روایت شهید ۱۷ سالهای که در زندان قم غوغا کرد + عکس
به گزارش مجمع رهروان امر به معروف ونهی از منکر استان اصفهان به نقل از خبرنگار حوزه مسجد و هیأت خبرگزاری فارس، یادواره شهید ۱۷ ساله قمی، مداح شهید حسین مالکینژاد با حضور دو برادر شهید و روایتگری حاج حسین کاجی در حسینیه شهدای زندان قم برگزار شد. در این مراسم بسیار معنوی که با
به گزارش مجمع رهروان امر به معروف ونهی از منکر استان اصفهان به نقل از خبرنگار حوزه مسجد و هیأت خبرگزاری فارس، یادواره شهید ۱۷ ساله قمی، مداح شهید حسین مالکینژاد با حضور دو برادر شهید و روایتگری حاج حسین کاجی در حسینیه شهدای زندان قم برگزار شد.
در این مراسم بسیار معنوی که با حضور جمعی از زندانیان و مدیرکل زندانهای قم در حسینیه شهدای زندان مرکزی لنگرود قم برگزار شد، بعد از قرائت آیاتی از قرآن کریم، وصیتنامه عارفانه این شهید ۱۷ ساله، توسط یکی از زندانیان قرائت شد که حال و هوای خاصی در جلسه ایجاد کرد به طوری که صدای گریه بعضی از زندانیان در حین قرائت وصیتنامه شهید در حسینه شهدا طنینانداز شد.
سپس حاج حسین کاجی راوی شهدا، به بیان گوشهای از ابعاد شخصیتی و زندگی شهید حسین مالکینژاد پرداخت و بیان داشت: ارتباط این شهید با اهل بیت(ع) و سیدالشهدا(ع) زبان زد بود، این شهید به نماز مخصوصاً نماز اول وقت خیلی اهتمام داشت و به واسطه خودسازی و توکل و توسل، به مقامی رسید که از روز شهادت خود خبر داشت و به مادر خود تاریخ شهادت خود را گفته بود.
در ادامه جلسه برادر شهید، علی مالکینژاد که از مداحان و جانبازان دفاع مقدس است، به بیان خاطراتی از برادر شهید خود پرداخت و گفت: حسین خیلی به نماز اول وقت اهتمام داشت و رعایت احترام به بزرگتر مخصوصاً پدر و مادر خود میکرد، قرائت قرآن، زیارت عاشورا و روضه سیدالشهدا را دائماً میخواند. یادم نمیرود در شب عروسی من، مرخصی گرفته بود و آمده بود که مادرم به ایشان گفت عروسی علی که تمام شد انشاءالله عروسی شما سنگ تمام میگذارم و همه دوستان رزمندهات را دعوت میکنم. در آنجا حسین رو به مادر کرد و گفت: مادر جان کار من به آنجا نمیرسد، چون ۱۲ روز دیگر شهید میشوم و جنازهام به حرم حضرت معصومه(س) خواهد آمد و مهمانهای زیادی در حرم خواهی داشت که دقیقاً چنین اتفاقی افتاد.
برادر شهید ادامه داد: ایشان وصیتنامه الهی و عرفانی خود را نوشت و صدای خود را ضبط کرد و عکس خود را برای حجله شهادت آماده کرد و بر روی آن نوشته بود بسیجی شهید حسین مالکینژاد. برادرم همه کارهای شهادتش را از عکس حجلهاش، وصیتنامه و کارهای دیگر را خودش آماده کرد و رفت شهید شد. دقیقاً همان حرفی که به مادر زده بود، رخ داد و ۱۲ روز بعد جنازه حسین به حرم آمد و مراسم باشکوهی برگزار شد.
در پایان مراسم، ۵ نفر از شرکت کنندگان در مسابقه کتابخوانی «پسرم حسین» که در مورد سیره سیره شهید حسین مالکینژاد است، جوایزی دریافت کردند. در زمان اذان ظهر نیز صوت اذان شهید حسین مالکینژاد از بلندگوهای زندان پخش شد که حال معنوی خاصی را ایجاد کرد.
انتهای پیام/
برچسب ها :
ناموجود- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰