پدر شهید نریمانی: صداقت و تواضع سردار سلیمانی راز جهانی شدن او شد

هشتم فروردین ماه سال گذشته، سردار شهید حاج قاسم سلیمانی با سفری  به استان البرز با خانواده های شهدای مدافع حرم شهید محمود نریمانی و شهید محسن کمالی دهقان دیدار کرد.

در آستانه نخستین سالگرد آسمانی شدن سردار دل ها، به گفت و گویی کوتاه با والدین شهید محمود نریمانی نشستیم تا احساس خود را از حضور سردار و بیان شخصیت این شهید والامقام بیان کنند.

غلامرضا نریمانی با بیان اینکه سردار سلیمانی با تواضع و بدون هیچ تشریفاتی به منزل شهید آمدند، بیان داشت: ما هیچ آمادگی قبلی از تشریف فرمایی سردار سلیمانی نداشتیم که ساعتی قبل از حضور این فرمانده  در منزل شهید،‌ همسر شهید با ما تماس گرفت که تعدادی از بچه های سپاه به منزل ما می آیند و شما هم تشریف بیاورید.

وی اینگونه ادامه داد که ما تا زمان آمدن سردار سلیمانی اطلاعی از آمدن این شهید والامقام نداشتیم که به یکباره با سردار سلیمانی در کمال شگفتی روبرو شدیم، وی به همراه یک سرباز واردحیاط  خانه شهید شدند .

شوخی با سردار  

پدر شهید نریمانی در خصوص شوخی خود با سردار سلیمانی بیان داشت :به سردار دل ها گفتم که چرا چراغ خاموش آمدی ؟ که سردار سلیمانی پاسخ داد چون هوا روشن بود ما چراغ خاموش آمدیم.

وی ادامه داد: سردار سلیمانی حدود ۲۵ دقیقه در منزل ما بودند که در زمان رفتن وی ، من هم خواستم او  را مشایعت کنم که گفتند شما فقط تا آسانسور بیایید که من گفتم دلم می خواهد تا کنار ماشین بیایم، سردار بسیار خاکی و ساده با یک ماشین سمند فقط همراه یک راننده و یک سرباز آمده بودند.

پدر شهید نریمانی در خصوص احساس خود از حضور سردار سلیمانی در منزلشان، با بیان اینکه آن روز یکی از بهترین روزهای عمرم بود که خیلی خوشحال شدم، گفت: آن روز یک روز تاریخی و ماندگار برای ما شد و خاطره خوشی برای من و خانواده ام به همراه داشت حتی حاج قاسم هم گفتند که امروز یک خاطره خوب برای من شد.

وی در خصوص دیدارهای دیگر با سردار افزود: یک دیدار دیگر نیز با سردار داشتیم که ما را به پایگاه دعوت کردند که آنجا هم خدمتشان رسیدیم.

دنیا به استقبال سردار آمد

پدر شهید نریمانی در ادامه در خصوص شهادت سردار سلیمانی گفت: محبوبیت سردار دل ها به حدی رسیده بود که در زمان تشییع پیکر پاکش،‌ دنیا به استقبالش آمد و این امر اتفاقی نبود.

وی افزود: روزی که از شهادت سردار مطلع شدم با وجود اینکه به شدت متاثر شدم ولی خیلی خوشحال هم شدم زیرا وی  شایستگی این شهادت را داشت و حیف بود بدون شهادت از دنیا برود.

این پدر شهید با بیان اینکه امیدواریم این شهید بزرگوار که لطف بسیار زیادی به خانواده شهدا داشت، دست همه ما را بگیرد، اظهار داشت: سردار در صحبت هایشان بیشتر تاکید بر این داشتند که پایبند به انقلاب، رهبر، قرآن و مردم ایران باشید تا زمان ظهور که نزدیک است.

وی در ادامه در خصوص اظهار نظر منفی برخی از افراد در خصوص حاج قاسم گفت: کسانی که نسبت به حاج قاسم عناد دارند عینکی بر چشم زده اند که نمی توانند حقایق را ببینند؛این افراد دیگر چشم، گوش و دهانشن مهر باطل و سکوت خورده و نمی توانند حرف حق را بگویند و کسی که عقل و ایمان داشته باشد دیده که که چگونه تمام دنیا از حاج قاسم استقبال کرد و این استقبال فقط در تهران، کرج و یا ایران نبود بلکه تمام دنیا برای این شهید مراسم گرفتند.

وی عنادورزان به سردار دل ها را عده ای یاوه گو دانست که اجیرشده صهیونیست و آمریکا هستند و افزود: این ها  افرادی مزدور و بدفهم هستند که حتی به ما می گویند چرا فرزندتان را به سوریه فرستادید در حالیکه من افتخار می کنم فرزندم با پیمانی که با حضرت ابوالفضل (ع) و حضرت زینب (س) بسته بود، برای دفاع از حرم و حریم ائمه اطهار (ع) و حضرت زینب (س)‌به سوریه رفت و به شهادت رسید؛ من افتخار می کنم که فرزندم توانست در این راه به شهادت برسد در حالیکه اگر به دنبال کارهای بیهوده می رفت شرمنده می شدم ولی اکنون شرمنده نیستم.

وی با بیان اینکه حاج قاسم و مدافعان حرم برای دفاع از حریم ایران به عراق و سوریه می رفتند، گفت: همانطور که مقام معظم رهبری فرمودند که اگر بچه های ما نمی رفتند باید اکنون در ایران و در همدان و تهران با آن ها می جنگیدیم.

پدر شهید نریمانی اضافه کرد: بگذارید ابطال شده ها هر چه می خواهند بگویند و کار خودشان را انجام دهند ولی  مشخص می شود که ابطال شده ها سوا هستند و کسانی را که خدا دوست دارد سوا می شوند و روزی این ابر از مقابل خورشید کنار می رود و تابندگی آن را همه می بینند.

کدام رفتار حاج قاسم باعث جهانی شدن وی  شد؟

این پدر شهید با بیان اینکه صداقت، متواضع بودن، خدایی بودن و خاکی بودن تمام این ها دست به دست هم داد تا حاج قاسم را در دل مردم جهان جای خود را پیدا کند، افزود: اول و آخر کلام اینکه فقط صداقت و نان حلال بود که او را جهانی کرد.

غلامرضا نریمانی اضافه کرد: زمانیکه من در کنار سردار دل ها بودم احساس می کردم که این شهید با امام زمان (عج) در ارتباط است و حاج قاسم را کسانی می شناسند که ارادت خاصی به وی داشته باشند.

فرزندم بیشتر زمان ها روزه بود

پدر شهید نریمانی در ادامه به بیان خصوصیاتی از فرزند شهیدش پرداخت و گفت: پسرم «محمود» از زمان طفولیتش یقین داشتم رفتار و کردارش با دیگر بچه ها متقاوت است زیرا از زمانی که در دوران ابتدایی تحصیل می کرد بر خلاف دیگر همسن و سالان خودش کار می کرد و سعی می کرد بچه های دیگر را به طرف معنویت بکشاند.

وی افزود: پس از به پایان رساندن دوران تحصیل و گرفتن دیپلم  جذب معنویت شده بود و بیشتر مواقع با وضو بود و در تمام فصول سال بیشتر روزه دار بود و برای دفاع از نظام از جان و دل مایه می گذاشت.

محمود به حلال و حرام و همچنین بیت المال خیلی حساس بود. من بیش از ۴۰ سال است که تاکسی دارم. به ما سهمیه بنزین می دادند و به دلیل اینکه ماشین من دوگانه سوز بود بیشتر با گاز کار می کردم و بنزین بعضی مواقع اضافه می ماند ولی امکان نداشت یک قطره از این بنزین را محمود برای ماشین خود استفاده کند.

محمود بر این اعتقاد بود که این بنزین بیت المال است و برای مردم است و باید تا قطره آخر آن برای مردم استفاده شود ولی فقط زمانی از این بنزین استفاده می کرد که از ماشین سپاه و بسیج برای کارهای سپاه و بسیج استفاده می کرد.

تواضع محمود در خانه و بیرون از خانه زبانزد بود به طوریکه هیچ زمانی هیچ کس اخم بر چهره محمود نمی دید و فقط لبخند می زد و حتی تمام عکس هایش با لبخند بود.

محمود سختی ها را تحمل می کرد و کارهای سنگین را همیشه خودش متقبل می شد و بدون ناراحتی و با تواضع کارهای سخت را انجام می داد.

اخلاق خوش محمود زبانزد بود

مادر شهید محمود نریمانی نیز در خصوص اخلاق و روحیات فرزند شهیدش گفت: محمود از ابتدا خوش اخلاق بود و در فامیل و دوستان اخلاق خوش و ایمانش زبانزد بود.

محمود از زمان تحصیل در دوران ابتدایی نماز صبح را به مسجد طوری می رفت که ما متوجه نشویم.

وی در خصوص روز آخرین اعزام فرزندش به سوریه، بیان داشت: روزی که به سوریه اعزام داشت، بدون اینکه ما بدانیم به کجا می خواهد برود، برای خداحافظی به باغ در دوروان آمد.

او گفته بود می خواهم چند روزی همین اطراف  به ماموریت بروم و من از او خواستم که ناهار پیش ما بماند و گفت اگر زنگ نزدند برای رفتن می مانم ولی همان لحظه زنگ زدند و او حرکت کرد و ما خداحافظی کردیم.

مادر شهید ادامه داد: زمانی که در حال بیرون رفتن از منزل بود در حالیکه فرزندش، محمدهادی را در بغل داشت من هم بغلش کردم که از او خداحافظی کنم که در همین لحظه به من گفت «مادر هوای همسرم را داشته باش».

وی افزود: زمانی که محمود از ما خداحافظی کرد و رفت بر خلاف دیگر بارها من هیچ نگران نبودم و آرامش خاصی پیدا کرده بودم در حالیکه فرزندم خودش فهمیده بود که بار آخر است و سفارش همسرش را به من کرد و به همسرش هم گفتم که خداوند پشت و پناه تمام سربازان اسلام است.

مادر شهید در خصوص ازدواج همسر شهید نریمانی می گوید: من از ازدواج همسر شهید رضایت داشتم و به او نیز کمک کردم و حتی خود شهید هم سفارش به این امر کرده بود ولی من از این بابت از درون ناراحت بودم که یکبار خوابی دیدم.

وی گفت: من در خواب دیدم که محمود ناراحت است و من هم نمی خواهم با او حرف بزنم که پایش را به زمین کوبید و گفت «چه می خواهید بگویید؟ بگویید که همسرم رفت؟» که پس از اینکه از خواب بیدار شدم و فهمیدم که محمود نیز آگاه بر این موضوع هست پس گفتم راضی هستم به رضای خدا.

شهید محمود نریمانی متولد ۱۲ دی ماه ۱۳۶۶ در روستای دوروان کرج بوده و در ۱۰ مرداد ماه سال ۱۳۹۵ در منطقه حماه سوریه به شهادت رسید.

شهید نریمانی چهار بار برای دفاع از حرم حضرت زینب (س)‌ به سوریه اعزام شد.