چرا اقتباس سینمایی از ادبیات دفاع مقدس انگشتشمار باقی ماند؟
به گزارش مجمع رهروان امر به معروف ونهی از منکر استان اصفهان به نقل از خبرنگار کتاب و ادبیات خبرگزاری فارس، فاطمه ترکاشوند از نویسندگان کشورمان در یادداشتی به موضوع اقتباس از ادبیات دفاع مقدس در آثار سینمایی پرداخت و برخی دههها از جمله هشتاد را بهعلت سیاستهای غلط سینمایی، از بین رفته دانست و نوشت:
به گزارش مجمع رهروان امر به معروف ونهی از منکر استان اصفهان به نقل از خبرنگار کتاب و ادبیات خبرگزاری فارس، فاطمه ترکاشوند از نویسندگان کشورمان در یادداشتی به موضوع اقتباس از ادبیات دفاع مقدس در آثار سینمایی پرداخت و برخی دههها از جمله هشتاد را بهعلت سیاستهای غلط سینمایی، از بین رفته دانست و نوشت:
اگر از شما نام تعدادی از فیلمهای سینمایی دفاع مقدسی را بخواهند، حتماً بیدرنگ تعداد زیادی را فهرست میکنید. اگر هم از کتابهای خاطرات و زندگینامهها و رمانها و داستانهای دفاع مقدس بپرسند، بسیاری را بدون فوت وقت به یاد خواهید آورد. اما اگر نام تنها پنج فیلم اقتباسشده از کتابهای دفاع مقدس را از شما بپرسند، قطعاً از آن باز خواهید ماند. البته مطمئن باشید که شما مقصر نیستید!
فیلم «۲۳ نفر» به کارگردانی مهدی جعفری، اقتباسشده از آن ۲۳ نفر نوشته احمد یوسفزاده؛ فیلم «اتوبوس شب» به کارگردانی کیومرث پوراحمد، اقتباسشده از داستانهای شهر جنگی حبیب احمدزاده و «پاداش سکوت» مازیار میری، اقتباسشده از من قاتل پسرتان هستم نوشتۀ احمد دهقان. اینها تمام چیزی است که در ارتباط میان سینما و ادبیات دفاع مقدس در تمام طول این سالها تولید شده است.
چه ضرورتی دارد؟
سؤال اینجاست که کدام موانع باعث شده است تعداد آثار اقتباسی سینمای دفاع مقدس تا این اندازه انگشتشمار باشد؟ بیایید پیش از آنکه مستقیم سراغ پاسخ این سؤال برویم، بپرسیم که اساساً چه ضرورتی دارد بهدنبال سینمای اقتباسی باشیم؟ فقدان چنین آثاری، چه تبعاتی برای سینما، ادبیات، جامعه و تاریخ ما بهدنبال دارد؟
۱. اعتباربخشی به فیلمسازان
حتی پیش از آنکه دوربین فیلمبرداری اختراع شود، اقتباس از آثار ادبی در سایر شاخههای هنر نظیر نقاشی، مجسمهسازی، تئاتر و موسیقی اتفاقی مرسوم بود. اتکا به پیشینۀ ادبی نویسندگان نامآشنا و بزرگ برای خالقان آثار هنری تابعه، پشتوانهای محکم از غنای فکری و هنری ایجاد و موفقیت اثر آنها را هم در نگاه مخاطبان تضمین میکرد. حدود دویست سال است که کارگردانهای تئاتر و آهنگسازان و نقاشان در سراسر جهان، اقتباسهایی را از بینوایان ویکتور هوگو روی صحنه میبرند، میسازند و روی پردهها نقش میکنند و نهتنها این اثر هنوز هم کهنه نشده، بلکه به هنرمندان اعتبار و ارج میبخشد و نام آنها را برمیکشد.
۲. آشنایی با کتاب از دریچه فیلم
تولید آثار اقتباسی در سوقدادن جامعه بهسمت کتاب و ادبیات هم تأثیر بسزایی داشته است. بسیاری از مخاطبان بهواسطۀ تماشای آثار اقتباسی با منابع آشنا یا علاقهمند به مطالعه مستقیمشان شدهاند. ازاینرو، هیچوقت مدیومهای دیگر هنری خصوصاً مدیومهای جدیدی چون فیلم، نتوانستهاند جای کتابها را اشغال کنند؛ بلکه بیش از پیش مشخص کردهاند که قلم کدام نویسنده چه ظرفیتهایی برای سازگارشدن با سایر مدیومها دارد.
۳. قوامبخشیدن به چرخه اقتصادی از ادبیات تا سینما
تولید آثار اقتباسی خصوصاً در سده اخیر، در سازماندهی به چرخه اقتصادی و شکلگیری شاخههای مختلف درآمدزایی در عرصه سینما و صنایع اقماری آن هم بسیار مؤثر و تعیینکننده بودهاند. بسیاری از کتابها سفر خود را از اجرای چند شب نمایش در برادوی آغاز کرده، بعد به دنیای موزیکالها وارد شدهاند، بعد بهسمت فیلمهای داستانی رفته و سپس صاحب کمیکها یا عروسکها و اسباببازیها شدهاند.
۴. تقویت وجهه فرهنگی و تمدنی در جهان
همین مسئله باعث شده است که تنوع مدیومهای عرضه یک محتوا که منبع آن ابتدا در یک کتاب بوده، از یک فرهنگ یا یک تمدن چهرهای همگون، یکپارچه، متنوع، خلاق و البته معتبر بسازند. ممکن است شما هرگز کتابهای داستانی بتمن را نخوانید یا دستتان به کمیکبوکهای آن نرسد؛ اما دستکم یکی از اقتباسهای سینمایی آن را دیدهاید، یا شاید روزی فرزندتان عروسک آن را از شما بخواهد، یا کالای خواب و فرش اتاقش انباشته از تصاویر او باشد. بدین ترتیب، یک تمدن با ظاهری ساده، اما در واقع عمیق، به یک کتاب متصل میشود.
۵. آشنایی جامعه با تاریخ جنگ
اما برخی اقتباسها از این حیث که تاریخ یک کشور را هم دستکم برای شهروندانش تصویر میکنند، اهمیت بیشتری هم دارند. کافی است تأثیر دفاع مقدس هشتسالۀ خودمان را در نظر آوریم تا اذعان کنیم که معتبرترین راهها برای جاانداختن این تاریخ، کتابها هستند و سادهترین راهها برای این مهم، اقتباسهای سینمایی. تاریخ دفاع مقدس قصه آدمهایی را روایت میکند که آشنایی با آنها برای جامعه امروز ما حیاتی است و بدون آگاهی از این گذشتۀ پرافتخار و پرسوز، آیندهای هم نخواهیم داشت.
موانع چیست؟
حالا شاید روشن شده باشد که ما درباره یک گزینه اختیاری که وجود و نبودش چندان تفاوتی ندارد، حرف نمیزنیم؛ بلکه صحبت از یک ضرورت جدی است که برای تحقق آن دیر هم شده است. اینکه با وجود تمام این استدلالها تاکنون آثار اقتباسی زیادی خصوصاً در عرصه دفاع مقدس نداشتهایم، محصول چیست؟ با اینکه منابع آن در دسترس و پرمخاطب هم هستند. آیا تهیهکنندگان و فیلمنامهنویسان و کارگردانهای فیلمها به این ضرورتها باور ندارند؟ یا شاید نویسندگان کتابها به دلایلی دوست ندارند از آثارشان اقتباس شود؟
۱. بیاعتقادی برخی فیلمسازان به اقتباس
بدون شک، بخشی از مؤلفان فیلمها در کشور ما اعتقادی به اهمیت اقتباس ندارند؛ چراکه اساساً در سینمای ایران، فیلمنامه اورجینال بهنوعی اعتبار تألیفی برای کارگردان و فیلمنامهنویس دستوپا میکند. از طرف دیگر، اقتباس فیلمنامهنویس و کارگردان را ملزم میکند که در نزدیکی یک متن و زاویهدید مشخص نسبت به واقعیت جنگ باقی بماند؛ حال آنکه نویسندگان و سازندگان بسیاری از فیلمهای جنگی ایرانی، علاقهای ندارند که به معنای خاص آن، یک فیلم دفاع مقدسی در کارنامهشان باشد و ترجیح میدهند با نگاههای شناختهشده ضدجنگ به دفاع مقدس بپردازند تا در جشنوارههای جهانی، فرصت بیشتری برای دیدهشدن داشته باشند. اقتباس از کتابهای دفاع مقدس که راوی واقعیتهای متفاوت این جنگ نسبت به سایر جنگهای قرن بیستم قدرتهای غربی هستند، از این جهت دست سازندگان را هم میبندد.
۲. مشکلات حقوقی و مخالفت نویسندگان
اما بدون شک، برخی از کارگردانها و نویسندگان هم باور و هم اشتیاق دارند که آثار دفاع مقدسی اقتباسی بسازند. یکی از موانع این دسته، مشکلات حقوقی و مخالفت صاحبان آثار ادبی برای تبدیلشدن به اثر سینمایی است. یک نمونه از مشکلات حقوقی که گریبانگیر اقتباسکنندگان سینمایی میشود، در فیلم «۲۳ نفر» اتفاق افتاد و اختلافات نویسنده و جدالهای مربوط به فروش حق اثر به رسانهها نیز کشیده شد. برخی از نویسندگان آثار داستانی هم بهدلایل مختلف مایل نیستند اثرشان تصویری سینمایی داشته باشد.
۳. فقدان پرداخت ادبی مؤثر و الهامبخش
مانع دیگر ساخت آثار اقتباسی، فقدان پرداخت ادبی و هنری مؤثر در برخی کتابهاست. تعدادی از فیلمنامهنویسان و کارگردانها بر این باورند که خصوصاً بعضی از کتابهای خاطرهنگاری یا زندگینامهنویسی شهدا، فاقد فضاسازی، روایت داستانی، شخصیتپردازی مؤثر، دیالوگ و تصویرسازی و سایر عناصر لازم برای یک اقتباس سینمایی خوب هستند. اگر ادبیات نتواند خالق اثر هنری را سر ذوق بیاورد و موتور خلاقیت ذهنی او را روشن کند، طبعاً توقع شکلگیری یک اقتباس مؤثر هم توقع بجایی نیست.
۴. حساسیت راویان و خانوادهها روی پرداخت سینمایی
در حوزه خاص دفاع مقدس اما همه موانع به رابطه میان فیلم و کتاب بازنمیگردد و عوامل فرامتنی دیگری هم بر شکلگیری اقتباسها اثرگذارند. بسیاری از کتابهای مشهور دفاع مقدس کتابهای خاطرهنگاری هستند که راویانی واقعی دارند. اغلب آنها بهعنوان اعضای خانواده شهدا و رزمندگان، حساسیتی درکشدنی درباره بازنمایی سینمایی چهره وابسته به خود دارند که اغلب تبدیل به سنگی بزرگ پیش پای سازندگان میشود.
۵. حساسیتهای سیاسی و نظامی و امنیتی
حساسیتهایی از این دست و البته به مراتب کاراتر، درباره شخصیتهایی است که فرماندهان و چهرههای مهم در تاریخ دفاع مقدس و تاریخ سیاسی معاصر به شمار میآیند. پرداخت سینمایی آنان حتی اگر متصل به متن خاطرات باقی بماند، پای چهرههای مهم سیاسی و نظامی دیگری را که بعضاً روی کار هستند، به میان خواهد کشید. طبیعتاً هیچ سازندهای حاضر نیست ریسک تولید هزینهبر و انرژیگیر سینمایی را به جان بخرد و ناگهان یک شخصیت ذینفوذ جلوی پخش آن را بگیرد.
۶. فرصت کم یکدههای برای شکلگیری جریان اقتباس
منصفانه نیست اگر از عامل تاریخی در میان موانع شکلگیری جریان اقتباسهای دفاع مقدسی چشم بپوشیم. در حدود چهار دههای که از ابتدای جنگ تحمیلی میگذرد، حدود یک دهه صرف خود جنگ شده است که فرصتی برای روایت ادبی آن نبود و فیلمسازان مستقیماً به سراغ پرداخت سینمایی رفتند. دهه هفتاد با تغییر گفتمان کلی اجتماعی، تولید آثار سینمایی جنگی رو به افول گذاشت و البته فرصت یا انگیزهای هم برای تولید آثار ادبی درباره دفاع مقدس پیش نیامد.
دهه هشتاد بهعلت سیاستهای غلط سینمایی، سینمای دفاع مقدس بهکلی از بین رفت و جز تعدادی معدود از کارگردانها، کسی به سراغ تولید این دست آثار نرفت و طبیعتاً انگیزه و شانسی هم برای ارتباطگرفتن با فضای ادبیات جنگ نداشتند. آثار ضدجنگی چون «پاداش سکوت» البته در سکوت این دوره ساخته شدند. اواخر دهۀ هشتاد، بهدنبال انفجار کتاب دا و توجه بهسمت ادبیات دفاع مقدس و ضبط و ثبت خاطرات و زندگینامههای شهدا، تازه جریانی شکل گرفت که میتوان نام آن را جریان کتابهای دفاع مقدسی گذاشت. در واقع، برای تولید آثار اقتباسی سینمایی از این ادبیات، بهشکل واقعبینانه تقریباً حدود یک دهه فرصت داشتهایم، نه چهار دهه.
با تمام اینها راه اقتباس بسته نیست. هنوز کتابهای بسیاری هستند که هم ادبیاتی قوی و اقتباسپذیر دارند، هم نویسندگانی مشتاق به همکاری با فضای سینمایی و هم راویانی که به حواشی حساس نیستند و کارگردانهایی که ریسکهای ورود به حوزه اقتباس از آثار دفاع مقدسی را میپذیرند. نقش برنامهریز و هماهنگکننده مدیران متولی این بخشها و شجاعت آنها برای صافکردن دستاندازها، اینجا بیش از پیش معلوم میشود. باید دید که یک دهه بعد، خروجیها چطور نقشآفرینی آنان را گزارش خواهد کرد.
برچسب ها :
ناموجود- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰