نخبگان نیایند مجلس آینده بی خاصیت میشود
از زمان مشروطه تاکنون مجلسهای ما فقط درجا زدهاند. عملا مجلس نتوانسته در تصمیمگیریهای مهم کشور و ترسیم مسیر پیشرفت و دموکراسی نقشی جدی ایفا کند. گام نخست توسعه استقرار پارلمان است. در کشورهای مختلف پارلمان به نحوهای گوناگون در قدرت سهیم است، اما مسالهای که در این میان مهم است مجلس به حاشیه رانده
از زمان مشروطه تاکنون مجلسهای ما فقط درجا زدهاند. عملا مجلس نتوانسته در تصمیمگیریهای مهم کشور و ترسیم مسیر پیشرفت و دموکراسی نقشی جدی ایفا کند. گام نخست توسعه استقرار پارلمان است. در کشورهای مختلف پارلمان به نحوهای گوناگون در قدرت سهیم است، اما مسالهای که در این میان مهم است مجلس به حاشیه رانده نشده است و مردمی و قانونی است. در تمام نقاط جهان نظام کشورهای توسعه یافته برمبنای مجلس و پارلمان ترسیم شده است. صحبت در این رابطه در کشور ما تا زمانی که شوراهای موازی وجود دارند عملا بیفایده است و هرگونه تغییر سیستمی در نظام سیاسی به جواب نخواهد رسید. نگرانیها در مورد انتخابات مجلس رو به فزونی است و این نگرانیها ریشه در این دارد که احتمال کاهش میزان مشارکت کمک میکند تا افراد غیرمتخصص و بعضا بدون پشتوانه مردمی در این عرصه موفق شوند و زمام مجلس در چهار سال آینده به دستان آنها بیفتد. امری که قطعا در یک نظام مبتنی بر جمهوری و قانون یک سقوط محسوب میشود. برای ریشهیابی نقاط ضعف مجلس فعلی و اینکه اشتباهات آن در مجلس آینده تکرار نشود، نگاهی به تاریخ مجلس در ادوار گذشته و تغییر نظام داشتهایم. در این ارتباط گفتوگویی با عبدا… ناصری فعال سیاسی اصلاحطلب داشته است که در ادامه آن را میخوانید.
چه آفتی انتخابات مجلس را تهدید میکند؟
به گزارش مجمع رهروان امر به معروف ونهی از منکر استان اصفهان به نقل از روز نو :اتفاقات اخیر و اعتراضهای مردمی سبب شد تا تشریفاتیبودن مجلس بر همگان عیان شود و بسیاری از نخبگان چهل سال اخیر نیز بر این باور هستند که مجلس عملا کارآیی خود را از دست داده است و این اتفاق قطعا بر کاهش مشارکت در انتخابات نیز تاثیر زیادی میگذارد. پیشبینی من این است که مجلس آینده به مراتب از مجلسهای هفتم و هشتم و نهم نیز ضعیفتر است و شاهد تعداد زیادی غیرمتخصص در مجلس آینده خواهیم بود. مجلس اندک تاثیرگذاری خود را در سالهای اخیر نیز از دست داده و اگر نخبگان سیاسی احساس تکلیف نکنند و به میدان نیایند با خطر جدی مواجه هستیم.
مجلس آینده باید از دورههای قبل چه درسهایی بگیرد؟
اگر یک سوم اعضای مجلس شورای اسلامی افرادی دلسوز، پاکدست و کارآمد باشند، میتوان امید داشت که اشتباهات دورههای قبل تکرار نخواهد شد. پیشبینی من این است که مجلس آینده به شدت ویژه و پر از اتفاقات ویژه خواهد بود. مجلس آینده با قانونگذاریهای موثر و تغییر و تحول در قانون انتخابات میتوانند در نخستین گام نقش پر رنگ خود را به خوبی القا کنند. متاسفانه برخی نهادها رنگ و بوی انتخابات را تغییر میدهند و با دخالتهای خود شور و هیجان را از انتخابات میگیرند. من امیدوار هستم حداقل یک سوم نمایندگان کارآمد از فیلترها عبور کنند و وارد مجلس شوند، در غیراینصورت با خطری جدی و شاید حتی شاهد اضمحلال پارلمان رو به رو خواهیم بود. با توجه به بیانات چند روز اخیر مسئولان کشور به احتمال زیاد نظارتها در این دوره سختتر خواهد بود و این نگرانیها را در مورد جهتگیری نمایندگان و مستقل بودنشان را جدی میکند. ما در ابتدا باید ببینیم آیا نمایندگانی که در این عرصه قدم میگذارند اهل عبرت گرفتن هستند یا خیر. باید از خود مجلس شروع کنند و با تصمیمات خود مجلس را از حالت کماثر خارج کنند و قدرت را به نظام پارلمانی بازگردانند در غیراینصورت آنها نیز سایر مجلسهای گذشته و پشتوانه مردمی را از دست خواهند داد.
بزرگترین ایرادات قانون انتخابات چیست؟
بزرگترین مشکل قانون انتخابات به مسائل مربوط به نظارت برمیگردد. مشکل نظارت خاص این است که هر قانونی را میتواند تغییر دهد مگر اینکه این روند اصلاح شود. سختگیری در امر نظارت و بررسی صلاحیتها، تشکیل مجلس را با موانع زیادی روبهرو کرده است و عملا میتوان ناکارآمدی مجلس را نیز در همین دانست. سایر ایرادات قانون انتخابات به اندازه این مساله مشکلساز نبوده و برای مجلس مانع ایجاد نکرده است.
طلاییترین دوران پارلمان در ایران در چه مقطعی رقم خورد؟
نخستین دوره مجلس شورای اسلامی که از تمامی طیفها تشکیل شده بود به شکل واقعی یک مجلس تاثیرگذار و مستقل بود و با تماشای مناظرههای آن دوره شکل واقعی مجلس برای ما تداعی میشود. قطعا مجلس اول شورای اسلامی در این زمینه پیشگام است و پس از آن دوره ششم مجلس نیز جز دوران موفق مجلس بود زیرا در مقابل دخالتهای بیرونی مقاومت و تلاش کرد تا استقلال خود را حفظ کند. مجلس مستقل و توانا مورد تایید بنیانگذار جمهوری اسلامی بوده است. در جریان مجلس چهارم شاهد بودیم که در اختلافی که بهوجود آمد، امام خمینی(ره) جانب نظر مردم را گرفت. مجلس سوم نیز توانست انتظارات را برآورده کند و شاید علت این بود که در آن برهه زمانی هنوز نظارتها به شکل امروزی صورت نمیگرفت و افراد متخصص و آگاه به این مجلس راه یافته بودند اما اگر بخواهیم از بین اینها یکی را بهعنوان درخشانترین دوره نام ببریم قطعا دوره ششم مجلس است.
در شرایط موجود مردم چگونه میتوانند با نقشآفرینی مثبت آسیبها را در شکلگیری مجلس کاهش دهند؟
مردم باید به این نتیجه برسند که فردی را که انتخاب کردهاند قطعا اصلح هستند و در انتخاب خود باید دقت زیادی داشته باشند. البته با توجه به اتفاق اخیر که مجلس از گردونه تصمیمگیری کنار گذاشته و سهمیهبندی بنزین از مسیر دیگری تصویب شد، لطمات بسیاری به مردم و کشور وارد کرد و سابقه مجلس که در گذشته نیز تاثیرگذار نشان نمیداده، عملا مردم انگیزه خود را برای شرکت در انتخابات از دست دادهاند. انتخابات یک امر اجتماعی است و بر پایه مردم تاسیس شده است و مردم فقط زمانی میتوانند تاثیرگذار باشند و رای آنها آفتها را از بین ببرد که مسئولان دست به تغییر و تحول بزنند. تا زمانی که ما شاهد اصلاحات در این زمینه نباشیم عملا مردم نمیتوانند آسیبها را از بین ببرند.
تجربه مجلس و انتخابات در سایر کشورها به چه نحوی بوده است؟
کشورهای اروپایی و آمریکای شمالی مجلس را به شکل واقعی پیاده کردهاند و شاهد هستیم که مجلسهای این کشورها عملا میتواند رئیسجمهور و نخست وزیر را بدون هیچمانعی از سمت خود برکنار کند. مجلسی که در این کشورها و برخی کشورهای در حال توسعه تاسیس شده است به وظایف واقعی نظام پارلمانی به خوبی عمل میکنند و میتوانند الگویی مناسب برای ما باشند. در این میان باید ذکر کرد که در جهان مجالس تشریفاتی نیز کم نیستند که نمونه بارز آنها در کشورهای عربی همسایه به وفور دیده میشود اینگونه مجالس صرفا به محلهایی برای زد و بندهای اقتصادی و سیاسی تبدیل شده و کارایی واقعی خود را ندارند. تجربه نشان داده است مجلسهایی که همچون مجالس کشورهای اروپایی قصد داشتهاند در مقابل بیقانونی بایستند دوام زیادی در ایران نداشتهاند اما بزرگترین درسی که میتوان از مجالس متعالی جهان گرفت استقلال و مقاومت در برابر هر نوعی بیقانونی است. این راهی است که میتواند مجلس را به مسیر اصلی خود برگرداند.
آیا همسویی سیاستهای مجلس و دولت میتواند به ضرر کشور باشد؟
مجلس فعلی ظاهرا با دولت همسو است و بزرگترین اشتباه این مجلس نیز این است که از حدود سه سال گذشته در مقابل اشتباهات دولت موضع نگرفت و علت آن نیز به این امر بر میگشت که بیش از ۵۰درصد نمایندگان تمامی فراکسیونها به فکر کشور نیستند و برای کاسبی به مجلس آمدهاند و بهدنبال منافع اقتصادی خود هستند. در حالت خوشبینانه نیز نمایندگان نگاه ملی ندارند و به فکر حل مسائل بومی و منطقهای شهر خود هستند. مجلسی که اکثریت آن را این دو طیف تشکیل میدهند سودی برای کشور ندارد و نمیتواند بحرانها و مشکلات کشور را حل کند. اصل اینکه مجلس و دولت همسو باشند هیچ مشکلی ندارد اما اگر مجلس در مقابل اشتباهات دولت سکوت کند و با سکوت خود در بحرانیتر شدن وضعیت کشور کمک کند عملا مقصر اصلی ضررهای وارده به مردم است.
آیا تغییر سیستم به نظام پارلمانی به صلاح کشور است و آیا قدرت مجلس را بیشتر میکند؟
بزرگترین مشکل کشورهای توسعه نیافته این است که قدرت در یک نقطه متمرکز شده است و بهصورت مداوم قانون به وسیله این قدرت متمرکز نقض میشود. گام نخست توسعه استقرار پارلمان است. در کشورهای مختلف پارلمان به نحوهای گوناگون در قدرت سهیم است اما مسالهای که در این میان مهم است مجلس به حاشیه رانده نشده است و مردمی و قانونی است. در تمام نقاط جهان نظام کشورهای توسعه یافته بر مبنای مجلس و پارلمان ترسیم شده است. صحبت در این رابطه در کشور ما تا زمانی که شوراهای موازی وجود دارند عملا بیفایده است و هرگونه تغییر سیستمی در نظام سیاسی به جواب نخواهد رسید. چه لزومی دارد وقتی کشور ما مجلس دارد، شورای فضای مجازی و شورای عالی اقتصادی در مورد امورات کشور تصمیمگیری کنند؟ تمامی وظایف این شوراهای موازی باید به مجلس محول شود سپس ما در مورد سیستم اداره کشور صحبت و میزان قدرت مجلس را مشخص کنیم. هنگامی که غالب تصمیمگیریهای مهم کشور به سایر شوراها واگذار شده، تغییر سیستم معنایی ندارد. در صورتی که مجلس انتخابی باشد، تفویض اختیارات زیاد به مجلس هیچ ضرری ندارد بلکه به توسعه کشور نیز کمک بسزایی خواهد کرد. حتی برای مجلس دهم نیز نظام نخست وزیری و پارلمانی نیز سم بود چه برسد به مجلسهای هفتم تا نهم. نظر من این است که رئیسجمهور باید با اختیارات مشخص از سوی مردم مشخص شود و امورات کشور به دست مجلس سپرده شود. جریان اصلاحات و مردم در انتخابات سال ۹۶ برای روحانی حماسه آفریدند اما ایشان در عمل به مردم و تمام وعدههایی که به احزاب و جریانها داد پشت کرد و اقدام موثری انجام نداد و مسیر دیگری را در پیش گرفت. در چنین شرایطی اگر مجلس ما قدرتمند بود میتوانست دولت را استیضاح کند و از آنها بهخاطر عمل نکردن به وعدههایشان جواب بخواهد. این موضوع به اینکه نخست وزیر یا رئیسجمهور کشور را اداره کند برنمیگردد بلکه علت آن ضعف خود پارلمان است. بهطورکلی من نظام پارلمانی را به نظام موجود ترجیح میدهم و بهنظر کارایی بهتری خواهد داشت. من در اینجا میخواهم از اصطلاح گردنکلفت استفاده کنم و بگویم لازمه این نوع سیستم اداره کشور، داشتن یک پارلمان قوی است.
آیا از زمان تشکیل مجلس در ایران ما شاهد پیشرفتی در ساختار آن بودهایم؟
متاسفانه از زمان مشروطه تاکنون مجلسهای ما فقط درجا زدهاند. چه در زمان قاجار و چه در زمان پهلوی و چه در زمان حال عملا مجلس نتوانسته در تصمیمگیریهای مهم کشور و ترسیم مسیر پیشرفت و دموکراسی نقشی خاص ایفا کند. در قبل از انقلاب شخص شاه عملا مخالفین خود را از جریان انتخابات حذف میکرد و موافقان خود را به مجلس میرساند و این امر بزرگترین مانع در راه اصلاح مجلس و بهبود ساختار آن بود. عملکرد مجلس بعد از مشروطه قابل دفاع نیست و صرفا افراد نادری همچون مرحوم آیتا… مدرس توانستند استقلال خود را حفظ کنند و از نفوذ سایر دستگاهها در مجلس جلوگیری کنند. شجاعت و صلابت آیتا… مدرس در آن برهه زمانی قابل توجه است و به خوبی توانست از کیان مجلس دفاع کند، پاکدستی و رشادت او بینظیر بود. باز هم تاکید میکنم اگر پیشرفتی در مجلس رخ داد آن پیشرفت در دوره ششم مجلس شورای اسلامی رقم خورد و در این دوره مجلس طرحهای بسیار خوبی را توانست به تصویب برساند و حرکتی متفاوت در نظام مقننه ایران ایجاد کرد.
آرمان
برچسب ها :
ناموجود- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰