اصفهان| روایتی از سالگرد شهید جریانساز نصفجهان؛ بیایید همه با هم به محسن حججی قول دهیم
به گزارش مجمع رهروان امر به معروف ونهی از منکر استان اصفهان به نقل از خبرگزاری تسنیم از اصفهان، انگار همین دیروز بود که عکسی کل فضای مجازی و دنیای واقعی مشترک مسلمانان را زیر و رو کرد؛ عکسی که برای ما ایرانیان روایتهای بسیاری پشت پرده داشت. عکسی و فیلمی کوتاه با میزانسنی برگشته
به گزارش مجمع رهروان امر به معروف ونهی از منکر استان اصفهان به نقل از خبرگزاری تسنیم از اصفهان، انگار همین دیروز بود که عکسی کل فضای مجازی و دنیای واقعی مشترک مسلمانان را زیر و رو کرد؛ عکسی که برای ما ایرانیان روایتهای بسیاری پشت پرده داشت.
عکسی و فیلمی کوتاه با میزانسنی برگشته به سالها قبل یعنی ظهر عاشورا و گردن بریدن سردار سر به داران ابا عبدالله الحسین(ع). عکسی که برای ما به گفته رهبر معظم انقلاب حجت شد؛ حجت خداوند برابر دیدگان همه.
محسن حججی در آن عکس برای ما اشک آفرید و برای خودش افتخار؛ اشکی سراسر نماد ایثار، فداکاری، از خود گذشتگی و هرچه صفت نیکوست و افتخار برای قدم نهادن در مسیر جهادی که خداوند برایش مقرر کرده بود.
و حالا یک سال از آمد و شد عکسها و روایتهای مربوط به شهادت این بزرگ مرد تاریخ مدافعان اسلام از حریم امن اهل بیت(ع) و حضرت زینب(س) میگذرد و این روزهای فراق است که بیتابی ما را دو چندان میکند.
روزهای تقویم بار دیگر تاریخ شهادت مردی را نشان میدهند که به دست یکی از وحشیخو ترینهای عالم هستی به آسمان رسید و بار دیگر استان اصفهان و شهرستان نجف آباد بود که میزبانی مردم عاشق را برعهده گرفت.
در مراسم سالگرد شهید حججی، به همان شکلی که مراسم تشییع و خاکسپاریاش باشکوه برگزار شده بود، صلابت و عشق و افتخار مردم به چشم میخورد. مردمی که سر در گریبان برای بخشودن گناهان و سرنوشتی مشترک با سخنگوی شهدای اصفهان دست به دعا برداشته بودند.
همسرم دوست داشت شهید جریان ساز باشد
حججی حجت خداوند بر زمین و سخنگوی شهدای مدافع حرم شد، او هیچ تفاوتی با دیگر شهدا نداشت؛ مانند همه آنها خوابید و از خواب بیدار شد، مانند همه آنها نماز خواند و شبها برای عبادت از خواب خود گذشت، مانند شهدای دیگر اهل کتاب و مطالعه و قرآن و حدیث بود، مانند شهدا خدمت به خانواده و اهل منزل را در اولویت قرار میداد و اردوهای جهادی برای رسیدن به مردم محروم را کنار نمیگذاشت.
اینها همان کارهای سادهای است که انجام دادنش برای بسیاری از ما سخت است اما اگر همین حداقلها را رعایت کنیم قطعاً جایگاه ما در منزل دوست هم رفیع خواهد بود.
محسن سرش را در مسیر اعتقادات و باورهایش داد و طبق صحبتهای همسرش «زهرا عباسی» عشق به شهادتش بسیار بود که میگفت: همسرم همیشه دوست داشت شهادتش جریان ساز و موثر باشد.
وی افزود: محسن خیلی دوست داشت شهید شود و تنها آرزویش این بود ولی دوست داشتند شهید موثری باشد و من فکر میکنم ایشان با شهادتشان خیلی چیزها را نشان دادند و من نمیتوانم بگویم که یک هدف داشتند چون با موضوع شهادتشان خیلی چیزها مشخص شد.
بعد از شهادت محسن فهمیدم امان از دل زینب(س) یعنی چه
همسر شهید حججی با بیان اینکه دلم نمیآمد این اشکها بیهوده ریخته شود، گفت: به همه گفتم به اشکهایتان هدف دهید، اشکهایی که میریزید برای اباعبدالله الحسین(ع) و حضرت زینب(س) باشد و خدا را شکر بسیار تاثیرگذار بود.
وی ادامه داد: هرکسی گریه میکرد زیر لب میخواند امان از دل زینب(س) و این خواسته خود شهید بود چون به من میگفت اگر من شهید شدم زیر لب بگو امان از دل زینب(س).
عباسی تصریح کرد: من بعد از شهادت همسرم متوجه شدم امان از دل زینب(س) یعنی چه، من یک داغ دیدم اما حضرت زینب(س) ۷۲ داغ دیدند. خیلی سخت است.
سالگردی که با روز خاکسپاریات پیوند خورده بود
برای مراسم استقبال از پیکری که ماهها برای آمدنش انتظار کشیدیم تا حتی شده تکهای از بدنت را خوشامد گوییم، کل کشور و شهر آزین بندی شده بود، اصفهان برای آمدنت گلریزان به پا انداخت و نجف آباد با تصویرت تزیین شده بود.
اما حالا و در اینجا هیچکس حس نمیکرد که ۳۶۵ روز کامل از آمدنت و گذاشتن پیکر آرامت در منزلگاه ابدی میگذرد، اینجا همه انگار در ۱۸ مرداد ۹۶ بودند و منتظر برای در آغوش کشیدن قبر مطهرت.
مسیر رسیدن به گلزار شهدا و آرامگاهت با ایستگاههای صلواتی و نذری پر شده بود، از همه جای کشور برای تجدید عهد و پیمان با تو آمده بودند، برای همدردی با علی کوچکت که این یک سال را با نبود پدر گذارنده است.
برای عرض ادب به همسر و پدر و مادری که یک سال طعنهها شنیدند و خم به ابرو نیاوردند، مردم جمع شده بودند و از مداح خواستند روضه "منم باید برم، آره برم سرم بره" بخواند.
اینجا در دست مردم پر بود از تراکت و پوسترهایی که نقل قول محسن بود و کاروان ندای محرم هم به راه افتاد تا بار دیگر شهر آرام گیرد از عطر معنویت شهدا، حتی وقتی یک سال از آمدنش میگذرد.
اینجا برای آمدن سر قبرت صف کشیده بودند، برای ثانیهای بوسه بر خاک زدن و در دل نجوا کردن با محسنی که سرش را داد و برادر حسین(ع) شد.
بیایید به محسن حججی یک قول دهیم!
به قول شهید "خداشناسی در انزوا هنر نیست، آسمان اینجا دورک قشنگ است و ما اردو جهادی هستیم، ما اینجا از شهر دوریم و به خدا نزدیکیم اما اگر بتوانیم در همان شهر خودمان خدا را داشته باشیم، بیشترین جهاد را کردهایم" پس بیایید ما هم در میان جمع و در دل شهرها خداشناس و اهل ایمان باشیم.
بیایید همه با هم در سالروز شهادت خاکسپاری محسن، به اویی که با آرامش رفت قول دهیم چشمک ستاره مانندش را چراغ راهی کنیم که منهی به شهادت است.
قصه محسن حججی در ۱۸ مرداد ۹۶ به سر رسید و سرش به کاروان سرهای بر نیزه اصحاب حسین(ع) پیوست؛ خوشا آن روزی که قصه ما نیز به سر رسد.
برچسب ها :
ناموجود- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰