تاریخ انتشار : دوشنبه 9 بهمن 1396 - 10:16
کد خبر : 22453

فارغ‌التحصیلِ مدرسه عشق

فارغ‌التحصیلِ مدرسه عشق

گروه جهاد و مقاومت مشرق – در روز یکم فروردین ۱۳۴۵ در خانواده مذهبی در تهران دیده به جهان گشود.تا هفت سالگی در دامان پر مهر و محبت مادر دلسوز و زیر سایه پدر مومن و متدینش ایام را سپری نمود. بعد از دوران کودکی تحصیلات ابتدایی را در منطقه نازی‌آباد جوادیه گذراند و دوره

گروه جهاد و مقاومت مشرق – در روز یکم فروردین ۱۳۴۵ در خانواده مذهبی در تهران دیده به جهان گشود.تا هفت سالگی در دامان پر مهر و محبت مادر دلسوز و زیر سایه پدر مومن و متدینش ایام را سپری نمود. بعد از دوران کودکی تحصیلات ابتدایی را در منطقه نازی‌آباد جوادیه گذراند و دوره راهنمایی را نیز در همان منطقه با موفقیت سپری کرد و سپس دوران دبیرستان را خواند.

با توجه به اینکه عطش عشق به اسلام و برنامه‌های مذهبی، روز به روز در او شعله‌ورتر می‌شد، برای تسکین این عشق الهی، وارد حوزه علمیه امام صادق(ع) قم شد شد و به فراگیری دروس حوزوی و علوم دینی به مدت چهار سال پرداخت. از طریق همین مدرسه به مکتب امام صادق پیوست.در تاریخ ۶۵/۷/۲۸ از طریق بسیج قم لشکر محمدرسول‌الله(ص) عازم جبهه‌های حق علیه باطل شد.

با مسئولیت رزمی تبلیغی در جبهه، با همان لبخند همیشگی که روی لب داشت، به لشکریان خدا، روحیه و امید می‌داد. پای در میدان نهاد تا به دفاع از مرزهای کشورش بپردازد و پس از مجاهدت‌های فراوان در جبهه در نهایت در تاریخ ۶۵/۱۱/۱۱ درحین نبرد با کافران بعثی، در دیار دریادلان، یعنی شلمچه، در عملیات کربلای پنج در اثر اصابت ترکش خمپاره به سر و پهلوی او درخون سرخ عشق، خضاب نمود و اقیانوس بیکران عروج غرقه عشق، ماندگار شد. پس از تشییع با شکوه مردم همیشه در صحنه تهران پیکر سبز او درمزار لاله‌های سرخ، بهشت زهرا(س) نماد رشادت و استواری مردان این سرزمین شد.

خاطره ای از شهید
برادر شهید به نقل از پدرش می‌گوید : در روز سوم شهادت یوسف ، موقع نماز صبح خواب مانده بودم که او با لباس سفید آمد و مرا بیدار کرد. با دستان خود بدن و شانه‌های پدرم را تکان داده بود و خیلی زود هم رفته بود و پدرم بیدار شده بود و نمازش را خوانده بود.

روز شهادت یوسف که روز پنج‌شنبه بود بنده خیلی ناراحت بودم و اطلاع هم نداشتم که برادرم شهید شده. هفته بعد روز یکشنبه عصر آن روز من خواب بودم تا اینکه زنگ خانه ما را زدند از خواب پریدم آمدم در را باز کردم تا گفتند منزل آقای سهرابی فهمیدم که برادرم شهید شده و مادرم دم در اومد ازم پرسید یوسف شهید شده منم گفتم بله ، مادرم گفت خدا را شکر که ما هم در این انقلاب سهمی داریم. مادرم اصلاگریه نکرد حداقل در جمع مردم‌گریه نکرد و می‌گفت دشمن شاد می‌شود.
بخشی از وصیتنامه
علت‌های زیادی در پیروزی انقلاب اسلامی دخالت داشته‌اند، لیکن در میان این اسباب سه علت و سبب بوده است که نقش اصلی و عمده را در کسب پیروزی و موفقیّت این انقلاب اسلامی داشته است که عبارتند از: یک- ایمان مردم،دو- وحدت بین اقشار ملت،سه- مقام معظم رهبری.

اگر ملت ما بخواهد این نهضت از خطر نابودی محفوظ بماند باید به این سه عنصر پیروزی توجه کامل داشته باشد و آنها را حفظ بکند و الا یعنی اگر نسبت به این سه علت پیروزی بی‌توجهی نماید خدای نکرده این نهضت از بین خواهد رفت و شما عزیزان نسبت به این مسئله آگاهی کامل دارید که معنای شکست انقلاب اسلامی در جهان یعنی چه؟ پس بیایید همان طور که در گذشته این گونه بودیم که تلاش و سعی‌مان، همه در جهت حفظ انقلاب و دستاوردهای آن بود، الآن نیز همان گونه باشیم. منافع شخصی و گروهی را اگر احیاناً مدنظر است کنار زده در فکر اکثریت جامعه و محرومین باشیم، همچنین در فکر حفظ انقلاب اسلامی و حفظ دستاوردهای آنکه البته هم اکنون نیز تا حدی زیاد همین طور است. لیکن باید بیشتر متوجه این مسئله باشیم و سعی کنیم که نسبت به مهم‌ترین علت پیروزی یعنی مقام معظم رهبری و اطاعت از ایشان کوشش فراوان داشته باشید. از برادران و خواهران عزیز مخصوصاً قشر جوان خواستارم که به خاطر اسلام و انقلاب اسلامی در کسب علم و فضیلت و نشر هر چه بیشتر فرهنگ غنی اسلام و معارف اسلامی همراه با محتوای کافی سعی و کوشش وافر داشته باشند تا بتوانند جلوی مفاسد اخلاقی و اجتماعی در جامعه را بگیرند.

ثبت نام در مجمع

برچسب ها :

ناموجود
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.

مساجد