«دورهمی مامانهای معمولی» در قاب سیما/ «اینفلوئنسر زرد» نداشتیم!
خبرگزاری مهر- گروه هنر- عطیه مؤذن: انتظار بیجایی نیست که بخواهید در جامعهای که «مادر بودن» برایش یک ارزش است، بازتاب این ارزش، ضرورتهای آن و حتی فرایندی را که به مادر بهتری شدن و تربیت فرزند بهتر میانجامد در صداوسیمای رسمی کشور ببینید. فرایندی که هم فرهنگ ایرانی و هم دستورات اسلامی روی آن
خبرگزاری مهر- گروه هنر- عطیه مؤذن: انتظار بیجایی نیست که بخواهید در جامعهای که «مادر بودن» برایش یک ارزش است، بازتاب این ارزش، ضرورتهای آن و حتی فرایندی را که به مادر بهتری شدن و تربیت فرزند بهتر میانجامد در صداوسیمای رسمی کشور ببینید. فرایندی که هم فرهنگ ایرانی و هم دستورات اسلامی روی آن تاکید دارد اما به شکل معکوسی خلأ آن در برنامههای تلویزیونی احساس میشد.
این روزها هر یک از شبکههای تلویزیونی را که انتخاب کنید با فهرستی از برنامههای مختلف رو به رو میشوید. فهرستی که مثل منوی غذایی شاید خیلی هم متنوع باشد و از تاکشوهای سرگرم کننده و برنامههای گفتگومحور تا سریالها و دیگر قالبها و ژانرهای تولیدی را در بر بگیرد. لیستی گسترده اما کمتر مفید و کارآ و به قول معروف از تهی سرشار!
میان این همه برنامههای تلویزیونی شاید کمتر برنامهای باشد که یک نوجوان، جوان یا بزرگسال بتواند درباره دغدغهها و نیازهای روزمرهاش از آنها کسب اطلاع کند و روزنهای هرچند کوچک برای رفع ضرورتهای فکریاش باشد. چندی است که برای مادران اما چنین فضایی فراهم شده است. مادرانی که در دهه ۹۰ کودکانشان را به دنیا آوردهاند و انگار در جنگی نابرابر با غولهای صنعتی دنیای مدرن و در مقابله با ابزارهای این جهان هوشمند، از تبلتها و گوشیهای موبایل و بازیها و نرمافزارهای درون شأن گرفته تا باقی فناوریهای نوظهور و یا معضلات پیچیده روان شناختی عصر حاضر و حتی حوادث طبیعی چون ویروسهای تکثر یافته کرونا درمانده شدهاند که چطور میتوانند طفل کوچکشان را به انسانهای بهتری برای فرداها تبدیل کنند.
تلویزیون مدتی است برای چنین مادرانی برنامهای با نام «مامانها» ترتیب داده است؛ برنامهای که قرار نیست کتابهای جامعه شناسی و روان شناختی و فلسفی را مرور کنند و از سوالاتی مهم در باب تربیت فرزند پرده بردارد بلکه امتیاز این برنامه همین است که در عین سادگی سوالات روزمره مادران عادی جامعه را سوژه هر قسمت کرده است و با حضور همین مادران هم تجربهها و دغدغههای تربیت کودک در دهه ۹۰ را برای مادران هدف به اشتراک میگذارد. سوالاتی از قبیل اینکه فرزندان تنهای عصر حاضر را چطور میشود سرگرم کرد یا چه فناوریها و گیمهایی را میتوان در اختیارشان قرار داد؟ تا پرداختن به مادرانی که طلاق گرفتهاند و اینکه چطور باید با کودکشان برخورد کنند که شخصیتهای محکم و بدون ترحم انگیزی داشته باشند.
در آستانه پنجاهمین قسمت از برنامه تلویزیونی «مامانها» که با اجرای منصوره مصطفیزاده روی آنتن شبکه سه رفته است خبرگزاری مهر میزبان عوامل برنامه شد تا درباره این برنامه گفتگو کند. مصطفیزاده که پیشتر هم با آیتم کارشناسی کتاب کودک در برنامه «کتاب باز» دیده شده بود به عنوان مجری و میزبان «مامانها»، سید میلاد ناظمی سردبیر و سعید ابراهیمی کارگردان این برنامه در این نشست حضور یافتند.
مشروح قسمت اول این نشست را در زیر میخوانید:
* خانم مصطفیزاده مهمترین وجه برنامه تلویزیونی «مامانها» این است که اگرچه درباره معضلات و دغدغههای تربیت فرزند در جامعه مدرن امروز صحبت میکند اما مهمانانش در اکثر موارد مردم عادی جامعه هستند. کسانی که لزوماً متخصص و کارشناس و روان شناس نیستند و از روزمرههای خود میگویند، حتی ممکن است ملاحظات و ممیزیهای تلویزیون را هم ندانند اما وقتی هم در قاب تلویزیون قرار میگیرند فضای گفتگوهای زنانه حفظ میشود و قرار نیست سراغ توصیههای رسمی بروند. چطور در مقام میزبان یا مجری این فضا را حفظ کردید؟
منصوره مصطفیزاده: همان قدر که مهمانان قواعد تلویزیون را نمیدانند، من هم نمیدانم! خود من بارها پیش آمده است نکتهای را گفتهام و آقای سعید ابراهیمی کارگردان برنامه گفته بدیهی است که این را نباید بگویی خانم مصطفیزاده، اما من نمیدانستهام (میخندد) و این بین من و مهمانان مشترک بوده است. اتفاقاً ما خودمان خیلی راحت حرفهایمان را زدهایم در عین اینکه حساسیتهایی هم برای برنامه لحاظ کردهایم؛ مثل اینکه حرف کلی بیان نکنیم یعنی مهمان برنامه نگوید «به نظر من کودک حتماً باید فلان کار را انجام دهد» تا خوب پرورش پیدا کند.
* در واقع مثل کارشناس حکم صادر نکند.
مصطفیزاده: بله. این نکته خیلی برای ما اهمیت دارد که بدانیم افرادی که به برنامه میآیند کارشناس نیستند و نباید حکم صادر کنند و اگر هم حکمی صادر کنند ما آن را از برنامه حذف میکنیم چون قرار نیست برای مخاطب نسخه بپیچیم. نکته مهم دیگر حریم خصوصی مهمانان برنامه یا حتی فرزندشان است حتی اگر خودشان بخواهند در این موارد گفتگو کنند ما این اجازه را نمیدهیم.
من خاطرم هست درباره موضوعاتی مثل بلوغ فرزندان برنامه داشتیم که قرار بود مهمانانی با همین موضوع دعوت شوند. من گفتم این موضوع خیلی شخصی است و حتی اگر کسی بخواهد، نباید وارد چنین فضایی شد چون شاید آن مادر متوجه نباشد که چه بخش مهمی از حریم خصوصی فرزندش را به اشتراک میگذارد. این حریم خصوصی خانواده و کودک خط قرمز ما بوده و هست.
مصطفیزاده: در همین برنامه مادران نکاتی را که بیان کردند قبل از برنامه با همسرانشان چک میکردند. با این حال همین دو برنامه برای من که مجری نیستم جزو سختترین برنامهها بود. من با پایان هر قسمت از این برنامهها احساس میکردم کتک خوردهام آنقدر که به شکل ذهنی خسته میشدم و از من انرژی گرفت * ممکن است به سانسور هم بینجامد؟
مصطفیزاده: ممکن است کلمههایی باشد که ما درباره آنها ملاحظاتی داریم مثلاً در یکی از همین برنامهها فردی گفت من سر بچهام منت میگذارم، درحالیکه منظورش این بود که کاری میکند که فرزندش ارزش کارش را بفهمد و برای همین از واژگان دیگری کمک گرفت. اینها سانسور نیست و حذفیاتی است که بنا به ملاحظات اخلاقی انجام میشود.
* برنامههایی هم داشتید که جزو اتفاقات خوب رسانه بود، مثلاً بدون یک شوی رسانهای مادران طلاق گرفته آمدند و در فضایی عادی از دغدغههای تربیت فرزند، در چنین مدلی از زندگی گفتند. اینکه تلویزیون چنین افرادی را به رسمیت میشناسد و حالا برای این قشر هم راه حل دارد بسیار ارزشمند بود. اما در همین برنامه حریم خصوصی چگونه معنا مییابد؟ یا برنامهای داشتید که آن هم به لحاظ تربیتی بسیار مهم بود اما به دلیل موضوع برنامه یعنی اختلاف پدر و مادر در تربیت فرزند مادران از مشکلات با همسرانشان میگفتند و شاید حریم آنها زیر سوال میرفت.
مصطفیزاده: در همین برنامه مادران نکاتی را که بیان کردند قبل از برنامه با همسرانشان چک میکردند. با این حال همین دو برنامه برای من که مجری نیستم جزو سختترین برنامهها بود. من با پایان هر قسمت از این برنامهها احساس میکردم کتک خوردهام آنقدر که به شکل ذهنی خسته میشدم و از من انرژی گرفت.
* از این بابت که نگران بودید که چطور بحث را پیش ببرید؟
مصطفیزاده: اینکه میدانید با مادری حرف میزنید که طلاق گرفته است و دارد به تنهایی فرزندش را بزرگ میکند. نمایش این تصویر با سختیهایی مواجه است از طرفی قرار نیست او را قهرمان کنیم چون طبیعتاً خانواده برای ما اولویت اصلی و جدی را دارد و فردی ممکن است به ناچار این مسیر را انتخاب کرده باشد. در عین حال هم نمیخواهیم چنین فردی را تحقیر هم بکنیم چون هر دو این نگاهها در جامعه وجود دارد.
اجرای برنامه با در نظر داشتن همین ملاحظات بسیار برای من دشوار شده بود و در انتخاب هر کلمهای که میگفتم باید تأمل میکردم، فکر میکنم بیشترین مکث را هم برای انتخاب واژگان در برنامه داشتم. این برنامهها را هم با دقت بالا بعداً در هنگام پخش میبینم چون اهمیت زیادی دارند. برنامه «زندگی پس از مادری صورتی نمیشود» نیز از همین برنامهها بود و بعد از آنها عدهای انتقاد میکردند که چرا دارید مادری را تخریب میکنید؟ درحالیکه ما تخریب نکردیم و فقط حقیقت را گفتیم و میگوئیم. زمانیکه شما حقیقت را بدانید ماجرا برایتان پذیرفتنیتر میشود و بیان اینها سختیهایی دارد که باید راهی باریک مثل لبه تیغ را طی کنید.
سید میلاد ناظمی سردبیر «مامانها»
سید میلاد ناظمی: یک نکته درباره سانسور لازم است توضیح داده شود که بیشتر سو تفاهم برخی از مهمانان است. ما برای اینکه بحث گرم و صمیمی شود ممکن است بحث را از نقطه دور آغاز کنیم و کات هم ندهیم تا افراد یکدیگر را بهتر بشناسند و با هم صمیمی شوند اما همه این گفتگوها را در برنامه نمیآوریم و مهمان یک باره میبیند نیم ساعت یا ۴۰ دقیقه از بحث پخش شده است و فکر میکند باقی سانسور شده است. یا مثلاً گاهی ممکن است مهمانی خارج از بحث صحبت کند و خاطرهای طولانی بگوید که طبیعتاً این بخشها هم از برنامه اصلی در میآید و دلیلش این است که برنامه بهتری در خروجی دیده شود.
* مهمانان برنامه معمولاً مادران عادی جامعه هستند اما گاهی هم برخی همسر یک فرد رسانهای یا چهره فرهنگی بودهاند که انتقادهایی را هم به عنوان یک انتخاب گزینشی در بر داشته است. حتی ذهنیت غالب این است که این مادران از قشر متوسط اجتماعی به بالا برای حضور در برنامه انتخاب میشوند چنین افرادی به راحتی میتوانند برای یک مادر حتی کم سواد یا شهرستانی مؤثر باشند؟
مصطفیزاده: اگر منظور این باشد که اینها برخاسته از دهک خاصی از جامعه به لحاظ اقتصادی هستند اینطور نیست و این را نمیپذیرم چون میدانم برخی از اینها در چه شرایط سخت اقتصادی زندگی میکنند.
* از منظر جایگاه اجتماعی اتفاقاً منظور بود.
سعید ابراهیمی: پیشینهای که در این بحث باید به آن اشاره کرد این است که مردم پیش از این بیشتر در مسابقههای تلویزیونی حضور مییافتند و یا مثل آکسسوار در بکگراند مجری و استودیو در لوکیشن برنامه حاضر میشدند که به نظرم توهینی به مخاطب است. در حالی که در «مامانها» سراغ مردمی رفتیم که صدایشان پیش از این شنیده نمیشد. اینها صرفاً آکسسوار نیستند و قرار است از خودشان حرف بزنند. اگر برنامه آشپزی میبود باید آشپزی این افراد خوب باشد یا اگر مسابقه بود اطلاعات عمومی شأن لازم بود خوب باشد. «مامانها» برنامهای گفتگومحور است و ضرورت داشت که این افراد از ویژگی فن بیان و گفتگو برخوردار باشند تا مخاطب دریافت درستی نسبت به این گفتگوها داشته باشد. شعار ما «دورهمی مامانهای معمولی» است اما در عین حال ما میخواهیم این آدمهای معمولی را از حالت توده بودن به شخصیتهایی خاص تر در فریم تلویزیونی دربیاوریم تا براساس قصهای که روایت میشود از خود بگویند.
یکی از بخشهایی هم که ممکن است برخی فکر کنند این افراد از دهک خاصی هستند آیتمهای برنامه است. خود من سعی کردم در آیتمها با تکنیکهای سادهای مثل نورپردازی یا تغییرات و جا به جایی در دکور و وسایل منزل تا حدی که واقعیت آن خانه به هم نریزد نوعی زیبایی و جذابیت به آن خانه بدهیم. گاهی ممکن است به خانهای در خارج تهران و یا حتی در جنوب شهر برویم اما با تغییر لنز یا کمی نور و رنگ ویژگیهایی به خانه داده میشود که برای مخاطب جذابیت پیدا میکند و فکر کنند آن منزل به طبقه اقتصادی بالایی تعلق دارد.
سعید ابراهیمی کارگردان «مامانها»
* البته مدتهاست مردم در برنامههای اجتماعی تلویزیون حضور پیدا کرده و از داستانها و اتفاقات زندگی خود میگویند از «ماه عسل» تا «فرمول یک» و دیگر برنامههای شاخص و عادی تلویزیون.
مصطفیزاده: مهمانان «ماه عسل» آدمهای معمولی نیستند بلکه افرادی بسیار خاص هستند که قهرمان زندگی خود میشوند. اینها باید یک بدختی بزرگ و یا سرگذشت غیرعادی داشته باشند. درحالیکه ما طبق شعار برنامه که «دورهمی مامانهای معمولی» است وقتی به زندگی اینها میرویم همه زندگی عادی خود را دارند. مثلاً زنانی که پس از مادر شدن نرفتهاند رشته روان شناسی بخوانند یا دچار تحول خاصی نشدهاند همانطور که همه همین گونه هستیم اما در موارد مختلف در پی جستجو و تحقیق و تجربه برآمدهاند.
یک نکته برای ما مهم بود و زمانیکه به دنبال ویژگیهایی برای مهمان برنامه بودیم در جستجوی «مادر باکیفیت» بودیم و از مهد و مدرسه و… میخواستیم چنین مادرانی را به ما معرفی کنند. مادر باکیفیت یکی از اهدافی است که ما در برنامه به دنبالش هستیم؛ کسی که وقتی به مسألهای بر میخورد فکر میکند که برای حل این مساله چند راه وجود دارد و اهل جستجو و تحقیق است.
ممکن است فقط در یکی از موضوعات مورد نظر برنامه ما چنین راههایی را هم رفته باشد اما نسبت به مساله خود در نهایت چنین تجربهای را پیش رفته است؛ تست میکند شکست میخورد و باز کار دیگری را امتحان میکند و این روندی است که به نظرم هر مادر دیگری هم ناچار است طی کند. چالشی که در رسانههای ما وجود دارد این است که به راحتی نسخه میپیچند مثلاً وقتی سوال میشود که به کودک در چه سنی باید گوشی تلفن همراه داده شود، پاسخ میدهند ۵ سالگی و کاری ندارند فرد در چه محیطی و چه شرایطی بزرگ شده است.
ما درباره همین سوژه «زمان دادن موبایل به کودک» سه مادر را به برنامه آوردیم که هر یک نماینده تفکری بودند که آن را تجربه و آزمون کردهاند و دلایلی برای نوع برخورد خود داشتند که هر یک از آن دفاع میکردند. مادری که دیرتر گوشی موبایل را به فرزندش میدهد یا مادری که زودتر میدهد هر یک منطقی دارند و غلط و درست ماجرا را کسی نمیداند. در همه موضوعات هم اینگونه است که کفه ماجرا به هیچ سمت سبکی و سنگینی ندارد.
میگفتند چرا برنامه شما مثل فیلمهای اصغر فرهادی تمام میشود؟ و به این ترتیب منتظر بودند به طور مثال نسخه نهایی بدهیم و بگوییم از میان سه نفر، نفر اول یا خانم فلانی درست گفتند * خانم مصطفیزاده کتابباز بودن و کارشناس بودن شما در حوزه کتاب تأثیری هم در اجرای برنامه میگذارد یا میخواهید از این طریق نکتهای را آموزش دهید؟
مصطفیزاده: من هم مثل همه مادران هستم. نظری برای خودم دارم. شاید در یک حوزه کارشناس باشم. مثلاً درباره همین که چه زمانی میتوان به فرزند موبایل داد، تصمیم شخصی خود را گرفتهام و خدا میداند درست بوده است یا غلط و حتی شاید این تصمیم برای فرزندان اول و دوم خودم هم متفاوت باشد.
مادرانی هم که در برنامه حضور مییابند مسیرهای متفاوتی طی کردهاند و برای ما این مهم است که مخاطب برنامه هم بیاموزد که میتواند مسیرهای متفاوتی را امتحان کند و میتوانم با ضریب بالایی از اطمینان بگویم که تا حدی به چنین هدفی هم رسیدهایم. نشانهاش هم این است که در اوایل بازخورد زیادی از مخاطبان داشتیم که سوال میکردند چرا برنامه کارشناس ندارد؟ چرا بدون نکته نهایی تمام شد و یا چرا آخر برنامه هیچکس نگفت کدام مورد درست است؟ حتی میگفتند چرا برنامه شما مثل فیلمهای اصغر فرهادی تمام میشود؟ و به این ترتیب منتظر بودند به طور مثال نسخه نهایی بدهیم و بگوییم از میان سه نفر، نفر اول یا خانم فلانی درست گفتند.
اما مخاطب به تدریج آموخت که چنین رویکردی نداریم و آنها میتوانند با بخشی از حرفهای هر یک از مادران همراه شوند. کاری که ما میکنیم این است که رویکردی را که در پژوهشهای یکی دو ساله خود داشتهایم به مخاطب نمایش دهیم.
ناظمی: درباره قشر خاصی که گفتید در برنامه حضور یافته است یک نکته را هم باید توضیح داد. برنامه در قسمتهای اولیه مهمانانی داشت که برخی گفتند اینها اینفلوئنسرهای اینستاگرامی بودند که البته فقط به روزهای اول برنامه مربوط میشد. چهرههایی هم که اشاره کردید که به طور مثال همسر یک فرد رسانهای در برنامه حضور یافته است بسیار انگشت شمار هستند.
ما حدود ۱۱۰ مهمان داشتیم که اگر همین تعداد انگشت شمار چهرههای اینستاگرامی بیشتر دیده شدند شاید به دلیل همان فضای تبلیغی است که باعث شده صدایشان بلندتر باشد. در میان ۱۱۰ مادر شاید حدود ۱۰ نفر را داشتهایم که در اینستاگرام فعالیت جدی و بلاگری داشتهاند که بخشی هم مربوط به افرادی بود که در قسمتهای مرتبط با خود برنامه که به شبکههای اجتماعی مربوط میشد حضور پیدا کردند. اینها افراد زرد و حاشیهداری نبودند. حدود ۲۰ تا ۳۰ نفر از مهمانان ما از شهرستانهای نزدیک تهران یا از شهرهای اطراف تهران مثل شهر ری و… بودهاند.
* البته درباره حضور اینفلوئنسرها در برنامههای تلویزیونی گاهی یک نفر هم زیاد است. با این حال نکته اصلی این است که مخاطب دوست دارد در چنین برنامههایی همانطور که دغدغهها واقعی و ملموس است آدمها، ظاهر و حتی چیدمان هم واقعی و تا حدی به دور از دکورهای تلویزیونی باشد که اتفاقاً خود شما هم رعایت کردهاید.
مصطفیزاده: همینطور است… ما آیتمی داریم که به خانه مردم میرویم و یکی از نکاتی که به خود من گاهی انتقاد میکنند این است که چرا مادرانی که به خانههایشان میروند اینقدر مرتب است و انتقاد دارند که خانه فرد بچه دار اینقدر مرتب نیست. یکی از این موارد را دوست خود من گفت و راست هم میگفت. خانه عادی که بچه دارد مرتب نیست اما من به او توضیح دادم که وقتی در همان خانه قرار باشد مهمان بیاید مادر خانواده خانه را مرتب نمیکند؟
حالا ما قرار است دوربین تلویزیون را به چنین خانهای ببریم پس قطعاً آن را مرتب خواهند کرد و چیدمان تر و تمیزتری به آن میدهند. هرچقدر هم شما شرایط سختی داشته باشید در موقعیتهای این چنینی مثل مهمانی سعی میکنید خانه را تمیز کنید و این دیگر ارتباطی به برنامه ندارد.
* واکنشهایی هم به پوشش شما به ویژه در همان چند برنامه اول مطرح میشد، البته خود شما چادری هستید اما برخی این نکته را مطرح میکردند که اگر دورهمی در خانه است چرا از پوشش چادر استفاده میشود و یا اگر برنامه رسمی است چرا چادر رنگی به کار میبرند؟
مصطفیزاده: بله این پوشش عادی خود من است که از چادر استفاده میکنم و اینها چادرهای خود من هستند که اتفاقاً در فرهنگ ایران بوده است و من چند سالی است که سراغ این مدل از پوشش رفتهام. حتی برخی از نسلهای قدیمیتر وقتی این نوع چادرها را میبینند استقبال هم میکنند و واکنشها به خود من متفاوت بوده است.
ادامه دارد…
برچسب ها :
ناموجود- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰