عدم دستیابی به هویت، شکلگیری یک زندگی طولانی مدت را دشوار میکند
به گزارش مجمع رهروان امر به معروف ونهی از منکر استان اصفهان به نقل از ایکنا از خراسان رضوی، حسین شاره، عضو هیات علمی گروه روانشناسی دانشگاه حکیم سبزواری، در نشست «بررسی پدیده همخانگی (ازدواج سفید)» از منظر متخصصان حوزههای روانشناسی، جامعهشناسی، علومدینی روز گذشته، دهم اردیبهشت ماه، در دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی دانشگاه
به گزارش مجمع رهروان امر به معروف ونهی از منکر استان اصفهان به نقل از ایکنا از خراسان رضوی، حسین شاره، عضو هیات علمی گروه روانشناسی دانشگاه حکیم سبزواری، در نشست «بررسی پدیده همخانگی (ازدواج سفید)» از منظر متخصصان حوزههای روانشناسی، جامعهشناسی، علومدینی روز گذشته، دهم اردیبهشت ماه، در دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی دانشگاه فردوسی مشهد، اظهار کرد: زمانی که زن و مردی تنها به دلایل شخصی خودشان زیر یک سقف رفته و بدون ثبت رسمی، قانونی و حقوقی در کنار هم زندگی میکنند و هم خانه میشوند، به آن ارتباط، ازدواج سفید گفته میشود که معمولا برای مهاجرت و یا استخدام افراد وارد این نوع روابط میشوند. در آمریکا تا سال ۱۹۷۰ این نوع ازدواج ممنوع بود اما در ادامه این مساله قانونی شد و در حال حاضر براساس برآوردهای انجام گرفته، سه چهارم افرادی که وارد زندگی مشترک میشوند، قبل از زندگی مشترک همخانگی را به نوعی تجربه میکنند. وی ادامه داد: افراد قبل از ازدواج، برای آشنایی بیشتر و یا اینکه قصد دارند باهم باشند و یا خیر، وارد این دست روابط میشوند و ممکن است تعهداتی نیز میان خودشان از جمله مسائل اقتصادی، تکالیف و وظایفی برای کار در منزل و و یا بیرون داشته باشند. هدف آنها این است که در ادامه بتوانند باهم ازدواج و ارتباط طولانی مدت را داشته باشند اما این روابط جایگزینی برای ازدواج محسوب می¬شود و افراد به جای اینکه ازدواج رسمی داشته باشند، تصمیم میگیرند به این صورت در کنار هم قرار بگیرند و روابط را تا زمانی که امکان دارد، ادامه دهند که این مورد هم برای برخی طولانیمدت و برخی کوتاه مدت است. شاره در خصوص دیدگاههای روانشناسی این پدیده عنوان کرد: در دیدگاههای «سیستمی خانوادگی درمانی» زمانی که سیستم یک جریان را به راه میاندازد و یا تحولی در جایی ایجاد میکند، به دنبال برگشت تعادل است و ممکن است این تعادل با شیوههای نامناسبی همراه شود. در این دیدگاه اعتقاد بر این است، هر پدیده چندین علل دارد و نمیتوان گفت اگر فرد درگیر ازدواج سفید میشود تنها فرد مقصر این جریان است و چنین چیزی نیست. عضو هیات علمی گروه روانشناسی دانشگاه حکیم سبزواری عنوان کرد: در واقع در جامعهای زندگی میکنیم که ارزشهای مورد پذیرش همگان به عنوان مثال میگوید دروغ گفتن بد و یا رعایت قوانین مطلوب است اما آنچه سیستم جامعه به آن عمل میکند، با آنچه اتفاق میافتد متفاوت به نظر میرسد. جامعه ما را به این سمت برده که احتمالا دروغ گفتن پیامدهای مثبتی دارد که در جامعه میبینم اگر فردی هوش هیجانی بیشتری داشته باشد احتمالا میتواند بیشتر دروغ بگوید اما بخشی از دروغگویی شخص مربوط به محیط و بخشی دیگر مربوط به خانواده و شخصیت فرد است. وی افزود: ممکن است برخی ارزشها به صورت سیستمی اتفاق بیافتد و تنها نمیتوان فردی که درگیر این موضوع است را مقصر بدانیم چرا که یک رشته و تخصص نمیتواند به تنهایی معضلی را حل و فصل کند. به عنوان مثال اعتیاد، ایدز و سایر مسائلی از جمله طلاق موارد تک بعدی نیست و نیازمند متخصصانی از حوزه جامعه شناسی، روانشناسی، حقوق و حیطههای دیگر هستیم تا در نهایت هرکدام بتوانند از بعدی مساله را بررسی و حل نمایند. شاره در ادامه عنوان کرد: تا چندین سال قبل، چیزی به اسم ازدواج سفید وجود نداشت و این موارد دغدغه انسانها نبود اما این مورد نیز مانند سیلی است که میآید، پیش میرود و اگر باز هم تصور کنیم یک و یا دو علت و تخصص تواند این مساله را حل کند، باید منتظر بمانیم همانند دیگر معضلات ادامه یابد. عضو هیات علمی گروه روانشناسی دانشگاه حکیم سبزواری بیان کرد: در دیدگاههای روان تحلیلی بحث هویت مطرح میشود. افراد باید به یک هویت ثابت از خود رسیده و ارزشها، ایدهها و عقاید خود را پذیرفته باشند؛ در این خصوص اگر بخواهند در ارتباط با فردی دیگر قرار بگیرند، این ترجیح باید وجود داشته باشد که آن فرد هم دارای هویتی منسجم است و آیا میتواند با او زندگی طولانی داشته باشد یا خیر. وی با بیان اینکه این دیدگاه بر این عقیده است که هویت هر انسانی باید در سنین نوجوانی شکل بگیرد، افزود: تا زمانی که در شکلگیری هویت مساله داریم، احتمالا در ادامه نیز برای ایجاد یک زندگی طولانی مدت هم برنامهای منسجمی نخواهیم داشت. شاره گفت: موضوع «دلبستگی» از دیگر موارد مطرح شده در دیدگاه روان تحلیلی است. افرادی که به شخصی دلبستگی دارند و در ارتباط با یک فرد مهم زندگی از ابتدای تولد احساس کردند، این دنیا امن و باثبات است، احتمالا بر روی دیگر افراد زندگی خود نیز حساب میکنند مانند مادر و یا شبیه مادر اما این شخص نیز متاثر از جامعه است. عضو هیات علمی گروه روانشناسی دانشگاه حکیم سبزواری خاطرنشان کرد: در این خصوص میتوان گفت باید به بیثباتی که تنها بیثباتی اقتصادی نیست هم توجه کنیم. این بی ثباتیها به خانواده، از جمله پدر و مادر، همسر و در ادامه به فرزند منتقل میشود. بنابراین اگر در جامعه بیثباتی وجود داشته باشد و نتوان به انسانهای باثبات نیز اعتماد کرد، بسیار دشوار خواهد شد. بنابراین افراد به سنی برسند که بخواهند با فردی ازدواج کنند، باید این قعطیت در آنها شکل بگیرد که آیا میتوانند با این فرد زندگی کنند یا خیر. وی در ادامه تصریح کرد: خانمها و آقایان در زمینه جنسی نیز با مواردی که از خانواده و جامعه گرفتند قصد ورود به یک ارتباط را پیدا میکنند. در حال حاضر نوجوان ما این دیدگاه را از روابط جنسی گرفته که با گذشته متفاوت است اما وقتی این دیدگاه وجود دارد که تعداد روابط جنسی بیشتر به معنای سرمایه گذاری بیشتر است، رابطه ازدواج که تنها دارای یک رابطه جنسی است، ممکن است کمرنگ جلوه داده شود. همچنین فضاهای مجازی و سایتهای گوناگون نیز نگرشها را در این خصوص دگرگون کرده و انسانها برای اینکه وارد رابطهای مانند ازدواج شوند از اینکه توانمندی جنسی لازم را نداشته باشند نگرانی و وحشت دارند. یکی از عوامل آغاز همخانگی موضوع رابطه جنسی است شاره با بیان اینکه یکی از عوامل آغاز همخانگی موضوع رابطه جنسی است، عنوان کرد: ادامه یک ارتباط نیز وابسته به این موضوع است که ارتباط جنسی به نحو احسن بین دو طرف اتفاق میافتد یا خیر. به محض اینکه این مساله دچار مشکل شود، همخانگی دوام اولیه خود را از دست میدهد. عضو هیات علمی گروه روانشناسی دانشگاه حکیم سبزواری بیان کرد: روانشناسان بر این عقیده هستند که عمر رابطه عاشقانه انسانها حداکثر دو سال و نیم است. به این معنا که اگر افراد قصد دارند فردی را برای ازدواج انتخاب کنند به خاطر داشته باشند که عطش اولیه تا دو و نیم سال ادامه دارد اما به این معنا نیست که رابطه جنسی، صمیمیت، تعهد و… دو سال و نیم است. این امکان وجود دارد که انسانها تا چندین سال بتوانند رابطه جنسی را پرشور و فعال نگه دارند. شاره گفت: ورود مدرنیته در ایران، تشکیل الگوهای جدید خانواده همچون خانواده «تک والد»، خانوارهای «تک نفره»، «همخانگی» و… نفی مطلق سنتها، ایجاد شکاف میان دو نسل، کاهش اقتدار خانوادهها و نظارت والدین بر زندگی فرزندان، افزایش آسیبهای اجتماعی همچون طلاق، تاخیر سن ازدواج، روابط خارج از چارچوب، از جمله عوامل روی آوردن به این روابط همچون ازدواج سفید است. وی با بیان اینکه مشکلات مالی از جمله هزینه بالای اجاره یا خرید مسکن و عدم تناسب دخل و خرج، از دیگر عوامل دوری از ازدواج دائم است، عنوان کرد: لازمه ازدواج، داشتن حداقل استقلال اقتصادی و ثبات شغلی است. در حالی که امروز قراردادهای موقت، این اختیار را به کارفرمایان میدهد که با کمترین هزینه کارمندان خود را از کار بیکار کنند. این امر مسالهای فراتر ار بیکاری است و باعث ایجاد احساس اضطراب و عدم امنیت و اطمینان در افراد میشود. عضو هیات علمی گروه روانشناسی دانشگاه حکیم سبزواری اضافه کرد: آزادی بسیار برای انتخاب شیوههای متفاوت زندگی، باز بودن درهای خروج از رابطه در هر لحظه، عدم تجربه یک الگوی موفق در مورد ازدواج و خانواده، محک زدن رابطه قبل از ازدواج، آشنایی بیشتر، نداشتن اعتقاد به ازدواج، ترس از فاصله افتادن میان تعهدات زناشویی و دستیابی به آمال و موفقیتها، بی مسئولیتی، ترس از هزینههای طلاق، کمرنگ شدن اعتقادات و باورهای دینی و مذهبی، الگوبرداری از ماهواره و رسانههای بیگانه به ویژه سریالهای ساخت ترکیه و آمریکای جنوبی از دیگر عوامل عدم ازدواج دائم و ایجاد و شکلگیری ازدواج سفید است. انتهای پیام
برچسب ها :
ناموجود- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰