تاریخ انتشار : دوشنبه 3 اردیبهشت 1397 - 5:49
کد خبر : 29813

کتاب؛ حافظ ارزش های جامعه

کتاب؛ حافظ ارزش های جامعه

مطبوعات کشور به طور روزانه مهمترین و برجسته ترین رخدادهای داخلی و خارجی را پوشش می دهند. این در حالی است که بخش زیادی از خبرها، یادداشت ها، گزارش ها، گفت وگوها و … به انعکاس شرایط اجتماعی و فرهنگی جامعه اختصاص می یابد؛ موضوعی که توجه ویژه به آن اهمیتی فزاینده دارد. گروه اطلاع

مطبوعات کشور به طور روزانه مهمترین و برجسته ترین رخدادهای داخلی و خارجی را پوشش می دهند. این در حالی است که بخش زیادی از خبرها، یادداشت ها، گزارش ها، گفت وگوها و … به انعکاس شرایط اجتماعی و فرهنگی جامعه اختصاص می یابد؛ موضوعی که توجه ویژه به آن اهمیتی فزاینده دارد.

گروه اطلاع رسانی ایرنا؛ موضوع های یادشده را که انعکاس قابل توجهی در روزنامه های صبح دوشنبه سوم اردیبهشت ۱۳۹۷ داشت؛ با هدف آگاهی بخشی و اطلاع رسانی بررسی کرده است.

**ترویج و گسترش کتابخوانی؛ راهبردی مهم در برنامه ریزی فرهنگی
کتاب از ارزشمندترین کالاهای فرهنگی است که نقش مهمی در آگاهی و ارتقای فرهنگ یک کشور دارد. هر جامعه ای که خواهان توسعه است و می خواهد در چرخه تکامل و پیشرفت حرکت کند، باید برای این مؤلفه تعیین کننده، جایگاه ویژه ای قایل شود. از این رو ترویج و گسترش کتابخوانی به عنوان راهبردی مهم در برنامه ریزی فرهنگی محسوب شود که بسترسازی برای آن می تواند جامعه را به طرف رشد، توسعه و پیشرفت در سوق دهد.

روزنامه «اطلاعات» در گزارشی با عنوان «حق مولف کجاست؟» نوشت: شاید باورش مشکل باشد که در عصر اینترنت و جستجوی سریع و آسان، ترجمه با کیفیت چندین رمان مشهور، به نام فردی دیگر منتشر شود! اما این اتفاق در ایران افتاد. گرچه با ناشر متخلف برخورد شد و جواز انتشارش لغو شد، اما وقوع این اتفاق، خود از فقدان جدیت در مسئله «حقوق مولف» خبر می‌دهد. طبیعتا نیاز به قانون محکم و جدی گرفته شدن آن در زمینه حق مولف، مسئله‌ای زمان بر و تکوینی است و حالا آرام آرام بازار نشر به سمت جدی گرفتن قوانین مربوط به آن می‌رود. سوم اردیبهشت، روز جهانی کتاب و حق مولف است. برخی از فعالان حوزه نشر، قانون حمایت از حق مولفان، منصفان و هنرمندان را برای داخل کشور مفید می‌دانند و ورود کشورمان به قانون کپی رایت را مشکلی می‌دانند که بر مشکلات حوزه فرهنگ و هنر اضافه می‌شود.

در ادامه می خوانیم: راضیه هاشمی، مدیر انتشارات کتاب صوتی «ماه آوا» می‌گوید: کتاب الکترونیک و این تغییرات منجر به بالا رفتن سرانه مطالعه شده است و برخی پلتفورم‌های جدید دیگر طی یکی دو سال اخیر وارد کار کتاب صوتی شده‌اند. این تغییرات باعث شده تا بسیاری از افراد ترجیح بدهند، به جای خواندن مطالب بی اساس و بی فایده، کتاب صوتی گوش بدهند و ما با خوانش صحیح و استناد به منابع دقیق، آن را در اختیار مخاطبان قرار می‌دهیم. ای کاش همان مقدار که برای کتاب کاغذی قانون وجود دارد و جدی گرفته می‌شود، برای کتاب صوتی هم باشد. این امکان برای ما وجود داشته باشد که سرقت تولیداتمان را بتوانیم پی گیری کنیم.

روزنامه «اعتماد» در یادداشتی با عنوان «آشتی تماشاگران با کتاب» آورده است: انتشار کتاب یک فوتبالیست در ایران حتما می‌تواند جالب باشد. مخصوصا اگر آن فوتبالیست هنوز بازنشسته نشده باشد و در یکی از تیم‌های بزرگ پایتخت توپ بزند. شایان مصلح، مدافع جوان پرسپولیس هفته گذشته از اولین کتاب خود رونمایی کرد. کتابی در حوزه شعر. او پیش از این هم چند باری اشعارش را به صورت پراکنده منتشر کرده بود و حالا تصمیم گرفته به صورت رسمی وارد حوزه نشر شعرهایش شود. شایان اشعارش را در قالب کتابی به نام «پرواز ۶۹» منتشر کرده است. ۶۹ شماره مصلح در پرسپولیس است و احتمالا این اسم به این دلیل انتخاب شد. او روز جمعه با کمک انتشارات «نزدیک‌تر» جشن امضای کتابش را درمرکز تبادل کتاب برگزار کرد و اتفاق جالبی را رقم زد. طرفداران زیادی برای خرید کتاب او به خیابان انقلاب آمدند و پس از مدت‌ها پشت در یک مرکز مخصوص کتاب در پایتخت، صف کشیده شد. همین باعث حیرت خیلی‌ها شد. به ویژه اینکه در سال‌های گذشته همواره برخی فوتبال و هوادارانش را لمپن می‌دانستند و کمتر کسی بود که بتواند پیش‌بینی چنین روزی را بکند.

در ادامه این گزارش می خوانیم: در سال‌های گذشته حوزه نشر شاهد چاپ کتاب‌های فراوانی در رابطه با فوتبال بوده. کتاب‌هایی خواندنی با خوانندگانی پروپاقرص و این جدای از کتاب‌های آموزشی فوتبال است. حالا و باتوجه به استقبال خوبی که از کتاب شعر شایان مصلح شده، باید منتظر روزهای شلوغ نمایشگاه کتاب و غرفه‌هایی باشیم که کتاب‌های فوتبالی عرضه می‌کنند. امسال «پیراهن‌های همیشه» دکتر صدر و «پرواز ۶٩» شایان مصلح می‌توانند آمار فروش خوبی داشته باشند.

روزنامه «همشهری» در یاداشتی با عنوان «چه روزی بهتر از امروز، چه هدیه ای بهتر از کتاب» به قلم جواد نصرتی خبرنگار می نویسد: امروز (۲۳ آوریل) سالهاست که از سوی یونسکو به عنوان روز جهانی کتاب و حق مولف شناخته شده است. اگر به کتاب به عنوان یکی از بزرگترین دستاوردهای بشری که هزاره هاست با همین شکل و شمایل و کارکرد یکی از بهترین همراهان انسان بوده نگاه کنیم دلیل خوبی خواهیم داشت که امروز را جشن بگیریم و البته صحبت از فوایدی که کتاب برای ساختن یک انسان فهیم و هوشمند دارد تکرار مکررات است.

در ادامه این یاداشت می خوانیم: یک روش خوب برای جشن گرفتن امروز، آشنا کردن فرزندان و نوجوانان اطرافمان با دنیای کتاب است؛ دنیایی که می تواند آینده آنها را روشن و پرحاصل کند. کودکان آینه ای از بزرگ ترها هستند پس به آنها بفهمانیم روز جهانی کتاب برایمان مهم است.

**توسعه فرهنگی نیازمند رونق گیشه سینما
صنعت سینما در ایران از جمله صنایع فرهنگی است که دولت با تخصیص بودجه و ایجاد نهادها و سازمان های متعدد، تصدی بر آن را وظیفه خود می داند. هر چند اقتصاد در سینما حرف اول را می زند و توجه یا بی توجهی مخاطبان سینما می تواند این صنعت را شکوفا کرده یا به ورطه ورشکستگی سوق دهد اما سینما به عنوان یک فعالیت جمعی می تواند تاثیر بسزایی در رشد و توسعه فرهنگ اجتماعی داشته باشد. از این رو توسعه سالن‌ ها و اکران فیلم های بیشتر علاوه بر رشد اقتصادی، رشد اجتماعی هم به دنبال دارد.

روزنامه «ابتکار» در گزارشی با عنوان «اخطار علیه تنبلی ها و لجبازی های گیشه» نوشت: اختلال در روند اعلام آمار فروش بلیت در سینماهای کشور موضوع تازه‌ای نیست. از سال‌ها پیش عوامل سینما و مشخصا تهیه‌کننده بر سر این ماجرا با سالن‌داران اختلاف داشتند. البته در جریان فروش بلیت‌های به صورت آنلاین انتظار می‌رود بخش زیادی از مشکلات حل شود ولی همچنان تکلیف بخش فروش روزانه بلیت‌هایی که به صورت حضوری از گیشه خریداری می‌شود، نامشخص است. اگرچه اختلالات اینچنینی در تمام سینماها حاکم نیست اما هر از چندگاهی اعلام فروش فیلم‌ها مشکل‌ساز می‌شود. صحت این ادعا را اطلاعیه سایت رسمی شورای صنفی تهیه‌کنندگان اثبات می‌کند.

از آنجا که این منبع طبق روال معمول باکس آفیس فیلم‌های روی پرده را منتشر می‌کند در تاریخ ۱۰ اسفند ماه سال ۹۶ در قالب یک اطلاعیه اینگونه نوشت: «گزارش هفتگی گیشه سینمای ایران تا سال ۹۷ منتشر نخواهد شد. علت این امر، عدم همکاری تعدادی از سینماهای کشور در ارسال به موقع گزارش فروش روزانه است.» عکس‌العمل شورای صنفی به این اتفاق نشان می‌دهد که اعتراضات برخی از کارگردان‌ها و تهیه‌کنندگان درباره ممانعت سینماداران در اعلام نادرست آمار فروش پر بی راه نیست.

در ادامه می خوانیم: حسین فرحبخش عضو هیات رئیسه جامعه صنفی تهیه کنندگان درباره اخطاریه منتشر شده، توضیح می‌دهد: در حال حاضر قریب به ۹۵ درصد سینماها به سایت سینما تیکت متصل هستند و آمار از طریق همین سامانه مشخص می‌شود. همچنین سینما شهر نیز در جریان ریز آمار فروش است. با این حال مدیر سینما باید آمار روزانه بلیت را به مدیر پخش و شورای صنفی اعلام کند. به خاطر اینکه لازم است کف فروش سینما بررسی شود. بعضی از سینماداران در این مورد کم‌کاری می‌کنند. البته با توجه به اطلاعاتی که اخیرا به دستم رسیده سینماداران بعد از اخطاریه شورای صنفی نمایش آمار فروش را مرتب اعلام می‌کنند.

روزنامه «فرهیختگان» در گزارشی با عنوان «آیا سینمای ایران در خارج از مرزها براساس تکنیک قضاوت می‌شود؟» نوشت: سینمای بین‌الملل و اهمیت اثرگذاری آن بر مرزهای فراتر از ایران، واژه پرکاربردی است، خاصه برای مدیران سازمان سینمایی. هر کدام به تفسیر و شرحی بر فرم حضور سینمای ایران در خارج از مرزهای ایران تاکید می‌کنند و صدالبته تا به امروز ادعاها و تلاش‌ها با نتایج، تفاوت فاحشی دارند. به گواه فیلمسازان و مدیران فرهنگی، در حال حاضر سینمای ایران در حوزه بین‌الملل هدایت شده از سوی سیاستگذاران فرهنگی نیست. شاید در ابتدای سینمای بعد از انقلاب، بنیاد سینمایی فارابی توانست جریان سینمای جشنواره‌ای را ریل‌گذاری کند ولی با مروری کوتاه به تاریخ چند سال اخیر سینمای ایران متوجه خواهیم شد که دنیا، سینمای ایران را در جریانی مستقل از سیاستگذاری‌های فرهنگی می‌شناسند.

بخشی از این مساله به خاطر سردرگمی در شناخت و نوع مواجهه با مخاطبان خارجی سینمای ایران است؛ نتیجه این می‌شود که در دوره‌ای اصطلاح سینمای استراتژیک فراگیر شده و برای ساخت آثاری همچون: «فرزند چهارم»، «راه آبی ابریشم»، «ملک سلیمان»، «رستاخیز» و «محمدرسول‌ا…(ص)» هزینه می‌شود ولی هیچ‌گاه فرصت اکران در خارج از مرزها نخواهد یافت و در دوره‌ای هم تفاهمنامه‌های بی‌کارکرد برای تولید مشترک از کشورهایی چون چین گرفته تا ارمنستان و کشورهایی در شاخ آفریقا امضا می‌شوند که هیچ ماحصلی تا به امروز نداشته است. سرنوشت سینمای ایران در عرصه بین‌الملل در جایی خارج از دسترس مدیران سینمایی رقم می‌خورد.

در ادامه آمده است: جشنواره جهانی فیلم فجر از چهار دوره پیش، با نگاه و بودجه‌ای مستقل و برای دست‌یابی به بازار اکران و تولید در منطقه و حتی شرق دور و اروپای شرقی کارش را شروع کرد. به‌رغم تمام تلاش‌هایی که مدیران جشنواره‌ای برای افزایش سطح نفوذ سینمای ایران بر کشورهای مقصد انجام دادند، این جشنواره هنوز نتوانسته سهم چندانی را برای کسب بازار کشورهای منطقه به دست آورد و در حد یک رویداد فرهنگی داخلی باقی مانده است.

روزنامه «دنیای اقتصاد» در گزارشی با عنوان «منطق فروش فیلم ها در بازار سینما» آورده است: مدتی است که انتشار آمارها و ارقام بازار سینمای ایران برای مخاطبان سینما و کارشناسان این حوزه باعث ایجاد سردرگمی شده است. پیش از این همزمان با پایان تعطیلات ۱۳ روزه فروردین گزارش‌هایی درباره کاهش نرخ مخاطبان سینمای ایران و افزایش بلیت در رسانه‌ها منتشر شد و این در حالی بود که پس از انتشار این آمارها، سازمان سینمایی گزارشی از افزایش تعداد مخاطبان منتشر کرد که اختلاف‌هایی را درباره آمارهای وضعیت فروش و تعداد مخاطبان در سینمای ایران ایجاد کرد.

روز گذشته خبری در رسانه‌ها منتشر شد که بر اساس آن تعداد مخاطبان فیلم‌های اکران شده در فروردین امسال در مقایسه با مدت مشابه سال گذشته ۴۱ درصد و فروش این فیلم‌ها نیز ۵۱ درصد افزایش داشته است و به نظر می‌رسد این آمارها نیازمند بررسی و تدقیق بیشتری باشند. طبق گزارش‌های منتشر شده، فروش فروردین ماه سینما در سال جاری به ۴۵ میلیارد و ۵۸۴ میلیون تومان رسیده است. رقمی که البته با کمی اغراق بیان شده است. در واقع فروش فیلم‌های اکران نوروزی در مجموع تا روز آخر فروردین حدود ۴۱ میلیارد تومان بوده است که از این رقم بیش از دو میلیارد تومان نیز مربوط به فروش فیلم‌ها در هفته پایانی اسفند است. به هر حال اگر بخواهیم فروش هفته پایانی اسفند را نیز ذیل عنوان اکران نوروزی در فروش فروردین لحاظ کنیم، مجموع فروش فیلم‌ها در این مدت حدود ۴۱ تا ۴۲ میلیارد تومان بوده است.

در ادامه این گزارش آمده است: اکران نوبت دوم نوروز نیز می‌تواند امید بیشتری به فروش داشته باشد. اما این همه ماجرا نیست. واقعیت این است که برخی از فیلم‌های انتخاب شده برای اکران در نوبت دوم اکران نوروزی برای مخاطبان جذابیت بسیاری دارند. اگر فیلم «عصبانی نیستم» سرانجام روی پرده برود، احتمالا با استقبال گسترده مخاطبان روبه‌رو خواهد شد.

**زنگ خطر طلاق بر سر ازدواج
نسبت طلاق‌ ها به ازدواج‌های ثبت شده در ۱۳۹۶ خورشیدی به ۲۹ درصد رسیده که بالاترین آمار در تاریخ ثبت احوال ایران از ۱۳۴۴ خورشیدی است و رکورد محسوب می‌ شود. رکوردی از نوع نامطلوب که نشان می ‌دهد، در هر دقیقه یک ازدواج در کشور به ثبت می ‌رسد و به ازای آن، هر سه دقیقه یک زندگی مشترک با طلاق پایان می‌ یابد. فقر اقتصادی، فقرفرهنگی، نبود توجه به باورهای دینی و اعتقادی و معضل های اجتماعی دیگری از جمله بیکاری، اعتیاد و تنوع طلبی افراد در زندگی خانوادگی در شکل گیری و افزایش پدیده طلاق نقش موثری دارند.

روزنامه «رسالت» در گزارشی با عنوان «آمارهای نگران کننده طلاق» نوشت: با اعلام نرخ طلاق در سال ۹۶ که نگرانی های زیادی را مطرح کرد برخی از ارائه اینگونه آمارهای نگران کننده اظهار نارضایتی کردند و گفتند که قرار بوده آمارهای طلاق محرمانه تلقی شود و اعلام عمومی نشود اما برخی هم اعلام کردند که مردم و مسئولان باید در جریان آمار و اطلاعات باشند چراکه در تصمیم‌گیری‌ آنها بسیار موثر است، طلاق علل اصلی بروز بسیاری از آسیب‌های اجتماعی است بنابراین مردم باید در جریان آمار و اطلاعات باشند تا با همراهی مسئولان درصد پیشگیری برآیند.

آمار واقعی و دقیق یکی از مولفه‌های کمک کننده در کاهش آسیب‌ها است چراکه قدرت پیشگیری و پیش‌بینی را افزایش می‌دهد، در حقیقت آمار نقطه مشکل‌دار و دردناک را مشخص می‌کند بنابراین آمار دقیق باید ارائه شود. آمار دقیق آسیب‌های اجتماعی چون طلاق باید در اختیار مردم قرار گیرد. مردم در خصوص شدت یا کاهش آسیب های اجتماعی همچون طلاق بیشترین نقش را در پیشگیری خواهند داشت از این رو کتمان کردن آمار مشکلی را حل نمی‌کند. امروزه یکی از چالش های اساسی فراروی جامعه در حوزه آسیب های اجتماعی طلاق است. پنهان سازی آمار طلاق و بی توجهی مسئولان و یا جامعه فرهنگی به این مشکل سبب شده که این آسیب اجتماعی نادیده گرفته شود، هیچ شکی وجود ندارد که درحال حاضر آمار و ارقام نشان می دهد که طلاق در مجموع دعاوی حقوقی رتبه بین یک تا سوم را در کل کشور دارد.

در ادامه می خوانیم: درحال حاضر متاسفانه در حوزه فرهنگ، خانواده رها شده و کمتر به آن توجه می شود، به طور حتم در هر جامعه ای که زیربنای اخلاقی و اعتقادی مردم نسبت به یک موضوع نادیده گرفته شده و ضعیف شود، به طور حتم در همان حوزه آسیب های اجتماعی افزایش پیدا می کند. هم اکنون حجم گسترده ای از پرونده های خانوادگی به ویژه در حوزه طلاق در دادگاه ها و محاکم قضائی وجود دارد، در گذشته افراد نسبت به افراد خانواده و بنیان خانواده ها دارای حساسیت های بسیاری بودند؛ اما در حال حاضر قبح طلاق چنان در جامعه شکسته است که طول عمر ازدواج در کشور کاهش چشمگیری پیدا کرده است.

روزنامه «جوان» در یادداشتی با عنوان «از طلاق فقرا تا طلاق اغنیا» به قلم محمدمهدی نیک ضمیر می نویسد: بر اساس آمارها بیشترین میزان طلاق در استان های توسعه یافته و برخوردار از شاخص رفاه بوده که نشان دهنده آن است که عوامل بیکاری و مشکلات اقتصادی اعم از فقر و نابرابری نمی تواند تنها متغیر تاثیرگذار در مسائل مربوط به طلاق باشد. شواهد حکایت از آن دارد که افراد طلاق گرفته پیش از جدایی در مرحله طلاق عاطفی قرار داشته و زوجین در نسبت زمانی کمی به این نتیجه رسیده بودند که قادر به پوشش احساس عاطفی یکدیگر نه تنها نیستند بلکه طرفین به نقطه تحمل ناپذیری رسیده بودند.

در ادامه این یادداشت می خوانیم: سبک زندگی خاص برگرفته از زندگی خاص بیگانه با بافت جامعه ایرانی و زیست منفرد افراد در این سبک ها موجب شده است افزاد ضمن به وقوع پیوستن تغییرات نگرشی شان، در حال تجربه بخش تاریکی از زندگی شان باشند که در سبک زندگی مورد توجه آنها نه تنها مذموم نیست که یک تجربه و تکرار چرخه ای دیگر محسوب می شود.

روزنامه «همشهری» با درج گزارشی با عنوان «این آمارهای لعنتی» می نویسد: طلاق، طلاق و باز هم طلاق؛ مشخص نیست این آمارهای منفی چه جذابیتی درون خودشان دارند که تا خبری حول و حوش آنها اتفاق می‌افتد، همه‌جا بازتاب پیدا می‌کنند. تازه‌ترین خبر هم اینکه سازمان ثبت‌احوال، آمار ازدواج و طلاق سال گذشته را منتشر کرده است. عده‌ای هم نشسته‌اند و حساب و کتاب کرده‌اند و به این نتیجه رسیده‌اند که رکوردی را شاهد بوده‌ایم؛ رسانه‌ها هم که عاشق رکوردها هستند. اما این رکورد چیست؟ ما یک آمار متعلق به ازدواج داریم که مثلا در سال ۹۶ این مقدار مشخص ازدواج صورت گرفته است. یک آمار هم متعلق به طلاق است که در همین سال، فلان مقدار طلاق صورت گرفته است. حالا نسبت این طلاق‌های گرفته شده به آن ازدواج‌های صورت گرفته شده، یک نسبت مشخص است. عده‌ای رفته‌اند و این آمارها را بالا و پایین کرده‌اند و سپس به این نتیجه رسیده‌اند که بله، این نسبت ۲۹درصد است؛ یعنی نسبت طلاق‌های سال۹۶ به ازدواج‌های همین سال، می‌شود ۲۹درصد. یعنی در طول نیم قرن اخیر، چنین آماری سابقه نداشته و ما با یک رقم عجیب در این حوزه روبه‌رو هستیم.

در ادامه این گزارش آمده است: همین رکورد، باعث شد تا کلی از رسانه‌ها به آن واکنش نشان داده و از وضعیت بغرنج طلاق در کشورمان سخن بگویند. اما واقع امر چه بوده است؟ واقع امر این است که ما به هر حال با بحران طلاق‌ روبه‌رو هستیم و در این بحثی نیست. مسئله بعدی ولی تحلیل این آمارهاست. آمارها همان‌قدر که می‌توانند کمک‌حال ما باشند، می‌توانند ما را منحرف هم بکنند. سال۹۶ ما ۶۰۹هزار ازدواج ثبت شده داشتیم که نسبت به سال ۹۵، یک کاهش ۸درصدی داشته است. یعنی ازدواج‌های سال گذشته ما نسبت به سال قبل‌تر- که ۹۵باشد- کم شده است که می‌شود رقمی در حدود ۵۱هزار مورد. تعداد طلاق‌های ثبت شده هم ۱۷۵هزار مورد بوده است. پس نسبت ۲۹درصد درست است؛ یعنی کمی دیگر این نسبت جلوتر برود (نزدیک ۳۳درصد)، آن‌وقت می‌شود گفت که از هر ۳ ازدواج، یک مورد آن به طلاق می‌انجامد که چیزی شبیه فاجعه است.

*گروه اطلاع رسانی
پژوهشم**۹۳۷۰**۲۰۰۲**۹۱۳۱
ایرنا پژوهش، کانالی برای انعکاس تازه ترین تحلیل ها، گزارش ها و مطالب پژوهشی ایران وجهان، با ما https://t.me/Irnaresearch همراه شوید.

ثبت نام در مجمع

برچسب ها :

ناموجود
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.

مساجد