امر به معروف؛ عامل همبستگی در ایفای مسئولیت اجتماعی
به گزارش مجمع رهروان امر به معروف ونهی از منکر استان اصفهان به نقل از ایکنا؛ نشست «مشارکت و مسئولیت اجتماعی از منظر امام علی(ع) و نهجالبلاغه» شب گذشته، ۳۰ شهریور، با سخنرانی احمد پاکتچی، عضو هیئت علمی دانشگاه امام صادق(ع)، در بنیاد نهجالبلاغه برگزار شد. وی در ابتدا بیان کرد: علت این تمرکز بر
به گزارش مجمع رهروان امر به معروف ونهی از منکر استان اصفهان به نقل از ایکنا؛ نشست «مشارکت و مسئولیت اجتماعی از منظر امام علی(ع) و نهجالبلاغه» شب گذشته، ۳۰ شهریور، با سخنرانی احمد پاکتچی، عضو هیئت علمی دانشگاه امام صادق(ع)، در بنیاد نهجالبلاغه برگزار شد.
وی در ابتدا بیان کرد: علت این تمرکز بر روی جنبه اجتماعی نهجالبلاغه به دلیل مغفول بودن این حوزه در نهجالبلاغه است و گویی سلسلهای از بحثها، متولیانی دارد که به آن بپردازند و افرادی هستند که به اقتصاد، سیاست و اخلاق در نهجالبلاغه میپردازند، اما جنبه اجتماعی، نه اینکه متولی ندارد، اما کمتر از چیزی که انتظار میرود، به آن پرداخته شده است و من حاضرم توضیح دهم که علت تدوین نهجالبلاغه توسط شریف رضی نیز همین جنبه اجتماعی نهجالبلاغه بوده است و نه انگیزههای سیاسی و اقتصادی و حتی بر خلاف تصور، مسئله این نبود که یک مجموعه ادبی را جمع کند، بلکه بیشترین جنبهای که برای او جدی بوده، جنبه اجتماعی است.
انسان به مثابه یک موجود اجتماعی
پاکتچی در ادامه تصریح کرد: نقطه عزیمت ما که میخواهیم از آن بحث را شروع کنیم بحث انسان به مثابه یک موجود اجتماعی است. امری که به نوعی خیلی ملموس است و هر متفکری که در مورد انسان فکر کرده، توجه داشته که او اجتماعی است و بخشی از متفکران نیز این را به صورت نظری ارائه کردهاند و از ارسطو نقل است که میگفت: «انسان موجودی است مدنی بالطبع»، مدنی، نه اینکه الزاماً شهرنشین است، به این معنا که اجتماعی زندگی میکند و زندگی انفرادی ندارد؛ بنابراین این همه مطالبی که در مورد قرآن و رسالت انبیا(ع) و در مورد ائمه(ع) وجود دارد به این صورت است که هر هدفی که در مورد انسان دنبال میکنند یک جنبه اجتماعی نیز دارد.
این استاد دانشگاه بیان کرد: وقتی قرآن در مورد اهداف نبوت صحبت میکند و میفرماید که «لَقَد مَنَّ اللَّهُ عَلَى المُؤمِنینَ إِذ بَعَثَ فیهِم رَسولًا مِن أَنفُسِهِم یَتلو عَلَیهِم آیاتِهِ وَیُزَکّیهِم وَیُعَلِّمُهُمُ الکِتابَ وَالحِکمَهَ وَإِن کانوا مِن قَبلُ لَفی ضَلالٍ مُبینٍ»، روی جنبه اجتماعی تاکید دارد که میخواهد بگوید پیامبر (ص) به جنبه امین تعلق دارد و با عبارت «منهم» میگوید از همین جامعه انتخاب شده و مسئولیتهایی که دارد نیز این است که آیات قرآن را بخواند و کتاب و حکمت را آموزش دهد که همه اینها امروز اجتماعی هستند.
پاکتچی تصریح کرد: وقتی در سوره حدید فرمود: «لَقَد أَرسَلنا رُسُلَنا بِالبَیِّناتِ وَأَنزَلنا مَعَهُمُ الکِتابَ وَالمیزانَ لِیَقومَ النّاسُ بِالقِسطِ»، و قائم شدن قسط را به عنوان یکی از اهداف ارسال رسل مطرح میکند، صحبت از ناس است؛ یعنی جامعه است که باید قسط را اقامه کند و اقامه قسط یک مسئله فردی نیست. اینکه یک نفر برود در بالای یک کوه و برای خودش زندگی کند و بعد خودش برای خودش اقامه قسط کند که معنا ندارد، بلکه زمانی معنا دارد که در مورد یک جامعه صحبت کنیم؛ بنابراین به عنوان درآمد بحث میخواستم روی این موضوع تاکید کنم که هرچه به عنوان بعثت رسل و اهداف امامت در موردش صحبت میکنیم، چون امامت نیز در راستای رسالت پیامبر(ص) است، در همان راستا است و امامت غیر از اهداف انبیا(ع) نیست؛ بنابراین جنبه اجتماعی دین بسیار اهمیت دارد. این در حالی است که شاید در طول تاریخ، خیلی از اوقات یک کم لطفی در این مورد صورت گرفته و خیلی از افراد به دنبال این بودند که تصویر فردگرایانه از دین ارائه کنند. گویی که ائمه (ع) مأموریت یافتهاند که یک فرد، بماهو فرد را نجات دهند.
تعاملات فرافردی دین
این پژوهشگر حوزه دین در ادامه بیان کرد: وقتی صحبت از زندگی اجتماعی میکنیم، موضوع رفتار بیناانسانی اهمیت پیدا میکند. یعنی رفتار انسانها و اینکه رفتار انسانها باهم نیز دو مدل دارد؛ یک وقت است که رفتار انسان «الف» با انسان «ب» مطرح است. فرض کنید که بنده هستم و آقای فلانی نیز هست و یک سلام و احوالپرسی و انجام وظایفی که بر عهده داریم نیز مطرح میشود و باید این رابطه مبتنی بر اصول بیان شده در قرآن و سنت باشد، اما یک موقع است که داریم در مورد انسان با کلیت یک جامعه صحبت میکنیم؛ یعنی صحبت از انسان «الف» و «ب» نیست، بلکه صحبت روی انسان و دیگران است. مثلاً در کتب روایی ما مبحثی وجود دارد که فرمودند اگر در مسیری که مسلمین طی میکنند، شئ آزاردهندهای در آنجا وجود داشته باشد که افراد را هنگام عبور آزار میدهد و کسی این را از آن طریق رفع کند و مثلاً تیغی را کنار بزند و مشکل را برطرف کند که دیگران راحت از آن مسیر عبور کنند ثوابهای فراوانی میبرد. در روایات به این مسئله توصیه شده و این اقدام عمل بزرگ برشمرده شده است. در اینجا رابطه بین شخص «الف» و «ب» نیست، چون شخص «ب» اصلاً وجود ندارد بلکه همه آدمهایی که از آنجا رفتوآمد میکنند موردنظر هستند.
پاکتچی بیان کرد: یک پزشک در مطبش نشسته و بنده به مطب او مراجعه میکنم که میگویم در این ناحیه از بدن، درد دارد و بعد بیماری من را تشخیص میدهد، این رابطه بین انسان «الف» و «ب» است. اما یک موقع است که با یک رهبر دینی مواجه هستید. شخصی مانند رسول خدا(ص) یا در سطح دیگری مانند امام خمینی(ره) و افرادی که در سطوح مختلف هستند که یک وظیفه دینی دارند. رابطه اینها با مردم رابطه انسان «الف» و «ب» نیست، بلکه رابطه انسان «الف» با کلیت جامعه است و قرار است که آنها یک خدمترسانی را در بهبود و اصلاح کل جامعه انجام دهند و سیستم رفتاری آنها مانند سیستم رفتاری یک پزشک نیست و دقیقاً به همین دلیل است که یک پزشک در طول یک شبانهروز میتواند چندین مریض را ویزیت کند، در حالی که پیامبر(ص) و دیگر شخصیتهایی که رهبر بودند، ارتباطشان با آدمها یک به یک نیست بلکه ممکن است که یک نفر در تعامل با کلیتی از جامعه باشد.
مسئولیت اجتماعی دین
این دین پژوه در ادامه افزود: اما سؤال این است که وقتی در مورد مسئولیت اجتماعی صحبت میکنیم، کدام یک مورد نظر است؟ غالباً به نوع اول رابطه، یعنی رابطه بین شخص و شخص به صورت کلاسیک بیشتر توجه داریم و با این موضوع بیشتر مواجه بوده ایم، بنابراین الآن میدانیم که اگر یک کسی در رانندگی یک تصادفی بکند و به آدم دیگری خسارت بزند، مسئولیت اجتماعی اقتضا دارد که خسارت را جبران کند و این را کاملا میفهمیم. فرد «الف» با فرد «ب» درگیر است و در مقابل عملی که کرده مسئولیت دارد و طیف وسیعی از احکام ما را این مسائل تشکیل میدهند و حتی طیف وسیعی از قانون مدنی را نیز این مسائل تشکیل میدهند. درک روشنی داریم که انسان در قبال رفتاری که با دیگران دارد، مسئول است. جایی که کار پیچیده میشود و از آن درک کمتری داریم آنجایی است که انسان در ارتباط با کلیت جامعه قرار میگیرد. میدانم که اگر خدای ناکرده به بدن آقای فلانی جراحتی وارد کنم، اخلاقاً موظف هستم دیهای پرداخت کنم تا بهبود پیدا کند و عذاب وجدان از دوش من برداشته شود، اما نمیدانم اگر به کلیت جامعه لطمه وارد کنم چطور میشود. مثلاً کاری میکنم که به جامعه صدمه وارد میکند که غالباً فرمولی نداریم که به این موضوع بپردازد و غالباً این قسمت مسئله اصلا برای ما مهم نیست.
پاکتچی تصریح کرد: من اگر از یک نفر ۵ ریال بردارم احساس میکنم که یک کار غیر شرعی کردهام، اما اگر کاری کنم که کلیت جامعه با فقر مواجه شود میگویم من چه کاری کردهام؟ و به من چه ارتباطی دارد که جامعه فقیر شده و احساس نمیکنم که در آن مورد نیز مسئولیتی دارم. اگر کاری کنم که کلیت جامعه احساس ناامنی کند، احساس نمیکنم کار بدی کردهام و اصلا خودم را درگیر نمیکنم، اما اگر در هنگام رانندگی بد بپیچم و احساس کنم یک عابر را ترساندهام عذاب وجدان میگیرم. یعنی یک مشکل آموزشی و تربیتی داریم که وقتی داریم در مورد مسئولیت اجتماعی صحبت میکنیم، مسئولیت اجتماعی را تا زمانی که در قالب رابطه شخص با شخص است خوب درک میکنیم، اما وقتی به رابطه شخص با کلیت جامه مربوط میشود، فهم روشنی نداریم و گاهی نیز دچار تقلیل گرایی میشویم. مثلاً من که معلم هستم از نظر حلال و حرام برایم مهم است که اگر گفتند پولی که به استاد راهنمای رساله میدهیم برای اینقدر ساعت وقت گذاشتن است و در اینجا ممکن است دچار عذاب وجدان شوم که آیا به این اندازه ساعت برای این پایان نامه وقت گذاشتهام یا خیر. چرا؟ چون مورد جزء به جزء مطرح است. گویی یک مبلغی را در قالب یک خدمات معینی دریافت کردهام و زمانی که نتوانم آن خدمات را ارائه کنم، احساس میکنم که کم فرموشی کردهام و احساس میکنم که مسئولیت خود را درست انجام ندادهام، اما اگر به جای اینکه به پیشرفت علم کمک کنم به پسرفت علم کمک کنم و باعث شوم که سنتهای علمی غلط در جامعه ایجاد شود و نسلی از شاگردان من خراب شوند و در مسیر درست حرکت نکنند، میگویم، خودشان بد بودند و احساس نمیکنم که مابازایی دارد.
پاکتچی در ادامه افزود: این مسئله باعث میشود که روی این نکته تاکید کنیم که مسئولیت اجتماعی پدیده مهمی است و این تصور که بتوانیم رستگار شویم و دستورات قرآن و سنت را عمل کنیم در حالی که این مسئولیت اجتماعی را درک نکنیم، تصور غلطی است. بلکه نکته مهم این است که میخواهیم درکمان را از این مسئولیت اجتماعی فراتر ببریم. یعنی ماجرای مسئولیت اجتماعی فقط در روابط شخص با شخص نیست، شاید روابط شخص با کلیت جامه اهمیت بیشتری در این مورد داشته باشد. ما ایرانیها بسیار تعارفی هستیم و اگر بخواهیم از یک در رد شویم چند دقیقه طول میکشد که یکدیگر را متقاعد کنیم و احترامهای متقابل برای ما خیلی جدی هستند.
فقدان مسئولیت اجتماعی در کلیتهای بدون تعین
وی اذعان کرد: تعارف در عین حال که بین ما زیاد است، بخشی از آن به احترامهای متقابل برمیگردد، ولی تمام درک ما از این موضوع شخص به شخص است، یعنی اگر ما باشیم باید احترام متقابل داشته باشیم، اما وقتی با کلیتی از مجموعه آدمها مواجه میشوم، بدون اینکه تعین داشته باشند، میشود معضل ترافیک تهران که چه حرکتهای عجیب و غریبی در ترافیک تهران اتفاق نمیافتد و هیچ کس به حقوق دیگری احترام نمیگذارد، چون شخص با شخص چشم در چشم نیست و عادت ما این است که حقوق یکدیگر را فقط زمانی رعایت کنیم که فرد با فرد سر و کار دارد و زمانی که کلیت جامعه مطرح میشود درک درستی از موضوع نداریم.
این پژوهشگر حوزه دین تصریح کرد: این واقعاً یکی از معضلات اجتماعی ماست که باید در سیستم تعلیم و تربیتمان این موضوع جا بیفتد که چقدر موضوع رابطه یک انسان با کلیت جامعه میتواند مهم باشد و یک فرد در مقابل کلیت جامعه مسئولیت دارد و کلیت جامعه نیز در قبال یک فرد مسئولیت دارد؛ یعنی مثلاً اگر یک دختربچه هفتساله سطل زبالهای را خم کرده تا از آن چیزی را بازیافت کند که امرار معاش داشته باشد، ممکن است که با او شخص به شخص برخورد کنم که پولی به او بدهم که چه بسا به او هم بر بخورد، اما باید مسئله به این صورت باشد که جامعه در قبال او احساس مسئولیت داشته باشند. در این مواقع فقط به دولت ناسزا میگوییم و به نوعی میخواهیم مسئولیت را از خود سلب کنیم و فکر میکنیم همه این کارها را باید پلیس و دولت و کمیته امداد و بهزیستی انجام دهد، چون قادر به درک این مسئله نیستیم که کلیت جامه وظایفی در قبال افراد دارد و اگر این موضوع حل شود، شاید بشود قدمهای مهمی را برداشت.
درک اشتباه از امر به معروف
پاکتچی در بخش دیگری از سخنان خود به مسئله امر به معروف و نهی از منکر اشاره کرد و در این بخش بیان کرد: میخواهم توجه شما را به یک مبحث قرآنی و نهجالبلاغهای جلب میکنم. در این قسمت توجه را به اصطلاحی جلب میکنم که همه ما صدها و بلکه هزاران بار با این اصطلاح مواجه شده ایم و آن عبارت از امر به معروف و نهی از منکر است. درک ما از امر به معروف و نهی از منکر این است که خیلی با حالت تندی به یک نفر بگوییم که برای چه نماز اول وقت نمیخوانی و فکر میکنیم این مصداق امر به معروف است. یا اینکه فکر میکنیم اگر یک نفر خلاف کوچکی مرتکب میشود را باید مورد عتاب قرار دهیم که چرا این خلاف را مرتکب شدهای؟ که مصداقهای زیادی دارد؛ بنابراین این درکی است که از امر به معروف و نهی از منکر داریم.
وی در ادامه افزود: اما قرآن و احادیث نمیگویند که امر به واجب و نهی از حرام کنید، میگویند امر به معروف و نهی از منکر کنید، اما آن را تبدیل کرده ایم به امر به واجب و نهی از حرام. موضوع اصلا این نیست که مفهوم معروف و منکر به عرف و فرهنگ عمومی جامعه مربوط میشود. اینکه شما دیگری را به معروف دعوت کنید و دیگری را دعوت کنید به آنچه در عرف جامعه شناخته شده است و دیگری را نهی کنید از منکر به معنای ناشناخته، یعنی دعوت کنید به ترک چیزی که جامعه آن را ناشناخته میداند که در اینجا ممکن است احساس بی معنا بودن کنیم. به محض اینکه مسئله امر به واجب و حرام به معروف و منکر تبدیل شد، این طور میشود که میگوییم اگر معروف است که خودش میداند و اگر منکر است نیز خودش میداند و من دیگر چه چیزی را باید به او بگویم؟ این یک ابهام است و ابهام دیگری که در مورد امر و نهی داریم این است که فکر میکنیم منِ «الف آمر و «ب» مامور است. یا من، ناهی و «ب» منهی است و اینطور به قضیه نگاه میکنیم و احساس میکنیم که من آقا بالا سری هستم که باید یک نفر را دائم،تر و خشک کنم و بگویم این کار را انجام بده و این کار را انجام نده.
خصلتی برای امت و نه برای فرد
این استاد دانشگاه بیان کرد: یکی از بهترین آیات قرآن که این مسئله را بیان میکند و در دهها جای نهجالبلاغه نیز این مسئله آمده، این است که: «کُنْتُمْ خَیْرَ أُمَّهٍ أُخْرِجَتْ لِلنَّاسِ تَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ تَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْکَرِ»، امر به معروف و نهی از منکر را به عنوان خصلتی برای امت ذکر میکند، نه برای من. یعنی این امت است که آمر به معروف و یا ناهی از منکر است که بهترین امت است ویژگی اش این است که آمر به معروف و ناهی از منکر است. این بحث را نیز باید در مسئله مسئولیت اجتماعی بیاوریم. مسئولیت اجتماعی اقتضا دارد که نسبت به دیگران بی تفاوت نباشیم و دیگران را ببینیم.
پاکتچی تصریح کرد: موضوع این نیست که فرد «الف» و «ب» دست به یقه شوند و «الف»، بگوید تو چرا فلان کار را انجام ندادی. موضوع این است که آن امت یک جامعه است. یک روابط اجتماعی منسجمی در آن وجود دارد و یکی از شاخصههای این همبستگی آن حس مسئولیت اجتماعی است که هر کدام از افراد نسبت به دیگری دارند و آنجا است که امر به معروف و نهی از منکر معنای خود را پیدا میکند و نظر من این است که امر به معروف و نهی از منکر را فقط در رابطه شخص با شخص نبینیم، بلکه به عنوان یک عامل همبستگی اجتماعی و اینکه شرایط برای ایفای مسئولیتهای اجتماعی فراهم شود نیز ببینیم و اینجا است که آیهای که قرائت شد بهتر خود را نشان میدهد.
وی با اشاره به احادیث در ادامه افزود: همچنین در احادیث داریم که ویژگی امت اسلامی نسبت به امتهای قبلی این است که این امت با امر به معروف و نهی از منکر شرف یافته است. از خود سوال میکنیم که مگر دستور به واجبات و … در ادیان دیگر نبوده است؟ در واقع موضوع به همبستگی این جامعه و مسئولیت اجتماعی متقابل برمی گردد که دست کم در صدر اسلام در آن حد اعلای خود بوده و شکل گرفته و انتظار هم بوده که دوام و بقا پیدا کند و آسیبهایی به آن وارد شده که باید آن آسیبها شناسایی شود و باز هم بتوانیم که از این پدیده به عنوان یک الگوی مسئولیت و همبستگی اجتماعی استفاده کنیم.
انتهای پیام
برچسب ها :
ناموجود- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰