تاریخ انتشار : دوشنبه 14 مرداد 1398 - 4:06
کد خبر : 60682

حقوق بشر امر جهانی است

حقوق بشر امر جهانی است

حقوق بشر موضوع بحث‌برانگیز و مهم دوران معاصر در سطح جهان است که از زمان تصویب اعلامیه آن در سال ۱۹۴۸ منتقدان و مخالفان زیادی داشته است. اما در مجموع اکنون بیشتر ملت‌ها و دولت‌های جهانی این اعلامیه را به‌عنوان یک اصل جهانی و با ارائه شروطی، کلیت آن را پذیرفته‌اند، اما همچنان برخی از

حقوق بشر امر جهانی است

حقوق بشر موضوع بحث‌برانگیز و مهم دوران معاصر در سطح جهان است که از زمان تصویب اعلامیه آن در سال ۱۹۴۸ منتقدان و مخالفان زیادی داشته است. اما در مجموع اکنون بیشتر ملت‌ها و دولت‌های جهانی این اعلامیه را به‌عنوان یک اصل جهانی و با ارائه شروطی، کلیت آن را پذیرفته‌اند، اما همچنان برخی از کشورها، نسبت به مفاد آن ابهام دارند. در سال‌های اخیر بحث حقوق بشر اسلامی نیز مطرح شده است. خبرگزاری ایکنا در همین رابطه گفت‌وگویی با محمد حبیبی مجنده، دانشیار گروه حقوق بین‌الملل دانشگاه مفید و نویسنده کتاب «حقوق مالکیت فکری و حقوق بشر» انجام داده است که متن آن را در ادامه می‌خوانید، با این توضیح که دیدگاه‌های مورد اشاره در این مصاحبه، تنها نقطه نظرات، مصاحبه شونده گرامی است، و ایکنا درصدد تایید و رد هیچ‌ کدام مطالب آن نیست.

آنچه در این گفت‌وگو می‌خوانید: 
دولت حق ندارد خودسرانه حیات کسی را سلب کند
حق، به معنای ادعا و مطالبه کردن است
هیچ کس نباید در قبال مطالبه حقش شرمنده باشد
حقوق بشر غربی یا اسلامی مفهومی ندارد
برخی نهادها در سطح بین‌المللی و جهانی به مسائل سیاسی آلوده شده‌اند
برخی نوعی آلرژی نسبت به حقوق بشر پیدا کردند
حقوق بشر مورد قبول عقلای دنیاست
بزرگترین منکر این است که چهره اسلام و جمهوری اسلامی را خراب کنیم

ایکنا -مفهوم «حق» در حقوق بشر چگونه معنا و تفسیر می‌شود؟
این موضوع یک بحث نظری است که علمای فیلسوف و حقوقدان درباره آن صحبت کرده‌اند. آقای هوفر در مقاله‌ای که در سال ۱۹۲۰ نوشته، مفهوم حق را توضیح داده است. برداشتی که از «حق» در حقوق بشر وجود دارد، این است که «حق» عبارت است از یک استحقاق و ادعایی که یک نفر می‌تواند انجام دهد و دیگران در مقابل آن تکلیف دارند. این مفهوم حق در حقوق بشر است. یعنی وقتی می‌گوییم هر انسانی حق حیات دارد، یعنی هر انسانی می‌تواند مدعی شود زندگی‌اش محفوظ بماند و دیگران نیز مکلف هستند که این حق را رعایت کنند. «دیگران» در اینجا منظور دولت‌ها هستند. یعنی دولت حق ندارد خودسرانه حیات کسی را سلب کند. در این معنا «حق» یعنی ادعایی است که پشتوانه اخلاقی و قانونی دارد. در بحث حقوق بشر، دولت‌ها در مقابل «حق» و یا استحقاق، سه تکلیف بر عهده دارند؛ تکلیف اول الزام به خودداری و خویشتن‌داری است. یعنی من وقتی حق حیات دارم، دولت‌ها نمی‌توانند خودسرانه جان من را بگیرند، دولت‌ها نباید مسکن کسی را بی‌دلیل بگیرند، دولت‌ها نباید زمین مردم را که از آن روزی کسب می‌کنند از بین ببرند. تکلیف دوم، تکلیف به حمایت است، یعنی وقتی هرکسی حق حیات دارد، یعنی دولت مکلف است که نگذارد دیگران حیات او را سلب کنند. تکلیف سوم، تکلیف به تامین حق است، یعنی بعضی از انسان‌ها نمی‌توانند خودشان حقشان را تامین کنند. مثلا وقتی می‌گوییم حق مسکن، حق غذا و …، باید در نظر داشتنه باشیم که یک انسان معلول و ناتوان نمی‌تواند کار کند و برای خودش مسکن و غذا تهیه کند. در اینجا دولت باید مسکن او را تامین کند. این سه تکلیف را دولت‌ها برعهده دارند. حق، به معنای ادعا و مطالبه کردن است و هیچ کس نباید در قبال مطالبه حقش شرمنده باشد.
ایکنا – معنا و مفهوم حقوق بشر چیست و این مقوله در متن خود تا چه اندازه ماهیت و صبغه دینی دارد؟
مظهر حقوق بشر امروزی، اعلامیه جهانی حقوق بشر است که ۳۰ ماده دارد. زمانی که این اعلامیه نگارش می‌شد، نمایندگان ۵۰ کشوری که آن زمان عضو سازمان ملل بودند در نگارش آن مشارکت داشتند؛ نمایندگانی از کشورهای اسلامی تا کشورهای آسیایی و غربی. در آن زمان بحثی مطرح شد که آیا حقوق بشری که مدنظر این اعلامیه است، باید با یک مبنای دینی اعلام شود یا نه؟ در بحث‌هایی که مطرح شد به این نتیجه نرسیدند که حقوق بشر یک مبنای دینی مشخص داشته باشد یا باید غیردینی باشد. بنابراین اعلام کردند، فارغ از هر فرهنگ، دین و تمدن خاصی، حق‌ها و یا حقوقی وجود دارد که به انسان به صرف انسان بودن تعلق می‌گیرد و در همه فرهنگ‌ها و تمدن‌ها ریشه‌هایی از این حقوق یافت می‌شود. مثلا در فرهنگ اسلامی و یا فرهنگ غربی و دیگر فرهنگ‌ها ریشه دارد، مثلا آثاری از این حقوق در کنفسیوس یا اندیشمندان شرقی و غربی یافت شده است. در دهه‌های گذشته نیز بحث‌های زیادی صورت گرفته که آیا در اسلام نیز این حقوق وجود دارد یا نه، که البته در تعالیم اسلامی، قطعا همه آنها – در حد اصول – مورد تایید قرار گرفته است.

اگر منظور ما از «حقوق بشر اسلامی» منظورمان تقسیم‌یندی بشر، به اسلامی و غیر اسلامی باشد و حقوقی است که به «بشر اسلامی» تعلق می‌گیرد، حرفمان بدون معنی است، اگر هم منظورمان حقوق بشری است که در اسلام حقوق بشر خاص خودش، در مسیحیت و ادیان دیگر هم حقوق بشر خاص خودشان وجود دارد، بازهم ترکیب درستی ایجاد نکرده‌ایم.

ما در سه سطح می‌توانیم در خصوص حقوق بشر صحبت کنیم؛ اول در سطح اصول، مثلا این یک اصل است که هر انسانی حق حیات یا آزادی بیان دارد و نباید شکنجه شود، هر انسانی باید شخصیتش محترم شمرده شود، نزد قانون برابر باشد، مسکن و شغل داشته باشد و امثال اینها. در این اصول هیچ اختلافی میان مذاهب و فرهنگ‌ها وجود ندارد. اما پایین‌تر از اصل و در حد جزئیات، اختلافاتی وجود دارد، مثلا اینکه گفته می‌شود هر انسانی حق حیات دارد، آیا می‌تواند به این معنا باشد که مجازات اعدام یا قصاص نباید وجود داشته باشد؟ سطح سوم، سطح اجرایی است؛ در این سطح نیز اختلافات زیادی وجود دارد، مسائلی مانند رابطه دوگانه یا استاندارد دوگانه وجود دارد که موجب اختلاف می‌شود.
ایکنا – یعنی معتقدید در سطح کلی و در سطح اصول، حقوق بشر صبغه و ماهیت دینی دارد؟
بله. این مسئله در همه فرهنگ‌ها ریشه دارد.
ایکنا – به نظر شما چه رابطه‌ای میان اسلام به عنوان یک ایدئولوژی و مکتب و حقوق بشر به معنای مصطلح امروزی وجود دارد؟ این رابطه چطور معنا و تفسیر می‌شود؟
این مسئله باید از اسلام‌شناسان پرسیده شود. بنده اسلام‌شناس نیستم که بتوانم در این رابطه نظر دهم. ولی همین‌قدر می‌توانم بگویم که ما از اسلام برداشت‌های بسیار زیادی داریم؛ در اسلام مذاهب پنجگانه و فرقه‌های گوناگونی وجود دارد که هر مذهب گرایش‌ها و رویکردهای مختلفی دارد. مثلا در همین مذهب شیعه، علما با هم اختلاف نظرهای زیادی دارند، یک عالم شیعه در نجف یک طور فکر می‌کند و عالم دیگر در قم و یا مشهد به‌گونه‌ای دیگر. البته کلیات و ضروریات اسلام مشخص است، ولی به راحتی نمی‌توان در خصوص دیدگاه‌های اسلام اظهار نظر کر. اگر منظور ما از «حقوق بشر اسلامی» منظورمان تقسیم‌یندی بشر، به اسلامی و غیر اسلامی باشد و حقوقی است که به «بشر اسلامی» تعلق می‌گیرد، حرفمان بدون معنی است، اگر هم منظورمان حقوق بشری است که در اسلام حقوق بشر خاص خودش، در مسیحیت و ادیان دیگر هم حقوق بشر خاص خودشان وجود دارد، بازهم ترکیب درستی ایجاد نکرده‌ایم.
ایکنا – مفهوم حقوق بشر اسلامی که امروزه مطرح می‌شود چه ساز و کارهایی را در قبال حقوق بشر جهانی ارائه می‌دهد؟ آیا در تقابل با حقوق بشر جهانی است یا سعی می‌کند یک نسخه بومی شده آن را ارائه دهد؟
من منظور از حقوق بشر اسلامی را متوجه نمی‌شوم. آیا ما متنی داریم که مانند اعلامیه حقوق بشر جهانی، حقوق بشر اسلامی در آن مشخص شده است؟ یا چند ماده از آن ۳۰ ماده جزو حقوق بشر اسلامی است؟ اگر چنین متنی باشد، می‌توان رابطه حقوق بشر اسلامی با حقوق بشر جهانی را مشخص کرد. ولی اکنون چنین چیزی وجود ندارد، مثلا در توضیح‌المسائل‌ها نیامده که حقوق بشر اسلامی اینها هستند. فقط یک مبنا وجود دارد که در آن هم اختلاف نظر هست. مثلا حقوق بشر اسلامی یا اعلامیه قاهره که در پرتو حقوق بشر نوشته شده هم تفاوت‌هایی جزئی با آن دارد، آن هم با اینکه در ذیل حقوق بشر جهانی نوشته شده‌اند. آنها را هم همه علما قبول ندارند. بنابراین در صحبت از حقوق بشر اسلامی باید بدانیم درباره چه چیزی صحبت می‌کنیم. مثلا حق حیات، مسئله‌ای است که هم مورد قبول اعلامیه قاهره است، هم مورد قبول اعلامیه حقوق بشر اسلامی، هم حقوق بشر جهانی هم کنوانسیون اروپایی، آفریقایی و آمریکایی حقوق بشر.
یعنی در حد کلی، این اصول را همه قبول دارند، اما مسئله‌ای جزئی‌تر مانند سقط جنین، حق حیات جنین یا سلب حیات انسانی که بیمار لاعلاج است، میان مکاتب مختلف مورد اختلاف است. مثال دیگر آزادی دینی است که آیا ارتداد جایز است یا نه. مثال دیگر حقوق زنان است، در همین زمینه اسلام معتقد است زن هم مانند مرد کرامت انسانی و حقوق خودش را دارد، ولی ممکن است بگویند در بعضی زمینه‌ها حقوقش بیشتر و در بعضی زمینه‌ها حقوقش کمتر است. بنابراین متن خاصی برای حقوق بشر اسلامی وجود ندارد که آن را مورد بحث قرار دهیم.
ایکنا – آیا می‌توان گفت با تصویب این اعلامیه از سال ۱۹۴۸ تا به حال هنوز به یک قرائت واحد جهانی از حقوق بشر دست پیدا نکرده‌ایم که دربرگیرنده همه مکاتب و ایدئولوژی‌های فکری باشد؟
در حد کلیات همه آن را قبول دارند.
ایکنا – به لحاظ مصداقی و در بعد اجرایی منظور است.
در سطح اجرایی، در حقوق بشر ظرفیت‌هایی وجود دارد که جزئیات فرهنگی و دینی را می‌تواند تحمل کند، یعنی این طور نیست که در گفتمان رسمی و پذیرفته شده حقوق بشر، ظرفیت تحمل فرهنگ‌‌های دیگر وجود نداشته باشد. مثلا در خصوص آزادی بیان محدودیت‌هایی وجود دارد که به فرهنگ‌های مختلف امکان می‌دهد در جزئیات آن بتوانند خودشان را تطبیق دهند. تصور نادرستی که وجود دارد این است که حقوق بشر یک‌سری اصول مطلق و محدودیت ناپذیر است، این درست نیست. اصولی وجود دارد که در بسیاری از آنها محدودیت‌ها و استثنائاتی هست، فقط در چند مورد این اصول استثنایی وجود ندارد که به نظر می‌رسد آن موارد هم در همه فرهنگ‌ها پذیرفته شده است، مواردی مانند ممنوعیت شکنجه، که در هیچ شرایطی نمی‌توان استثنایی برای آن قائل شد، یعنی نه به اسم امنیت ملی و نه به اسم حفظ نظم عمومی، نمی‌شود این کار را کرد. ولی اصولی مانند آزادی بیان، محدودیت‌های زیادی دارد، مثلا آزادی بیان تا جایی پذیرفته شده که به حقوق دیگران لطمه نزند و نظم عمومی را به مخاطره نیندازد. به همین دلیل یک‌سری محدودیت‌ها و استثناها در بسیاری از حق‌های بشری هست که این امکان را به فرهنگ‌های مختلف می‌دهد که در جزئیات آن، خصائص و ویژگی‌های خودشان را تامین کنند.
ایکنا –  یعنی از این منظر، حقوق بشر به قرائت واحد عمومی نزدیک‌تر است.
بله. یعنی آن اجماع جهانی را منعکس می‌کند. ولی این به این معنا نیست که در جزئیات، اختلاف‌نظر وجود نداشته باشد. در سیستم‌ها اروپایی و جهانی اختلاف نظر بسیار وجود دارد، این‌طور نیست که ما با یک قرائت بسیط، تغییرناپذیر بدون انعطاف مواجه هستیم. سیستم‌های مختلف منطقه‌ای و جهانی با وجود اینکه هرکدام برداشت خودشان را دارند، همگی در ذیل اعلامیه حقوق بشر جهانی قرار دارند. مثلا در اعلامیه جهانی، حقی به نام تابعیت وجود دارد که این حق در کنوانسیون اروپایی و کنوانسیون‌های دیگر وجود ندارد.

در حقوق بشر ظرفیت‌هایی وجود دارد که جزئیات فرهنگی و دینی را می‌تواند تحمل کند، یعنی این طور نیست که در گفتمان رسمی و پذیرفته شده حقوق بشر، ظرفیت تحمل فرهنگ‌‌های دیگر وجود نداشته باشد.

ایکنا – در واقع شما معتقدید آیین‌نامه یا متنی که بر حقوق بشر اسلامی دلالت کند وجود ندارد!؟
بله. چنین چیزی میان مسلمانان وجود ندارد. مثلا آیا از نظر علمای شیعه در ایران مشخص است که چه چیزهایی به عنوان حقوق بشر اسلامی شمرده می‌شود؟ در داخل ایران هم دیدگاه واحدی وجود ندارد و نظرات بسیار مختلف هستند. در آثار غربی‌ها هم همین‌طور است. اگر آثار نوشته شده به زبان انگلیسی را بخوانید، می‌بینید که انتقادها و دیدگاه‌های زیادی در خصوص مبانی فلسفی حقوق بشر بیان شده است. در کشور ما نیز بیشتر انتقادهایی که می‌شود ناشی از همان انتقاد غربی‌ها است. یعنی مثلا دیدگاه جامعه‌گراها یا اجتماع‌گراها در غرب بسیار تندتر از دیدگاه‌های برخی در داخل کشورما است. حقوق بشر ممکن است از نظر هر فیلسوف یا دانشمندی یک معنا داشته باشد. اما دیدگاه‌های حقوق مدنی و سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و یا اسناد مربوط به زنان، کودکان، مهاجران و یا کارگران که جزو اسناد حقوق بشر نیز حساب می‌شود در قوانین داخلی بسیاری از کشورها به تصویب رسیده است. ما خودمان دو میثاق را در سال ۱۳۵۴ بدون هیچ شرطی تصویب کرده‌ایم و هیچگاه هم از آن خارج نشده‌ایم. اکنون هم ما هیچگاه به صورت رسمی نگفته‌ایم که اعلامیه جهانی را قبول نداریم. کشورهای دیگر نیز همین‌گونه هستند. کدام ملتی می‌تواند بگوید من شکنجه را قبول دارم!؟ یا حق حیات یا آزادی بیان را قبول ندارم!؟ حتی کشورهایی مانند عربستان سعودی که فضایی پراختناق دارند نیز این اصول را در حد حرف پذیرفته‌اند. البته در عمل حقوق بشر در بسیاری از موارد نقض می‌شود.
بنابراین مفاهیمی مانند حقوق بشر غربی یا اسلامی مفهومی ندارد. یعنی حقوق بشر نه غربی است، نه شرقی، نه اسلامی و نه مسیحی یا یهودی. بلکه هر انسانی به عنوان انسان حقوقی دارد که در ذات او است و این حق با کرامت انسانی تعریف می‌شود.
ایکنا – پیشنهاد شما برای رسیدن به یک قرائت واحد در چارچوب اندیشه اسلامی چیست؟ خود شما گفتید در ایران تناقضات و اختلاف دیدگاه‌های زیادی وجود دارد، چطور می‌توان این دیدگاه‌ها را به هم نزدیک کرد؟
باید کنفرانس‌هایی با حضور علما برگزار شود، اما ابتدا هرکدام باید بیان کنند منظور از حقوق بشر چیست؟ خیلی از کسانی که به این موضوع حمله می‌کنند، اصلا نمی‌دانند حقوق بشر چیست؛ یعنی تصور درستی از حقوق، محدودیت‌ها و استثنائات آن ندارند.
ایکنا – شاید بعضی‌ها صرفا به این خاطر که این موضوع محصول غرب است با آن مخالفت می‌کنند.
حقوق بشر که غربی نیست. مثلا اگر میوه‌ای در غرب پرورش پیدا کرد و ما آن را آوردیم و در کشور خودمان کاشتیم که نمی‌توانیم بگوییم این میوه غربی است. این اعلامیه در سازمان ملل و با حضور نمایندگان همه کشورها به تصویب رسیده است، یعنی نمایندگانی از ایران، پاکستان، لبنان، عربستان و دیگر کشورها حضور داشته‌اند و آن زمان هیچ مخالفتی هم صورت نگرفت. نمی‌توانیم بگوییم چون در یک کشور غربی نشسته‌اند و این را نوشته‌اند، پس این اعلامیه غربی است.
ایکنا – پس به نظر شما این مخالفت‌ها ناشی از علل و عواملی چیست؟
به نظر من این مخالفت‌ها یا به خاطر دلایل سیاسی و یا به خاطر عدم شناخت صحیح صورت می‌گیرد. در حال حاضر حقوق بشر در سطح کارشناسی ارشد در دانشگاه‌ها به عنوان یک زیرشاخه تدریس می‌شود. با یک یا دو جلسه که نمی‌توان حقوق بشر را به درستی شناخت. حقوق بشر ابعاد و زوایایی دارد که باید دقیقا مورد مطالعه قرار گیرد. خیلی‌ها هنوز آن را نمی‌شناسند. البته همه ما نسبت به بعضی موارد آن انتقاد داریم. نهادهایی در سطح بین‌المللی و جهانی مانند شورای حقوق بشر یا بعضی از NGOها وجود دارند که تا حدودی به مسائل سیاسی آلوده شده‌اند.

بنابراین مفاهیمی مانند حقوق بشر غربی یا اسلامی مفهومی ندارد. یعنی حقوق بشر نه غربی است، نه شرقی، نه اسلامی و نه مسیحی یا یهودی. بلکه هر انسانی به عنوان انسان حقوقی دارد که در ذات او است و این حق با کرامت انسانی تعریف می‌شود.

خود من زمانی در دادگاه اروپایی حقوق بشر، یا در کمیته حقوق اجتماعی – فرهنگی حقوق بشر حاضر شدم و راجع به نظرات‌شان با آنها بحث کردم، آنها هم از دیدگاه‌های ما استقبال کردند. بنابراین اختلاف در جزئیات زیاد است، اما متاسفانه نحوه برخورد ما با این مسائل موجب شده که در دنیا ما را به عنوان ضد حقوق بشر بدانند، مثلا وقتی گزارشگر حقوق بشر علیه ما چیزی می‌نویسد، ما از بیست صفحه آن چیزی نمی‌خوانیم به جز خط آخرش که مثلا راجع به یک مورد خاص اشاره‌ای شده است. در حالی که در آن گزارش موارد بسیاری وجود دارد. ما می‌توانیم بگوییم حقوق بشر اگر درست و واقعی است، پس ما آن را اجرا می‌کنیم و اگر انتقادی دارید از آن استقبال می‌کنیم تا خودمان را بهبود دهیم، هیچ کشوری بدون اشکال نیست. در این زمینه حتی از آمریکا و دیگر کشورها هم اشکالات زیادی گرفته شده است. ولی آنها در مقابل این انتقادات موضع‌گیری نمی‌کنند تا کار خراب‌تر شود.
ایکنا – یعنی معتقدید ظاهرا افرادی با کلیات حقوق بشر نیز مخالفت دارند.
برخی از مخالفان موضعی شدید در مقابل حقوق بشر دارند. این‌ها به نوعی آلرژی نسبت به حقوق بشر پیدا کرده‌اند و اینها تصور می‌کنند حقوق بشر چیزی ساخته غرب است و مانند چماق بر سر دیگران کوبیده می‌شود. خوب این تا حدودی درست است، اما قالبا که اینگونه نیست. اگر ما یک سکه طلای تقلبی داشته باشیم، باید کلا سکه طلای واقعی را هم کنار بگذاریم؟ نه، سکه تقلبی در جایی رواج دارد که سکه واقعی هم باشد. اینکه بگوییم ما حقوق بشر را قبول نداریم، باید مشخص کنیم که کدام بخش آن را قبول نداریم. آیا مثلا اینکه هر انسانی حق دارد شغل آبرومندی که دلخواه خودش است داشته باشد موردی است که قبول نشود؟ اینکه هر انسانی حق دارد مسکن مناسب داشته باشد، چیز بدی است؟ مگر در قانون اساسی نیامده که مطبوعات آزاد هستند؟ کلیات حقوق بشر را نمی‌توان رد کرد.
در قانون اساسی آمده است که اقلیت‌های دینی آزاد هستند که مذهب خودشان را داشته باشند و مبانی دینی خودشان را رعایت کنند. در حد یک اصل اقلیت‌های دینی پذیرفته شده‌اند و حتی در مجلس هم نماینده دارند.
ایکنا – کشورهای اسلامی امروزه باید چه نوع مواجهه و واکنشی منطقی، عاقلانه و واقع‎بینانه در مقابل حقوق بشر داشته باشند؟
کشورهای اسلامی هم به خاطر منفعت خودشان و هم به خاطر وجهه و چره اسلام، نباید با حقوق بشر مخالفت کنند. البته همه کشورهای اسلامی نیز همین گونه هستند. البته اکنون همه کشورهای اسلامی حتی عربستان سعودی در حرف و کلام، مدعی هستند که حقوق بشر را قبول دارند. در مورد کشور خودمان نیز مصلحت و منفعت این است که در قبال حقوق بشر از در مخالفت وارد نشویم، زیرا حقوق بشر مسئله‌ای است که مورد قبول همه است و همه عقلای دنیا آن را قبول دارند و ما اگر بخواهیم در مقابل آن موضع‌گیری کنیم، این هم به ضرر کشور خودمان است و هم به ضرر اسلام، زیرا اگر ما به برخی اصول و مسائل بی‌توجه باشیم، در این شرایط همه فکر می‌کنند اسلام یعنی اختناق، شکنجه، سلب حیات و یا همان‌هایی که داعش و طالبان می‌گویند!

نباید به اسم یک امر به معروف، کاری انجام دهیم که صد منکر هم در کنار آن ایجاد شود، زیرا بزرگترین منکر این است که ما چهره اسلام و یا جمهوری اسلامی را که شهیدان زیادی برای آن داده‌ایم، با برخی رفتارهای نادرست خراب کنیم.

بنابراین ما باید چهره‌ای باز در مقابل حقوق بشر داشته باشیم و با دنیا از در گفت‌وگو وارد شویم. در بسیاری از موارد اگر آنها با مقامات اسلامی گفت‌وگویی سازنده داشته باشند، مطمئنا بسیاری از ابهاماتشان رفع می‌شود. چند سال پیش که در دانشگاه مفید رشته حقوق بشر ایجاد شد، از برخی نهادهای رسمی می‌آمدند و می‌گفتند ما به این نتیجه رسیده‌ایم که دیدگاه ما در خصوص حقوق بشر تا به حال نادرست بوده است.
گاهی کارهایی صورت می‌گیرد که وجهه کشور و اسلام را نابود می‌کند و برخی متوجه نیستند. هزینه این کارها برای کشور ما بسیار زیاد است. اگر ما این رفتارها را بر اساس منفعت و مصلحت و خردمندی اصلاح کنیم وجهه کشور بهبود پیدا می‌کند. برخی رفتارهای نادرست، در میان مردم دنیا از ما چهره‌ای می‌سازد که اگر هم تحریم شدیم، تحریم را حق‌مان می‌دانند. من در کشورهایی بودم که مثلا می‌خواستم کتاب بخرم و تا فهمیدند ایرانی هستم کتاب را از من گرفتند و نفروختند، می‌گفتند ایرانی‌ها با زنان بد رفتار می‌کنند و یا فلان هستند. نباید به اسم یک امر به معروف، کاری انجام دهیم که صد منکر هم در کنار آن ایجاد شود، زیرا بزرگترین منکر این است که ما چهره اسلام و یا جمهوری اسلامی را که شهیدان زیادی برای آن داده‌ایم، با برخی رفتارهای نادرست خراب کنیم.
انتهای پیام

ثبت نام در مجمع

برچسب ها :

ناموجود
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.

مساجد