عباس عبدی: «اصلح» نام رمز چیست؟
«اکنون باید پرسید گروهی که در میان دوستان و همفکران خود حاضر نیست به رای اکثریت تن دهد، چگونه حاضر میشود که در سطح کلان کشور اساس جمهوریت و اکثریت آرا را بپذیرد؟ این از همان نکات مهمی است که بخش تندرو و اصولگرا را دچار بنبست کرده است.»در سرمقاله روزنامه «اعتماد» به قلم عباس
«اکنون باید پرسید گروهی که در میان دوستان و همفکران خود حاضر نیست به رای اکثریت تن دهد، چگونه حاضر میشود که در سطح کلان کشور اساس جمهوریت و اکثریت آرا را بپذیرد؟ این از همان نکات مهمی است که بخش تندرو و اصولگرا را دچار بنبست کرده است.»
در سرمقاله روزنامه «اعتماد» به قلم عباس عبدی آمده است: انسان قدرت زیادی در به بند کشیدن دیگران و نیز محصولات خودش دارد. کلمه یکی از مهمترین اختراعات بشر است و اگر کلمه نبود، ارتباطات انسانی نیز پیشرفت نمیکرد ولی همین انسانی که کلمه را برای انتقال مفاهیم ذهنی و فکر اختراع کرده است، بعضا آن را به صورت وارونه به کار میبرد و «کلمه» را در بند خود آورده و برای خلاف آن به کار میبرد.
در گذشته شاهد نمونههای گوناگونی از این ظلم به کلمات بودهایم. عدالت، آزادی، اخلاق و… هرکدام در خلاف مصادیق خود به کار برده شدند و جامعه را از عدالت و آزادی و اخلاق دور کردند. امروز نیز کلمه اصلح بازیچه سیاستورزی شده است و مجموعهای که اعضای خود را «صالح» میدانند، برای تعیین «اصلح»! چنان دچار انشعاب و درگیری کلامی و گفتار میشوند که ناظران را از صالحین! ناامید میکنند. تمامی اینها نیز از آنجا ریشه میگیرد که حاضر به پذیرش قواعد درست سیاستورزی نیستند.
اگرچه یکی از ارکان سیاستورزی گفتوگو است، ولی گفتوگویی که به تفاهم و توافق منجر نشود، نمیتواند سیاست عملی را یک گام به پیش ببرد. به همین دلیل احزاب و جبههها برای معرفی یک نامزد مشترک انتخاباتی به گفتوگو رو میآورند، ولی هنگامی که معیار انتخاب و توافق نامزد، ویژگی «اصلح» بودن شود، بهطور طبیعی این روند با شکست مواجه خواهد شد. چرا؟ به این دلیل ساده که ما میتوانیم در برخی رشتههای ورزشی برترین فرد را انتخاب کنیم. برای نمونه قدرتمندترین وزنهبردار یا دونده یا پرنده را میتوانیم انتخاب کنیم.
این انتخاب مستقل از نظرات فردی است، کسانی که بتوانند بالاترین میزان یا طولانیترین فاصله را بپرند، قهرمان هستند، البته مشروط بر اینکه دوپینگ نکرده باشند! ولی در همان ورزش نمیتوانیم درباره وزنهبرداری چنین نظری دهیم؟ چون ورزشکاران باید از جهت وزن مشابهت نسبی داشته باشند تا قابل مقایسه شوند. ولی در سیاست هیچ معیار کمّی و قابل سنجش برای تعیین فرد برتر وجود ندارد. بیشتر آنچه به ویژگیهای فردی اطلاق میشود، نظرات دیگران درباره آن فرد است و نه ویژگی ذاتی وی. بنابراین چیزی که معرف فرد اصلح و بیانگر ویژگیهای ذاتی او باشد وجود خارجی ندارد. این امر بدان معنا نیست که همه افراد با یکدیگر مشابه هستند. ولی مثل ورزش (آن هم فقط برخی از رشتههای ورزشی و نه همه آنها) نیست که معیارهایی مستقل از داوران و ناظران برای سنجش افراد وجود داشته باشد.
در انتخاب نامزد اصلح یک مشکل مهم دیگر نیز وجود دارد و آن رأیآوری فرد است؛ چراکه بهترین افراد هم تا وقتی که نتوانند آرای مردم را بهطور معقولی به سوی خود جذب کنند، به درد سیاست نمیخورند. سیاست عرصه بسیج و مشارکتجویی مردم است و سیاستمدار باید قادر به انجام این کار باشد. این کار موجب رایآوری او نیز میشود. ولی مشکل اینجاست که بسیاری از افراد به ویژه در ایران در این زمینه تجربهای پس ندادهاند. لذا هرکدام خودشان را دارای ظرفیت رایآوری یا مقبولیت میدانند.
با این ملاحظات وضعیت اصولگرایان از هنگامی که یک جناح تندرو اصولگرایان اصطلاح اصلح را در ادبیات سیاسی آنان وارد کرد، دچار نابسامانی شده است. زیرا مفهوم اصلح روشن است، یعنی آن کسی که «من» تشخیص میدهم که او اصلح است. بنابراین «اصلح» نام رمز تبعیت از «من» است. در جریان صلح حدیبیه میان پیامبر(ص) با مشرکین مکه، پس از توافق درباره مفاد صلح پیامبر متن توافق را به حضرت علی (ع) انشا کرد که بنویسد. گفت بنویس بسمالله. نماینده مشرکین اعتراض کرد که ما اگر خدای مورد نظر اسلام را قبول داشتیم که دیگر وارد جنگ نمیشدیم. پیامبر پذیرفت چیزی ننویسد، گفت بنویس این پیمان میان محمد رسولالله… که بلافاصله نماینده مشرکین اعتراض کرد که اختلاف ما درباره پیامبری شماست، اگر قبول داشتیم که موضوعی برای جنگ نمیماند. پیامبر پذیرفت و این دو واژه حذف شد. حالا قضیه از این قرار است که اگر قرار باشد از نظر یک شخص یا گروه فرد «الف» اصلح باشد، طبیعی است که دیگران او را به دلیل اصلح بودن رد نمیکنند، بلکه او را اصلح نمیدانند و اگر میپذیرفتند اصلح است که دیگر جای مجادلهای نبود. بنابراین تنها راه، تن دادن به آرای اکثریت است. همچنان که در انتخابات نیز همین قاعده برقرار است.
اکنون باید پرسید گروهی که در میان دوستان و همفکران خود حاضر نیست به رای اکثریت تن دهد، چگونه حاضر میشود که در سطح کلان کشور اساس جمهوریت و اکثریت آرا را بپذیرد؟ این از همان نکات مهمی است که بخش تندرو و اصولگرا را دچار بنبست کرده است. کافی است که به سخنان دبیرکل جبهه پایداری در این باره توجه کنیم که گفته است تشکل تحت مسوولیتش الزامی برای حمایت از گزینه پیشنهادی «جبهه مردمی نیروهای انقلاب» نمیبیند و تنها اگر نامزد معرفی شده «اصلح» بود، آن موقع پشتیبانی از او را «تکلیف» خود میداند. او همچنین خبر داد پایداری، در حال تعیین معیارهای نامزد اصلح است. آقا تهرانی دیروز از مردم خواست برای یافتن نامزد اصلح، نماز جعفر طیار بخوانند.
به گزارش مجمع رهروان امر به معروف ونهی از منکر استان اصفهان به نقل از پایگاه اطلاعرسانی «جبهه پایداری» وی در سخنرانی خود گفت: «برای اینکه همهمان به گزینه اصلح برسیم و دلها به سوی اصلح برود و انشاءالله اصلح انتخاب شود و دولت بسیار محکم، قوی و کارآمدی داشته باشیم، در روز وفات حضرتامالبنین(س) مادر حضرت قمربنیهاشم(ع) یک نماز جعفر طیار بخوانیم و از خدا بخواهیم که انشاءالله همه ما به اصلح و بهترین، رای بدهیم و از انتخاب ما بهترین شخص بیرون بیاید و موجب شادی دل حضرت ولیعصر(عج) و رهبر معظم انقلاب و همه مردم عزیز کشورمان باشد.»
«عدهای میگویند که باید ببینیم مقبول کیست و بعدا خودشان مقبول درست کرده و آمارسازی میکردند، این آمارهایی هم که داده میشود معلوم نیست چقدر راست باشد.»
البته در سال ١٣٨۴ نیز با همین شیوهها کسی را با هدف شادی دل امام زمان (ع) انتخاب کردند که امروز نمیدانند چگونه انتساب خودشان به آن نامزد را رفع و رجوع کنند؟ اینها همه برای آن است که انتخاب اصلح نام رمز تبعیت از من و گروه من است ولی چون نمیتوانند این را صریح بگویند، متوسل به نماز جعفر طیار و شادی دل ائمه(ع) میشوند! امیدوار باید بود که اگر اینبار هم نتوانستند این دلها را شاد کنند، حداقل مثل دو نوبت پیش، آنها را به درد نیاورند! که گناه بزرگی است.
برچسب ها :
ناموجود- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰