اعتکاف؛ سمبلی از خلوت معنوی انسان با ذات اقدس الهی
به گزارش مجمع رهروان امر به معروف ونهی از منکر استان اصفهان به نقل از کانون خبرنگاران ایکنا، نبأ، سنت اعتکاف که از آیینهای معنوی مسلمانان است، همچون رودخانهای انسان را به پاکی، زلالی و شفافیت میرساند و فرقی ندارد گناهکاری باشی که دل به بخشش خدا بستهای یا یوسف کنعان باشی. اعتکاف شاید فرصتی
به گزارش مجمع رهروان امر به معروف ونهی از منکر استان اصفهان به نقل از کانون خبرنگاران ایکنا، نبأ، سنت اعتکاف که از آیینهای معنوی مسلمانان است، همچون رودخانهای انسان را به پاکی، زلالی و شفافیت میرساند و فرقی ندارد گناهکاری باشی که دل به بخشش خدا بستهای یا یوسف کنعان باشی. اعتکاف شاید فرصتی برای بازگشت به ذات الهی باشد، ذاتی که گردوغبار گناه آینه آن را مکدر کرده است. درباره فرا رسیدن ایام اعتکاف و جاماندگان از این دریای بخشایش با حجتالاسلام والمسلمین محمد برمایی، مؤسس و مدیر دفتر راهبردی و مطالعاتی «بارش سفید» به گفتوگو پرداختیم که مشروح آن را در زیر میخوانید.
توصیه شما به افرادی که به دلیل مشغله روزمره نمیتوانند در اعتکاف حضور داشته باشند، اما به شدت دلتنگ از دست دادن این فرصت معنوی هستند، چیست؟
فرصتها هیچگاه از دست نمیرود همانگونه که در روایات نقل شده است که نفحات در زندگی بسیار است و نفحه فرصتهای خوب زندگی بسیار زیاد است ولی ما همیشه یک حسرتی داریم. مثل این حسرت که چرا من شب عید امسال حرم سیدالشهدا(ع) نبودم. حضرت رسول(ص) در زندگی هیچ وقت ای کاش نداشت ولی یک وقتهایی است که انسان میتواند حضور داشته باشد ولی حضور ندارد مثل اعتکاف؛ در حالی که اگر انسان محبت اعتکاف را در دل داشته باشد و با محبت قلبی خود دوست داشته باشد که جزء معتکفین باشد، نیت او پذیرفته شده است. انسان در طول زندگی همیشه در مجاورت اعتکافهایی قرار دارد؛ بعضیها معتکف ایمان هستند مثل وقتی که چیزی را ترازو میکنند، تدریس میکنند، شغل و مسئولیتی که بر عهده دارند همواره خدا را در نظر دارند. اگر فضا و سنت اعتکاف را گسترش دهیم، اعتکاف به صورت نماد و سمبلی از خلوت معنوی انسان در مجاورت با ذات مقدس خداوند در میآید. در واقع اعتکاف، نمادی است از این که ما انسانها همیشه در مجاورت یک خلوت مقدسی هستیم و این خلوت مقدس نه صرفا به عبادت که عالیترین وجه عبادت در سبک زندگی دینی است بلکه به عالیترین وجه عبادت که تفکر است، باز میگردد. در موضوع اعتکاف باید دایره خداوندی و وسعت سعادت را وسیع نگه داریم تا انسان در هر موقعیتی بتواند معتکف باشد. زیرا سبک زندگی دینی، سبکی که فقط مختص به مسجد باشد، نیست بلکه مسجد مکانی است که تمام تبلورهای دین و رفتاری ما از آنجا نشأت میگیرد ولی به آنجا خاتمه پیدا نمیکند. امام خمینی(ره) روزانه ۱۰دقیقه تفکر میکردند و معتکف خود و خداوند(حساب رسی قبل از خواب) میشدند.انسان در سنت اعتکاف به پاکی و زلالی عجیبی دست پیدا میکند که وقتی وارد جامعه میشود در مقابل هر زشتی و ناپاکی واکنش نشان میدهد که این امر بیانگر این نکته است که هنوز در لایههای زیرین شخصیت انسان رگههایی برای توسل، توکل، ایمان و عمل صالح وجود دارد. همچنین انسانها در سبک زندگی دینی خیلی خوب میتوانند اعتکاف را دائمی تجربه کنند؛ توکل، توسل و امید سه عنصر مهم در این زمینه است. توکل یک اعتکاف درونی و بیرونی زیبا است که جدا از همه توانمندیهای انسان و با تقوا و دانش همراه است. در این میان توسل به اهل بیت(ع) و اساس الهی جلوهای از ایمان است که در اعتکاف جدی است و انسان صرفا از باب گنهکاری و ناپاکی معتکف نمیشود یا اگر هم این مسئله باشد انسان به امید توبه و بخشایش خداوند معتکف میشود.
اساسا چگونه میتوانیم عبادت و بندگی ذات اقدس الهی را برای افراد خانواده به ویژه جوانان شیرین و دلچسب کنیم؟
زیبا عبادت کردن روشی جذاب برای تبلیغ بندگی خداوند است که زیبایی در عبادت به معنای سادگی و آراستگی است که انسانها را به سمت زیبایی میبرد. در واقع من معتقدم حجاب زیبا نیست، بلکه زیبایی است. همچنین اسلام بر خلاف ادیان دیگر خیلی ساده است و این سادگی به معنای این است که هر کسی در این مجاورت با هر توانی میتواند به معنا برسد اما زیبایی هم در اسلام وجود دارد و خداوند زیبایی زندگی است که میتواند به من و شما انتقال پیدا کند. در امر زیبا نشان دادن دین برای جوانان در گام نخست باید زیبایی عبادتهایمان را بالا ببریم از لباسی که زمان عبادت بر تن داریم تا نحوه اجرا آن را. یا همانگونه که برای هر کاری در زندگی زمان و برنامهای را تعیین کردیم برای عبادت و قرآن خواندنمان نیز وقت بگذاریم. در گام دوم باید کارها را با اخلاق انجام دهیم زیرا بیاخلاقی جامعه را کمکم بیدین میکند. پدر و مادر بی اخلاق وقتی با یک رفتار زشت عبادت میکند و به صورت تحکمی بچهها را به سمت عبادت میبرد این دیگر نه زیباست نه اخلاق در آن وجود دارد.
آیتالله شیخ محمد فاضل(ره) زمانی که ما در حجره بودیم و نماز صبحمان قضا میشد، هیچ وقت نمیگفت بچهها نماز صبحتان قضا شده است، نماز صبحش را میخواند، به مسجد حوزه میآمد، اتاقهایی که چراغش روشن نبود و میدانست که طلبهها خواب ماندند را در میزد و رو به قبله میایستاد و الله اکبر میگفت.
بهترین الگو برای بهرهگیری معنوی با توجه به ایام معنوی اعتکاف چه کسانی هستند؟ و برفرض این سؤال ما کجا باید بلوغ معنوی را درک کنیم؟
اگر بدانیم معنویت، سلامت و بلوغ معنوی را از کجا میتوانیم دریافت کنیم الگوهای ما نیز مشخص میشود. البته به جای کلمه الگو از کلمه اسوه باید استفاده کنیم. در دنیا دو کلمه داریم یکی اسطوره و دیگری اسوه. ما کجا معنوی میشویم؟ همه فکر میکنند معنویت با خواندن نماز شب و یا نمازهای دیگر به دست میآید. در صورتی که سلامت ایمانی و دینداری بعد از همه آئینها و مشرف شدن به همه تکالیف الهی که بار آن را بر دوش داریم و بحث نماز که یک مسیر و فرآیند است تا آن که فرآورده باشد اتفاق میافتد. بنابراین باید ببینیم کجاها است که معنویت را از دست میدهیم و از آن غافل میشویم؟ در واقع رد پای آن را که بگیریم متوجه میشویم عرفانهای کاذب و نوظهوری که در این ۱۰ سال گذشته به وجود آمده بودند مانند عرفان کارلوس کاستاندا، حلقه، اوشو و … عرفانها و مکاتب فکری متفاوت دیگری که درونشان انسانهای متفکر و با سوادی وجود داشته و سعی بر این بوده تا برخی از حرفهای خود را مطابق دستورات معنویمان در اسلام صحیح قلمداد کنند تا پیروان بسیاری را هدف خود قرار دهند. حال فردی که در این دام افتاده چگونه باید نجات پیدا کند؟ زمانی یک چیز کاذب جلوه میکند که در برابرآن اصلی مهم و بزرگتر داشته باشیم به طور مثال وقتی که یک عرفان ساده و کاذب را در قیاس با عرفانهای اسلامی از جمله محیالدین عربی و یا معنایی که مولانا از عرفان اسلامی دارد انتقال میدهد و از همه اینها بالاتر زمانی که در برابر عرفان حضرت علی(ع) قرار میگیرد، خواهیم دید که آن عرفانهای کاذب در مقابل این سطح عالی معنویات اسلامیمان پشیزی بیش نیستند. در قرآن کریم الگوها بسیار مشخص هستند.
انسان نباید تمام الگوهای موجود در زندگی را به کار گیرد زیرا گرفتار معنا و مصداقش میشود. الگو یک جا میتواند الگو باشد اگر کسی رو پیدا کردید که جامع الافراد و مانع الاغیار در همه ساحتهای زندگی توانسته الگو باشد، این دیگر اسوه است و الگو نیست. اسوه یک پله بالاتر از الگو است و یک کلمه قرآنی است، همانگونه که در آیه «لَقَدْ کَانَ لَکُمْ فِی رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَهٌ حَسَنَهٌ لِمَنْ کَانَ یَرْجُو اللَّهَ وَالْیَوْمَ الْآخِرَ وَذَکَرَ اللَّهَ کَثِیرًا» آمده است.
در دو راهی مسیر شناخت راه حق، وظیفه فرد، متولیان و عالمان دینی نسبت به بلوغ معنوی در بهبود نظم و ذهنیت بخشیدن به نوع نظر پذیری اجتماع چیست؟
یک بخشی را عالمان دینی مسئولند و یک بخشی به عهده خود شخص است. فردی که الان میخواهد یک خواستگار راه بدهد استخاره میگیرد که جواب بدهد بیاید یا نیاید. این انسان مفهوم قرآن را نفهمیده است، جایگاه خرد را درک نکرده و از سر بیمسئولیتی و بلاتکلیفیهای شخصی خودش پناه به قرآن برده با اینکه استخاره یکی از قوانین الهی و طلب خیر است و از خردمندانهترین کارهای انسانهای دیندار است ولی زمانی که همین استخاره دم دستی میشود و حتی کتاب استخاره هم بیرون میآید، جامعه قرآنی هیچ موضعی نمیگیرد و در نمایشگاهها جزء پرفروشترین کتابها به شمار میرود. خطر چنین کتابی جایی محسوس است که با وجودش فرد دیگر خود را بی نیاز از عالمان دینی میداند و دیگر نیازی به مفسر قرآن ندارد. به همین دلیل اعتقادات مردم در معرض آسیبی جدی قرار میگیرد. یک بخش مهم از استخاره شهود است و کسی که استخاره میگیرد باید خصوصیات معنوی را داشته باشد، آدمی متقی و متذکر به خود باشد جدای آنکه باید علم نسبت به تفسیر، شأن نزول و علوم قرآنی داشته باشد. استخاره را هر عالم قرآنی نمیتواند، بگیرد زیرا آن فرد حتما باید به یک معرفت و شناختی صحیح از قرآن رسیده باشد. همانطور که در قرآن آیه شریفه ۲۳ سوره مبارک حدید آمده است که « لِکَیْلَا تَأْسَوْا عَلَى مَا فَاتَکُمْ وَلَا تَفْرَحُوا بِمَا آتَاکُمْ وَاللَّهُ لَا یُحِبُّ کُلَّ مُخْتَالٍ فَخُورٍ »
حسین کریمیان کاکلی
انتهای پیام
برچسب ها :
ناموجود- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰