مراتب ایمان چیست/ راه میانبر برای رسیدن به زندگی مؤمنانه
محمد باغستانی، عضو هیئت علمی پژوهشکده اسلام تمدنی مشهد در گفتوگو با ایکنا از خراسان رضوی گفت: آرامش مومنان از زمانی که ایمان میآورند، آغاز شده و تا مرگ ادامه دارد؛ زیرا کسی که ایمان میآورد، سبک زندگی وی در این دنیا متفاوت است و میداند برای زندگی ابدی در این دنیا نیامده و زندگی
محمد باغستانی، عضو هیئت علمی پژوهشکده اسلام تمدنی مشهد در گفتوگو با ایکنا از خراسان رضوی گفت: آرامش مومنان از زمانی که ایمان میآورند، آغاز شده و تا مرگ ادامه دارد؛ زیرا کسی که ایمان میآورد، سبک زندگی وی در این دنیا متفاوت است و میداند برای زندگی ابدی در این دنیا نیامده و زندگی اصلی وی در آخرت است و به دنیا دل نمیبندد.
وی ادامه داد: اهل ایمان از همان اول پذیرفتهاند که برای ابد به دنیا نیامدهاند، همچنین باور دارند آنچه در زندگی دنیا میبینند از سختی گرفته تا خوشیها همه اینها چیزی نیست جز اینکه آنها امتحان میشوند و باید از این امتحان سربلند بیرون بیایند.
باغستانی با بیان اینکه فقر، بیماری، ثروت و آسایش از جمله مواردی است که انسان با آنها مورد امتحان قرار میگیرد، ابراز کرد: این موارد هیچکدام برای اهل ایمان حال خوش آنچنانی و یا حال بد آنچنانی نمیآورد؛ آنها در ثروتمندی و آسایش و در فقر و بیماری صبر پیشه میکنند زیرا میدانند مهم آخر کار است که خدا از آنها راضی باشد.
آرامش مؤمنان درونی است
وی با اشاره به اینکه این آرامش مؤمنان، درونی است و میتوان گفت که سبک زندگی آنها آرامش دارد، افزود: این افراد سبک زندگی متفاوتی غیر از سایر مردم ندارند بلکه آنها فقط به سختیها و خوشیهایی که میبینند، دل نمیبندند و سرافرازی را در پس این امتحانها مییابند.
عضو هیئت علمی دفتر تبلیغات اسلامی خراسان رضوی با بیان اینکه اهل ایمان در زندگی خود «چرا» نمیآورند، اظهار کرد: «چرا» مریض شدم، «چرا» ناراحت شدم، «چرا» فلانی به من ظلم کرد و … از جملاتی است که اهل ایمان به کار نمیبرند؛ آنها این مشکلات را امتحانی میبینند که باید صبور بوده و راه بندگی را در این سختیها و یا حتی گاهی خوشیها سپری کنند.
وی، اراده انسان را در طول اراده خدا و تأثیرگذار در زندگی هر فرد دانست و گفت: البته در این مسیر، تقدیر الهی را نیز نباید نادیده گرفت. باید توجه داشت که اهل ایمان به نتیجه کارها توجهی ندارند؛ یعنی از غمها ناامید و از خوشیها مغرور نمیشوند.
باغستانی با بیان اینکه غفلت در زندگی یک مؤمن واقعی جای ندارد، ادامه داد: مؤمنان از زمانی که ایمان میآورند تا هنگام مرگ متوجه هستند در دنیایی پا گذاشتهاند که پر از امتحان است و حتی زمانی که از این دنیا میروند، ناراحت نیستند زیرا می دانند میخواهند از تمام آن سختیهای که موقت بوده، رها شده و به دنیایی بروند که پیامش آسودگی و راحتی است. البته آسودگی و راحتی برای آنهایی که ایمان آوردهاند نه آنها که صبوری نکرده و در مسیر مشکلات از خدا غفلت کردهاند.
وی، یک علت آرامش و اطمینان اهل ایمان در لحظه مرگ را بهدلیل اعتقاد وافرشان به بخشایندگی خدا عنوان کرد و گفت: این افراد، در همه حال در زندگی خود از رحمت خدا ناامید نشده و اگر جایی در زندگی و در مسیر بندگی کوتاهی کرده بودند، آن را جبران و طلب استغفار کردهاند و در لحظه مرگ به این قدرت بخشایش پروردگار امید دارند؛ از همین رو هنگام مرگ آرامتر از بقیه هستند.
عضو هیئت علمی پژوهشکده اسلام تمدنی مشهد با طرح این سؤال که همه ما اذعان داریم که مؤمن هستیم ولی چرا این آرامش خاطر و اطمینان برای ما حاصل نمیشود، ابراز کرد: قبل از پاسخ به این سؤال، مثالی میزنم: برای روشن کردن یک چراغ، کلید را میزنید، حال ممکن است لامپ را روشن کنید و نور در آن نباشد. پس به صرف اینکه کلید چراغ را زدید، نمیتوانید بگویید چراغ روشن است بلکه باید بررسی کرد شاید لامپ سوخته باشد یا اتصالها و سیمکشی آن مکان مشکل داشته باشد.
مراتب ایمان
وی با اشاره به مراتب ایمان، اظهار کرد: ایمان فقط «لا إله إلّا اللّه» و«أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً رَسوُلُ الله(ص)» نیست؛ تنها زبان فرد نباید مؤمن باشد بلکه داشتن اعتقاد قلبی نیز شرط است زیرا ایمان یک امر قلبی است. شاید ما ذکری که بر لب مومنان است را بگوییم اما ایمان در قلبمان رخنه نکرده باشد.
باغستانی با تأکید بر اینکه ایمان باید از دل بگذرد و بر دل بنشیند، افزود: اگر به یگانگی خدا شهادت میدهیم، باید این مطلب، حقیقت قلبی ما نیز باشد. در قرآن هر وقت کلمه نماز آمده است، میبینیم ذکر شده «أَقِیمُواْ الصَّلاَهَ» یعنی نماز را برپا داریم، هیچوقت در قرآن نیامده که نماز را بخوانید زیرا خواندن آغاز برپا داشتن است. جامعه ما ممکن است از مساجد و نمازخانههای بسیار و حتی نمازخوانهایی که قرائت نمازشان صحیح است، برخوردار باشد اما باید دید آن نمازی که خدا میپذیرد اقامه میشود یا خیر.
ایمان به خدا باید نشانه بیرونی نیز داشته باشد
وی با بیان اینکه ایمان به خدا باید نشانه بیرونی نیز داشته باشد، گفت: وقتی میگوییم من مؤمنم باید ایمان و عمل صالح با هم همراه باشد و اگر هم خطایی کردیم، باید توبه کرده و دوباره در مسیر درست بندگی قرار گیریم؛ ما در نماز میخوانیم الله اکبر یعنی خدا را بزرگتر میدانم از هر آنچه که در این عالم مادی است، با این وجود آیا میشود این را بگوییم و پیش هر کسی سر فرو آورده و ظلم را بپذیریم؟ نماز بخوانیم و چاپلوس کسی باشیم یا برای خدا شریک قائل شویم؟
عضو هیئت علمی پژوهشکده اسلام تمدنی مشهد ابراز کرد: در سوره حمد در نماز میخوانیم: «اهْدِنَا الصِّرَاطَ الْمُسْتَقِیمَ، صِرَاطَ الَّذِینَ أَنْعَمْتَ عَلَیْهِمْ غَیْرِ الْمَغْضُوبِ عَلَیْهِمْ وَلَا الضَّالِّینَ؛ ما را به راه راست هدایت فرما، راه آنها که بر آنان نعمت دادی نه آنها که بر ایشان غضب کردی و نه گمراهان». باید ببینیم خداوند بر چه کسانی خشم نمیگیرد، قطعا هر عملی که با رضایت خدا همراه نباشد، ما را در زمره ظالمان قرار میدهد.
وی با اشاره به تکرار «لاَ یُحِبُّ الظَّالِمِینَ» در قرآن، افزود: اگر هر کسی در هر کاری که انجام میدهد، حقی را ضایع کند، او در زمره ستمگران و ظالمان قرار میگیرد، باید توجه داشته باشیم که قرار نیست حتما خیلی کار بزرگی را در حوزه منکرات انجام دهیم تا به ما ستمگر بگویند، همینکه حقی را ضایع کنیم، خواه حق پدر و مادر باشد یا حق همسایه و همکار، از ستمگران هستیم.
ایمان واقعی با خطا جمع نمیشود
باغستانی با بیان اینکه ایمان واقعی با خطا جمع نمیشود، اظهار کرد: با حلوا حلوا گفتن دهان شیرین نمیشود، پیوسته قرآن و نماز خواندن ما را مؤمن نمیکند زیرا خدا که چیزی کم نداشته بخواهد ما هر روز نماز و قرآن بخوانیم و آنها را تکرار کنیم؛ خدا از ما انتظاری دارد، او میخواهد یک سبک زندگی مؤمنانه را در مسیر زندگی خود قرار دهیم.
وی، تظاهر به ایمان را قدم ابتدایی ایمان عنوان کرد و ادامه داد: باید همه نشانهها و شعائر اسلامی با عمل صالح همراه باشد. هر جایی خرابی، ناامنی، حق مردم خوردن، گرانی و … وجود دارد، نشان میدهد که مؤمن واقعی نیستیم و آن وظیفهای که بر دوشمان گذاشته شده را انجام ندادهایم.
عضو هیئت علمی پژوهشکده اسلام تمدنی مشهد با بیان اینکه تظاهر و شعائر اولین پله ایمان است، بیان کرد: دین با شعائر شروع میشود و به باطن میرسد و در این مسیر خودشناسی، کمک بسیاری برای مؤمن بودن میکند؛ این که من را چه کسی آفریده و در نهایت به علت آخر برسیم که حقیقت وجودی ما از خدا بوده نه کس دیگری و ما را بیهوده در این جهان رها نکرده است. وقتی به اینجا رسیدیم باید ببینیم خدا از این بنده چه میخواهد.
حقیقت قلبی ایمان با رجوع به روایات رسیده از ائمه(ع)
وی بیان کرد: آیا میتوان احتمال داد که خدا موجوداتی خلق کرده و دستورالعملی برای زندگی نداده است؟ قطعا این گونه نیست؛ برای دریافت این دستورالعمل باید به سراغ ائمه(ع) و احادیثی که از آنها رسیده است، برویم تا به آن حقیقت قلبی دست یابیم.
باغستانی با ذکر گفتوگویی که بین پیامبر(ص) و پیرزنی انجام شده است، گفت: پیامبر(ص) از پیرزن پرسیدند: «خدا را چطور میشناسید»، پیرزن پاسخ میدهد: «من چرخ نخریسی دارم که آن را هر روز میچرخانم با خود میگویم جهان با این پیچیدگی گرداننده ندارد؟»؛ همه ما باید این نگاه را داشته باشیم، پیرزن نگفت که چون پیامبر میگوید خدا وجود دارد و یا نگفت این چه سؤالی است که میگویی چون پاسخ آن در قرآن آمده است بلکه این پیرزن از عقل خود استفاده کرد و خدا را اثبات کرد. پیامبر(ص) در ادامه فرمودند: «علیکم بدین العجائز؛ بر شما باد به دین پیرزنان»، پیامبر با این سخن میخواهند قدرت عقلانی زن را بستایند.
راه میانبر برای رسیدن به زندگی مؤمنانه
وی با بیان اینکه راه میانبر برای رسیدن به زندگی مؤمنانه این است که هر کس در امور خود فکر کند و ببیند آیا در مسیر بندگی راه درست را میرود یا نه، اظهار کرد: وقتی این تعقل صورت گیرد شخص میتواند به ایمان برسد، ایمانی که آرامش را برای او به ارمغان آورده است، آرامشی از ابتدای زندگی تا آخرین لحظه حیات در این دنیای خاکی.
انتهای پیام
برچسب ها :
ناموجود- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰