ویژگیهای دشمنان کوفی در سخنان امام حسین(ع)
عادل حسنپوردر مطلب حاضر به برخی ویژگیها و شاخصهای دشمنی کوفیان با امام حسین(ع) از زبان آن حضرت اشاره شده است.بیگمان شناخت دشمنانی که در برابر امام حسین(ع) صفبندی کردهاند، نه تنها به تحلیل اوضاع و چرایی شهادت امام حسین(ع) کمک میکند، بلکه میتواند در شناخت موقعیتهای مشابه و عملکردهای سازنده در هر روزگاری نیز
عادل حسنپور
در مطلب حاضر به برخی ویژگیها و شاخصهای دشمنی کوفیان با امام حسین(ع) از زبان آن حضرت اشاره شده است.
بیگمان شناخت دشمنانی که در برابر امام حسین(ع) صفبندی کردهاند، نه تنها به تحلیل اوضاع و چرایی شهادت امام حسین(ع) کمک میکند، بلکه میتواند در شناخت موقعیتهای مشابه و عملکردهای سازنده در هر روزگاری نیز مفید باشد. در این میان این شناخت اگر از طریق سخنان معصوم(ع) انجام گیرد به حقیقت نزدیکتر و از هر گونه دروغ منزه خواهد بود؛ چرا که آنان بر اثر عصمت خویش جز حق نمیگویند و جز حق بر زبان نمیآورند و کاری خلاف واقع و حق نمیکنند.
از مهمترین ویژگیهای دشمنانی که در مقابل آن حضرت(ع) قرار گرفتهاند میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
۱. عهدشکنی: یکی از مهمترین ویژگی کوفیانی که به عنوان دشمن در کربلا حضور یافتهاند، عهدشکنی آنان است. امام حسین(ع) خطاب به کوفیان میفرماید: لعنت خدا را عهدشکنانی که آن را پس از استوار شدن میشکنند. شما که خدا را ناظر خود قرار دادهاید؛ به خدا سوگند شما این چنین مردمی هستید. (ترجمه مقتل ابیمخنف، ص ۲۱۵) از نظر قرآن وفا به عهد حتی نسبت به دشمنان واجب است و انسان به هر عقد و عهدی که بسته باید پایبند باشد و خلاف آن عمل نکند.(مائده، آیه ۲؛ توبه، آیات ۴ و ۷؛ نحل، آیات ۹۱ و ۹۲) این در حالی است که اهل بیت(ع) همواره با عهدشکنانی مواجه بودند که خلاف بیعت و عهد خویش عمل میکردند و به مهمترین اصول زندگی اجتماعی و اخلاق اجتماعی عمل نمیکردند. جریان ناکثین مهمترین جریانی است که جنگ و فتنه علیه امیرمومنان علی(ع) را آغاز کرد و از بیعت بیرون رفت و علیه آن حضرت(ع) شمشیر کشید. همین وضعیت از سوی کوفیان در حق امام حسن مجتبی(ع) و امام حسین(ع) تکرار شد؛ چرا که همه کسانی که در کربلا گرد آمده بودند از اهل کوفه بودند که با مسلم بن عقیل نماینده حضرت اباعبدالله الحسین(ع) بیعت کرده بودند به طوری که حتی یک شامی در میان آنان نبود.
۲. معروفستیزی و منکرستایی: هر اجتماع انسانی دارای ارزشها و هنجارهایی است که به طور مکتوب و شفاهی از سوی مردم پذیرفته و بدان عمل میشود. این ارزشها و هنجارها که گاه حتی در قالب اصول اخلاقی و بلکه قوانین مدون مطرح شده، اساس روابط اجتماعی را سامان میدهد و بر محور آن میگردد. این امور چنان شناخته شده و برجسته است که از آن به معروف یاد میشود. در برابر آن اموری است که مردم آن جامعه آنها را ضد ارزش و نابهنجار دانسته و به شدت از آن پرهیز میکنند. از این دسته از امور به عنوان منکر یاد میشود. معروف و منکر در آموزههای قرآنی بارها تکرار شده و حتی خداوند به عنوان یک اصل اساسی در فرهنگ اسلامی آن را مطرح کرده است. مجموعهای از اصول اخلاقی، قوانین، احکام شرعی و بایدها و نبایدهای شرعی به عنوان معروف و منکر مطرح است و بر هر یک از مسلمانان است که آمران به معروف و ناهیان از منکر باشند و اجازه ندهند که معروف ترک یا به منکر عمل شود. (توبه، آیه ۷۱؛ آل عمران، آیات ۱۰۴ و ۱۱۴) از نگاه قرآن کسانی در جامعه هستند که به جای آنکه آمران معروف و ناهیان از منکر باشند، نه تنها خود به منکر عمل کرده و معروف را ترک میکنند، بلکه حتی دیگران را به منکر دعوت و امر میکنند و از معروف باز میدارند. (توبه، آیه ۶۷؛ نساء، آیه ۳۷؛ حدید، آیه ۲۴) این در حالی است که امام حسین(ع) یکی از مهمترین ویژگیهای دشمنان خویش از اهل کوفه را معروفستیزی و منکرستایی دانسته است. ایشان میفرماید: شما کسانی هستید که برای زنازادگان نسب درست میکنید و مومنین را آزار میدهید. شما فریاد رهبران استهزاکنندهای هستید که قرآن را سحر میپندارند. (ترجمه مقتل ابی مخنف، ص ۲۱۵)
۳. خوارسازی: انسانها خواهان عزت وگریزان از ذلت هستند. کسی دوست ندارد که در میان مردمان خوار و ذلیل باشد، بلکه طالب عزت و سربلندی است. از نظر قرآن خدا عزیزی است که خاستگاه هر عزتی است و این عزت تنها برای پیامبر(ص) و مومنانی است که مظاهر اسمای نیک الهی هستند. (منافقون، آیه ۸) مومنان باید به گونهای عمل کنند که خود و جامعه ایمانی دارای عزت باشند. اما بیماردلان و منافقان همان طوری که اهل منکر هستند و دیگران را به منکر فرمان میدهند و از معروف باز میدارند، تلاش میکنند تا اهل ایمان خوار و ذلیل شوند. از جمله ویژگیهای اهل کوفه از نظر امام حسین(ع) «خوارسازی» مومنان و اهل ایمان است. امام حسین(ع) میفرماید: شما (کوفیان) به فرزند ابی سفیان و یارانش اعتماد کرده و ما را خوار میکنید! آری به خدا سوگند! خوار کردن در شما معروف است و ریشه شما با آن رشد کرده و شاخههای شما را فرا گرفته است. قلبهای شما بر این صفت محکم شده و سینههایتان را پوشانده است. در نتیجه، بدترین محصول برای ناظر و بدترین لقمه برای غاصب هستید.(ترجمه مقتل ابی مخنف، ص ۲۱۵) از نظر آن حضرت(ع) کسانی که این صفت با خون و گوشتشان آمیخته است، حتی برای غاصبان آنان نیز لقمه خوبی نیستند؛ زیرا هرگز نمیتوان به چنین افراد بد طینتی اعتماد کرد. این افراد به تبعیت از زناکار فرزند زناکار بر آن هستند تا امام شمشیر یا ذلت را انتخاب کند؛ در حالی که خدا و پیامبر(ص) و مومنان اجازه ذلت را نمیدهند و اجداد طیب و نسلهای پاک و وجوه با شخصیت و جانهای آنان ابا دارند از اینکه اطاعت افراد پست را مقدم بر قتلگاه بزرگواران کنند. پس «هیهات من الذله» شعار اباعبدالله است که با آن به پیشواز مرگ با عزت میرود.(همان)
۴. امت طاغیان: از نظر امام حسین(ع) کوفیان حاضر در کربلا، از امت اسلام خارج شدهاند و امت طاغیانی شدهاند که هماره در برابر اسلام بودند و هرگز ایمان نیاوردهاند، هر چند که با بر زبان آوردن شهادتین اسلام آوردند تا جان و مال و عرضشان در امان بماند و از مرگ برهند. از نظر امام(ع) خاندان ابیسفیان کسانی هستند که طاغیان امت، کنارگذارندگان قرآن، پسمانده شیطان، جرثومه گناهان، تحریفکنندگان قرآن، محوکنندگان سنتها، قاتل پیامبران و از میان برندگان اوصیای الهی هستند. (ترجمه مقتل ابیمخنف، ص ۲۱۵) پس کوفیان در کربلا به جای آنکه از امت اسلام و مطیع رهبران الهی باشند، از بندگان و بردگان کسانی هستند که از چنین ویژگیهای زشتی برخوردارند. از نظر اباعبدالله(ع) کوفیان از زناکار فرزند زناکار پیروی میکنند و جزو امت چنین فردی هستند. (همان)
۵. پیشتازی برای کشتن اهل بیت(ع): هرگز مسلمان آغازگر جنگی نخواهد بود، بلکه جنگهای آنان هماره دفاعی علیه اشغالگران، متجاوزان و غاصبان جان و مال و عرض و سرزمینهای اسلامی است. این در حالی است که کوفیان نه تنها آغازگران جنگ علیه مسلمانان هستند، بلکه علیه اهل بیت(ع) و قتل آنان بسیج شده و شمشیر میکشند. امام(ع) درباره این ویژگی کوفیان میفرماید: وای بر شما! ما را خوش نداشتید و ما را رها کردید. علیه ما مجهز و آماده شدید، در حالی که شمشیری از نیام کشیده نشده بود و دلها آرام بود و هنوز رای و نظریهای استوار نگشته بود! شما خود به سوی آن عجله کردید و همچون پریدن ملخ پریدید و همچون پروانه هجوم آوردید. (ترجمه مقتل ابی مخنف، ص ۲۱۴) اباعبدالله(ع) بر این نکته تاکید دارد که دشمنی کوفیان و لشکرکشی اینان علیه آن حضرت(ع) بر بنیاد هیچ دلیل و برهانی نیست؛ زیرا امام حسین(ع) هیچ اقدامی علیه آنان نداشته، بلکه تنها کاری که کرده اجابت درخواست آنها برای حضور در کوفه بوده است؛ پس دلیلی وجود ندارد که اینان بیهیچ جرم و جنایتی سزاوار جنگ و قتل باشد. آن حضرت(ع) بصراحت میفرماید: (شمشیر علیه ما میکشید) بدون آنکه کاری از ما سر زده باشد یا رای خطایی گفته باشیم.(همان) در جایی دیگر نیز میفرماید: برای چه با من میجنگید؟ حقی را ترک گفتهام یا سنتی را تغییر دادهام یا شریعتی را تبدیل کردهام؟! (ترجمه مقتل ابیمخنف، ص ۱۳۱)
۶. حیرانی و سرگشتگی: یکی از مهمترین ویژگیهای کوفیان، حیرانی آنان در مسائل اجتماعی است. این مردم به سبب آنکه اهل شمشیر و جنگ و جهاد هستند، کمتر اندیشه میکنند؛ چرا که کوفه یک پادگان نظامی در سر مرزهای ایران برای نابودی ساسانیان بوده است. از این رو بیشتر از آنکه اهل تفکر باشند، اهل شمشیر هستند و پیش از آنکه بیندیشند شمشیر میکشند. همین ویژگی موجب میشود تا در فتنهها توانایی شناخت حق و باطل را نداشته باشند و به سادگی در دام فتنه میافتند. همین وضعیت موجب شد که بارها در دام فریب معاویه افتادند و علیه خود عمل و رفتار کردند و جنگ مارقین را علیه خودشان راه انداختند و حکمیت را تحمیل کردند و بنیاد خلافت ظاهری امیرمومنان علی(ع) را در یک بازی سیاسی سست کردند. امام حسین(ع) در تصویری از ایشان میفرماید: نابود شوید ای جماعت! وای بر شما! سرگشته و حیران به ما پناهنده میشوید و وقتی ما با تمام توانایی و آمادگی به فریاد شما میآییم، همان شمشیر ما که در دستتان بود به روی خودمان کشیدید و آتشی را که برای دشمن خود و شما افروخته بودیم ضد ما شعلهور ساختید.
حال چنان شدهاید که بر دوستان خود حیله میکنید و برای دشمنان خود با زور کمککار شدهاید! بدون آنکه عدالتی در میان شما اجرا کنند و نه هیچ آرزویی از آنان داشته باشید، بجز حرام از دنیا که به شما دادهاند و زندگانی نکوهیدهای که طمع در آن دارید و بدون آنکه هیچ کاری از ما سرزده باشد یا رای خطایی گفته باشیم. (همان)
۷. حیلهگری: از صفاتی که آن حضرت(ع) بارها برای کوفیان بیان کرده، صفت حیلهگری است. البته حیله و مکر میتواند مثبت و منفی باشد؛ زیرا مکر چارهجویی برای رهایی از چالشها و مشکلات و معضلات است. خداوند خود را به صفت مکر ستوده است.(آل عمران، آیه ۵۴؛ انفال، آیه ۳۰) اما مکری که کوفیان زدند مکر علیه اهل بیت(ع) و خدا و رسولش است که خشم الهی را به دنبال دارد. از این رو حضرت (ع) میفرماید: این مردم بر ما حیله کردند و ما را تکذیب و خوار نمودند.(ترجمه مقتل ابی مخنف، ص ۲۱۷)
۸. انتقام جویی جاهلی: کسانی که در برابر امام حسین(ع) صف بندی کرده بودند، شامل گروههای گوناگونی از دانا و نادان و مسلمان اسمی و رهبران دنیا طلب، حرامزادگان، قدرت طلبان و مانند آنها بودند. بسیاری از آنان به تبعیت از رهبران قبیله آمده بودند و برای قبیله میجنگیدند؛ زیرا مجموعه اجتماع کوفه مجموعه قبایل حجاز و نجد و یمن بودند که برای جنگ و غنمیت از صحرا در این نقطه خوش فرود آمده بودند.
بسیاری از رهبران آنان طعم شمشیر امام علی(ع) را در جنگهای مختلف چشیده بودند. کشتههای آنها در جنگهای گوناگون زیاد بود؛ از بدر و احد گرفته تا صفین و جمل و نهروان کسانی از کوفیان بودند که کشته داده بودند و امام علی(ع) آنها را مجازات به شمشیر جهاد کرده بود. فرهنگ جاهلی مبتنی بر بدگمانی و بدرفتاری شهوانی بر آنان حاکمیت داشت و از همین روست که علیه فرهنگ اسلامی و امامان(ع) میایستادند. اینان مسلمانانی بودند که فرهنگ جاهلی در آنان ریشه دوانیده بود و هر جنایتی را به سادگی انجام میدادند. رگههای جاهلیت در آنان چنان قوی بود که آموزههای اسلامی جایی در آن نداشت و در مسائل مهم و حساس به جای عدالت به انتقام و ظلم رو میآوردند. (نساء، آیه ۱۳۵؛ مائده، آیه ۸) وقتی امام حسین(ع) خطاب به کوفیان میفرماید: برای چه با من میجنگید؟ حقی را ترک گفتهام یا سنتی را تغییر دادهام یا شریعتی را تبدیل کردهام؟! گفتند: بلکه برای دشمنی با پدرت و آنچه او با بزرگان ما در روز بدر و حنین انجام داده به جنگ تو آمدهایم (ترجمه مقتل ابیمخنف، ص ۱۳۱) معلوم میشود که فرهنگ جاهلی است که جزم اندیشه و عزم ارادی و انگیزهای آنان را مهار و مدیریت میکند نه عقل اسلامی و عزم الهی.
۹. تبعیت از سقیفه: شاید مهمترین ویژگی کوفیان همان رویکردی است که در سقیفه جلوهگری کرده است. هرگز نباید فراموش کرد که جریان اصلی در جهان اسلام و در میان امت اسلام همان جریان سقیفه است که تفسیری از اسلام و ولایت دارد که تفسیری حداقلی است، به طوری که از ولایتی که برای مولی امیرالمومنین(ع) و مودت فیالقربی اثبات میکنند همان مودت و دوستی است که میتواند به سادگی به دشمنی تبدیل شود. این جماعت کوفیان ادامه همان لشکریان سقیفه هستند که در پادگان کوفه برای جنگهای شرقی آماده شدهاند؛ چنانکه لشکر شام با مرکزیت دمشق نیز برای جنگهای غربی بسیج شده بودند. بنابراین، نباید تشیع در کوفه و عراق عجم را تشیع ولایی بر اساس نظام ولایی قرآن دانست، بلکه یک تشیع سیاسی – اجتماعی است که ریشه در همان نگرش و رویکرد سقیفه دارد.
از همین رو مخالفت آنان با معاویه یا یزید مخالفت با سقیفه نبوده است، بلکه مخالفت آنان به سبب نوع رفتار ظالمانه معاویه و یزید بوده است. پس اگر مسلمانی دیگر زمام امور را در دست میگرفت با او بیعت میکردند و فرقی برایشان میان اهل بیت(ع) یا دیگری نبود.
این ویژگی کوفیان را باید هماره مد نظر قرار داد؛ بنابراین شیعه سیاسی غیر از شیعه ولایی است؛ چرا که شیعه سیاسی چیزی جز استمرار سقیفه با ولایت محدود برای حاکمان و فقدان عصمت برای اهل بیت(ع) و فقدان علم غیب برای ایشان نیست و هیچ تفاوتی جز همان ارزشهای جاهلی میان اهل بیت(ع) با دیگران وجود ندارد؛ ارزشی که اهل بیت(ع) در میان آنان دارد به سبب خویشاوندی با پیامبر(ص) است نه به سبب جایگاه عصمت و ولایت الهی و علم الهی و مانند آن. بر همین اساس است که امام حسین(ع) و امام حسن(ع) و امیرمومنان علی(ع) هماره بر جنبههای دیگر تاکید دارند و کمتر به حوزه ولایت انتصابی و خلافت الهی و جایگاه و منزلت و مرتبت خویش اشاره میکنند. (همان، ص ۱۳۴) امام حسین(ع) نیز به این جنبه تبعیت آنان از سقیفه توجه میدهد و میفرماید: کافر شدند قوم و با بیپروایی از ثواب خداوند رب الثقلین رو گردان شدند و از روی دشمنی و کینهشان گفتند: ما اولی را متابعت کرده و بر حسین مقدم میداریم. (همان، ص ۱۳۳)
البته ویژگیهای دیگر درباره آنان از سوی اهل بیت(ع) مطرح شده که از جمله آنها میتوان به حرامخواریشان اشاره کرد که لقمههای حرام موجب شقاوت بیش از اندازه آنان شده به طوری که داعشیهای امروز جلوهای از ددمنشی آنان است.
برچسب ها :
ناموجود- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰