فارسمن| «زندگی ببخشیم» بهنیابت از شهدا؛ پسر شهید: بابای من جای همه خون داد
به گزارش مجمع رهروان امر به معروف ونهی از منکر استان اصفهان به نقل از خبرگزاری فارس؛ «پدر هم اگر بود، حتماً این کار را میکرد. او عاشق مردم بود.» اینها را امیر گفت؛ در مرکز انتقال خون. پدرش همان اوایل جنگ سال ۵۹ به شهادت رسید. او حالا بانی هیأتی است که بهنام قهرمانان
به گزارش مجمع رهروان امر به معروف ونهی از منکر استان اصفهان به نقل از خبرگزاری فارس؛ «پدر هم اگر بود، حتماً این کار را میکرد. او عاشق مردم بود.» اینها را امیر گفت؛ در مرکز انتقال خون. پدرش همان اوایل جنگ سال ۵۹ به شهادت رسید. او حالا بانی هیأتی است که بهنام قهرمانان این سرزمین تأسیس کرده؛ هیأتی مرکب از فرزندان و خانوادههای شهید. کمپین «زندگی ببخشیم» آنها در فارس من ثبت شد. کمپینی برای اهدای خون به نیابت از شهدا.
قرار روز پنجشنبه بود؛ بچههای شهدا برای اهدای خون آمده بودند. مرکز انتقال خون استان تهران؛ خیابان وصال. جمعی از مسؤلین و اعضای نیروی انتظامی هم آمدند؛ میگفتند با پدرانِ شهید این بچهها از دیرباز رفاقت دارند. حالا آمده بودند بهنیابت از رفقای شهیدشان خون اهدا کنند. تبلیغات پویش «زندگی ببخشیم» همه جا بود. خیلی از مراجعین عادی فیالمجلس به پویش پیوستند. پرستاران و کادر درمان هم هرکدام بهنیابت از یک شهید پای کار آمدند.
علی هم از بانیان هیأت است. یک فرزند شهید دیگر! پدر، عمو و پسرعموی علی هر سه در عملیات والفجر ۸ به شهادت رسیدهاند؛ فتح فاو. پدرش البته شیمیایی شد. سالها با عوارض آن گازهای لعنتی دستوپنجه نرم میکرد. تا اینکه در سال ۷۳ او هم به قافله رفقای «عند ربهم یرزقون» پیوست. پدر و عموی علی حالا در جوار امامزاده علیابنجعفر محله کَن برای همیشه آرام گرفتهاند.
از علی درباره انگیزههای تأسیس هیأت میپرسم؛ گفت: «سال ۹۴ بود. همراه با ۱۰-۱۵ نفر از دیگر فرزندان شهدا دور هم جمع شدیم. نیت بزرگداشت شهدا و جمعآوری خیرات برای پدران شهیدمان بود. هیأت اینطوری تأسیس شد. در امامزاده صالح تجریش. اولین پنجشنبه هر ماه قمری برنامه داشتیم؛ به نیابت از شهدای همان ماه. برای هدیه به روح پرفتوحشان. کار بالا گرفت؛ خانوادههای شهید بیشتری پیوستند. با نگاه سیدالشهدا هیأت حسابی اسمی شد.»
یکدیگر را چطور پیدا کردید؟ سؤال بعدی من از علی این بود. گفت: «محل به محل؛ ارگان به ارگان. و البته تبلیغات. همینطوری یکدیگر را پیدا کردیم. حالا هیأت ما بزرگترین اجتماع فرزندان و خانواده شهدا است. مختص به یک شهر یا محله خاص هم نیست. از همه کشور، بلکه از همه جوامع اسلامی عضو دارد. جلسات ماهانه هیأت در امامزاده صالح گاه تا هزار نفر مهمان داشت. مادحین و خطبای نامدار هم برای شادی ارواح شهدا در آن حاضر میشدند.»
بعد از کرونا طبعاً جلسات ماهانه هیأت فرزندان شهدا محدود شد. از علی پرسیدم برای رفع این مشکل چه کار کردید؟ پاسخ داد: «محرم همین امسال پویش هر خانه شهید یک حسینیه را راه انداختیم. ۴۰-۵۰ خانه شهید را سرکشی کردیم. همانجا با رعایت پروتکلهای بهداشتی و البته یک جمع محدود عزاداری برگزار میشد. پدران و مادران سالمند شهدا حسابی صفا میکردند! بههرکدام یک تبرکی از آستان مقدس امامزاده صالح هم اهدا میشد.»
فعالیتهای هیأت فرزندان شهدا اما تنها منحصر به برنامههای مذهبی نیست. علی توضیح داد: «کمی که از فعالیتهای هیأت گذشت، بازخوردهای مثبتی دریافت کردیم. توانایی آن هم موجود بود. از طرفی وظیفه هیأت تنها بزرگداشت شعائر دینی نیست؛ البته که مسؤلیتهای اجتماعی هم دارد. بگذریم اگر پدران ما هم امروز زنده بودند، کمترین دغدغهشان رسیدگی به اوضاع مردم و دستگیری از نیازمندان بود.»
علی ادامه داد: «یکی از نخستین فعالیتهای اجتماعی هیأت، راهاندازی مرکز بانوان بود. دختران شهدا هم میخواستند سهمی در فعالیتهای خیرخواهانه داشته باشند. این مرکز برای آنها بود؛ برای رسیدگی تخصصی به امورات زنان. دستگیری از آنها، سرکشی به خانوادههای شهدا، امدادرسانی، راهنمایی، مشاوره و خدماتی از این دست. فعالیتهای اجتماعی هیأت بعد از آن گسترش یافت.»
از علی خواستم درباره کمپین «زندگی ببخشیم» توضیح دهد: «کرونا شد. ذخایر سازمان انتقال خون شدیداً افت پیدا کرد، بخاطر ملاحظات بهداشتی. فکر کردیم بهترین کار راهاندازی پویش است. بابای من اگر امروز حضور داشت، شک نکنید اولین داوطلب برای اهدای خون بود. همین کار را هم کرد. همه خونش را برای این مردم، برای حراست از ایران عزیز اهدا کرد. حالا که نیست، وظیفه ما است. کمترین کاری که بهنیابت از شهدا میتوان انجام داد همین است.»
برای اهدای خون علاوه بر فرزندان شهدا، جمعی از کارکنان ناجا هم آمده بودند. با یکی از آنها همصحبت شدم. گفت: «احساس وظیفه کردیم. پویش زندگی ببخشیم به نیابت از شهدا است. همانها که روزی همه خونشان را برای حفاظت از این جغرافیا هدیه کردند. این روزها بعلاوه سالگرد شهادت سردار دلها حاجقاسم سلیمانی هم هست. چه بهانهای برای انجام یک کار خداپسندانه از این بهتر؟ بلکه شفاعت شهدا شامل حالمان شود.»
سردار عبدی رئیس مرکز ایثارگران ناجا است. از آن بچههای قدیمی جبهه و جنگ. محاسن سپید کرده است. ایشان هم آن روز برای اهدای خون آمده بود. سردار میگفت: «سربازی ولایت افتخار ما است. همه تلاش ما حفظ امنیت و خدمت به مردم است. وقتی بچههای شهدا ایده «زندگی ببخشیم» را مطرح کردند، استقبال کردم. چه اقدامی از این بهتر؛ آن هم در شرایطی که بخاطر همهگیری بیماری، کادر درمان بیش از هر زمان دیگری نیازمند فراوردههای خونی است.»
سردار ادامه داد: «همه بچههای ناجا به این پویش پیوستند. کمترین وظیفه ما اهدای خون به نیابت از شهدا است؛ رفقای ما. همانها که با هدای تمام خونشان از ذرهذره جغرافیای ایران عزیز پاسداری کردند. از شهدای هشت سال دفاع مقدس گرفته، تا شهدای نظم و امنیت. تا شهدای جبهه مقاومت و مدافع حرم؛ در رأس تمامشان سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی. خدا از همه قبول کند.»
درباره ریشههای این تفکر از سردار پرسیدم؛ اینکه روحیه ایثارگری، مردمداری، خون دادن برای مردم بین بچههای جبهه و جنگ از کجا آمده است؟ گفت: «از سالار و سرور شهدا. امام حسین(ع) از همه هستی خود برای حفظ اسلام گذشت. ایثارگران هم دانشآموختگان همین مکتباند. این فداکاریها، این خون دادنها همه و همه به تأسی از سیدالشهدا است. شهدا هم اگر امروز در میان ما بودند، قطع به یقین برای امدادرسانی، دستگیری از مردم پیشقدم میشدند.»
ثواب این کار خیر را به چه کسی اهدا میکنید؟ سردار گفت: «ما مدیون شهدا هستیم. چه شهدای جنگ؛ چه شهدای عرصه نظم و امنیت. خیلی از بچههای ما، کادر ناجا هر هفته بلکه هر روز در حال جانفشانی برای این مملکتاند. در رأس همه آنها ولی سردار دلها است. از اسم حاج قاسم مگر میشود گذشت؟ کار بزرگی نیست؛ ولی امیدوارم همین اهدای خون گرهی از مشکلات مردم باز کند.»
ظهر شد؛ خیلی از بچهها خون اهدا کردند. پسرِ نوجوانِ امیر هم آمد. خوشوبِش کردیم. پرسیدم تو خون نمیدهی؟ درآمد که: «نه! بابا بهجای من هم اهدا کرده است.» امیر فکری شد. سرش را پایین انداخت. لختی درنگ؛ بعد: «پسرم! بابای من بهجای همه خون داد!»
گزارش از محمد آزادی
انتهای پیام
برچسب ها :
ناموجود- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰