موانع انس و درک مفاهیم قرآن از دیدگاه امام خمینی(ره)
امام خمینی(ره) که خود حلاوت انس با کلام الهی را چشیده و از ثمره آن در بهار حیات خویش، بهره برده بودندT دیگران را به آن سفارش میکردند و از خسران دوری از این کتاب آسمانی بر حذر میداشتند. ایشان در پیامی، زائران بیتاللهالحرام را به این مهم توصیه کردند: «از انس با قرآن کریم،
امام خمینی(ره) که خود حلاوت انس با کلام الهی را چشیده و از ثمره آن در بهار حیات خویش، بهره برده بودندT دیگران را به آن سفارش میکردند و از خسران دوری از این کتاب آسمانی بر حذر میداشتند. ایشان در پیامی، زائران بیتاللهالحرام را به این مهم توصیه کردند: «از انس با قرآن کریم، این صحیفه الهی و کتاب هدایت، غفلت نورزید که مسلمانان هر چه دارند و خواهند داشت در طول تاریخ، گذشته و آینده از برکات سرشار این کتاب مقدس است»
انس با قرآن در سیره امام راحل(ره)
مرحوم حجتالاسلام سیداحمدخمینی درباره انس امام خمینی(ره) با قرآن میگوید: امام در ماه مبارک رمضان وقتی نجف بودند هر سه روز یک دوره قرآن را ختم میکردند و زمانی که در جماران بودند به خاطر کهولت سن هر ۱۰ روز یک بار قرآن را ختم میکردند، در ایام سال نیز ماهی یکبار قرآن را ختم میکردند. ایشان همواره با قرآن مانوس بودند؛ یک جز قرآن را هشت قسمت کرده و هر قسمت را در زمان خاصی قرائت میکردند. بعضی وقتها روی یک آیه قرآن مکث میکردند. قبل از فرارسیدن وقت هر نماز معمولاً قرآن تلاوت میکردند مرضیه حدیدهچی(دباغ) میگوید: وقتی غذای امام(ره) را داخل اتاق میبردم وارد اتاق که میشدم میدیدم قرآن را باز کردهاند و مشغول قرائت قرآن هستند مدتی این مسئله(کثرت قرائت قرآن) ذهنم را مشغول کرده بود تا اینکه روزی به امام(ره) عرض کردم: «حاج آقا شما سراپای وجودتان قرآن عملی است، دیگر چرا این قدر قرآن میخوانید؟» امام(ره) مکثی کردند و فرمودند: «هر کس بخواهد از آدمیت سر در بیاورد و آدم بشود باید دائم قران بخواند»، امام(ره) هر روز مقید بودند چند صفحه قرآن حتما بخوانند، حتی روزهای آخر شب قبل از عمل جراحی هم قرائت قرآن و نماز شب ایشان ترک نشد در نجف چشمشان ناراحت شده بود . دکترآمد و چشم ایشان را دید و گفت: «شما چند روز قران نخوانید و استراحت کنید»، امام(ره) خندیدند و گفتند:« دکتر من چشمم را برای قرآن خواندن میخواهم، چه فایدهای دارد اگر چشم داشته باشم و قرآن نخوانم. شما یک کاری بکنید که من بتوانم قرآن بخوانم»
موانع انس و درک مفاهیم
قرآن، خورشید فروزانی است که میتوان در پرتوی شعاع نورانی آن، راه مستقیم سلوک الی الله را پیمود، اما گاهی حجابهایی مانع از بهرهمندی از این روشنایی میشود و انسان با ابرهای ظلمانی خود ساخته، خود را از روشنایی مفاهیم والای این کتاب آسمانی محروم میسازد. امام(ره) به برخی از این موانع اشاره کردهاند که در ادامه به آنها میپردازیم.
حجاب و حب دنیا
امام خمینی(ره)، حب دنیا را یکی از حجابهایی میدانند، که بین ما و معارف و مواعظ قرآن، مانع شده است که به واسطه آن، قلب تمام هم خود را صرف آن میکند، وجهه قلب یکسره دنیایی و از ذکر خدا غافل میشود و از ذکر و مذکور اعراض میکند و هر چه علاقمندی به دنیا زیاد شود، پرده حجاب قلب ضخیمتر میشود.
امام(ره) در صفحه ۲۰۲ کتاب «آدابالصلاه» مینویسد: که گاهی این علاقه به دنیا، بر قلب غلبه میکند و سلطان حب جاه و شرف بر قلب تسلط پیدا میکند که نور فطرت الله به کلی خاموش و درهای سعادت به روی انسان بسته میشود و شاید قفلهای قلب که در آیه شریفه «أَفَلَا یَتَدَبَّرُونَالْقُرْآنَ أَمْ عَلَى قُلُوبٍ أَقْفَالُهَا»(محمد، ۲۴) آمده همین قفل و بندهای علایق دنیوی باشد و چنانچه کسی بخواهد از معارف قرآن استفاده کند و از مواعظ الهیه بهره بردارد، باید قلب را از این پلیدیها، تطهیر کند و لوث معاصی قلبیه را، که اشتغال به غیر است، از دل براندازد، زیرا که غیر مطهر، محرم این اسرار نیست همان گونه که در شریفه «لَا یَمَسُّهُ إِلَّا الْمُطَهَّرُونَ»(واقعه، ۷۹) بدان اشاره دارد. همان گونه که از نظر شرع مقدس، مس این کتاب، برای غیر مطهر جایز نیست، کسی که قلبش آلوده به پلیدیهای تعلقات دنیویه است، نیز از معارف و مواعظ آن و باطن و سرّ آن محروم است.
خودبینی
خورشید تابان قرآن کریم بر کوردلان هیچ گونه روشنایی ندارد و از معارف نورانی آن، هیچ بهرهای نمیبرند امام (ره)خود بینی را حجابی میدانند که مانع نفوذ اموزهای زلال معنوی در سرزمین سخت وجود شخص میشود. ایشان معتقد است مادامی که انسان در حجاب خود هست، نمیتواند این قرآن را که نور است ادارک کند، و تا انسان گرفتار هواهای نفسانی و خودبینیها و چیزهایی که در باطن نفس خود ایجاد کرده است، میباشد و تا از حجاب بسیار ظلمانی خود خارج نشود، لیاقت پیدا نمیکند که این نور الهی در قلب او منعکس شود.
ایشان به کسانی که بخواهند قرآن را بفهمند، محتوای قرآن را نه صورت نازل کوچکش را بفهمند و طوری باشد که هر چه قرائت کنند بالا بروند و هرچه قرائت کنند به مبدأ نور و مبدأ اعلا نزدیک شوند سفارش میکنند که حجابها را بردارند و این حجابِ خود است که باید از میان برخیزد تا بتوان این نور را به آن طوری که هست و انسان لایق است برای درک او، ادراک کند.
حجاب گناه
امام(ره) گناهان و کدورات حاصله از طغیان و سرکشی نسبت به ساحت قدس پروردگار عالمیان را یکی حجابهایی میدانند که مانع از فهم قرآن شریف و استفاده از معارف و مواعظ این کتاب آسمانی میشود و قلب را از ادراک حقایق محروم میسازد، ایشان در تحلیل این مانع و حجاب میفرماید: باید دانست که از برای هر یک از اعمال صالحه یا سیئه، چنانکه در عالم ملکوت صورتی است مناسب با آن، در ملکوت نفس نیز صورتی است که به واسطه آن در باطن، ملکوت نفس یا نورانیت حاصل شود و قلب، مطهر و منور گردد و در این صورت نفس چون آیینه صیقل صافی گردد که لایق تجلیات غیبیه و ظهور حقایق و معارف در آن شود و یا ملکوت نفش ظلمانی و پلید شود، و در این صورت قلب چون آیینه زنگار زده و چرکین گردد که حصول معارف الهیه و حقایق غیبیه در آن عکس نیفکند»(صحیفه امام، ص ۲۰۱) ایشان معتقد است که قلب در این صورت کم کم در زیر سلطه شیطان واقع میشود و ابلیس، مملکت روح را تصرف نموده و گوش و چشم و سایر اعضا نیز به تصرف آن پلید در میآید و دیگر اعضا کارایی خود را از دست میدهند.
جمود بر آرای دیگران
قرآن کریم اقیانوس بیکرانی است که هر شخص با غور در اعماق آن میتواند درّهایی گرانسنگ به دست آورد، البته باید توجه داشت که منجر به تفسیر به رأی نشود ولی برخی به آرای دیگران بسنده میکنند و خود را از معارف بلندی آن محروم میسازند. امام(ره) چنین مینگارد: «یکی دیگر از حجب که مانع از استفاده از این صحیفه نورانیه است؛ اعتقاد به آن است که جز آنکه مفسرین نوشته یا فهمیدهاند کسی را حق استفاده از قرآن شریف نیست. و تفکر و تدبر در آیات شریفه را به تفسیر به رای که ممنوع است، اشتباه نمودهاند و به واسطه این رای فاسد و عقیده باطله قرآن شریف را از جمیع فنون استفاده عاری نموده و آن را به کلی مهجور نمودهاند؛ در صورتی که استفادات اخلاقی و ایمانی و عرفانی به هیچ وجه مربوط به تفسیر نیست تا تفسیر به رای باشد»(آدابالصلوه، ص ۱۹۹) ایشان به عنوان نمونه جریان دیدار و مذاکرات حضرت موسی(ع) با خضر(ع) و کیفیت معاشرت و عرض حاجت به حضرت خضر اشاره کرده و یادآوری میکنند که از این جریان و کیفیت جواب خضر(ع) عذرخواهیهای حضرت موسی(ع) بزرگی مقام علم، و آداب سلوک متعلم با معلم را که شاید بیست ادب در آن هست، میشود استفاده کرد، و این ربطی به تفسیر ندارد تا اینکه تفسیر به رأی باشد.
منابع:
صحیفه امام، جلد دوم
آدابالصلوه، اثر امام خمینی(ره)
انتهای پیام
برچسب ها :
ناموجود- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰