فقر و ثروت؛ دو روی سکه اعتیاد
به گزارش مجمع رهروان امر به معروف ونهی از منکر استان اصفهان به نقل از ایسنا، دزدی، خفتگیری، فروش مواد، سرقت از منزل، ۳ فقره دستگیری؛ اینها تنها بخشی از پرونده پسری است که روبهرویم نشسته، در چهرهاش نه نشانی از اعتیاد است نه نشان از بدبختی؛ پسرک لاغراندام با گفتن اینکه «حاضرم چه باید
به گزارش مجمع رهروان امر به معروف ونهی از منکر استان اصفهان به نقل از ایسنا، دزدی، خفتگیری، فروش مواد، سرقت از منزل، ۳ فقره دستگیری؛ اینها تنها بخشی از پرونده پسری است که روبهرویم نشسته، در چهرهاش نه نشانی از اعتیاد است نه نشان از بدبختی؛ پسرک لاغراندام با گفتن اینکه «حاضرم چه باید بگویم» مرا که در افکارم غرقشدهام به دنیای واقعی برمیگرداند.
هنوز در شگفتم پروندهاش را که دیده بودم، امیرحسین را مردی زمخت با رد چاقو بر تنش تصور کرده بودم؛ اما امیرحسین با هیچکدام از تصوراتم همخوانی نداشت، مانند همسالانش شیطنت نوجوانی داشت و بهظاهر پسری میآمد.
سیگار را برای قوی شدن میکشیدم
همانطور که به چشمانش خیره شدم، میگویم خودت را معرفی کن و بگو چرا اینجایی، نگاهی به مددکارش میاندازد و میگوید: به نام خدا امیرحسینم ۳ ساله تفرط داشتم، ۱۶ ساله هستم از سن ۱۰ سالگی پدر و مادرم طلاق گرفتهاند و خانواده و زندگیمان پاچید.
صدایش بهقدری آرام است که متوجه نمیشوم چه میگوید، برخی کلماتش را متوجه نمیشوم، میگویم امیرحسین با خیال راحت صحبت کن، نگاهش که رد خودکار در دستانم را دنبال میکند به زمین میاندازد و میگوید: پدرم معتاد بود و مواد میکشید، پشتش دوا میکشید، مادرم را کتک میزد و میگفت باید به من پول بدهی، مادرم نیز طلاق گرفت و رفت شهرستان.
دیگر آرامش قبل را ندارد، با پاهایش به زمین ضربه میزند و نصفه و نیمه سخن میگوید: «از بچگی پای من سوخته بود»، میگویم هر چیزی که اذیتت میکند را نمیخواهد بگویی، نفس عمیق میکشد و میگوید: مادرم که میرفت ۲ خواهرم را با خودش میبرد، من پیش پدرم تنها میماندم، خودم رفتم پیش مادرم از همانجا بود که همهچیز شروع شد.
دیگر میتوانم حدس بزنم که چرا از سن کم اعتیاد را انتخاب کرده است، اولین قدم اعتیاد، تکراریترین سکانس زندگی هر معتاد است همانجا که امیرحسین به دعوت دوستانش برای رسیدن به آرامش از سیگار و قلیان تفریحی شروع میکند.
امیرحسین که حالا ۴۷ روز پاک است میگوید: نم نم با سیگار شروع کردم اما وقتی رفتم پیش بابا افتادم تو خط، رفیقام گفتند امیرحسین بیا سیگار بکشیم قوی میشوی، رفتم کشیدم دیدم حس خوبی به هم میداد از همان موقع میکشیدم.
امیرحسین که از سن ۱۲ سالگی سیگار را برای قوی شدن انتخاب کرده بود بعد از ۴ سال مانند شکاری ضعیف به چنگال اعتیاد گیر افتاده بود، برای تهیه موادش دست به هر کاری میزد، با یادآوری آن روزها میگوید: اولین بار که مواد میکشیدم حالم خوب بود اما بعدازآن برای اینکه بتوانم راه بروم و قدم بزنم مجبور بودم مواد مصرف کنم.
پدرم آن روزها ترک کرده بود و اجازه نمیداد مصرف کنم، اما من از خانه فرار میکردم و هر بار ۳۰۰ تا ۴۰۰ هزار تومان برمیداشتم و میرفتم خرابههایی که موادفروشان هستند، کمتر از ۵ دقیقه مواد پیدا میکردم و شیشه میکشیدم، زمانی که پول نداشتم خفتگیری و دزدی میکردم، شیشه ماشینها را میشکستم و ضبط و باندشان را میدزدیدم.
امیرحسین از باند ۷ نفره شأن میگوید؛ باندی میرفتیم خانهها دزدی میکردیم، همه همسن بودیم، هر کس مواد داشت به بقیه هم میداد، وقتهایی هم که من خمار بودم و پول نداشتم هرکسی که مواد داشت را گول میزدم و ازش جنس میگرفتم.
مواد را از کاسب میگرفتم، آنها فقط پول را میشناسند و برایشان مهم نیست چند سال داری، حتی اگر پول نداشته باشی میگویند برو بعداً برایم بیاور، در این مدت هم ۳ بار دستگیر شدم و تعهد گرفتند اما باز سراغ مواد میرفتم.
نگاهش به نگاه بهتزدهام گره میخورد، میگوید خانم میخواهی از عذابهایم برایت تعریف کنم من خاطره ندارم؛ خاطرهی خوبی ندارم داستان ما همش بدبختی است، نگاهی به چهره لطیفش میکنم و چیزی در قلبم فرومیریزد پسرک از بدبختی و عذابهایش میگوید، حرفهایی که با سنش جور درنمیآید، با ناراحتی میگویم چرا ترک نکردی و اینهمه عذاب را به جان خریدی!
با نگاهی حقبهجانب میگوید: چند بار مادرم مرا به تخت بست که ترک کنم، تو میدانی که چند بار جان دادم و نتوانستم، آخرش هم در بیمارستان با دارو ترک کردم؛ مواد برای من از همهچیز بالاتر بود برایش هر کاری میکردم، اما برایم فقط بدبختی داشت.
لبخندی میزند و میگوید اینقدر هم آسان نبود که ترک کنم وقتی داشتم ترک میکردم در بیمارستان هم سکته مغزی کردم در بیمارستان قدس رگ پیدا نمیکردند سرم وصل کنند، یک هفته بیهوش بودم بعدازآن ۳ بار در بیمارستان قاطی کردم، زدم سیم آخر به پرستارها فحش میدادم شیشهها را میشکستم.
امیرحسین پسرک ضعیفالجثه که در برابر اینهمه سختی ایستادگی کرده، بعد از سالها توانسته به کمک مددجویان بهزیستی خود را از منجلاب اعتیاد خارج کند، حالا میخواهد برود تأسیسات یاد بگیرد و کار فنی انجام دهد، میگوید: من راهم را پیدا کردم دیگر سمت مواد نمیروم اما ایکاش مادرم سختیها را درک میکرد و میماند تا عمر من بر باد نمیرفت، حالا که پدرم ۵ سال است که ترک کرده دوست دارم زندگی جدیدی را آغاز کنیم.
به گزارش مجمع رهروان امر به معروف ونهی از منکر استان اصفهان به نقل از ایسنا، اعتیاد دو رو دارد، فقر و تنگدستی یکروی سکه است گاهی اعتیاد در کمین دختران و پسران پولداری است که به دنبال هیجان و کسب تجربههای جدید هستند، نگار یکی از این دخترانی است که در سن ۱۷ سالگی به مواد صنعتی اعتیاد پیداکرده است.
هر وقت بخواهم ترک میکنم
نگار خود را معتاد نمیداند و معتقد است که بهصورت تفریحی و برای موفق شدن در کنکور هرچند روز یکبار «گل» مصرف میکند، اما صحبتمان که عمیق میشود، میگوید پدر و مادرش از قشر تحصیلکرده هستند و هرکدام در حرفه خود متخصص و ازنظر مالی تأمین هستند.
نگار میگوید: پول و زندگی مرفه همهچیز برای داشتن خوشبختی نیست، بعضیها فکر میکنند ما چون پولدار هستیم خیلی خوشحالیم اما پدر و مادرم غرق در کار هستند و یادشان رفته که عاشقی کنند بهجرئت میتوانم بگویم چند سالی از طلاق عاطفیشان میگذرد و به خیال خودشان دارند کنار هم زندگی میکنند.
از خانوادهاش که میپرسم با ناراحتی میگوید: با دیدن خانوادهام دیگر دوست ندارم درس بخوانم و ذهنم یاری نمیکند از طرفی خواهرم که دانشجوی پزشکی و دختری درسخوان است و میخواهد راه مادرم را دنبال کند.
نگار میگوید: اما من بهشدت احساس تنهایی میکنم و ذهنم نمیکشد درس بخوانم و به پیشنهاد دوستانم گل مصرف میکنم، از زمانی که مصرف کردهام آرام هستم شاید هم چون در کنار دوستان و در مهمانیها مصرف میکنم حس خوبی دارم.
نگار مانند خیلی از نوجوانان و جوانان فکر میکند که معتاد نشده است و هر وقت که بخواهد دیگر مصرف نمیکند این باور غلط است که بسیاری از نوجوانان را به دامن اعتیاد کشانده است.
علائم بلوغ با علائم اعتیاد نوجوانان همپوشانی دارد
فاطمه نوری کارشناس ارشد روانشناسی بالینی با اشاره به علل گرایش نوجوانان به مصرف مواد مخدر میگوید: آسیب اجتماعی همواره با عوارض زمینهساز همراه است در حال حاضر عوامل زمینهساز اجتماعی در کشور ما زیاد است.
وی ادامه میدهد: درزمینه اعتیاد میتوانیم به خانواده و روابط بین خانوادهها اشارهکنیم؛ بیکاری اعضا خانواده، مسائل فرهنگی، درگیر شدن با مسائل خارج از خانواده، عدم توجه به کودکان و نوجوان، عدم تجهیز خانوادهها به مهارتهای والدگی ازجمله عوارض زمینهساز اعتیاد در بین نوجوانان است.
این کارشناس تأکید میکند: نوجوانان در مقطع سنی قرار دارند که نسبت به همهچیز کنجکاو هستند و روحیه لذتطلبی دارند بنابراین زمینه ایجاد خطر در بین نوجوان بیشتر است این در حالی است که با مدیریت صحیح میشود از این موارد فرصتی ایجاد کرد که مسیر بهتری را انتخاب کنند.
نوری بیان میکند: نوجوانی شرایط خاصی دارد و نوجوانان با ویژگیها متفاوت ازنظر جسمی و روحی خود را به خانواده نشان میدهند، در این دوران نوجوانانی که در معرض آسیب اعتیاد هستند خیلی حرف میزنند، ساعت ورود و خروج معینی ندارند و پرخاشگر میشوند.
وی یادآور میشود: این علائم همان علائم بلوغ است بنابراین نمیشود با قطعیت گفت که نوجوان معتاد شده است چراکه علائم اعتیاد در نوجوانی با علائم بلوغ همپوشانی دارد و مرز بین آنها باریک است که باید با کمک متخصصان این مرز را شناسایی کرد.
این کارشناس خاطرنشان میکند: خانوادهها باید از کودکی ارتباط عاطفی خوبی با فرزندان خود برقرار کنند بهگونهای که فرزند، خانواده را جای امنی بداند و درعینحال فضای خانه آرام باشد، در غیر این صورت نوجوانان ارتباط با دوستان را به ارتباط با خانواده ترجیح میدهند.
وی بیان میکند: نوجوانانی که در خانوادهای فقیر زندگی میکنند و به خاطر فقر ترک تحصیل کردند در معرض خطر بیشتری هستند و باید شناسایی شوند و از طرف دولت به آنها خدمات ارائه شود تا شاهد افزایش اعتیاد در این سنین نباشیم.
نوری تأکید میکند: اما اعتیاد صرفاً مختص این قشر نیست برخی از خانوادههای متمول نیز با این مسئله درگیر هستند که اگر ریشهیابی صورت بگیرد عدم مهارت والدگری در هر دو نوع خانواده دیده میشود در این میان دولت باید خانوادهها را به این مهارت مجهز کنند.
وی خاطرنشان میکند: مدارس و رسانهها نیز میتوانند در جلوگیری از اعتیاد نوجوانان مؤثر باشند در حال حاضر ما رسانه کارآمد نداریم که نوجوانان وقت خود را صرف آن کنند از طرفی در کشور ما تفریحات مناسب برای نوجوانان تعریف نشده تا نوجوان وقت خود را در آنجا بگذراند.
این کارشناس تأکید میکند: تعداد دانش آموزان در مدرسه زیاد است بنابراین عدم ارتباط معلمان با دانش آموزان بهصورت خاص در اعتیاد میتواند تأثیرگذار باشد درواقع ارتباط بین معلم و دانشآموز میتواند عامل محافظتکننده باشد، درواقع فضای روانشناختی و خانواده مدرسه میتواند خیلی کمک کند.
وی بیان میکند: ارتباط نوجوان در خانوادهها باید بهبود یابد؛ ما در خانوادهها در برقراری ارتباط و گوش کردن مشکلداریم، همچنین باید دغدغههای اقتصادی تسهیل شود، نمیشود انتظار داشته باشی باوجود مشکلات اقتصادی روابط خانوادهها خوب باشد و زمان بیشتری در خانواده بگذرد.
گزارش از: آرزو یارکه سلخوری، خبرنگار ایسنا، منطقه قزوین
انتهای پیام
برچسب ها :
ناموجود- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰