اجازه ندهید اسلحهام بر زمین بماند/دنبالهرو راهم باشید
به گزارش مجمع رهروان امر به معروف ونهی از منکر استان اصفهان به نقل از ایکنا از لرستان، شهید علیرضا دلیخون در ۲۲ اردیبهشت سال ۶۴ در شهرستان دورود متولد شد پدرش خداداد و مادرش ماهیطلا نام داشت تحصیلاتش را تا پایان دوره ابتدایی ادامه داد و در دوم مردادماه سال ۶۶ در جزیره مجنون
به گزارش مجمع رهروان امر به معروف ونهی از منکر استان اصفهان به نقل از ایکنا از لرستان، شهید علیرضا دلیخون در ۲۲ اردیبهشت سال ۶۴ در شهرستان دورود متولد شد پدرش خداداد و مادرش ماهیطلا نام داشت تحصیلاتش را تا پایان دوره ابتدایی ادامه داد و در دوم مردادماه سال ۶۶ در جزیره مجنون عراق بر اثر اصابت ترکش به سینه، دست و پا به شهادت نائل آمد و پیکر مطهرش در گلزار شهدای دورود به خاک سپرده شد.
در گلچینی از وصیتنامه شهید علیرضا دلیخون میخوانیم: «شما ای خواهران! همچون زینب(س) صبور و مقاوم باشید.بهجای گریه و زاری، خواهرانِ برادر از دست داده و مادران شهدا را دلداری دهید تا خداوند اجرش را به شما عطا کند.خواهران! شما هم با حجاب خود نشان دهید که خواهر حسین(ع) هستید و با حجاب خود و با تلاوت قرآن روح مرا شاد سازید.و شما پدر عزیز و برادران مهربانم! اگر مرا دوست دارید نگذارید اسلحهام بر زمین بماند.اسلحهام را بردارید و دنبالهرو راهم باشید».
متن کامل وصیتنامه شهید علیرضا دلیخون
در وصیتنامه شهید علیرضا دلیخون آمده است: «اگر من در این جنگ به شهادت نرسم به مسلمانی خودم شک دارم.به خونم و به مزارم بنگرید که تفکر برتر است.
بارالها! شهادت در راهت که بهتر و شیرینتر از عسل و معطرتر از شیر مادر است به من عطا فرما.ای خدا مرا در بستر مرگ ممیران که مردن در بستر، ننگ است.خدایا! تو را به سوز دل مادران جوان از دست داده، به اشک یتیمان، به ناله دلسوز پدران، به یارب یا رب شبزندهداران، به دیده گریان سنگرنشینان، به فرق شکافته مولای متقیان قسمت میدهم مرا خدمتگزار و جزء کوچکی از سربازان اسلام و آخرالامر شهادت را نصیبم بفرما.
ای صاحب اختیار مومنان، ای نهایت آرزوهای عارفان، ای فریادرس فریادخواهان، ای محبوب دلهای راستگویان و ای خدای جهانیان، گواه باش در این دنیا به ظلم در تنهایی زیستم ولی تو را بهترین دوستها، آمالها و عشقها یافتم.پس مرا بهسوی خودت فراخوان.شاهد باش به عشق تو حرکت کردم و اینک فقط پیوستن به تو را انتظار دارم.
خدایا! من خواهان شهادتم نه به این معنی که از زندگی خسته شدم و یا خواسته باشم که از سختیهای این دنیا فرار کنم، بلکه میخواهم گناهانی که انجام دادهام بهوسیله رنج کشیدن در راه تو و ریختن خونم بهخاطر تو پاک گردد.میخواهم شهید شوم تا اگر زندهام موجب رشد دیگران نبود، خونم بتواند این موضوع را جبران کند و درخت انقلاب را آبیاری نماید میخواهم شهید شوم تا خونم به علی(ع) و حسین(ع) گواهی دهد که رهرو راهشان بودم.
ای بهترین دوستها، عشقها و یارها! مرا دریاب.من جوانی گناهکار و غافل هستم از دیار عاشقانت میآیم که شاید مرا بپذیری.معشوقم مرا فراخوان که دیگر نمیتوانم صبر کنم. چه سخت است آنگاه که بین دو دوست صمیمی جدایی افتد.چه سخت است آن لحظه که بین عاشق و معشوق فاصله افتد.چه سخت است آن موقعیکه یک رهرو به مقصدش نمیرسد.پس خدایا! این سختیها را از دوش من بردار.
و شما ای خواننده عزیز! من همه شماها و تمامی وابستگیها را بهخاطر خدا و سول خدا(ص) رها کردم و در مقابل دشمن تا به دندان مسلح سینه سپر کردم و مردانه ایستادم تا بدنم آماج تیرهای دشمن شد و با سربلندی در میدان نبرد میان آن همه آتش و دود ایستاده جان دادم.
مادرم همچون پسرت بر سر مزارم با قامتی استوار بایست.مبادا بر مزارم اشک بریزی و دشمن داخلی را شاد سازی و در آن دنیا در پیشگاه فاطمهزهرا(س) خجل و مرا هم در قافله شهدا با ریختن اشک و آه و ناله سرافکنده سازی.مادرم! مرا ببخش از اینکه نتوانستم حتی ثانیهای از زحمات بیدریغت را جبران و تو را از خود راضی سازم.
شما ای خواهرانم! همچون زینب(س) صبور و مقاوم باشید.بهجای گریه و زاری، خواهرانِ برادر از دست داده و مادران شهدا، را دلداری دهید تا خداوند اجرش را به شما عطا کند.خواهران! همچون زینب که زیر گلوی حسینش را بوسید و روانه میدان کرد، شما هم با حجاب خود نشان دهید که خواهر حسین(ع) هستید و با حجاب خود و با تلاوت قرآن روح مرا شاد سازید.
و شما پدر عزیز و برادران مهربانم! اگر دوست دارید نگذارید اسلحهام بر زمین بماند.اسلحهام را بردارید و دنبالهرو راهم باشید و در آخر از همه شما حلالیت میطلبم.مرا حلال کنید».
انتهای پیام
برچسب ها :
ناموجود- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰