبینیم که در آینده نیز وضعیت خیلی بهتری را شاهد خواهیم بود و مطمئنا اگر دید گستردهای نسبت به آثار وقف و نذر و این بخش از فرهنگ جامعه داشته باشیم، خواهیم دید طیفهای مختلفی از جامعه یعنی از طبقه فرودست گرفته تا فرادستها در امر وقف مشارکت داشتند، خیلی ارزشمند است که یک کشاورز یا یک فرد طبقه متوسط یا یک بازاری یا بازرگان در امر وقف مشارکت داشتهاند.
پیشهوران هم اهتمام زیادی به این موضوع داشتند و در حوزه وقف تنها با قشر مذهبی مواجه نیستیم بلکه افراد غیرمذهبی، وزرا، شاهان، حکما، اندیشمندان و دانشمندان هم در طول تاریخ به آن اهتمام داشتند و آنچه مهم است این بوده که در شهر همدان به مقوله وقف بسیار جدی و خاص پرداخته شده است.
امروزه در حوزه وقف به نیازهای روز جامعه خصوصا در حوزه علم و پژوهش و دانشبنیان توجه شده و سازمان اوقاف طی سالهای اخیر اقداماتی را در حوزه نانو، پرورش حیوانات اهلی مانند دام و طیور، تولید بذرهای هیبریدی، تولید موتورهای برقی و قطعات گازی و امثال اینها ورود کرده که استان همدان نیز بیبهره نبوده است. ما نیز تلاش میکنیم پلی بین آن گذشته پربار و امروز بزنیم و هنرها، صنایع، فنون و همت مردمی که باعث تولید آثاری ارزشمندی شدهاند را به نسل امروز و فردا نشان دهیم و از اهمیت وقف برای مردم بگوییم تا این فرهنگ همچنان زنده باشد و بتواند نیازهای امروز را هم رفع کند.
فارس: به نظر شما دلیل اینکه همدان از لحاظ موزه وقفی در کشور بینظیر بوده چیست؟
آنچه به عنوان موزه وقف با مجوز میراث فرهنگی میشناسیم چیزی هست که در همدان و سه استان دیگر وجود دارد اما موزه وقف همدان در کشور نخستین موزه دارای مجوز است که به طور علمی به بررسی و معرفی آثارش پرداخته و آثار آن همگی وقفی، نذری و اهدایی به مراکز وقفی است. به لحاظ قدمت آثار و مطالعاتی که روی آنها صورت گرفته و نیز تنوع آثار از دورههای مختلف، این موزه بینظیر است.
فارس: بیشترین آثار گردآوری شده متعلق به کدام شهرستان است
فعلا از شهرستان همدان بیشترین آثار را داریم اما همچنان کار ما ادامه دارد و قرار است مجموعه را گسترش دهیم.
فارس: از نحوه نگهداری و انتقال آثار وقفی بگویید.
یکی از موضوعات مهمی که ما در این موزه داشتیم شناسایی، ساماندهی و انتقال آثار مکتوب و مخطوط به این موزه بود. مانند نسخههای خطی که در دو مجموعه نگهداری میشد که یکی مجموعه کتابخانه شخصی «بهاءالملک» بود و موقوفهای که از موقوفات بزرگ استان و نیز شهرستان همدان به شمار میآید. مجموعه «بهاءالملک» یک کتابخانه شخصی دارد که قبلا نسخههای خطی در آنجا نگهداری میشد، شرایط نگهداری آنها تقریبا ۱۰ سال پیش مناسب نبود و در محیط نمناک و غیراستاندارد نگهداری میشد، کاری که ما انجام دادیم این بود که شناسایی آثار را انجام و گزارشی تهیه کردیم که با اداره اوقاف نیز در میان گذاشته و آنها نیز خوشبختانه حمایت خوبی داشتند و توانستیم آثار را از وضعیت آسیبزا نجات دهیم.
وقتی کار تثبیت آثار را انجام دادیم با مرکز اسناد ملی و مدیریت منطقه غرب کشور در همدان تماس گرفتیم و موضوع را در میان گذاشتیم و با کارشناسان این مجموعه هم چند جلسه برگزار کردیم تا پیگیریهایی انجام شد، بنا بر این شد که آثار برای ضدعفونی و گندزدایی به تهران منتقل شوند. تنها مرکز ضدعفونی و گندزدایی آثار خطی در کشور در تهران است و ما هم این آثار را طی یک فرایند استاندارد به آنجا انتقال داده و پس از ضدعفونی به همدان برگرداندیم.
تعدادی از آثار از لحاظ جلد و نیز میکروب و باکتریهایی که در کتاب نفوذ کرده بود، در معرض آسیب بودند و ما آنها را به کتابخانه مجلس انتقال دادیم و با هماهنگی صورت گرفته مرمت انجام شد. با رعایت استانداردهای لازم سعی کردیم آثار را در محیطی مناسب حفظ کنیم و مرتب هم بررسی و رصد آنها را انجام میدهیم، این بررسیها ممکن است روزانه و هفتگی باشد اما دست کم هفتهای یکبار است و مدام هم دمای محیط را میسنجیم تا آسیبهایی به اشیا وارد نشود. ما هنوز از لحاظ حفظ و نگهداری به صد درصد نرسیدیم اما شرایط خوبی داریم و سعی میکنیم ضریب را بالا ببریم و تلاش میکنیم خلا موجود را هم پر کنیم.
فارس: بعد از افتتاح موزه آیا مردم آثاری را وقف کردهاند؟
بله… به محض اینکه اقدام به راهاندازی موزه کردیم برخی از افراد مراجعه کردند و آثاری را اهدا کردند که مهمترین آثار متعلق به آقای ضرابیان است. اشخاص دیگری خرده اشیایی را به ما سپردهاند که به عنوان نمونه میتوان به قفل قدیمی اشاره کرد که طی یک فرایند اداری آن را ثبت هم کردیم و به نام خود واقف در این مجموعه نگهداری میشود.
افرادی هم اشیایی را آوردند که به درد این موزه نمیخورد و البته با حفظ احترام راهنمایی کردیم آن آثار را یا در منزل و یا در مجموعه دیگری نگهداری کنند. اگر افرادی هم بخواهند آثاری را نذر، وقف یا اهدا کنند استقبال میکنیم و با در نظر گرفتن شرایط خود آنها آماده نگهداری از آثارشان هستیم.
فارس: استقبال زائران و نیز بازدیدکنندگان از این موزه چطور بوده است؟
یکی از اهداف سازمان اوقاف تبدیل بقاع متبرکه شاخص به قطب فرهنگی است، این موزه در همین راستا شکل گرفته و بقعه امامزاده عبدالله (ع) تبدیل به قطب فرهنگی شده است. ما این خلأ نمایشگاهی و موزهای را پر کردهایم و با توجه با اینکه اینجا به مراتب محل حضور زائران است میتوانند به این مکان هم بیایند و از مجموعه بازدید کنند. موزه معمولا هنگام نماز ظهر و عصر و مغرب و عشاء باز است اما ممکن است گاهی اوقات به خاطر برخی مسائل مانند نظافت و رسیدگی به آثار باز نباشد که اگر گروه یا اشخاصی بخواهند از آن بازدید کنند و باز نباشد میتوانند به دفتر بقعه مراجعه کنند یا با اداره کل اوقاف استان تماس بگیرند تا ما در خدمت باشیم.
فارس: سپاسگزارم از وقتی که در اختیار ما گذاشتید اگر صحبت پایانی دارید بفرمایید
تشکر از حضور شما و اقدامی که برای معرفی این موزه دارید. و اما از مردم میخواهیم که اگر آثاری را میشناسند و میدانند و وقفی و نذری است و داری اهمیت که میتواند مجموعه ما را بهتر و غنی کند و برای آیندگان هم مهم باشد به ما معرفی کنند. اگر آثاری مالکیت خصوصی دارد مالکان میتوانند به امانت به موزه ما بسپارند تا به نام آنها در اینجا نگهداری کنیم و مورد استفاده پژوهشگران و مردم باشد و نیز هرگاه خواستند بتوانند طبق قوانین دوباره پس بگیرند.
از مسوولان میخواهیم مجموعههای مرتبط خود را به این موزه بیاورند تا مردم با فرهنگ وقف بیشتر آشنا شوند و امیدواریم ما به عنوان پاسداران و میراثبانان میراث وقف در استان همدان باشیم و آن را به سایر استانهای کشور نیز تسری دهیم.
انتهای پیام/۸۹۰۲۶/
برچسب ها :
ناموجود- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰