ضعف مدیریتی؛ عامل مهم دور شدن از دوران طلایی فعالیتهای قرآنی در دهه ۶۰
چهار دهه از پیروزی انقلاب اسلامی میگذرد؛ در این سالها شاهد عملکرد و فعالیت دستگاهها و نهادهایی با محوریت قرآن و توسعه و ترویج فرهنگ قرآنی بودهایم، اما همچنان ضعفهایی اساسی به ویژه در بخش آموزش عمومی قرآن مشهود است. خبرگزاری قرآن بنا بر رسالت خود که اطلاعرسانی و تحلیل اوضاع تا تحقق فرهنگ قرآنی
چهار دهه از پیروزی انقلاب اسلامی میگذرد؛ در این سالها شاهد عملکرد و فعالیت دستگاهها و نهادهایی با محوریت قرآن و توسعه و ترویج فرهنگ قرآنی بودهایم، اما همچنان ضعفهایی اساسی به ویژه در بخش آموزش عمومی قرآن مشهود است. خبرگزاری قرآن بنا بر رسالت خود که اطلاعرسانی و تحلیل اوضاع تا تحقق فرهنگ قرآنی در کشور برعهده دارد؛ به بررسی وضعیت فعلی مدیریت در نهادهای قرآنی و آسیبشناسی مدیریت کلان امور قرآنی کشور میپردازد.
در همین راستا به گفتوگو با محمدرضا صلحجو، پیشکسوت قرآنی کشور، پرداختیم که در ادامه مشروح گفتوگوی خبرنگار ایکنا با این فعال و پیشکسوت قرآنی از نظر میگذرد؛
ایکنا ــ با گذشت چهل سال از پیروزی انقلاب اسلامی، مدیریت و عملکرد مدیران قرآنی را چطور ارزیابی میکنید؟ آیا توانستهایم به اهداف قرآنی مد نظر دست یابیم؟
اگر بخواهیم در مورد مدیریت دستگاههای قرآنی کشور صحبت کنیم، بنده معتقدم که به هر حال مدیریت دستگاههای قرآنی جدای از مدیریت کلان کشور نیست. ما یک کشور اسلامی هستیم که مجموعهای از مدیریتها در بخشهای مختلف را داراست. جریانات قرآنی، جامعه قرآنی و دستگاههایی که کار قرآنی میکنند نیز جزیی از این مدیریت کلان هستند و هر اتفاقی که در سطح کلان رخ میدهد، در اینجا نیز به همان صورت اتفاق میافتد.
بعد از پیروزی انقلاب اسلامی به برکت رهبریهای داهیانه امام عزیز(ره)، اتحاد و همبستگی مردم، پیروی از قرآن کریم و انگیزه بالای معنوی، دستاوردهای بسیار خوبی در زمینه گسترش معارف قرآنی داشتهایم. انصافاً آنچه پس از انقلاب در کشور در زمینه فعالیتهای قرآنی و آموزش قرآن رخ داد، اصلاً قابل مقایسه با گذشته نیست.
پس از انقلاب اسلامی قرائت قرآن، آموزش قرآن و درس قرآن در سراسر کشور گسترش پیدا کرد و دورههای بسیار زیاد تربیت معلم برگزار شد که از همه نقاط کشور در آن شرکت کردند. قاریان بسیار خوبی به منصه ظهور رسیدند و رویشهای بسیار خوبی در زمینههای مختلف قرآنی داشتیم. قاریان و حافظان قرآن در عرصههای مختلف داخلی و خارجی درخشیدند و برنامههای زیادی اتفاق افتاد. کشور از لحاظ امکانات مادی و غیر مادی بسیار غنی است و منابع مادی بسیار غنی و نیروی انسانی بسیار خوبی دارد اما مدیریت این منابع خوب نبوده است و به نظرم در این زمینه چندان موفق نبودیم.
البته قصد ندارم تا دستاوردهای نظام را زیر سؤال ببرم اما برخی کشورهای دیگر هستند که شاید یک صدم منابع ما را هم ندارند و از نظر نیروی انسانی نیز استعدادهای ایرانیان را ندارند ولی با یک مدیریت خوب توانستهاند در زمینههای مسائل اقتصادی پیروزیهای بسیار بزرگی به دست آورند. انقلاب اسلامی با وجود این همه منابع بسیار غنی و نیروی انسانی بسیار خوبی که در کشور وجود دارد، آنطور که باید و شاید به اهداف خود نرسیده است، اگرچه در این زمینه حرکت میکند و ما همچنان به آینده امیدواریم که اشکالات این مدیریتها تصحیح شود و دستاوردهای خوبی داشته باشیم.
در زمینه مسائل قرآنی نیز چه از لحاظ نیروی انسانی که در این مورد در درجه اول اهمیت قرار دارد و سپس، امکانات مادی بسیار غنی هستیم. پیروزی و موفقیت قاریان و حافظان ایرانی در سطح بینالمللی در مسابقات مختلف چیزی نیست که بر کسی پوشیده باشد. به یاد دارم که از همان اوایل انقلاب در مسابقات بینالمللی شرکت میکردیم، برخی از داوران و اساتید کشورهای عربی مانند مصر، سوریه، لبنان و … از اجرای عالی نمایندگان ایران تعجب میکردند و میگفتند که شما در ایران چه کردهاید که قرآن را به این زیبایی میخوانید؟.
ما استعدادهای بسیار خوبی داریم و موفقیتها و پیروزیهایی که نمایندگانمان در مسابقات جهانی به دست میآورند، نشان دهنده این است که زمینه پیشرفت را کاملاً دارا هستیم. کشور هم از نظر تخصیص بودجه برای کارهای قرآنی ضعیف عمل نکرده البته درست است که در این رابطه گله داریم که باید بهتر باشد ولی به هر حال بودجههای زیادی نیز تاکنون صرف شده اما متأسفانه مدیریتها آنطور که باید و شاید خوب نبوده و به نظر من دستاوردهای ما در این زمینه بسیار کمتر از آن چیزی است که باید باشد.
ایکنا ــ آیا میتوان تفاوتی بین مدیریت نهادهای قرآنی با مدیریت دیگر دستگاهها قائل بود؟
مقوله مدیریت از چند عنصر مختلف تشکیل شده است که شامل استعداد ذاتی (شم مدیریتی و توانایی و استعداد درونی که خدادادی است)، دانش مدیریت، هنر مدیریت و فن مدیریت میشود. این چهار عنصر باید حتماً در یک فرد وجود داشته باشد تا او یک مدیر موفق شود. البته فن، دانش و هنر عناصری اکتسابی هستند ولی استعداد ذاتی مدیریت عنصری خدادادی است و ممکن است در هر کسی وجود نداشته باشد. یک مدیر باید این عناصر را دارا باشد تا در مدیریت موفق شود.
یک مدیر دستگاه قرآنی نیز باید برای موفقیت اولیه این عناصر را در خود داشته باشد ولی در کنار آن باید در امور قرآنی هم تخصص داشته باشد؛ چراکه این یک وادی بسیار ظریف و دقیق و فنی است که اگر کسی خود اهل قرآن و جلسه قرآن نباشد و از ابتدا در جلسات قرآنی و آموزش قرآن نبوده باشد و با جریانات و جمعیتهای قرآنی کشور و چهرههای قرآنی آشنایی نداشته نباشد، نمیتواند در کار خود موفق باشد و این امر در تجربه نیز عملاً در این چهل سال ثابت شده است. لذا معتقدم که یک مدیر قرآنی باید این ویژگیها را داشته باشد تا در کار خود موفق باشد. اما به هر حال به همان دلیلی که عرض کردم، ما در سطح کلان کشور در مدیریت ضعف داریم و بسیاری از کمبودها و نارساییهایی که در کشور وجود دارد، ناشی از همان ضعف مدیریت است. این ضعف در رابطه با مدیریت قرآنی کشور نیز دیده میشود.
البته همیشه مسائلی غیر از توانایی، استعداد، قابلیت، دانش و تجربه مدیریتی و آشنایی با مسائل قرآنی در انتخاب مدیران دخالت داشته و ممکن است مسائل منافع شخصی، هوای نفس، دوستی و آشنایی و ارتباطات و … در این میان دخالت داشته باشد که از همین جا ضربات فراوانی خوردهایم.
ایکنا ــ آیا مدیران قرآنی کشور در طول این چهل سال قرآنی اندیشیدند و قرآنی عمل کردند؟
در طول این چهل سال هر جایی که مدیران این ویژگیهایی که بدان اشاره شد را داشتند و متخلق به اخلاق قرآنی بودند، موفقیت داشتند و اگر چنانچه جایی این ویژگیها وجود نداشته و مدیران اخلاق قرآنی نداشتند، از همانجا ضربه خوردیم. ما یک ملت با تمدن و فرهیخته هستیم و مشاهیر بزرگ و دانشمندان بزرگی داریم که در عرصه جهانی همیشه خوش درخشیدهاند و درحقیقت ما همیشه در طول تاریخ نظرات و اندیشههای فراوانی را به دنیا عرضه کردهایم.
در زمینه قرآنی نیز حرفهای زیادی در دنیا برای گفتن داریم. حیف است که واقعا برخی حب و بغضها و برخی ارتباطات، و تنگنظریها و کجاندیشیها موجب شود تا دستاوردهای قرآنی انقلاب زیر سؤال رود و یا به آن اهدافی که مدنظر همگان است، دست پیدا نکنیم. ما همچنان دعا میکنیم و امیدواریم که روزی عزیزانی که با اعمال نظرهای شخصی و … موجب کندی حرکت قرآنی میشوند، روزی به خود بیایند و به فکر آینده کشور و نسل جوان باشند.
ما نسل اولیهای جریان قرآنی کشور در حال رفتن هستیم و اگر نتوانیم نسل جدید و آرمانهای انقلاب و شهدا را زنده نگه داریم و به نسل بعدی انتقال دهیم، در واقع ضربه زدهایم. امیدوارم که مسائل شخصی کنار گذاشته شود و به خاطر آینده این میهن اسلامی و به خاطر اینکه نسل جوان بیش از پیش با قرآن آشنا شوند و این حرکت تداوم داشته باشد، عزیزان به خود آیند و زمینه را برای یک مدیریت بسیار خوب و متناسب با پیشرفتهای علمی روز فراهم کنند.
در اوایل انقلاب شرایط و ویژگیهای ابتدای انقلاب گاهی ایجاب میکرد که از نیروهای مختلفی استفاده کنیم ولو اینکه تخصص نداشته باشند؛ برای اینکه آن زمان شرایط کاملاً متفاوت بود و انگیزههای بالای دینی وجود داشت و همه چیز را پوشش میداد، اما امروز که چهل سال از انقلاب گذشته، نمیتوانیم هنوز به صورت هیئتی عمل کنیم و باید با آخرین دستاوردهای فنی و علمی مدیریتی آشنا باشیم و با مدیریت علمی، جامعه قرآنی را اداره کنیم. البته باید همواره این مسئله را به خاطر داشته باشیم که ما محتاج لطف و عنایت پروردگار متعالیم و اگر اخلاق قرآنی، انگیزههای معنوی و لطف و عنایت الهی نباشد، موفق نخواهیم بود.
ایکنا ــ در این سالها، دلایل عدم موفقیت برخی طرحهای قرآنی به دلیل مدیریتها بوده و یا ساختارها مشکل داشته است؟
این مشکلات در هر دو بخش ساختارها و مدیریت قرآنی کشور وجود دارد. یکی از چیزهایی که همواره از آن به عنوان یک معضل و مشکل آشکار یاد میشود، مراکز متعدد تصمیمگیری و تصمیمسازی برای برنامههای قرآنی بوده است. موازیکاریها در دستگاههای مختلف کشور وجود دارد که هر کدام شاید از بودجههای زیادی نیز در این زمینه استفاده میکنند و برنامههای مختلفی اجرا میکنند ولی کارها در یک راستا پیش نمیرود و با مشکلاتی مواجه میشویم.
اگر روزی فعالیتهای قرآنی کشور در یک دستگاه متمرکز شود (که عملاً این اتفاق رخ نمیدهد)، بسیاری از مشکلات حل خواهد شد. البته این مشکل تنها در میان دستگاههای قرآنی وجود ندارد بلکه بسیاری از نهادها و مراکز دیگر کشور نیز از این مشکلات رنج میبرند. امروز در بسیاری از مراکز کشور مانند حوزههای علمیه، پژوهشگاههای دینی و معارفی و … تمرکز مدیریتی وجود ندارد. در دستگاههای قرآنی نیز وضعیت به همین صورت است البته ما علاقهمندیم که در نهادهای قرآنی تمرکز مدیریت وجود داشته باشد که متأسفانه در طول این چهل سال محقق نشده است.
با وجود این عدم تمرکز اگر یک نظارت عالیهای بر نهادهای مختلف قرآنی وجود داشته باشد و حداقل یک نوع تقسیم کار در این رابطه انجام شود، به این صورت که هر دستگاه و نهادی تنها بر روی یک بخش تمرکز کند، میتوان به نتایج مطلوبی دست پیدا کرد. برای مثال در این رابطه یک دستگاه تنها نسبت به برگزاری مسابقات اقدام کند و یا دستگاه دیگری تنها بر روی موضوع آموزش قرآن متمرکز شود. هر دستگاهی باید بر روی کار تخصصی خود متمرکز شود و متناسب با آن نیز از امکانات مربوطه بهرهمند شود و همه بدانند که آن دستگاه متولی چه برنامه و فعالیتی است.
ایکنا ــ اگر از آغاز پیروزی انقلاب اسلامی ایران ساختار یا نهاد قرآنی ویژهای مانند وزارتخانه به وجود میآمد، وضعیت امور قرآنی کشور چگونه میشد؟
فرض کنیم که یک وزارتخانه برای قرآن به وجود آید. آیا در این صورت میتوان تضمین کرد که دستگاه دیگری مبادرت به فعالیت موازی با آن نکند؟. یک بحث این است که اساساً آیا دولت باید متولی امور قرآنی کشور باشد یا این امر باید به بخش خصوصی واگذار شود و به صورت مردمی انجام شود؟. تجربه نشان داده که هنگامی که دولت متولی امور باشد، چندان موفق نیست؛ چراکه مشکلات زیادی در این زمینه وجود دارد. بنده فکر نمیکنم که اختصاص یک وزارتخانه به امور قرآنی راه حل نهایی باشد. به نظر بنده دستگاههای حکومتی باید حالت نظارت و ارشاد داشته باشند ولی دستگاههای اجرایی نهادهایی باشند که به وسیله خودیاری مردم و به صورت خودجوش ایجاد شده باشند.
بدنه اجرایی کار آموزش قرآن در کشور به همت مؤسسات قرآنی انجام میشود که مردمی و خودجوش هستند؛ اگرچه این مؤسسات تحت نظارت دستگاههای قرآنی دولتی و حکومتی هستند و از آنجا امکانات دریافت کنند ولی به هر حال مردم این مراکز را دولتی نمیدانند. به نظر بنده باید این مؤسسات و مراکز مردمی را تقویت و حمایت کرد تا خود آنها به اجرای برنامههای قرآنی بپردازند. بنده معتقدم اگر حکومت متولی تبلیغ دین باشد، چندان اثرگذار نخواهد بود و باید افراد مستقل که تفقه در دین داشتهاند عهدهدار این امر باشند. تشکیلات قرآنی نیز به همین صورت است و همیشه نیز اینطور بوده است. لذا اگر بتوانیم کاری کنیم که از قدرت حکومت دینی برای تقویت نهادهای مردمی استفاده کنیم و اقتدار حکومت اسلامی در خدمت دستگاههای مردمی قرار گیرد، این امر اثر بسیار زیادی خواهد داشت.
ایکنا ــ بسیاری بر این عقیدهاند که دهه ۶۰ دهه اوج فعالیتهای قرآنی در کشور بود. آیا شما نیز به این موفقیت اذعان دارید؟ آیا این توفیق به مدیریت آن زمان بازمیگردد؟
این یک امر طبیعی است که معمولاً انقلابها در ابتدای کار که شکل میگیرند، شور و التهاب زیادی دارند. همچنین، انگیزههای بسیار قوی نیز در بین مردم وجود دارد و همه به آینده امیدوار و منتظر به ثمر نشستن اهداف انقلاب هستند. لذا در دهههای اول و دوم انقلاب همه مردم با انگیزه قوی در صحنه هستند. در مورد انقلاب اسلامی نیز همینطور است. در انقلاب ایران در دهه اول که جنگ بر کشور تحمیل شد، خود جنگ موجب میشد تا انگیزههای معنوی و دینی مردم تقویت شود. البته جنگ اساساً چیز خوبی نیست و هیچکس طرفدار جنگ نیست. اما به هر حال وقتی جنگ بر ما تحمیل شد، مردم با جان و دل به صحنه آمده و از کشور، انقلاب و میهن خود دفاع کردند.
اگر موفقیت در دهه ۶۰ زیاد بود، به خاطر این بود که انگیزههای معنوی مردم نیز زیاد بود. واقعاً در آن زمان کسی آنچنان دنبال مسائل مادی نبود ولی به مرور که ما از سالهای اوایل انقلاب دور شدیم، متأسفانه نتوانستیم انگیزهها را قوی نگاه داریم. ضعف در مدیریت یکی از دلایل این امر بود. ما باید نسلهای جدید را به درستی ترییت میکردیم که در این رابطه کوتاهی کردیم. نمیتوان گفت دوری از انقلاب باعث میشود که انگیزهها به طور طبیعی کاهش پیدا کند و نمیتوان در این رابطه کاری کرد. ما میتوانیم همچنان آن انگیزهها را قوی نگاه داریم که این امر نیاز به همان دانش، تجربه و مدیریت صحیح دارد.
اگر کسانی که متولی امور هستند، از آخرین دستاوردهای علمی استفاده کنند تا انگیزهها را حفظ کنند، حداقل ضربات و نارساییها کمتر خواهد شد. در دهههای ۶۰ و ۷۰ پیشرفتها خوب و انگیزهها بسیار قوی بود. کسی به دنبال خواستههای مادی نبود و شاید مقداری ابهت انقلاب و حضور فضای جنگ و شهادت و وجود امام راحل(ره) موجب شده بود که کسی کمتر جرأت میکرد تا مسائل مادی و … را مطرح کند. اما به مرور که از این دوران فاصله گرفتیم، متأسفانه به خاطر عدم مدیریت صحیح انگیزههای غیر معنوی کمکم در جامعه مطرح شد و در ادامه باعث شد تا در حال حاضر بازده کارمان مانند آن زمان نباشد. البته به مرور زمان ما دانشها و تکنیکهای جدیدتری مانند فضای مجازی را نیز به دست آوردیم که میتوان از آنها استفاده بهینه کرد و تمام نقاط کشور را پوشش داد و در جهت ایجاد انگیزههای معنوی همانطورکه مد نظر ماست گام برداریم.
امروز تهاجم فرهنگی نیز در میان آحاد مردم بهویژه نسل جوان کشور تأثیرگذار است که باید در برابر این فضای فرهنگی ایجاد شده از سوی دشمن با استفاده از ابزار کارآمد روز ایستادگی و مقابله کنیم. پس اگر انگیزهها از اول انقلاب به این طرف کم شده، امکانات خوبی نیز به وجود آمده که با یک مدیریت قوی میتوان از همه امکانات موجود به بهترین وجه استفاده کرد.
ایکنا ــ مدیران فعلی امور قرآنی تا چه میزان از نظر پیشکسوتان و صاحبنظران قرآنی بهره برده یا میبرند؟
مدیران ما کم و بیش به صورت هیئتی از تجربه پیشکسوتان استفاده کردهاند، ولی امروز نمیتوانیم دیگر به صورت هیئتی عمل کنیم بلکه باید تشکیلاتی محکم و قدرتمند همراه با مبانی علمی ایجاد شود که از پیشکسوتان عرصه قرآن و فعالیتهای قرآنی دعوت شود تا ایشان نیز تجربیات خود را به صورت علمی، تحقیقاتی و دقیق در اختیار قرار دهند تا نسل جدید نیز بتوانند از این تجربیات به خوبی بهره ببرند.
یکی از رسالتهایی که امروز به عهده قرآنیان است، این است که خطنگهدار و حریمنگهدار قرآن کریم در جامعه باشند. امروز به نام دین مسائلی به صورت خرافه و باورهای عامیانه وارد حوزه مذهبی میشود که هیچ اساس دینی و قرآنی ندارد. قرآنیان باید در رابطه با این مسائل حساسیت نشان داده و به میدان بیایند و در برابر اینگونه مسائل موضعگیری کرده و بایستند تا دین و مذهب ما از این خرافات و بدعتهایی که آن را تهدید میکند، زدوده شود.
انتهای پیام
برچسب ها :
ناموجود- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰