آیین باران خواهی در عشایر ایل سنگسری
به گزارش مجمع رهروان امر به معروف ونهی از منکر استان اصفهان به نقل از شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ به نقل از نیزوا، مردم مهدیشهر به عنوان عشایر ایل سنگسری آیین های کهن و غنی در فرهنگ خود دارند که یکی از آیین های آنان که در گذشته اجرا می شد، طلب باران در زمان
به گزارش مجمع رهروان امر به معروف ونهی از منکر استان اصفهان به نقل از شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ به نقل از نیزوا، مردم مهدیشهر به عنوان عشایر ایل سنگسری آیین های کهن و غنی در فرهنگ خود دارند که یکی از آیین های آنان که در گذشته اجرا می شد، طلب باران در زمان خشکسالی بود.
اگر مدتی از وقت باران های موسمی و حیاتی سال بگذرد و بارانی نبارد، عشایر به اجرای آیین های ویژه ای می پردازند که این آیین ها در کتاب " ایل سنگسری" نوشته علیرضا شاه حسینی، اینگونه شرح داده شده است:
نماز باران
عشایر سنگسری ساکن در مهدیشهر هنگام وقوع خشکسالی مخصوصا در اواسط بهار، مراسم طلب باران از جمله نماز باران برگزار می کردند. بدین منظور پابرهنه از محل یکی از حسینیه ها که معمولا حسینیه اعظم یا حسینیه المهدی بود، به یکی از امامزاده های شهر امامزاده قاسم یا امامزاده علی اکبر می رفتند.
پس از گزاردن نماز، دعا می کردند و معمولا ولیمه ای مانند آش یا حلیم بین حاضرین توزیع می شد.
غذاهای نذری
یکی از مهمترین آیین های عشایر سنگسری در هنگام خشکسالی ها که برای طلب باران برگزار می شود، دادن « خلیصه» یا همان حلیم است. این غذا از ترکیب گندم نیم کوب و گوشت تهیه و بین مردم توزیع می شود.
باران خواهی در ادبیات شفاهی
خشکسالی ها برای عشایر سنگسری که در دوره قشلاقی در مناطق کویری جنوب استان استقرار دارند و برای رسیدن به ییلاق می بایست مسیر طولانی قشلاق به ییلاق را طی نمایند مشکلات زیادی در پی دارد. شبانان سنگسری با دلی محزون این مشکلات را در قالب ترانه ای به زبان محلی با عنوان « امستین خشکسالی» می خواندند:
اَمستین خشک سالی خشکسالی امسال
تا کی پیندِ بِنالی تا کی باید بنالم؟
اَ عازمِ کویری من عازم کویرم
شَش مُو بدونی تَ اسیری شش ماه بدون تو اسیرم
بَند لُوی نَشوندا کَرِ میش میش کر سربالا نمی رود
پِ ژِنِندا پَس و پیش پا می زند عقب و جلو
وُ دِکُل چوی نِداندِ چاه اصلا آب ندارد
مَ چَش خوی نِداندِ چشم من خواب ندارد
میش وَختی ایینِن چُوی سَر وقتی میش بر سر چاه آب می آید
مرغی وِری ژِنن پرپر همانند مرغ سرکنده پر می زنند
پَس حیوونون قَر و قَر گوسفندان حیوانات زبان بسته قروقر می کنند
تَشون وِگردِنن چُوی سَر از سر چاه آب تشنه برمی گردند
نه قند داندی نه چایی نه قند دارم و نه چایی
پیندِ بَشو گِدایی باید بروم گدایی
کَشکُو نخوندِ درویش درویش(فقیر) آب کشک نمی خورد
دیگی خوندِ کم و بیش کم و بیش دیگی(غذای مخصوص سنگسری) می خورد
اَمسَتین خُشک سالی امسال خشکسالی است
تا کِی پیندِ بِنالی تا کی باید بنالم ….
شبانان(چوپان) سنگسری نیز در کویر این اشعار را می خوانند:
ببار بارون که باریدن ثوابه
بچر گله که چوپان در عذابه
ببار بارون که باریدن ثوابه
تمام کوه و کمر سنگ سیاهه
ببار بارون، بارون رحمت
که آب از چاه کشیدن داره زحمت
برچسب ها :
ناموجود- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰