رشد فرهنگ به حضور جدی مردم در عرصه نیاز دارد/ نظریه مردمسالاری فقط شعار انتخاباتی نیست
خبرگزاری فارس- گروه قرآن و فعالیتهای دینی- آزاده لرستانی: یکی از متولیان در عرصه فرهنگی به خصوص فرهنگ دینی، سازمان تبلیغات اسلامی است به فراخور فعالیتهایش در نشر معارف اسلامی گام بر میدارد. بعد از بیانیه گام دوم رهبر انقلاب و دیدار معظمله با طلاب و روحانیون در ماه مبارک رمضان بر آن شدیم در
خبرگزاری فارس- گروه قرآن و فعالیتهای دینی- آزاده لرستانی: یکی از متولیان در عرصه فرهنگی به خصوص فرهنگ دینی، سازمان تبلیغات اسلامی است به فراخور فعالیتهایش در نشر معارف اسلامی گام بر میدارد. بعد از بیانیه گام دوم رهبر انقلاب و دیدار معظمله با طلاب و روحانیون در ماه مبارک رمضان بر آن شدیم در گفتوگویی با حجتالاسلام علیاصغر سهرابی مدیرکل تبلیغات اسلامی استان تهران، نقش این سازمان را در تحقق بیانات مقام معظم رهبری در ایجاد تمدن اسلامی متناسب با سازوکار سازمان جویا شویم.
وی در این گفتوگو با تأکید بر اینکه نیازمند بازنگاری در نقش مردم در مسائلی نظیر فرهنگ و اقتصاد هستیم، از لزوم توجه به ترویج سبک زندگی مؤمنانه و شادیبخش در جامعه سخن به میان آورد که مشروح آن در ادامه میآید:
وظیفه حوزههای علمیه تحقق دین است
در بیانیه گام دوم و سخنان رهبر انقلاب در دیدار با طلاب و روحانیون در ماه رمضان، ادامه مسیر انقلاب اسلامی به نوعی مشخص شده است، سازمان تبلیغات اسلامی استان تهران چه اقداماتی را برای اجرایی کردن آن در دستور کار دارد؟
در واقع افقی که ترسیم شده، همان افقی است که قبلاً هم رهبری فرموده بودند و آن، آرمان تمدن نوین اسلامی است. رهبر انقلاب در دیدار اخیری که با طلاب داشتند، نکتهای مطرح کردند که به نوعی شاید در بیانات ایشان تازگی داشت و ما قبلاً این تأکید و تصریح را ندیده بودیم. رهبری فرمودند: وظیفه حوزههای علمیه تحقق دین است. در حال حاضر ذهنیتی که در وهله نخست وجود دارد، این است که حوزه متصدی فهم معارف و تبیین و ابلاغ آن است. نکته ویژهای که رهبری در آنجا اشاره کردند این بود که «حوزه» صرفاً یک نهاد آموزشی نیست که بخواهد معارف دین را آموزش بدهد یا تبیین و ابلاغ کند، بلکه غایت این تفهم و تفهیم، که تحقق دین است هم جزء وظایف روحانیت است.
تحقق دین در قالب عینیاش، تمدن اسلامی میشود
لذا نهاد روحانیت باید همه فعالیتها، هدفگذاریها و برنامههایش را حول این مسأله یعنی تحقق دین سامان بدهد. تحقق دین هم در قالب عینیاش، تمدن اسلامی میشود، یعنی دین اگر بخواهد در فضای ملموس و محسوس تجسم و تجسد پیدا کند، تمدن اسلامی میشود. این در حالی است که تمدن اولاً به محتوایش نیست. محتوا وقتی آمد، اگر قالب، صورت، شکل و ظاهری بیرونی پیدا کرد، آن زمان تمدن میشود. رهبر انقلاب تا این نقطه مأموریت حوزه را جلو بردند.
البته در دغدغههای حضرت امام (ره) این مسأله تحقق دین به وضوح مطرح شده است. مثلاً حضرت امام در مقدمه ولایت فقیه که در دوران حضورشان در نجف تبیین کردند. آنجا هم همین بحثها را تحت عنوان جریان ولایت دارند. اما به عنوان یک مأموریت، به عنوان یک حرف صریح جدی برای اولینبار در این دیدار این را میشنویم. بر این اساس ما به عنوان سازمان تبلیغات اگر غایت دستگاه روحانیت و از طرفی نظام اسلامی را تحقق دین بدانیم، باید تبلیغمان تبلیغی باشد که مقدمه و زمینهساز تحقق و اقامه دین باشد.
نگاه اولیه به تبلیغ این است «وَ مَا عَلَیْنَا الا الْبَلَاغُ الْمُبین». ما فقط باید پیام دین را برای مردم تبلیغ و ابلاغ کنیم و به دستشان برسانیم. دیگر به باقی آن کاری نداریم، وظیفه ما بیان است. ما فقط نذیر و مبیّن هستیم، به مردم خطرات را گوشزد کنیم، به آنها بگوییم چه خطراتی در مقابلشان وجود دارد. همان فضای سنتی و رسمی که وجود دارد؛ این یک نوع نگاه به تبلیغ است. اما اگر بخواهیم بگوییم در یک دستگاه، در یک نظام و در یک حرکتی قرار داریم که غایت آن، غایت اقامه دین و غایت تمدنسازی است، پس تبلیغ ما باید تبلیغی باشد که زمینه اقامه، تحقق و شکلگیری تمدن باشد.
فضای مجازی را باید پیوست فضای حقیقی ببینیم
در چنین شرایطی که فضای مجازی در زندگی مردم نفوذ کرده، سازمان متبوع شما برای انتقال مفاهیم دینی باتوجه به مخاطبان خاصش در استان تهران چه برنامههایی دارد؟
فضای مجازی که به عنوان اولین راه حل برای دسترسی عمومی مطرح میشود، دارای ظرفیتهای متعددی است که نمیشود از آن گذشت. ولی توجه داشته باشیم که فضای مجازی را باید پیوست فضای حقیقی ببینیم. اگرچه فضای مجازی خودش یک حقیقت و واقعیتی دارد و بخش زیادی از زندگی مردم در این فضا سپری میشود. ذهنیتها، جهتگیریها، گرایشها، میلها و انتخابها در این فضا ساخته میشود و خود واقعاً یک فضای حقیقی است. اما یک تأکید اولیهای روی فضای حقیقی داریم و فکر میکنیم فضای مجازی باید در پیوست این فضای حقیقی قرار بگیرد. زیرا اگر یک فضای حقیقی واقعی نداشته باشیم، فضای مجازی به تنهایی خودش یک سقف اثرگذاری مشخصی خواهد داشت.
ما قدرت تصویر و قدرت کار رسانهای و قدرت اتصال سریع را در فضای مجازی میبینیم و فکر میکنیم خیلی از بارهای جامعه در فضای مجازی برداشته میشود ضمن اینکه طبیعی و روشن است که باید در فضای مجازی حضور جدی و گسترده داشت. اما اصالت با فضای حقیقی است و فضای مجازی باید در پیوست فضای حقیقی باشد.
فضای حقیقی شهر تهران یک معمای پیچیده است
در فضای حقیقی در تهران با این گسترهای که به لحاظ اقوام، اقشار، طبقات مختلف اجتماعی، حجم زیادی از نخبگان، حجم متراکم و فشردهای که در تهران یا شهرستانهای تهران حضور دارند، تهران را به یک معمای پیچیدهای تبدیل میکند و پارامترهای بسیار زیادی از داخل و خارج روی تهران اثر میگذارد. کل کشور هم از تهران جهت میگیرند و اثر میپذیرند. بنابراین ما شهر تهران را به عنوان یک معمای پیچیده در مقابل خودمان داریم و از طرفی هم شهرستانهای استان تهران را داریم که این شهرستانها هم هرکدام گاهی به اندازه یک استان جمعیت دارند.
مثلاً یک جمعیت ۵۰۰ تا ۶۰۰ هزار نفری که در یک شهرستانی مانند اسلامشهر است یا شهریار که نزدیک یک میلیون نفر جمعیت دارد. درحالی که تعدادی از استانهای ما حتی ۱ میلیون نفر جمعیت ندارند. این شهرستانها هم هرکدام برای خودشان مسائل خاصِی دارند، شما سمت شرق که بروید مجموعه پاکدشت، قرچک، پیشوا و ورامین یک بوم و یک فضای فرهنگی دارند. از این طرف اسلامشهر، رباط کریم و بهارستان یک فضای دیگری دارد. خود شهر تهران هم آن انبوه مسائل و پیچیدگیها را دارد. این است که ما با یک گستره متنوعی از مسائل و موضوعات در استان تهران درگیر هستیم و روی این مسأله داریم فکر میکنیم که مقدورات ما به عنوان سازمان تبلیغات و مقدوراتی که نهادهای دیگر دارند، چگونه میشود این معمای پیچیده را حل کرد و به آن نزدیک شد.
البته در این اثنا، راهکار اولیهای که به نظرمان میرسد این است که مردم را وارد صحنه فعالیتهای فرهنگی کنیم و جدیتر و با رسمیت بیشتر به آنها نقش بدهیم. این در حالی است که در تصور اولیه، شاید از سازمان تبلیغات، این تصویر تلقی میشود که یک مجموعه متشکل از مبلغان است که در قالب فرصتهایی به وسیله ابزارهایی پیام دین را ابلاغ میکنند.
میخواهیم مردم را پای فعالیتهای دینی بیاوریم
سیاست و رویکرد اولیه ما این است که اقشار مختلف مردم را پای فعالیتهای دینی و اثرگذاری دینی و فعالیت تبلیغی بیاوریم. بر این مبنا که هر مسلمانی به میزانی که فهم دینی دارد، به همان میزان، مسئولیت و وظیفه دارد. این امر فقط مسئولیت روحانیت و نهادهای فرهنگی نیست. امر به معروف و نهی از منکر نیز که یک مسئولیت همگانی مبتنی بر همین مبناست. هرمسلمانی به میزانی که معروف و منکر را میشناسد و توانایی اثرگذاری دارد وظیفه امر به معروف و نهی از منکر دارد.
بالاخره یک بخشی از بار فعالیت فرهنگی به دوش مردم است. این طور نیست که فقط روحانیت در فضای فرهنگی اثر بگذارد. مجموعه معلمان ما خصوصاً معلمانی که دغدغه دینی دارند، اینها اثرگذاری دینی و تبلیغی دارند. کسانی که مدیرِ هیأت هستند و روحانی نیستند یا حتی یک خانم تحصیلکردهای که خانهدار است و با مجموعهای از اقوام و دوستانش ارتباط دارد، اثرگذاری دارند. اما این اثرگذاریها به عنوان یک رسالت و یک وظیفه دینی تعریف نشده است.
بنابراین خانم تحصیلکردهای که ممکن است تا کارشناسی ارشد و دکتری در رشتههای مرتبط با حوزه دین تحصیل کرده باشد و به هردلیل امروز در خانه است. میتوانید در منزل او یک پایگاه و یک سنگرِ تبلیغی ایجاد کنید و او میتواند روی کسانی که این برخورداریها را ندارند اثرگذاری کند. روی همسایهها و اقوام میتواند این اثرگذاری را داشته باشد و این را به عنوان یک وظیفه دینی خودش تلقی کند. پس این، یک شأن تبلیغی و یک فرصت تبلیغی گستردهای است که خواه نخواه وجود دارد. ولی رسمیت بخشیدن و انگیزهبخشی به آن میتواند بسیار موثر باشد.
نگاه این است که اثرگذاری تبلیغی مطابق روابط شکلگرفته قبلی صورت پذیرد
در این میان، قشر غیر مذهبی چه میشود؟
منظور از فضای تبلیغ مردمی آن عناصر اثرگذار را عرض کردم. کسی باید باشد که واجد یکسری صلاحیتها و معارف باشد. کسی که این صلاحیتها را دارد و اطرافش با متنِ مردم ارتباط میگیرد. نگاه ما این است که اثرگذاری تبلیغی باید بر اساس روابط شکل گرفته قبلی صورت پذیرد. ما در برنامهها و پایگاههایی که دسترسی داریم، بالاخره بخشی از جامعه رفتوآمد دارند و دسترسی ما به یکسری اقشار کمتر است. ولی یک خانم خانهدار که یکسری دوستان، اقوام و همسایگانی دارد، روابط اینها شکل گرفته است و لازم نیست بیاید روابطی را شکل بدهد و بعد مبتنی بر آن یک فعالیت فرهنگی و دینی را انجام دهد.
همانطور که گفتم ما در این گستره دسترسیها و تعدادمان کم است و نمیتوانیم آن چنان که باید حضور داشته باشیم و باید از روابط مردمی شکل گرفته استفاده کنیم و هرکسی در هر نقطهای قرار دارد، بتواند آن وظیفه فرهنگی، دینی و اجتماعی خودش را انجام دهد. باید این روابط را خیلی غنیمت بشماریم و به عنوان یک سرمایه جدی نگاه کنیم.
استفاده از مردم در فضای تبلیغی تاکنون جدی دیده نشده است
در آغاز دهه پنجم انقلاب هستیم و دیگر زمان آزمون و خطا نیست و این دهه روشهای جدید را در حوزه تبلیغ دین میطلبد، برنامه شما در این زمینه چیست؟
استفاده از مردم در فضای تبلیغی تاکنون جدی دیده نشده است. وقتی حکومت را تشکیل دادیم، در عین اینکه نگاه حضرت امام (ره) عمیقاً مردممحور و مردمسالار بود که در عملکرد و بیان ایشان خیلی بارز است یا در نگاه رهبری هم اینگونه است، اما اینها راهبرد و راهکار نشد. از این جهت دیر به توصیههای جدیِ رهبرانمان رسیدیم. بله! این نقص نقصی است که شاید هم آفت حاکمیت است به این معنا که حکومت اسلامی تشکیل شده است، ساختارهای کلان و فربه فرهنگی متعدد شکل گرفته است و طبیعتاً بودجهها به سمت این ساختارها و سازمانها میرود و این نگاه حاکمیتی به فضای فرهنگ خیلی برجسته میشود. اما حاکمیت تا یک جایی در فضای فرهنگی باید ورود کند. بیشتر وظیفه حاکمیت این است که آن فضای مردمی فرهنگ را و این ارتباطات، اتصالات و اثرگذاریها را بتواند شکل دهد.
در فراز و فرود حکمرانی از نیروی نقشآفرین اصلی غافل شدیم
یعنی باز هم مردم عرصه فرهنگ را پیش ببرند؟
در تمام عرصهها اینطور است اما درعرصه فرهنگ خیلی بیشتر و دسترستر. اقتصاد هم همین است، اقتصاد یک بُعد کلان و سیاستگذاریهایی دارد که حاکمیتی است و دست دولتها و حاکمیت است. اما یک وجه بسیار گسترده اقتصاد، بخش مردمی آن است. بحث رونق تولید ملی یا بحث حمایت از کالای ایرانی یا بحث اقتصاد مقاومتی بیشتر آن به سمت مردم است و امروز هم خود رهبری مردم را مخاطب این سیاستهای اقتصادی قرار دادند و مردم را به نقشآفرینی در فضای اقتصاد دعوت میکنند. مثلاً بخش از نوسانات شدید قیمت دلار مردمی است. بحث خودرو همین است. بحث مصرف کالاهای خارجی هم همین است.
متأسفانه در فراز و فرود حکمرانی، مقداری حواسمان پرت ساختارها، حاکمیت و نهادهای رسمی شده و کار اصلی را فراموش و از آن نیروی نقشآفرین اصلی غافل شدیم. رهبری میفرمایند: هر وقت کار را به مردم سپردیم، پیشرفت داشت و به ثمر رسید. اما آنجایی که سازمانی و ساختاری شد کارها معطل ماند. پس خود مردم باید فعال و مؤثر در صحنه باشند. اگر مردم در صحنه راهبری نهضت نباشند، واقعاً ممکن نیست که حاکمیت بتواند آن دغدغهها را برآورده کند. اساساً تحقق ارزشها، آرمانهای دینی و تمدن اسلامی همه پدیدههای مردمی است و باید در متن یک جامعه این انتخاب صورت بگیرد.
مردمسالاری فقط در انتخابات متبلور نمیشود
در نگاه امام (ره) نظریه مردمسالاری یک نظریه فراگیر است و در بیان و سیره حضرت آقا هم اینچنین است. مردمسالاری فقط در انتخابات متبلور نمیشود. در فضای فرهنگ باید مردمسالاری محقق شود. در فضای اقتصاد باید مردمسالاری محقق شود. در فضای تبلیغ دین هم ما نظریه مردمسالاری را صادقانه پذیرفتیم. به تعبیر رهبری که فرمودند من مردمسالاری دینی را صادقانه پذیرفتم، ما هم پذیرفتیم و داریم روی آن فکر میکنیم. هر چند که دیر است. ولی شاید باید این تجربه چندین ساله حاکمیتمحوری و نگاه حاکمیتی پیش میرفت و کاستیها و آن نارساییهایش دیده میشد تا دوباره به همان فضای اول انقلاب برگردیم که واقعاً بار انقلاب، روی دوش مردم بود.
رهبر انقلاب درهمان فرازهای اولیه بیانیه گام دوم میفرمایند: که ما از نظریه نظام انقلابی تا ابد دفاع خواهیم کرد. نظریه نظام انقلابی چیست؟ در جای دیگر بیانیه ایشان اشاره میکنند که ما باید نظمِ سیاسی و اجتماعی را با جوششهای انقلابی جمع کنیم. نظم سیاسی اجتماعی یعنی چه؟ یعنی حاکمیت، یعنی ساختار، یعنی قانون، یعنی حقوق، یعنی روابط تعریفشده، این نظم و نظام باید حاکم باشد، این مراتب قدرت، مراتب نهادها و حاکمیتها باید به رسمیت شناخته شود.
جوششهای انقلابی باید در دل همین نظام و ساختار زنده باشد. این یعنی همان نظام انقلابی که هم حاکمیتی و هم مردمی است. هم ساختارها را به رسمیت میشناسد، هم به شدت طرفدار مردم است و میخواهد مردم را وارد میدان کند. ما نیز در سازمان تبلیغات، براساس این نظریه داریم فضای تبلیغی را بازسازی میکنیم.
در رابطه با پویشی که در ماه رمضان با عنوان «بهار انقلاب قرآنی» شکل گرفت توضیح بدهید که چرا این پویش را طراحی و اجرا کردید؟
چند نکته دارد اولاً به عنوان مقدمه عرض کنم. یک نکته اینکه تبلیغ ما در سازمان تبلیغات باید پشتوانه اقامه دین باشد. نه اینکه بخواهیم حرفی را در جامعه پراکنده کنیم و تمام شود. لذا باید ببینیم امروز مسأله اقامه و تحقق دین چه پارامترهایی دارد؟ امروز چه مسائل و نیازهایی داریم؟ چه معارفی باید به جامعه انتقال داده شود؟ بعد اینها را در یک قالبی بیاوریم که بتواند گفتمانساز و جریانساز باشد. در واقع انتخاب پویش برای این فعالیت تبلیغی که در ماه مبارک رمضان داریم. با این نگاه بوده که بتواند ضروریترین و مورد نیازترین معارفی که امروز جامعه ما نیاز دارد را ارائه دهد، به وجهی که بتواند یک گفتمان در جامعه ایجاد کند. یعنی گزارههایی را به عنوان یک باور عمومی تبدیل کند و در پی آن یک جریان بسازد؛ یعنی یک حرکت اجتماعی که این حرکت اجتماعی به سمت همان تحقق دین و اقامه دین باشد. در استان تهران سعی کردیم این مدل از تبلیغ را تجربه کنیم.
در این راستا و براساس بیانیه گام دوم، محتوایی قرآنی تولید کردیم و این محتوا در قالب یک جزوه تولید شد و یک پیوست نیروی انسانی مبلغ و یک پیوست رسانهای برای محتوا تعریف شد. بعد از آن مجموعهای از طلبههایی که آمادگی داشتند این محتوا را در جامعه عرضه کنند، دعوت به همکاری شدند و در نهایت ساماندهی و اعزام شدند. این شبکه انسانی شکل گرفت و در هیأتها، مساجد، جلسات قرآنی و هر جایی که فرصتی بوده اعزام شدند و فعالیت تبلیغی خودشان را مبتنی بر این محتوا سامان دادند.
حجتالاسلام قاسمیان که در تولید محتوای پویش نقشِمحوری داشتند، وظیفه تبیین و شرح این محتوا را در رسانه ملی به عهده گرفتند و لذا در قالب ۳ برنامه در ۴۰ قسمت، در رسانه ملی تعریف شد و رسانه ملی هم همکاری کردند و این فرصت را در اختیار ما قرار دادند که توسط ایشان این محتوا شرح و بسط داده شود. لایه دیگر آن پیوست رسانهای، هم این بود که آن محتوا در فرصتهای موجود در شبکههای اجتماعی عرضه و در قالبهای مختلف بازتولید و بازنشر شود. از عکسنوشت بگیرید تا پادکستهای صوتی تا صوت کامل جلسات و بریدههای تصویری از برنامههایی که ایشان داشتند یا متن کامل برنامهها و همچنین متن کاملی که در رسانه به خاطر محدودیت زمان پخش نشده، آنها را هم در شبکههای اجتماعی در دسترس قرار دادیم و هم عموم مردمی که علاقه داشته باشند میتوانند به این محتوا دسترسی پیدا کنند.
ضرورت نهضت رجوع به قرآن با رویکرد انقلابی
در گام بعدی از خطبای دیگر دعوت کردیم که به این پویش بپیوندند و در حد مقدوراتشان و فرصتهای تبلیغی که دارند این محتوا را ارائه کنند. همچنین بازخوردی از کارهایی که طلبههای ما در فضای مردمی دارند انجام میدهند انعکاس دادیم و خواستیم زنده بودن این جریان را در متنِ اجتماع نشان دهیم. امید داریم تمرکز روی یک محتوا و عرضه گسترده آن در شکلها و لایههای مختلف منجر به انتشار یک معرفت منسجم در جامعه شود.
میخواهیم این پویش را به عنوان یک جریان مستمر دنبال کنیم. امروز برای اینکه موقف اجتماعیِ، سیاسی و فرهنگی امروز خودمان را درست فهم کنیم، آینده خودمان را بشناسیم و بدانیم که چطور باید این حرکت شکل بگیرد محتاج به قرآن و معارف قرآنی هستیم و باید به قرآن رجوع کنیم. رهبر معظم انقلاب فرمودند: هر انقلاب کتابی دارد و کتاب انقلاب ما «قرآن» است، پس معادلات حرکت ما در این نهضت و در این انقلاب باید بر اساس قرآن باشد. سعی میکنیم نهضت رجوع به قرآن با رویکرد انقلابی را شکل دهیم.
برچسب ها :
ناموجود- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰