۱۲ مانع تربیت بصیرت آفرین دانشآموزان
خبرگزاری فارس ـ گروه آموزش و پرورش: حجتالسلام والمسلمین حسین درودی معاون امور استانهای ستاد همکاریهای حوزههای علمیه و آموزش و پرورش در یادداشتی نوشت: در سالروز شهادت پیامبر مهربانی و دو فرزند مکرم ایشان بهترین نگاه به حضرتش توجه ایشان به یتیمان است؛ خصوصا یتیمان فرهنگی و تربیتی که ظلم و جور امروز جهان
خبرگزاری فارس ـ گروه آموزش و پرورش: حجتالسلام والمسلمین حسین درودی معاون امور استانهای ستاد همکاریهای حوزههای علمیه و آموزش و پرورش در یادداشتی نوشت: در سالروز شهادت پیامبر مهربانی و دو فرزند مکرم ایشان بهترین نگاه به حضرتش توجه ایشان به یتیمان است؛ خصوصا یتیمان فرهنگی و تربیتی که ظلم و جور امروز جهان برآنان بینهایت است؛ بی سرپرستی که پناه فکری ندارد و به درهای بسته بر میخورد و به او مخدر می نوشانند تا وجدان نکند که طبیب دردها کیست و مستمرا او را در خانه ظلمانی خیال سرگردان می چراخانند تا به مرگ انسانی خود رضایت داده و بردگی مدرن را تمدن تلقی کند.
در چنین بازار پر آشوبی باید به سوگ پیامیری نشست که می فرمایند (أَنَا وَ کَافِلُ الْیَتِیمِ کَهَاتَیْنِ فِی الْجَنَّهِ وَ أَشَارَ بِإِصْبَعَیْهِ السَّبَّابَهِ وَ الْوُسْطَی، یعنی پیامبر اکرم(ص) انگشت اشاره و میانی خود را نشان داد و فرمود من و سرپرست یتیم در بهشت مانند این دو هستیم آیا این یتیم فقط به معنای محرومیت از والدین جسمانی است که سقف زمانی آن به دنیای مادی مستند میگردد یا اینکه یتیم حقیقی آن است که محرومیت آن تا بینهایت ادامه داشته و از حیات جاودان محروم میگردد.
یکی از دستاوردهای ۴۰ ساله انقلاب اسلامی ایران سرمایهگذاری بر روی طهارت جوانان و حریم خانواده بوده که دستاوردهای شفافی به مثابه نور خورشید داشته، چرا که بیداری اسلامی و انسانی جامعه جهانی را از آن خود کرده است؛ یکی از دو دلیل این مهم اشارات آیات وحی در عرصه خانواده میباشد زیرا معمار کبیر انقلاب اسلامی فرمودند: «امید من به شما دبستانیهاست»؛ این بیان ارزشمند و زیرکانه از دو بخش تشکیل شده است الف- طهارت نوجوانان ب- کسانی که این طهارت را به امید می تواند تبدیل کنند.
از آن جهت که شناخت طهارت کودکان در نزد امام راحل از عزت های علوم اسلامی است که ایشان این مهم را در باره تربیت نوجوانان قائل بوده و متذکر می شدند. اگر الگوی والدین در منزل آموزههای قرآنی و عترت باشد طهارت فرزندان محفوظ مانده و برای آنان حیات طیبهای روزی می گردد که همگان ر ا به خود محتاج نموده و ریاست اجتماع را شایسته ایشان میدانند. حال در زیر به مباحثی پیرامون هویت کودکان از دیدگاه اسلام اشاره میگردد.
از صداقت فطری کودکان غافل نباشیم:
خاطرهای از معمار کبیر انقلاب اسلامی که اهمیت مقام مادری را گوشزد میکنند.
امام به دختر من که از شیطنت بچه خود گله میکرد، میگفتند: «من حاضرم که ثوابی را که تو از تحمل شیطنت حسین می بری با ثواب تمام عبادات خودم عوض کنم» عقیده داشتند: «بچه باید آزاد باشد، تا وقتی که بزرگ می شود. آن وقت باید برایش حدی تعیین کنند».
در مورد تربیت کودکان میفرمودند: «با بچه ها رو راست باشید تا آن ها هم رو راست باشند. الگوی بچه، پدر و مادر هستند. اگر با بچه درست رفتار کنید بچه ها درست بار می آیند. هر حرفی را که به بچهها زدید به آن عمل کنید». (فریده مصطفوی- کتاب برداشتهایی از سیره امام خمینی (ره) غلامعلی رجایی – جلد سوم)
حیات طیبه زمینه ساز بصیرت در کودکان
برای تربیت کودکان صادق نیاز به کانونی صادق به نام خانواده است چرا که دامن پاک و مطهر قادر است صداقت کودکان را حراست و حفاظت نموده و آن را به ساحل مقصود برساند. در تشکیل کانون خانواده برداشت محصولی بی بدیل به نام بصیرت وجود دارد که بر گرفته از درخت حیات طیبه و محصولی پر نور از اراضی جهاد و مقاومت می باشد که بدون حراست و حفاظت از حقوق الهی زنان، نارس و ناقص میگردد.
معدن جاذبههای خداداد بانوان که در قالب حجاب باطن یعنی حیا فرشته پرور و بر گرفته از پیامهای حضرت زهرا اطهر(س) و دست پرورده بی نظیرش یعنی حضرت زینب (س) است که زنان و دختران را عاشق به حجاب حقیقی می کند، چرا که زیر ساخت کمال انسانی را بنیانگذاری میکند.
حضرت زینب سلام الله علیها با حجاب باطنی یا همان حفظ خانه دل از محبت نامحرم، کمر مشکلات و مصیبت های هلاک کننده را خم نمود، و در راه شام نیز با حفظ حجاب باطن و ظاهر، شیطان را از خود نا امید کرد و غافله جهانی کربلا را بدون جزع و فزع شیطان پسند به مقصد راهبری کردند. مادرانی قادر به تربیت حقیقی کودک می باشند که جنس حجاب آنان فاطمی باشد.
حجاب و عفاف سرمایه اولیه تشکیل خانواده:
چرا سرمایه و مواد اولیه خانواده را حجاب و عفاف حقیقی تشکیل میدهد؟ رسالت فرزند آوری و تربیت انسانهای آسمانی هم چنین زیر ساخت تمدنی بشر بدون نیروی انسانی خانواده محور میسور نمیگردد، به همین دلیل در سند تحول بنیادین آموزش و پرورش و سند پایه پیشرفت الگوی اسلامی ایرانی بهترین عنوان برای یک بانو در خانواده، مادر انتخاب شده تا زیرساخت انسانیت و خانواده تمدنساز فراهم گردد.
در زمان پهلوی اول و دوم تعریف تمدن عبارت بود از برهنگی زنان و تبعیت از ظاهر کشورهای خدا اقتصاد و بالتبع تخریب خانواده که بر آمده از پیشاهنگان تخریب خانواده رجال کشوری و لشکری در نظام بود چراکه برای روی کار آمدن نظام سرمایه سالار لازم بود از زنان به هر بهانهای تولید ثروت شود و برای این جنایت باید موانع و مزاحمتهای تولید که حیا و حجاب زنان بود بر طرف میگردید، لذا مادر شدن و عهد داشتن با پدر فرزندان یک ارزش کنهه شده در رسانهها تبلیغ میگردید یا به گونهای رسانهای میشدند که فحشا نشان از تمدن آنان میداد.
اقتصاد مزین به زیبایی زنان:
زنان این قشر مظلوم جامعه، در گذشته باید ویترینهای مختلف تجارت مردان را با آرایشهای مشتری ساز رونق می بخشیدند، به همین سبب به صورت کالای برهنگی در برنامههای رسانهای و داویر اداری استخدام میشدند.
امروز نیمی از دانش آموزان کشور را دختران زینت داده اند که نیاز است به وصیت نامه شهیدان احترام شود و درس حجاب و عفاف فقط به مباحث تربیتی واگذار نگردد بلکه از قاعده هم افزایی تدبیری گردد که دستورات سند تحول در این فریضه مهم در قالب مثلث همه جانبه بودن و با هم نگری و پیوسته و بایسته با سایر دستگاه های کشور در سبد دانش و بینش متربیان چشم نوازی کند.
امروز مدارس دختران نیاز به یک بسته حجاب و عفافی دارند که همه دستگاهها سهم خود را درآن ریلگذاری کنند و الا دلسوزی و نگرانی بر آمار طلاق و آسیبهای درنده در سبک زندگی دانشآموزان دختر و پسر یک شعار تو خالی بیش نخواهد بود.
انواع تخریب خانواده در عصر پسا مدرن:
امروز به ۳ روش بنیاد خانواده در حال تخریب است الف- از طریق ادبیات محاورهای در جامعه ب- سبکهای تشکیل خانواده ج- جاذبههای کاذب جهت حضور زنان برای رقابت با مردان در عرصه های اجتماعی
در بخش اول میتوان به رسانهها و سایت هایی که از تصاویر زنان برای آرایش متون تبلغاتی استفاده می کنند و هم چنین کتب و ضربالمثلهایی که معرکه تفریح مردان و حتی برخی زنان گردیده است که این فاجعه به قدری عمق یافته است که در میان وبلاگ و وبسایت ها و گروه های فضای مجازی دانش اموزان هم راه پیدا نموده است. و در بخش دوم می توان به ازدواجهایی دروغین و پل ساز اشاره نمود و هم چنین ازدواجهایی که هزینه آن را داماد و عروس باید پرداخت کنند و لکن شیرینی آن با تأسف و هزاران افسوس باید به گام بیگانگان ریخته شود و از آن زشتتر هم ازداواج هایی که معرکه خودنمایی و رو کم کنی والدین واقع می شود و در نهایت به دست ناکامیهای نفسانی آنان برنامهریزی و مدیریت میگردد.
در بخش سوم شاهد حضور زنان در مشاغل خشن و ورزشهای تخریب هویت هستیم که این سیر و سیاق زنان را از عطایای الهی محروم نموده و به امتیازات خیالی بشر تخدیر و آلوده کرده است، زیرا زنان باید در این عرصهها با اندام زنانه و عواطف لطیف خداداد خویش با کسانی هم نبرد شوند که همیشه تحقیر آنان در پی داشته باشد. چرا که ساحت همآوردی آنان در تربیت مردان پهلوان و قهرمان است یعنی تولید، نه بهکاریگیری سرمایه مادران بی نظیر و بی همتا در تربیت مردان آسمانی و الهی و شاگردان کمال آفرین آنان جهت مدیریت جامعه بشری.
هویت کودکان ایرانی پسا انقلاب:
هویت انسانی کودکان از نظام فرهنگی، اقتصادی و سیاسی اجتماع شدیدا تأثیر میپذیرد؛ هر چند این تأثیر هرگز به آن پایه نیست که او را به صورت تابعی مطلق از وضع محیط اجتماع در آورد. مانند دیدگاه طرفداران نظام ماتریالتستی، بلکه متربیان میتوانند در مقابل شرایط محیطی مقاومت نموده یا حتی با بصیرت از جامعه خویش و قوانین حاکم بر تحولات اجتماعی آن، بر محیط پیرامونی خود تأثیرگذار باشند، کما اینکه در وصیتنامه شهدای عزیز دانشآموز این سند مهم موجود است.
متربیان در فرآیند تربیت خویش به استنباطی دست مییابند که بر آمده از فطرت پاک الهی و استعدادهای طبیعی پایه، و هم چنین تأثیرپذیری نسبی از عوامل محیطی و وراثتی میباشد که به آن هویت اطلاق میگردد. در کل هویت دانشآموزان به صورت تدریجی و سیال خودش را به نمایش میگذارد، اگر تربیت دانشآموزان برآیند تعامل اختیاری آنان با مجموعهای از آموزه های قرآن و عترت در ساحتهای بینش، دانش، گرایش، و اعمال مداوم فردی و جمعی آثاری را خلق میکند که به تدریج بصیرت را در درون متربیان شکل میدهد، و بر همین سبیل ظرف درونی آنها متحول میگردد.
از این رو هویت متمایز هر دانشآموز در نهایت محصول اکتساب برخی صفات و توانمندیها و مهارتها، توسط خود اوست و از این رو، نه تنها امری ثابت و از پیش تعیین شده نیست، بلکه حاصل تلاش و توفیق دانشآموز، در پرتو اراده و عنایات الهی و البته تا حدودی متأثر از شرایط خواسته و ناخواسته و حاکم بر زندگی دانشآموز است.
لذا هویت هر شخص، واقعیتی تدریجی، پویا و ناتمام در دو بعد فردی و جمعی است که در نهایت با حضور اختیاری متربیان در موقعیتهای فردی و اجتماعی گوناگون و متأثر از نحوه درک و تغییر آنها در طی زندگی تربیتی این دنیا به تحول میرسد و در حیات اخروی نیز همان تحول تداوم مییابد.
بنابراین تحقق و تحول هویت فردی و جمعی مربیان و متربیان بیش از هر چیز به جریان منحصربه فرد زندگی فردی واجتماعی هر دانشآموز و معرفت، باور، اراده و اعمال اختیاری فردی و جمعی خود او وابسته است. یعنی هر دانشآموز در روند شکلگیری و تغییر پیوسته هویت خویش، تا حدود زیادی آزاد بوده و این آزادی را ما در ۲۵ هزار شهید دانشآموز انقلاب اسلامی مشاهده کردیم و لذا به همین دلیل مربیان و متربیان نسبت به آزادی خویش در دنیا و عقبی از دیدگاه آیات وحی مسؤول هستند.
تغییر و تحولات هویتی در مدارس:
بر اساس سطح مدارس و موقعیتهای متفاوت آنها چگونگی و میزان مسؤولیت و نیز گستره زمینهها، امکانات و فرصتهای تکامل یا تنزل دانشآموزان، گوناگون است. این گونه اختلافها تابع حکمت الهی و نظام علت و معلولی حاکم بر جهان بوده که سبب می شود تا مربیان و متربیان علاوه بر تکالیف مشترک بر حسب وسعهای متفاوت، با تکالیف و وظایف متنوعی مواجه گردند. این تفاوت قابل توجه هم بین دانشآموزان به لحاظ جنسیت یا بر حسب نوع و میزان استعدادهای طبیعی و امکانات و شرایط زندگی تربیتی وجود دارد و هم در طول زندگی یک دانشآموز و بر حسب شرایط و مقتضیات مراحل رشد رخ مینماید.
دستیابی به غایت هستی، یا همان بصیرت به هدف در خلقت، مقصود اساسی مربیان و متربیان است. اما برای رسیدن به این هدف، با توجه به نیروی اراده و اختیار در دانشآموزان، مستلزم حرکت تعالی جویانه آنان از مراتب زندگانی مشترک میان انسان و حیوان به سوی حق متعال است. این حرکت، نیازمند تلاش و کوشش مستمر و تعهد نسبت به ارزش های متعالی است.
تعریف بصیرت در مربیان و متربیان:
مراد از بصیرت در مربیان و متربیان نزدیکی زمانی و مکانی آنان به حضرت حق تعالی نیست، بلکه مقصود از آن رابطهای حقیقی بین خدا و آنهاست؛ بهگونهای که روح یک دانشآموز در اثر درک، باور و اعمالی خاص متناسب با غایت آفرینش خویش و براساس خواست و نظام معیار الهی رابطه ای وجودی و آزادانه با خدای متعال برقرار سازد و به طور مداوم آن را تشدید کند و در نتیجه ایجاد چنین ارتباطی مراتب کمال را در وجود مربیان و متربیان محقق میسازد.
این ارتباط یک واقعیت تکوینی و تدوینی است و لکن حصول آن به لحاظ مقدمات، امری اکتسابی و اختیاری برای دانشآموزان می باشد. البته این ارتباط وجودی با خداوند که کمال مطلق و موجود بی نهایت است امری دارای مراتب و درجات است که میتواند به طور مدام تشدید شود و بصیرت انبیاء و اولیای الهی را در بر داشته یا تنزل نموده و مانند سرنوشت دشمنان خدا و رسول را شامل شود.
حیات طیبه چگونه تحصیل میگردد؟
حیات طیبه، وضع مطلوب زندگی مربیان و متربیان در همه ابعاد و مراتب، بر اساس نظام معیار ربوبی است که تحقق آن باعث دستیابی به غایت زندگی انسان یعنی قرب الهی یا همان بصیرت و شهود نسبت به خلقت خواهد شد.
تحقق این گونه زندگانی، مستلزم ارتباط آگاهانه و اختیاری دانشآموزان با حقیقت هستی و تشدید رابطه با او در همه ابعاد فردی و اجتماعی زندگی است که باید بر اساس انتخاب و التزام آگاهانه و اختیاری نظام معیارِ مناسب با دینِ اسلام باشد.
بنابراین، یکی از مشخصات اصلی حیات طیبه، تکیه بر ارزش غایی زندگی قرب الی الله و نظام معیار فطری متناسب با آن، یعنی مبانی و ارزش های مقبولِ دینِ اسلام ناب است. زیرا با توجه به لزوم پذیرش ربوبیت خداوند متعال که یگانه رب حقیقی جهان و انسان است این نظام معیار، جهت اساسیِ نحوه تحقق حیات طیبه را در همه مراتب و ابعاد آن مشخص می نماید هم چنین انتخاب و التزام آگاهانه و اختیاری نظام معیار ربوبی ایمان به عقائد و ارزش های دین حق و انطباق همه ابعاد زندگی با این نظام خویشتن بان و خود کنترل که وجه تمایز اساسی حیات طیبه از زندگی غیردینی یا همان سکولار رایج محسوب می شود را در خود دارد.
چگونه دانش آموزی معتدل و متوازن تربیت کنیم؟
دانشآموز دارای حیات طیبه انسانی معتدل، به طوری که علاوه بر شکوفایی فطرت الهی به رشد همه جانبه استعدادهای طبیعی و تنظیم متعادل عواطف و تمایلات خود بر مبنای نظام معیار اسلامی به دور از هرگونه افراط و تفریط دست یافته است و جامعه موصوف به حیات طیبه، در مسیر تحقق مفهوم قرآنی «امت وسط » یا همان جامعه متعادل از حد قابل قبولی از همه شاخصهای اجتماعیِ متوازن یعنی زندگانی سالم و طبیعی و البته تعالی جویانه برخودار میگردد که جامعه صالح را دانشآموزان براساس نظام معیار اسلامی به سوی تمدن اسلامی با تربیت بصیرتی خود در عرصههای شش گانه به اهتزاز در می آوردند، همچنانکه در چهلمین رویش انقلاب اسلامی آثار آنان در ۱۰ کشور برتر جهان در عرصه علمی و در عرصه حقوق بشری در اخراج امریکا و مزدورانش از سوریه و منکوب کردن فتنه های داخلی و خارجی آن بر دوست و دشمن ملموس و محسوس و مشهود است.
«مقتضیات تربیت بصیرت آفرین دانش آموزان»
۱- تأدیب قرآن محور ۲- تعلیم دو سویه ۳- تزکیه یا تطهیررفتاری ۴- تبیین همه جانبه ۵- تذکر و موعظه محبت مدار ۶- انذار وتبشیر عملی و زبانی ۷- پرسش و پاسخ مهارت محور ۸- امر به معروف و نهی از منکر پیوسته ۹- تشویق و تنبیه رفاقتی ۱۰- ابتلا و آزمایش تعالی جویانه ۱۱- عشق به ولایت ۱۲- بیزاری از دشمنان قرآن و عترت
«موانع تربیت بصیرت آفرین دانشآموزان»
۱- هوای نفس و دنیاپرستی ۲- ارزشی شدن رذائل اخلاقی ۳- فقر اقتصادی مستمر ۴- احساس بینیازی و خود کفایی کاذب ۵- حکومت رهبران غیر الهی و ظالمان برجامعه ۶- مدیریت شیطان بر فضای ذهن واندیشه ۷- وجود شبهات فکری و عقیدتی رها شده ۸- غفلت پیوسته از یاد خداوند ۹- تغذیه از اموال حرام ۱۰- دسترسی مطلق و بی حد وحصر به وسایل فساد و فحشا ۱۱- حضور انفعالی و بدون حامی در محیط آلوده ۱۲- استماع و اعتماد به گزارش مجمع رهروان امر به معروف ونهی از منکر استان اصفهان به نقل از دشمنان
برچسب ها :
ناموجود- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰